شعرانی، ابوالحسن

    از ویکی‌نور
    شعرانی، ابوالحسن
    نام شعرانی، ابوالحسن
    نام های دیگر شعرانی تهرانی، ابوالحسن
    نام پدر
    متولد 1281 ش
    محل تولد
    رحلت 1352 ش یا 1393 ق یا 1973 م
    اساتید
    برخی آثار المدخل الی عذب المنهل فی اصول الفقه

    تفسیر خلاصه منهج الصادقین: مسمی به خلاصه المنهج

    کد مؤلف AUTHORCODE1823AUTHORCODE

    شيخ ابوالحسن شعرانى، از شخصيتهاى برجسته و دانشمندان كم نظير اسلامى قرن چهاردهم هجرى است. او بازماندۀ خاندانى از خاندانهاى علم و دانش و تقوا و معنويت بود و اينك يادى از نياكان پاك او:

    1. ملا فتح اللّه كاشانى؛ سلسلۀ نسب ميرزا ابوالحسن شعرانى، به دانشمندى بزرگ و قرآن شناسى فرزانه يعنى علامه «ملا فتح اللّه كاشانى»(م 988 ق.) مفسر معروف عصر صفويه مى‌رسد. تفسير «منهج الصادقين» وى به زبان فارسى شهرۀ آفاق است.
    2. ابوالحسن مجتهد تهرانى؛ جد اعلاى ميرزا ابوالحسن شعرانى، شيخ ابوالحسن مجتهد تهرانى(1200-1272 ق.) است.در تهران و سپس اصفهان به تحصيل پرداخت آنگاه عازم عراق شده و در حوزه‌هاى علميۀ آن ديار نزد بزرگانى چون سيد على طباطبايى(صاحب رياض) ادامۀ تحصيل داد و با اجازۀ اجتهاد به تهران مراجعت كرد.
    3. آخوند غلامحسين؛ پدر بزرگ ميرزا ابوالحسن شعرانى، آخوند غلامحسين، يكى از علماى متقى و فاضل تهران بود. آخوند در سال 1313 ق.در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
    4. حاج شيخ محمد تهرانى؛ حاج شيخ محمد تهرانى، پدر ميرزا ابوالحسن شعرانى عالمى متقى بود.در سال 1346 ق.از دنيا رفت.

    تولد و تحصيل

    ميرزا ابوالحسن شعرانى در سال 1320 ق.در تهران و در خانواده‌اى روحانى و دانش پرور، به دنيا آمد و پرورش يافت. سواد قرآنى را نزد پدر عالمش، شيخ محمد تهرانى، آموخت و در حقيقت پدرش نخستين معلم او بود.بعدها كه كمى بزرگ شد وارد مدرسۀ مروى تهران گشته، به تحصيل پرداخت.ادبيات عرب، فارسى، منطق، فقه، اصول، فلسفه، رياض، و...را طى سالها آموخت. از معروف‌ترين اساتيد او در حوزۀ علميۀ تهران، مى‌توان از آيت‌الله حاج ميرزا مهدى آشتيانى نام برد.همچنين حكيم محقق ميرزا محمود قمى از اساتيد او بود كه مردى زاهد و دانشمند بود. حبيب‌اللّه ذو الفنون نيز استاد رياضى ميرزا ابوالحسن شعرانى در حوزۀ تهرانى بود.

    ميرزا ابوالحسن شعرانى، در دورۀ جوانى كه حوزۀ علميۀ قم تازه تأسيس شده بود، سفرى به آن ديار كرد و در محضر اساتيدى مانند آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى (مؤسس حوزه) و حاج شيخ عبدالنبى نورى به ادامۀ تحصيل پرداخت.

    شعرانى 26 ساله بود كه پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد.اين حادثه براى او بسيار سنگين بود ولى هرگز ارادۀ او را در راه سالها كسب دانش و سير در آفاق و انفس براى تحصيل علم و سير و سلوك، سست نكرد. اين بود كه او پس از سالها تحصيل در حوزۀ تازه تأسيس قم، آهنگ حوزۀ كهن و پر خاطرۀ نجف اشرف كرد و مدتها در آنجا موفق به بهره‌گيرى از محضر اساتيد بزرگ شد.در بين اساتيد حوزۀ علميۀ نجف، سيد ابوتراب خوانسارى(متوفاى 1346 ق.) بيشتر از ديگران، شعرانى را مجذوب خود كرد.سيد ابوتراب خوانسارى در بين علماء شخصيت برجسته‌اى داشت و علاوه بر فقه و معارف شيعه، با فقه اهل سنت نيز آشنا بود.

