تاریخ نگاران شیعه (تا پایان قرن هفتم هجری)

    از ویکی‌نور
    تاریخ نگاران شیعه (تا پایان قرن هفتم هجری)
    تاریخ نگاران شیعه (تا پایان قرن هفتم هجری)
    پدیدآورانامامی‌فر، علی (نويسنده)
    ناشرپارسايان
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1383 ش
    چاپ1
    شابک964-8470-23-5
    موضوعتاریخ نویسان اسلامی - سرگذشت‌نامه و کتاب‎شناسی تاریخ نویسان شیعه - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏67‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ‌نگاران شيعه (تا پايان قرن هفتم هجرى)، تأليف على امامى‌فر، كتابى است كه پس از معرفى تاريخ‌نگارى شيعى، شیعیان ى را كه تا پايان قرن هفتم در زمينه تاريخ اسلام، كتابى نوشته‌اند همراه با آثار آنان، معرفى مى‌كند. اين اثر به زبان فارسی در يك جلد نگارش شده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و سه بخش كلى است. بخش‌هاى اول و دوم مشتمل بر سه و هفت فصل هستند. در بخش سوم نيز نام 176 مورخ و مؤلف ذكر شده است.

    منابعى كه در اين نوشته مورد استفاده قرار گرفته است، عمدتاًً كتاب‌هاى رجالى، فهرست و تراجم مى‌باشد؛ از جمله فهرست (رجال) نجاشى، رجال و فهرست شيخ طوسى، فهرست شيخ منتجب‌الدين و فهرست ابن نديم كه در واقع منابع دست اول محسوب مى‌گردد. همچنين أعيان الشيعة، الذريعة، روضات الجنات، الأعلام زركلى، معجم المؤلفين و ساير كتب رجالى، كه منابع دست دوم به حساب مى‌آيند.

    گزارش محتوا

    نويسنده در مقدمه كتاب، با اشاره به اينكه اكثر منابع تاريخ اسلام توسط مورخين اهل سنت تأليف شده چنين مى‌نويسد: «اين يك واقعيت غير قابل انكار است كه منابع موجود و مورد استناد تاريخ اسلام، عمدتاًً منابعى هستند كه توسط مورخين و علماى عامّه به رشته تحرير درآمده‌اند و در نتيجه ديدگاه آنان را از تاريخ اسلام، با همه لوازمش، منعكس مى‌كنند و شیعیان نسبت به اين آثار حالت انفعالى دارند و آنان بايد پاسخ‌گوى بسيارى از مسائل نادرست مطروحه در اين آثار باشند. در اينجا، به‌صورت جدّى، اين سؤال مطرح مى‌گردد كه: پس شیعیان چه نقشى در نگارش تاريخ اسلام داشته‌اند؟ آيا شيعان در اين زمينه كارى انجام داده‌اند يا نگارش تاريخ را با آن اهميتى كه داشته و دارد، به فراموشى سپرده‌اند؟».[۱]

    نويسنده در ابتدا قصد داشته تمام شیعیان ى را كه تاكنون در زمينه تاريخ اسلام كتابى نوشته‌اند، همراه با آثار آنان، معرفى كند، اما پس از ورود به موضوع متوجه مى‌شود كه كار بسيار گسترده‌اى است و وقت زيادى را مى‌طلبد؛ چراكه برخلاف تصور اوليه، تعداد بسيارى از شیعیان كارهاى تاريخى انجام داده‌اند؛ بنابراین، كار را بدين ترتيب به انجام مى‌رساند: محدوده كار را به نصف؛ يعنى تا «پايان قرن هفتم»، محدود و در معرفى افراد، به حداقل اكتفا مى‌كند. از آنجا كه معرفى اجمالى آثار نيز خود احتياج به تحقيقات مفصل و قلمرو جداگانه‌اى دارد، تنها به بيان اسامى اين آثار بسنده مى‌نمايد.[۲]

    مطالب اين نوشته در سه بخش تنظيم گرديده است كه خلاصه آن ارائه مى‌شود:

