صانعی، سید مهدی

    از ویکی‌نور
    صانعی، مهدی
    نام صانعی، مهدی
    نام های دیگر
    نام پدر
    متولد 1307 هـ.ش یا 15 هـ.ق
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار ‏پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی

    قواعد فقه: ترجمه القواعد و الفوائد / نوع اثر: کتاب / نقش: ترجمه و نگارش

    کد مؤلف AUTHORCODE10482AUTHORCODE


    سيد مهدى صانعى در بهمن ماه سال 1307 در روستاى مهر شهرستان سبزوار ديده به جهان گشود.

    کسب علم و دانش

    دوران اوليه ابتدايى را در همان روستاى محل تولد گذراند و براى ادامه تحصيل، راهى سبزوار شد و ادامه دوران ابتدايى و قسمتى از تحصيلات دبيرستان را در آن شهر فرا گرفت.

    در سبزوار، در پرتو تشويق پدر و علاقه خود به فراگيرى زبان عربى و علوم دينى، به مدرسه فخريه رفت و در آنجا كتاب «جامع المقدمات» را نزد مدرسان آن مدرسه آموخت.

    وى به قصد ادامه تحصيل، در پاييز سال 1325ش، عازم مشهد شد و در مدرسه سليمان‌خان، حجره‌اى گرفت. براى فراگرفتن ادبيات عرب، مدتى در حوزه درس محمدتقى اديب نيشابورى حاضر شد. سپس به منظور آموختن فقه و اصول، به حوزه درس استاد حاج ميرزا احمد مدرس يزدى رفت و دو جلد «شرح لمعه» و «قوانين» را نزد ايشان فرا گرفت. رسائل و مكاسب و قسمتى از كفايه را نزد حاج شيخ هاشم قزوينى قرائت كرد و قسمت ديگر كفايه را نزد آيت‌الله حاج ميرزا حسين فقيه سبزوارى خواند. در مورد دروس معارف و كلام، از محضر اساتيدى چون حاج شيخ مجتبى قزوينى و آقا ميرزا جواد آقا تهرانى، استفاده كرد. پس از اين دوران، براى تكميل تحصيلات خود به نجف اشرف مهاجرت نمود و چند ماه در آنجا اقامت داشت، اما به دليل اينكه آب و هواى آنجا با وضع مزاجى استاد سازگار نبود، ناچار به مشهد بازگشت.

    پس از بازگشت به مشهد، در حوزه درس فقه و اصول آيت‌الله ميلانى حضور يافت و از محضر اين استاد بزرگ، بهره‌هاى فراوان برد.

    وى در سال 1334ش به فكر تحصيلات دانشگاهى افتاد و در همان سال، پس از شركت در آزمون ورودى دانشكده الهيات دانشگاه تهران، وارد آن دانشكده شد و در شهريور ماه 1337ش با امتياز بسيار خوب، موفق به دريافت گواهينامه ليسانس شد. در همان سال، به عنوان دبير براى تدريس در دبيرستان‌هاى مشهد به اين شهر بازگشت.

    وى پس از مدتى فترت، در آزمون دوره دكترا دانشكده الهيات دانشگاه تهران پذيرفته شد و براى ادامه تحصيل، عازم تهران گرديد و در سال1352ش در رشته ياد شده، فارغ‌التحصيل شد.

    وى در سال 1353ش، در دانشكده الهيات دانشگاه فردوسى مشهد، به عنوان استاديار گروه فقه و مبانى حقوق اسلامى استخدام شد و از آن پس، به تدريس در اين دانشكده پرداخت.

    وى طى سال‌هاى 1370 تا 1372ش، به رياست دانشكده الهيات دانشگاه فردوسى منصوب شد و در طول دوران مديريت خود، در جهت ارتقاى سطح كمى و كيفى امكانات دانشكده، گام‌هاى مؤثرى برداشت. چندين سال نيز به عنوان مدير گروه فقه و مبانى حقوق اسلامى دانشكده انتخاب شد.

    در سال 1372ش، عازم فرصت مطالعاتى به كشور سوريه شد و در طى 6 ماه حضور در اين كشور، مراودات علمى مؤثرى با شخصيت‌هاى دينى، فرهنگى و علمى اين كشور داشت.

    او در سال 1382ش، از خدمت در دانشگاه بازنشسته شد، اما دانشگاه فردوسى مشهد با صدور حكم قراردادى، اين افتخار را به‌دست آورد تا نام ايشان را باز هم در فهرست استادان دانشكده الهيات و معارف اسلامى با مباهات حفظ كند.

    دكتر قبولى، مدير گروه فقه و مبانى حقوق دانشكده الهيات، در خصوص ابعاد شخصيت علمى ايشان، چنين مى‌گويد: «افزون بر دانش و تخصص فقهى و اصولى استاد، ايشان اشتياق وافرى به مطالعات تخصصى در مباحث تعليم و تربيت و روان‌شناسى از منظر قرآن و حديث داشتند و اين در آثار پژوهشى ايشان همچون كتاب «پژوهشى در تعليم و تربيت اسلامى» و نيز كتاب «بهداشت روان در اسلام»، كاملاً آشكار است. ترجمه دقيق استاد از قواعد شهيد اول و تحشيه بر آن و مقالات متعدد فقهى كه بالغ بر 28 مقاله است، به گفته استادان فن، حاكى از ژرفاى علمى و تسلط كامل ايشان به مباحث مذكور است».

    وفات

    ايشان در فروردين ماه 1384، مصادف با روز شهادت امام رضا(ع)، در حالى كه قلم در دست داشت و مشغول نوشتن مقاله‌اى بود، پس از نوشتن اين جمله: «خداوند متعال فرمود» براى هميشه قلم را بر زمين گذاشت و جان به جان آفرين تسليم كرد.

    آثار

    آثار ايشان عبارتند از

    1. انفال و آثار آن در اسلام؛
    2. بهداشت روان در اسلام؛
    3. پژوهش در تعليم و تربيت اسلامى؛
    4. ترجمه و تحشيه «القواعد و الفوائد شهيد اول».

    ايشان حدود سى مقاله علمى، پژوهشى نيز به زبان عربى و فارسى نگاشته‌اند كه در مجلات معتبر داخلى و خارجى چاپ شده است. برخى از آن‌ها عبارتند از:

    1. حد البلوغ و الرشد فى الفقه الاسلامى؛
    2. الحج فى القرآن؛
    3. على در آغوش وحى؛
    4. ربا از نظر قانون اسلام؛
    5. بررسى و نقد روش استنباط؛
    6. احتكار از نظر فقه اسلامى.


    وابسته‌ها