    بازگشت

    شيخ ابوالحسن شعرانى پس از تكميل تحصيلات علمى و سير و سلوك عرفانى و علمى، در اوج استبداد رضا خانى، به تهران بازگشت و شروع به تبليغ و تدريس و تحقيق و ادامۀ سير و سلوك كرد.او خود در اين باره مى‌نويسد:

    «چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت...از هر عملى بهره بگرفتم و از خرمنى خوشه برداشتم.گاهى به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانى به دراست(تدريس) اشارات(ابن سينا) و اسفار (ملا صدرا) و زمانى به تتبع تفاسير و اخبار، وقتى به تفسير و تحشيۀ كتب فقه و اصول و گاهى به تعمق در مسائل رياضى و معقول تا آن عهد به سر آمد...ساليان دراز، شب بيدار و روز تكرار هميشه ملازم دفاتر و كراريس(همراه دفترها و جزوه‌ها) و پيوسته موافق اخلام و قراطيس(همدم قلمها و كاغذها) ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براى معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بى اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولى تا چند ها.

    علم چندان كه بيشتر خوانىچون عمل در تو نيست نادانى


    شتاب بايد كرد و معاد را زادى فراهم ساخت، زود برخیز كه آفتاب بر آمد و كاروان رفت، تا بقيمتى باقى است و نيرو تمام از دست نشده، توسلى جوى و خدمتى تقديم كن.»

    آشنايى با زبانهاى متعدد

    علامه شعرانى علاوه بر مهارت كافى در فقه و اصول و تفسير و حديث و فلسفه و رياضى و عرفان و كلام و...، با چندين زبان-غير از فارسى و عربى-آشنا بود:

    1. فرانسه؛ شعرانى به زبان فرانسه، كاملا تسلط داشت و بسيارى از كتب علمى اسلامى ترجمه شده به زبان فرانسه را خود مطالعه و با متن اصلى تطبيق مى‌كرد و صحت و سقم ترجمه راتعيين مى‌نمود.
    2. تركى؛ زبان تركى را مثل زبان مادرى مى‌دانست و مى‌خواند و مى‌نوشت.
    3. انگليسى؛ وى به زبان انگليسى نيز به قدر متعارف و لازم آشنايى داشت.
    4. عبرى؛ شايد شگفت انگيز باشد كه عالمى دينى با آن همه وسعت اطلاعات و اشتغالات در علوم مختلف، به زبان عبرى هم تسلط داشته باشد! ايشان اين زبان را از يك روحانى يهودى فراگرفته بود.

    شاگردان فرزانه

    علامه ميرزا ابوالحسن شعرانى در مدت عمر پر بركت خويش شاگردانى فرزانه و حكيم و فقيه تربيت كرد.بسزاست به معرفى برخى از آنان بپردازيم.

