التوحيد و الشرك في القرآن الكريم

    از ویکی‌نور
    التوحید و الشرک في القرآن الکریم
    التوحيد و الشرك في القرآن الكريم
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (محقق)
    ناشرمؤسسة الإمام الصادق علیه‌السلام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1384 ش یا 1426 ‌‎ق
    چاپ2
    شابک964-357-214-5
    موضوعتوحید - جنبه‌های قرآنی شرک - جنبه‌های قرآنی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏9‎‏س‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    التوحيد و الشرك في القرآن الكريم، نام كتابى است كلامى به زبان عربى كه به قلم آیت‌الله جعفر سبحانى، از علماى شيعى معاصر، مقيم قم به نگارش درآمده است.

    انگيزه مؤلف از نگارش اين اثر نقد ديدگاه وهابيان در موضوع توحيد در عبادت است كه بر اساس وهابيان، شیعیان را مشرك خوانده و از ربقه اسلام خارج مى‌دانند. مؤلف با يادآورى اين نكته كه على رغم توافق تمام فرق اسلامى در موضوع توحيد در عبادت، برخى از آنها برخى ديگر را به جهت بعضى باورها مشرك خوانده و مصداق موحد نمى‌دانند. به گفته مؤلف تاكنون بسيارى از انديشمندان در صدد حل اين مشكل برآمده، ولى هيچ كدام به حل مشكل با تمركز بر آيات كريمه قرآن نپرداخته‌اند؛ اما وى درصدد است با عطف توجه به آيات قرآنى به بررسى موضوع توحيد و شرك پرداخته و حكم مواردى نظير توسل، تبرک و درخواست شفاعت از رسول اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و...، را كه به استناد آنها شیعیان متهم به شرك مى‌شوند، بيان دارد.

    ساختار و گزارش محتوا

    مؤلف در آغاز به بيان مراتب توحيد، كه اساس و بنيان دعوت تمام انبياء الهى است، مى‌پردازد. اين اقسام عبارتند از:

    1. توحيد در ذات.
    2. توحيد در خالقيت.
    3. توحيد در ربوبيت.
    4. توحيد در تشريع و قانونگذارى.
    5. توحيد در طاعت.
    6. توحيد در حاكميت.
    7. توحيد در عبادت.

    مراد از توحيد در عبادت، آن است كه تنها ذات بارى تعالى شايسته پرستش است و اين امرى است كه تمام مسلمانان درباره آن اتفاق نظر دارند. اما گروهى از ايشان در برخى مصاديق آن ترديد روا داشته؛ بلكه آن‌ها را مصداق شرك تلقى كرده‌اند؛ اما گروه مورد اتهام (شيعه) اين امور را تكريم و تجليل اولیاء الهى دانسته و هيچ گونه منافاتى ميان آنها با توحيد در عبادت نمى‌بينند.

    مؤلف براى حل اين مشكل لازم ديده، ابتدا به تعريف دقيق مفهوم «عبادت» از ديدگاه قرآن كريم و سنت نبوى پرداخته شود. وى قبل از ارائه تعريف مورد نظر، در فصل اول، برخى امور را به عنوان مقدمه يادآور مى‌شود.

    فصل اول: ده مقدمه ضروى

    1. اجتناب از شرك، اساس دعوت انبياء.
    2. خاستگاه شرك و دوگانه پرستى.
    3. انحصار پرستش به بارى تعالى.
    4. انگيزه‌هاى شرك در عبادت.
    5. تفسير توحيد الوهى و ربوبى.
    6. آيا مطلق فروتنى و كرنش در مقابل ديگران عبادت محسوب مى‌شود؟
    7. مطلق خضوع و فروتنى در مقابل ديگران عبادت محسوب نمى‌شود.
    8. تمييز معناى حقيقى و مجازى عبادت.
    9. آيا امر الهى شرك را به غير شرك تبديل مى‌كند؟
    10. معناى الوهيت و ربوبيت.

    فصل دوم: تعريف حقيقت عبادت

    مؤلف عبادت را اين گونه تعريف مى‌كند:

    عبادت عبارت است، از خضوع فرد در برابر معبود براساس باور به الوهيت و ربوبيت معبود و استقلال معبود در انجام افعالش.

    سپس با استفاده از آيات شريفه به ارائه سه تعريف ذيل از عبادت مى‌پردازد:

    1. عبادت عبارت است از خضوع لفظى يا عملى كه ناشى از باور به الوهيت كسى است كه خضوع در برابر او صورت مى‌پذيرد.
    2. عبادت عبارت است از خضوع انسان در برابر كسى كه باور دارد، او مالك شانى از شوون وجود و حيات وى در حال و آينده مى‌باشد.
    3. عبادت عبارت است از خضوع توسط كسى كه خود را در وجود و فعل مستقل از موجودى مستقل، كه در مقابل او خضوع مى‌كند، نمى‌داند. ملاك در اين تعريف استقلال و عدم استقلال فاعل در فعل خود مى‌باشد.