    1. بخش اول شامل موضوعات و مباحثى مقدماتى مانند اهميت و ضرورت پرداختن به تاريخ در اسلام، تعريف تشيّع و شيعه و موانع و مشكلات شیعیان در پرداختن به تاريخ مى‌باشد.
      محمد بن اسحاق شيعى، ابان بن عثمان، ابان بن تغلب، عبيداللّه بن ابى‌رافع و جابر بن يزيد جعفى از افرادى هستند كه اوّلين نوشته‌ها را در باب سيره رسول‌اللّه(ص) و اميرالمؤمنين(ع) از خود به‌جا گذاشته‌اند.[۳]
    2. در بخش دوم به‌گونه‌هاى مختلف تاريخ‌نگارى، مانند سيره‌نگارى، تاريخ‌هاى عمومى، مقتل‌نويسى، فتوح، فتن و ملاحم، رجال، انساب و فرق پرداخته شده است. مهم‌ترين مشكل شیعیان در راه نگارش صحيح تاريخ، مشكل سياسى موجود در جامعه اسلامى بوده است كه مشكلات ديگر نيز ناشى از آن بوده‌اند.[۴]
      مهم‌ترين بخش تاريخ اسلام، تاريخ و سيره پيامبر گرامى اسلام(ص) است كه توجّه بيشتر مورّخين اسلامى را به خود جلب كرده است؛ لذا اوّلين آثار تاريخى در اسلام به ثبت و نگارش سيره آن بزرگوار اختصاص پيدا كرد و اساس تاريخ‌نگارى اسلامى همين سيره‌نويسى است و اين بدان علت است كه سيره پيامبر(ص) براى مسلمين از جهات متعدد مورد توجّه و اهميت قرار داشته و دارد.[۵]با توجّه به همه موانع و مشكلاتى كه شیعیان ، از جهات متعدد براى ثبت تاريخ اسلام با آنها روبه‌رو بوده‌اند، ولى درعين‌حال، اوّلين نوشته‌ها در اين زمينه توسط شیعیان انجام گرفته است.[۶]
    3. بخش سوم، شامل شرح حال نويسندگان شيعه‌ى داراى آثار تاريخى مى‌باشد كه نويسنده به جهت گستردگى كار، به‌گونه‌اى مختصر همراه با بحثى در مورد تشيّع، ذكر تأليفات و تاريخ وفات (جهت تعيين محدوده حيات آنها) پرداخته است؛ اگرچه پرداختن تفصيلى به زندگى هريك (يا بيشتر آنها)، احتياج به نوشته خاصّ و جداگانه‌اى دارد.

    در شماره 111 سرگذشت فضل بن شاذان بن فضل نيشابورى (متوفى 260ق) آمده است. ايشان از مشايخ حديث و از ثقات، معتمدين، محدثين اماميه و فقيه و متكلمى جليل‌القدر مى‌باشد و از اصحاب امامان حضرت جواد، علىّ الهادى و حسن عسكرى(ع) بوده است.

    نويسنده، در تبيين مشكلات اين تحقيق مى‌نويسد: «در اين پژوهش با دو مشكل عمده روبه‌رو بوده‌ايم: مشكل اول، شناخت شیعیان و مؤلفين شيعه است؛ زيرا به عللى كه در اين نوشته به آنها اشاره شده است، قضاوت در مورد شيعه بودن و يا عدم شيعه بودن بعضى افراد بسيار مشكل است كه البته در اين‌گونه موارد تنها به نقل اقوال بسنده شده و از قضاوت قطعى احتراز گرديده است. مشكل دوم، شناخت آثار تاريخى شیعیان است؛ از اين جهت كه اكثر اين آثار مفقود شده و از بين رفته‌اند و از جهتى عنوان اين آثار هم جز در مواردى كه صراحت در موضوع دارند، قابل تشخيص نيست؛ لذا ممكن است اثرى از قلم افتاده يا اثر غير مربوط به تاريخ ذكر شده باشد.[۷]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتداى كتاب و منابع و مآخذ در انتهاى آن آمده است. آدرس مطالب و برخى توضيحات در پاورقى كتاب آمده است. آدرس مطالب و ارجاع به ديگر منابع و نيز توضيحات مفيدى در پاورقى ذكر شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص17
    2. همان، ص18
    3. همان، ص49
    4. همان، ص38
    5. همان، ص49
    6. همان، ص51
    7. مقدمه، ص19

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.