    1. آيت‌الله ميرزا هاشم آملى(1322-1413 ق.)؛ او در شهرستان آمل متولد شد و پس ازگذراندن دورۀ ابتدايى و مقدماتى، عازم تهران شد و در نزد شهيد مدرس، سيد محمد تنكابنى و شعرانى ادامه تحصيل داد.در سال 1345 ق. به قم رفت و دورۀ عالى فقه و اصول را از آيت‌الله شيخ عبدالكريم حائرى و آيت‌الله سيد محمد حجت كوه كمرى فرا گرفت و به درجۀ اجتهاد رسيد.مدتى نيز در نجف در محضر ميرزا حسين نايينى، عراقی و سيد ابوالحسن اصفهانى ادامۀ تحصيل داد.او سالها در حوزۀ علميۀ قم به تدريس فقه و اصول پرداخت و شاگردانى بزرگ و دانشمند تربيت كرد.
    2. آيت‌الله شيخ عبداللّه جوادى آملى؛ از فقها، مفسران و فلاسفۀ بزرگ معاصر و از اساتيد حوزۀ علميۀ قم داراى دهها اثر علمى و فقهى و تفسيرى است.
    3. آيت‌الله شيخ حسن حسن زادۀ آملى؛ حكيم الهى، فقيه، رياضيدان، اديب، شاعر و متبحر در نجوم و هيئت، و عارف سالك معاصر، كه در آسمان دانش و معرفت همچون خورشيد مى‌درخشد.ايشان سالها در تهران از محضر علامه شعرانى در زمينۀ فقه و تفسير و رياضى و حكمت و عرفان و...استفاده كرده و بهره‌هاى فراوان برده است و خاطراتى شيرين و شنيدنى از آن استاد الهى به ياد دارد.
    4. استاد شيخ محمدحسن احمدى فقيه يزدى، از شاگردان موفّق علاّمه شعرانى و از اساتيد حوزۀ علميه قم است.
    5. على اكبر غفارى؛ استاد دانشمند على اكبر غفّارى از شاگردان فرزانۀ علاّمه شعرانى است كه در زمينۀ تصحيح، تحقيق و طبع آثار حديثى شيعه خدمات ارزنده‌اى انجام دادند.
    6. محدث ارموى(1323 ق-1358 ش)؛ استاد علاّمه مرحوم مير جلال‌الدين محدّث ارموى از شاگردان علاّمه شعرانى بود.در شهر اروميه ديده به جهان گشود و پس از عمرى تحصيل و تحقيق و تأليف و تصحيح آثار علمى و دينى گذشتگان، در سال 1358 شمسى درتهران درگذشت.او بيش از هفتاد اثر گرانقدر را تصحيح يا تأليف كرده است.

    يادگارهاى ماندگار

    آثار قلمى علاّمه شعرانى، بهترين وسيلۀ شناخت وسعت و عمق علم و دانش و تفكر اوست:

    الف-تفسير و علوم قرآنى

    1. حاشيه بر مجمع‌البيان(در ده جلد)
    2. تصحيح كامل تفسير صافى(در دو جلد)
    3. حواشى و تعليقات بر تفسير منهج الصادقين(در ده جلد)
    4. مقدمه و حواشى و تصحيح كامل تفسير ابوالفتوح رازى (در دوازده جلد)
    5. نثر طوبى، دائرةالمعارف اصطلاحات قرآن، از الف تا حرف صاد.
    6. تجويدقرآن
    7. طبع و چاپ بيش از 60 نسخۀ قرآن در اندازه‌هاى مختلف.

    ب-حديث و روايت

    1. جمع حواشى و تحقيق و تصحيح كتاب وافى اثر مرحوم فيض كاشانى (در سه جلد)
    2. تعليقات بر شرح اصول كافى اثر ملا صالح مازندرانى،(در دوازده جلد)
    3. تعليقات بر وسائل الشيعه (از جلد 16 تا 20)
    4. حاشيه بر ارشاد القلوب ديلمى.
    5. ترجمه و شرح دعاى عرفه سيدالشهداء عليه‌السّلام،ضميمه كتاب فيض الدموع.
    6. ترجمه و شرح مفصل صحيفۀ كامل سجاديه
    7. تحقيق و تصحيح جامع الرواة
    8. رساله در علم درايه

    ج-فقه و اصول

    1. المدخل الى عذب المنهل، در اصول
    2. شرح كفاية الاصول-آخوند خراسانى
    3. شرح تبصره علامۀ حلى
    4. حاشيه كبيره بر قواعد
    5. رساله در شرح شكوك صلاة در عروة الوثقى
    6. فقه فارسى و مختصر براى تدريس در مدارس
    7. مناسك حج با حواشى 9 نفر از مراجع تقليد

    د-فلسفه و كلام

    1. شرح تجريد در علم كلام
    2. حاشيه بر فصل الخطاب محدث نورى
    3. كتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات يهود و نصارا
    4. ترجمۀ كتاب «الامام على صوت العدالة الانسانية» با نقد لغزشهاى نويسنده (جرق جرداق)
    5. تعليقاتى بر كتاب «محمد پيامبر و سياستمدار» نوشتۀ مونتگمرى وات.
    6. اصطلاحات فلسفى
    7. مقدمه و حواشى محققانه بر اسرار الحكم سبزوارى

