نقض الوشيعة

    از ویکی‌نور
    نقض الوشيعة
    نقض الوشيعة
    پدیدآورانامین، محسن (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالشیعة بین الحقائق و الأوهام
    ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1403 ق یا 1983 م
    چاپ4
    موضوعاهل سنت - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها

    جارالله، موسی، 1878 - 1949م. الوشیعه فی نقد عقائد الشیعه - نقد و تفسیر

    شیعه - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏212‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2‎‏ ‎‏و‎‏50828
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نقض الوشيعة أو الشيعة بين الحقائق و الأوهام، تألیف علامه سيد محسن امين عاملى، با زبان عربى به رشته تحرير درآمده و در سال 1403ق - 1983‌م براى چهارمين بار تجديد چاپ شده است. كتاب حاضر ردّى است بر كتاب الوشيعة، تألیف موسى جارالله كه مؤلفش شبهاتى را بدون انصاف و دليل بر شيعه وارد ساخته است.

    ناشر در مقدمه كتاب جهت بيان اهميت آن چنين مى‌فرمايد:

    دكتر حكمت هاشم رئيس سابق دانشگاه دمشق خطاب به اعضاى علمى دانشگاه مى‌فرمايد: كسى كه كتاب را بخواند، علم بر ايمان، احاطه مؤلف بر علوم و قدرت استدلالى او پيدا مى‌كند، مطالعه اين كتاب باعث مى‌شود كه خواننده در افكار خود تجديدنظر كرده و...

    انگيزه نگارش

    مصنف در مقدمه چنين مى‌آورند، همه روزه نوشتجات و كتاب‌هايى به دست من مى‌رسد كه بوى ايجاد تفرقه، روشن كردن آتش عداوت و تازه كردن كينه‌ها و زخم‌هاى كهنه را دارد؛ در حالى كه مؤلفان اين مكتوبات به روش اهل علم برخورد نكرده و آداب مناظره را رعايت نمى‌كنند، گاهى شتم و سب مخالفينشان را مى‌كنند؛ در حالى كه كتاب و سنت از چنين مسائلى نهى كرده است، اينان به خاطر عاجز- بودنشان از دليل محكم و متين از هيچ دروغى دريغ نمى‌كنند... و ريشه همه اين‌ها پيروى كور كورانه اينان از سياست‌هاى بعضى علماء دربارى است كه طمع در دنيا باعث شده كه چنين مسائلى را مطرح كنند و روز به روز آتش به دامن تفرقه بياندازند... نام يكى از اين كتب الوشيعه فى نقد عقائد الشيعه، تأليف موسى جارالله ابن فاطمه است. او اهل تركستان از شهرهاى روسيه بوده و به تصريح خود- از متصوّفين است، بيش از 60 سال عمرش را متلبس به لباس فرنگيان بوده و به زبان عربى، فارسى و تركى مسلّط است. او به كشورهاى زيادى از قبيل ايران، عراق، افغانستان، مصر، هند و جزيرة العرب و شهرهاى ترك‌نشين سفر كرده و در سال 1355ق كتاب الوشيعه فى نقد عقائد الشيعه را تدوين كرده است. در اين كتاب بحث علمى ديده نمى‌شود، مگر ادعاهاى بدون دليل و متناقض و سب و شتم، عبارات بيهوده و مزخرف كه مخالف اجماع مسلمين، ضروريات دين است و حال آن كه مؤلفش در انگيزه تأليفش مى‌گويد: هدف من تأليف قلوب امة شيعه و اهل سنت است.

    مطالب مذكور باعث شد كه ما در نقض الوشيعه و نقد آن اقدام كرديم تا موجب فريب خوانندگان و بيشتر شدن شكاف اختلافات شيعه و سنى نشود، عقائد شيعه اختلافى با اهل سنت در كليات و جوهره‌اش ندارد. من اين كتاب را تدوين كردم تا بگويم شیعیان مادامى‌كه عقايدشان را ترك نكنند، اهل سنت با آنان الفت نمى‌گيرند، مؤلف الوشيعه نفس خود را مبرّى از هر عمل كه خالص لله نباشد، مى‌داند بايد در خلوص نيّت او شك كرد، چرا كه اين كتاب را بدون جوابيه منتشر كرده و حال آن كه بارها او از علماى تشيع در بصره، نجف و...جواب شبهات را شنيده است.

    ساختار و گزارش محتوا

    ايشان قبل از پاسخ به شبهات مقدمتا در نقد اقوال و افعال مؤلف الوشيعه مى‌فرمايد، عقائد اهل سنت و شيعه در جوهره و كليات يكى است، لكن مؤلف الوشيعه عمدا متذكر بعض كتب شيعه شده كه در آنها حق و باطل روايات صحيح و ضعيف آمد كه خود شيعه به آنها معتقد نيست، بلكه در كتب رجالى و فقهى سند و مضمون، صحت و سقم آن را بررسى مى‌كند و بين آنها و روايات معارض جمع كند.

    سپس اشاره به ديدار صاحب الوشيعه و آنچه بين آنها در كوفه و تهران گذشته مى‌كند، جناب علامه سيد محسن امين قبل شروع مطالب از خوانندگان به خاطر عدم نرمى و لطافت در نوشتارش عذرخواهى كرده و مى‌فرمايد: من مجبور به اين نوع نوشتار شدم، چه بسا حكمت در جواب چنين كتابى اقتضاى اين مطالب را داشته باش.د

    و لا خير فى حلم إذا لم يكن لهبوادر تحمى صفوه أن يكدرا
    و للحلم اوقات و للجمل مثلهاو لكن اوقاتى إلى الحلم اقرب


    نقض الوشيعه؛ شامل فصل يا بابى نيست، بلكه مصنف با عناوين جزئى مطالبش را ارائه مى‌دهد، ترتيب عناوين كتاب طبق شبهات الوشيعه است، لكن مصنف به خاطر اين كه در كلام صاحب الوشيعه تكرار زياد، بى‌مقدمه وارد شدن از بحثى در بحث ديگر و عدم نظم در بيان مسائل است، سعى كرده‌اند تا آن جا كه ممكن است مكررات را در يك عنوان جمع كنند تا رعايت اختصار مطالب شده و خواننده جواب شبهات را راحت بفهمد و دچار سردرگمى نشود.