    با توجه به تعاريف ياد شده مؤلف در ادامه به بيان معناى تفويض پرداخته و دو نوع تفويض را ذكر مى‌كند:

    الف: تفويض تكوينى؛ به اين معنا كه خداوند تدبير امور عالم را در اختيار بندگان برگزيده خود قرار دهد.

    ب: تفويض تقنينى و تشريعى؛ به اين معنا كه برخى شوون الهى؛ همچون تقنين، تشريع، شفاعت، مغفرت و... به برخى از بندگانش واگذار شود.

    مؤلف هر دو نوع تفويض را موجب شرك دانسته و منافى با توحيد در عبادت مى‌داند.

    با توجه به تعاريف شده از عبادت، مؤلف بر اين باور است كه چنانچه خضوع در مقابل ديگرى از روى تكريم و تعظيم او صورت گيرد، نه از سر اعتقاد به الوهيت او، نه شرك محسوب مى‌شود و نه عبادت. بنابراین احترام به انبياء و اولیاى الهى، چه در زمان حيات و چه بعد از رحلت ايشان، بدون اعتقاد به الوهيت و ربوبيت ايشان عبادت ايشان محسوب نمى‌شود، بنابراین شرك آميز نخواهد بود.

    در ادامه اين فصل مؤلف به نقد و بررسى ديدگاه‌هاى صاحب تفسير المنار مى‌پردازد.

    فصل سوم: وهابيان و معيارهاى توحيد و شرك

    مؤلف در اين فصل پنج پرسش را مطرح مى‌كند:

    1. آيا باور به تسلط غيبى موجودى غير از خداوند مى‌تواند معيار توحيد و شرك باشد يا نه؟
      مؤلف در اين قسمت به نقد ديدگاه ابوا الاعلى مودودى مى‌پردازد كه معتقد است، اعتقاد به سلطه غيبى هر موجود ملازم با باور به الوهيت آن موجود است. مؤلف در نقد اين ديدگاه به عقائد مشركان عصر جاهليت استناد مى‌كند كه على رغم اينكه به الوهيت بتان باور داشتند و به شفاعت و آمرزش آنها اميد بسته بودند؛ اما به هيچ وجه به سلطه غيبى آنها باور نداشتند. بنابراین هيچ ملازمه‌اى بين اعتقاد به سلطه غيبى موجودى با اعتقاد به الوهيت آن وجود ندارد.
      در ادامه مؤلف به بيان شواهدى از قرآن كريم درباره سلطه غيبى برخى از انبياء و اولیاء الهى نظير يوسف، موسى، سليمان(ع) و ياران وى و... مى‌پردازد.
    2. آيا عادى و غير عادى بودن سبب، ملاك توحيد و شرك است؟
      مؤلف بر اين باور است كه نگاه غير استقلالى به اسباب طبيعى عين توحيد و نگاه استقلالى به آنها عين شرك است. درباره علل و اسباب غير طبيعى؛ مانند توسل و شفاعت و... نيز وى همين ديدگاه را دارد؛ در حالى كه وهابيان توسل به علل غير طبيعى، يعنى توسل به انبياء و اولیاء الهى را آميخته با شرك مى‌دانند.
    3. آيا مرگ و زندگى در مفهوم توحيد و شرك مدخليت دارند؟
      مؤلف با يادآورى اين نكته كه استمداد انسان‌ها از يكديگر امرى حقيقى و پذيرفته شده در زندگى اجتماعى ايشان است به نقد ديدگاه وهابيان در زمينه استمداد از انبياء و اولیاء الهى اشاره مى‌كند كه معتقدند استمداد از ايشان تنها در زمان حيات جائز است نه پس از وفاتشان.
    4. آيا توانايى و ناتوانى كسى كه به او استغاثه مى‌شود حد و مرز توحيد و شرك به شمار مى‌آيد؟
      وهابيان معتقدند توانايى و ناتوانى كسى كه در برآورده كردن حاجت به او استغاثه مى‌شود، ملاك توحيد و شرك است. اما مؤلف معتقد است توان يا ناتوانى مستغاث، معيار عقلى براى جواز يا عدم جواز استغاثه به اوست نه معيار توحيد و شرك.
    5. آيا درخواست انجام امور خارق العاده از كسى حد و مرز شرك محسوب مى‌شود؟

    مؤلف در پاسخ بدين سؤال نيز ديدگاه وهابيان را با استناد به آيات قرآنى رد و ابطال مى‌كند.

    فصل چهارم: عقائد وهابيان

    در اين فصل عقائد دهگانه ذيل مورد نقد و بررسى قرار مى‌گيرد:

    1. آيا درخواست شفا از غير خداوند شرك محسوب مى‌شود؟
    2. آيا طلب شفاعت از بندگان خدا شرك است؟
    3. آيا كمك خواستن از اولیاء الهى شرك است؟
    4. آيا زيارت قبور شرك است؟

    و....

    و چنانچه اين امور شرك نيست آيا جايز است يا خير؟

    نسخه شناسى

    نسخه حاضر در برنامه به قلم آیت‌الله جعفر سبحانى، در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 232 صفحه براى بار دوم در سال 1426ق 1384ش. توسط انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، قم منتشر شده است.

    منابع مقاله

    متن كتاب.