    ه‍-هيئت و نجوم

    1. شرح عمل به زيج(جدولى كه از روى آن به حركات سيارات پى مى‌برند) مبتنى بر هيئت جديد.
    2. تعليقه و مستدرك تشريح الافلاك با اشاره به هيئت جديد.
    3. هيئت فلاماريون، ترجمه از زبان فرانسه
    4. تقاويم(تقويمهاى) شبانه روزى

    و-تاريخ

    1. ترجمۀ «نفس المهموم» اثر حاج شيخ عباس قمى
    2. مقدمه، تصحيح و تحقيق كشف الغمه
    3. مقدمه و تصحيح منتخب التواريخ
    4. مقدمه كتاب وقايع السنين خاتون آبادى
    5. مقدمه، تصحيح و تعليقات بر كتاب «روضة الشهداء».

    ز-فنون ديگر

    1. تصحيح كامل و مقدمه و حاشيه بر جلد اول و سوم كتاب «نفائس الفنون في عرائس العيون» اثر محمود آملى از دانشمندان قرن هشتم.

    وفات

    علامه ميرزا ابوالحسن شعرانى در اواخر عمر دچار ضعف و بيمارى قلب و ريه شد و زير نظر پزشک بود.وقتى بيمارى‌اش شدت يافت براى معالجه به آلمان برده شد و در بيمارستانى در شهر هامبورگ بسترى گرديد.اما معالجات سودى نبخشيد و شايد تقدير چنين بود!...

    سرانجام اين عالم عامل و دانشمند كم نظير، پس از هفتاد و سه سال زندگى پر افتخار، در شب يكشنبه، هفتم شوال 1393 (1352/8/12)جان به جان آفرين تسليم كرد و دعوت حق را لبيك گفت.

    روز چهارشنبه، جنازه‌اش به تهران منتقل و قبل از ظهر روز پنجشنبه تشيع گرديد و در جوار ملكوتى حضرت عبدالعظيم حسنى، روبروى باغ طوطى، به خاک سپرده شد.


    وابسته‌ها

    تبصرة المتعلمين في أحكام الدين

    پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی رحمه‌الله در تفاسیر مجمع البيان، روح الجنان و منهج الصادقين

    المدخل إلی عذب المنهل في أصول الفقه

    ترجمه ارشاد القلوب دیلمی با تصحیح و پاورقی علامه شعرانی «ره»

    كشف الغمة في معرفة الأئمة (ترجمه و شرح زواره‌اى)

    خود آموز نصاب

    دمع السجوم: ترجمه کتاب نفس المهموم

    کشف المراد شرح فارسی تجرید الإعتقاد

    قرآن هرگز تحریف نشده

    وقایع السنین و الاعوام، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال 1195 هجری

    الکافی

    منهج الصادقين في إلزام المخالفين

    تفسیر خلاصه منهج الصادقین

    قرآن مجید با ترجمه فارسی و خواص سور و آیات

    نفائس الفنون في عرائس العيون

    نثر طوبی

    نم یم (قرآن شناسی عرفانی)

    وسایل الشیعه الی تحصیل مسایل الشریعه

    صحیفه کامله سجادیه (ترجمه شعرانی)

    تفصیل آیات القرآن الحکیم بانضمام کتاب المستدرک

    استدراک علی الفصل الثالث من تشریح الافلاک: یحتوی علی اهم ما علیه المتاخرون فی الاوساط و التعدیلات و قواعد استخراج التقویم

    دمع السجوم فی ترجمه نفس المهموم

    حماسه کربلا (دمع السجوم)

    قرآن مجید از روی قرآن مشهور سلطانی بخط حاج طاهر خوشنویس (تبریزی) بانضمام تفصیل آیات قرآن حکیم و بهترین تفسیر مختصر فارسی بنام خلاصة التفاسیر

    دمع السجوم: ترجمه نفس المهموم

    تفسير كبير منهج الصادقين في إلزام المخالفين

    آنچه در کربلا گذشت