    روش استدلال ايشان تقريبا شبيه كتاب كشف الارتياب، تأليف ديگر علامه امين است. ايشان بعد از ذكر يك عنوان و عقيده صاحب الوشيعه به صورت كوتاه و مختصر جواب را مطابق نياز و اهميت سؤال گاهى به اختصار و گاهى مفصلا بيان مى‌كند. ايشان با سير منطقى و استدلالى كه كلامشان است، ابتدا معمولا جواب نقضى مى‌دهند، سپس شروع به جواب حلّى مى‌كنند و گاهى هم بالعكس. روش استدلال كتاب حاضر بيشتر جنبه اسكات خصم دارد، اگرچه جواب‌هاى داده شده، مستدل به براهين محكم و متقن عقلى و نقلى است.

    مصنف تا آن جا كه ممكن است، جواب را از مستندات و منابع خود اهل سنت مى‌دهد، به طور مثال در صفحه 19 در ادله جواز: جمع نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشاء به صحيح مسلم و بخارى استناد كرده و روايات مذكور را با سلسله سندشان ذكر مى‌كند، ايشان مستشكل را به اين نكته متنبه مى‌كنند كه مسئله اجماعى است و خود مستشكل هم به آن معتقدند و طبق آن عمل مى‌كنند.

    در اكثر شبهات مصنف ابتداءا سعى مى‌كند، خواننده را ملتفت اين مطلب كند كه اساسا اشكال بى‌مورد است و شبهه در اثر كم‌اطلاعى يا بى‌اطلاعى مستشكل ايجاد شده و توهمى بيش نيست به عبارت ديگر:

    سالبه به انتفاء موضوع است، گاهى هم فرض مى‌كند كه چنين مسئله و شبهه‌اى باشد، لكن در جواب مى‌فرمايند، اگر مستشكل ادعى مى‌كند، اين اشكال وارد است بر شيعه، چرا خود او نيز مرتكب اين افعال و اقوال مى‌شود.

    مثلاًدر زيارت اهل قبور مى‌فرمايد، صفحه 21 خود شما قبر امام ابى حنيفه، شيخ عبدالقادر الجيلانى در بغداد، قبور اولياء و صلحاء را زيارت مى‌كنيد، من اين مسئله را بعينه در مصر مشاهده كرده‌ام.

    مصنف در لابلاى استدلالات گاهگاهى از حالت تدافعى خارج شده، به خود شروع به ايراد و اشكال بر مستشكلين مى‌كند(مراجعه شود صفحه 29).

    ايشان در جوابيه‌ها بيشتر از آيات قرآن روايات اهل سنت، شواهد تاريخى و اشعار استفاده كرده‌اند و در آخر هر جا نياز باشد، ادله و براهين شيعه را جهت اثبات عقائد شيعه مى‌آورند.

    به طور مثال در مورد آيه تطهير صفحه 59 كتاب، ايشان حدودا هفده روايت از روات اهل سنت مى‌آورند كه منظور از اهل‌بيت، فقط حضرت على(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسين عليهم‌السلام هستند نه أمهات المؤمنين يا در بحث تحريف قرآن صفحه 159 كه مؤلف الوشيعه علماى شيعه را متهم مى‌كند كه ايشان اجماع به تحريف قرآن دارد، مصنف كلام هشت تن از علماى بزرگ شيعه از قبيل مرحوم صدوق شيخ طوسى، سيد مرتضى را ذكر مى‌كنند كه شيعه قائل به عدم تحريف است نه زيادت و نه نقصان و در ادامه از منابع خود اهل سنت به سيزده مورد من جمله مسند احمد، صحيح مسلم صحيح بخارى، تاريخ دمشق و... اشاره كرده و متذكر مى‌شوند كه اينان قائل به زيادت و نقصان در قرآن شده‌اند.

    يا در مبحث تقيه صفحه 182، بحث عقلى و نقلى مفصلى دارد كه ابتدا به حكم عقل و آيات قرآن استدلال كرده، سپس روايات شيعى را آورده‌اند.

    اشاره به عناوين كتاب

    مصنف مطالب كتاب را در 155 عنوان به رشته تحرير درآورده‌اند كه از مهم‌ترين آنها به موارد زير مى‌توان اشاره كرد: من هو مؤلف الوشيعه، صلاة الجمعه، قائم آل محمد عليه‌السلام، التطبير(قمه‌زنى) التشيع بشكله الاخير لم يكن فى عصره الاول، محبة اهل‌البيت، تلاعن و تطاعن، عدالة الصحابة، امهات المؤمنين الامام الباقر و علوم الائمه عليهم‌السلام، حديث المنزله، حديث الغدير، من الذى قدّمه النبى صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌و‌سلم بعده الشورى، عدم تحريف القرآن، التقيه، مسائل فى المواريث، المتعه، ما يشمله النكاح المطّلق، زعمه ابتذال- المرأه فى ايران، الطلاق و الغسل و المسح، رجعة، خمس، زكات، تفويض، الغلات و المفوضه، معجزات الائمه عليهم‌السلام.