الصحة و الغذاء في القرآن الكريم

    از ویکی‌نور
    الصحة و الغذاء في القرآن الکريم
    الصحة و الغذاء في القرآن الكريم
    پدیدآورانتمیم، حسن (مراجعه) محامی، محمد کامل حسن (نويسنده)
    ناشرالمکتب العالمي للطباعة و النشر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1992 م
    چاپ1
    موضوعقرآن - دایرةالمعارف‏ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏66‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ص‎‏3‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الصحة و الغذاء في القرآن الكريم، اثر محمدكامل حسن المحامى، بررسى رابطه ميان سلامتى و خوراك در قرآن كريم مى‌باشد كه به زبان عربى و در دوران معاصر، نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب در سه كتاب و هر كتاب در سه فصل، تنظيم شده است.

    نويسنده در ابتدا به بررسى آياتى كه پيرامون اطعمه و اشربه مى‌باشند، پرداخته و در انتها، رابطه ميان خوردن و نوشيدن و بيمارى و سلامت را بررسى نموده است.

    نويسنده در ارائه مطالب، از اسلوبى سهل و رصين و عباراتى مبسوط استفاده نموده و از جمله ويژگى‌هاى اثر وى، تسلسل افكار منطقى، استدلالات عقلى و مشاهدات علمى مى‌باشد.[۱]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن اشاره به عظمت و اهميت قرآن كريم، علم به قرآن، به چهار قسم تقسيم شده است:

    1. علم بديهى كه آگاهى از آن، بر هر مسلمانى واجب بوده و كوتاهى از آن جايز نيست و آن علم به وحدانيت خداوند و صفات او، روز قيامت، ثواب و عقاب، پيامبران(ع) و ملائكه مى‌باشد.[۲]
    2. علم طبيعى كه مختص به كسانى مى‌باشد كه با لغت عربى آشنايى داشته و به معانى الفاظ و تعابير عربى، علم دارند.[۳]
    3. علم تأويل كه مربوط به علماى مسلط به علم تفسير بوده كه از علومى همچون لغت، قواعد، سيره، متشابه و اسباب نزول آگاهى دارند.[۴]
    4. علمى كه مختص به خداوند بوده و مربوط به آگاهى از غيب و امورى مانند قيامت و موعد آن مى‌باشد.[۵]

    كتاب اول، در مورد طعام بوده و نويسنده در ابتداى آن، به اين نكته اشاره مى‌كند كه طعام، اصلى‌ترين نقش حياتى را در زندگى موجودات، بازى مى‌كند.[۶]

    وى موجودات عالم هستى را از لحاظ نياز به طعام، به سه دسته تقسيم كرده است: كائنات، شامل انسان‌ها، حيوانات، حشرات و... كه براى ادامه حيات خويش، نيازمند به طعام هستند؛ فرشتگان كه از اجسام لطيف خلق شده و طعام و زاد و ولدى ندارند و اجنه و افاريت كه در مورد اكل و شرب آن‌ها و ماهيت طعامشان، اختلاف وجود دارد.[۷]

    اطعمه حرام، شكار به‌وسيله سگ آموزش‌ديده و پرندگان شكارى، طعام اهل كتاب، قناعت، خوردن گوشت برادر (غيبت)، زهد پيامبر(ص) در طعام، حكم گوشت خرگوش و مرغ و...، از جمله مطالبى هستند كه در كتاب اول، مورد بحث قرار گرفته است.[۸]

    از ديگر مطالب اين كتاب، مى‌توان به آداب اسلام در هنگام خوردن طعام، اشاره نمود.[۹]

    كتاب دوم، در مورد نوشيدنى بوده و نويسنده در ابتداى آن، به بررسى لفظ «ماء» پرداخته است. اين لفظ در قرآن كريم، 59 بار تكرار و مشتقات ديگر آن، چهار مرتبه، استعمال شده است.[۱۰]

    وى در ادامه، به بررسى معانى مختلفى كه از لفظ «ماء» در قرآن فهميده مى‌شود، پرداخته است. به نظر وى اين لفظ به معانى مختلفى استعمال شده كه از جمله آن‌ها عبارت است از:

    1. مكان وجود آب، چه نهر باشد يا بركه و يا چاه مانند: «و لما ورد ماء مدين وجد عليه أمة من الناس يسقون» .[۱۱]و.[۱۲]
    2. نطفه مانند: «و الله خلق كل دابة من ماء فمنهم من يمشي على بطنه و منهم من يمشي على رجلين و منهم من يمشي على أربع يخلق الله ما يشاء إن الله على كل شيء قدير» .[۱۳]و.[۱۴]
    3. آبى كه انسان از آن نوشيده و در زراعت از آن استفاده مى‌كند، مانند: «أ لم تر أن الله أنزل من السماء ماء فسلكه ينابيع في الأرض ثم يخرج به زرعا مختلفا ألوانه ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يجعله حطاما، إن في ذلك لذكرى لأولي الألباب» .[۱۵]و.[۱۶]

    فضيلت آب، آداب نوشيدن آن، نوشيدنى‌هاى بهشتى، خمر و شيطان، انواع خمر و نهر كوثر، از جمله ديگر مطالب بحث‌شده در اين كتاب مى‌باشد.[۱۷]

    كتاب سوم، پيرامون بيمارى و علاج بوده و نويسنده در آن، به رابطه ميان خوردن و نوشيدن و ابتلاى به بيمارى‌ها و امراض، اشاره نموده است.[۱۸]

    نويسنده، معتقد است كه تمام انسان‌ها، در معرض ابتلا به انواع بيمارى‌ها بوده و سلامتى بالاترين نعمت مى‌باشد.[۱۹]

    از جمله مطالب اين كتاب، عبارتند از: رابطه ايمان و درمان مريضى‌ها، پرخورى سرمنشأ تمام بيمارى‌ها و كم‌خوردن رأس تمام درمان‌ها، برترى پيشگيرى بر درمان، اهميت بهداشت دهان و دندان، كراهيت آرزوى مرگ كردن و.[۲۰]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص6
    2. مقدمه، ص9
    3. همان
    4. همان
    5. همان، ص10
    6. متن كتاب، ص12
    7. همان
    8. همان، ص21-49
    9. همان، ص49
    10. همان، ص57
    11. قصص: 23
    12. همان
    13. نور: 45
    14. همان، ص58
    15. زمر: 21
    16. همان
    17. همان، ص69 - 87
    18. همان، ص91
    19. همان، ص93
    20. همان، ص93 - 135

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.