دراسة في موسوعة الغدير: للعلامة الراحل آية‌الله الشيخ عبدالحسين الأميني

    از ویکی‌نور
    ‏دراسة في موسوعة الغدير: للعلامة الراحل آية‌الله الشيخ عبدالحسين الأميني
    دراسة في موسوعة الغدير: للعلامة الراحل آية‌الله الشيخ عبدالحسين الأميني
    پدیدآورانامینی، عبدالحسین (نويسنده) سید، کمال (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرللعلامه الراحل آیه الله الشیخ عبدالحسین الامینی
    ناشرمؤسسة أنصاريان للطباعة و النشر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    شابک964-438-269-2
    موضوععلی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت غدیر خم
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏54‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏د‎‏4*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دراسة في موسوعة الغدير از آثار كمال السيد (متولد 1336ش) است كه در آن، به صورت مستند و گزيده به گزارش محتواى كتاب جاودانه الغدير نوشته علامه امينى پرداخته است. نام كامل كتاب حاضر عبارت است از: «دراسة في موسوعة الغدير للعلامة الراحل آيةالله الشيخ عبدالحسين الاميني». نويسنده نگارش اين اثر را كه به زبان عربى جديد نوشته شده، در سال 1421ق به پايان رسانده است.

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه نويسنده و متن اصلى تشكيل شده است. كتاب فاقد فصل‌بندى است و به نظر مى‌رسد كه نويسنده از ترتيب موجود در كتاب الغدير پيروى كرده است و مبحث غدير را از نظر قرآن، سنت و ادب گزارش كرده است. زبان و ادبيات اين اثر، امروزين روان و زيباست. نويسنده افزون بر كتاب الغدير از منابع قابل توجهى از آثار معتبر عربى و فارسى از انديشمندان قديم و جديد براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، اطلاع‌رسانى است و به همين جهت مطالب را به صورت مستند آورده و به گزارش و تلخيص پرداخته است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى اين اثر مى‌توان به اين نكات اشاره نمود:

    1. نويسنده، كتاب الغدير را اين‌گونه معرفى كرده است: كتاب «الغدير في الكتاب و السنة و الأدب» با جلدهاى يازده‌گانه‌اش، فرهنگنامه‌اى علمى و نادر و كوششى همراه با موفقيت شمرده مى‌شود كه براى جلب توجه جهان اسلام به حقيقتى گمشده يعنى حادثه غدير از ديدگاه قرآنى، سنت شريف و ادبيات عربى صورت گرفت[۱]

    2. نويسنده بر طبق پژوهش علامه امينى تعداد 38 شخصيت از حافظان كه حديث غدير و اين واقعه تاريخى را تأييد كرده‌اند را نام برده و فهرست كرده و نظرشان را نقل كرده است[۲]

    3. همچنين نويسنده بر اساس پژوهش علامه امينى گزارش كرده است كه 30 گواهى در كتاب‌هاى تفسيرى برادران اهل سنت وجود دارد كه تفسير شيعه را از آيه بلاغ تأييد مى‌كند و توضيح مى‌دهد كه اين آيه در مورد حضرت اميرالمؤمنين على(ع) نازل شده است. او نام مفسران مذكور را در متن و نام كتاب و شماره جلد و صفحه هر كدام را در پاورقى مشخص كرده است[۳]

    4. همچنين نويسنده بر اساس كتاب الغدير گزارش كرده است كه 16 گواهى در كتابهاى تفسيرى برادران اهل سنت وجود دارد كه تفسير شيعه را از آيه اكمال دين تأييد مى‌كند و به نام آنها اشاره كرده است[۴]

    5. نويسنده تعداد 360 صحابى از راويان حديث غدير را با بيان نام و مشخصات فهرست كرده است[۵]همچنين با استفاده از الغدير، تعداد 26 نفر از نويسندگانى كه در مورد حديث غدير كتاب يا رساله‌اى نوشته‌اند را با ذكر نام نويسنده و عنوان اثرش فهرست كرده است[۶]

    6. نويسنده گزارش كرده است كه علامه امينى نمايشگاهى از روايات مجعول و دروغين برپا ساخت و تناقضاتش را نشان داد و معلوم شد كه اين‌گونه روايات ساختگى در برابر انديشه آزاد و منطق سليم ارزش و اعتبارى ندارد. نويسنده محترم با تأكيد يادآور شده است كه انسان به اين عقل بزرگ كه به بيشه‌ها نفوذ مى‌كند و عمق درياها را مى‌كاود و بيرون نمى‌آيد مگر پيروزمند و درحالى‌كه گوهر حقيقت را يافته افتخار مى‌كند. در موضوع امامت مى‌يابيم كه علامه امينى موفقيت ممتازى كسب كرده و احاديث فريبنده‌اى را كه درصدد تضعيف و تحريف امامت بودند را محاكمه و نقد علمى كرده است[۷]

    7. نويسنده به ترتيب تاريخى تعدادى از شاعرانى را كه درباره غدير شعر سروده‌اند نام برده و در مورد هر كدام توضيحاتى ارائه كرده است[۸]

    8. نويسنده در بحثى تحت عنوان انعكاس و بازتاب دانشنامه الغدير در افكار عمومى، تعدادى از ديدگاه‌هاى انديشمندان جهان اسلام را در مورد الغدير و نويسنده ارجمندش ذكر كرده است. اين شخصيت‌ها كتاب مذكور و نويسنده بزرگوارش را ستوده و روش علمى او را تأييد كرده و منزلت علميش را گرامى داشته‌اند[۹]

    9. نويسنده، در پايان تأكيد كرده است كه: سخن پايانى اين است كه علامه امينى امروزه و چه بسا در آينده نيز بزرگترين كسى شمرده مى‌شود كه به دفاع از انديشه شيعى قيام نمود[۱۰]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر تنها فهرست تفصيلى مطالب تنظيم شده است. پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام و نشان و شماره سوره‌ها و آيات مورد استفاده در متن را ذكر كرده است و گاه نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر و گاه توضيحى تاريخى آورده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص 26
    2. همان، ص 87- 91
    3. همان، ص 97- 102
    4. همان، ص 102-104
    5. ص 118- 162
    6. همان، ص 163- 165
    7. همان، ص 189- 190
    8. همان، ص 203- 266
    9. همان، ص 267- 278
    10. همان، ص 282

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.