کلیات اوحدی اصفهانی

    از ویکی‌نور
    ‏کلیات اوحدی اصفهانی
    کلیات اوحدی اصفهانی
    پدیدآوراناوحدي، رکن‌الدين (نويسنده) نفیسی، سعید (مصحح و مقدمه نويس)
    عنوان‌های دیگرکليات اوحدي اصفهاني معروف به مراغي

    ديوان

    منطق العشاق، يا، ده نامه

    جام جم

    کليات اوحدي اصفهاني معروف به مراغي

    ديوان اوحدي مراغي
    ناشرامير کبير
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1340ش,
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره

    کلیات اوحدی اصفهانی، مجموعه اشعار اوحدی اصفهانی، از شعرا و صوفیان بزرگ اهل حال و قال، معروف به اوحدی مراغه‎ای است. دیوان و مثنویات او بهترین نمونه شعر عرفانی و غزل به سبک عراقی است. این نسخه با مقدمه سعید نفیسی منتشر شده است.

    ساختار

    در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی سعید نفیسی ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است:

    1. در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکمله‎ای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از اوحدی ارائه شده است.
    2. منطق العشاق یا ده‎نامه که منظومه‎‎ای‎ است مثنوی‎ در‎ شرح‎ عشق و عاشقی.
    3. جام جم که منظومه‎ای عرفانی است.

    گزارش محتوا

    نفیسی در بخشی از مقدمه‎اش در رابطه با افکار و عقاید اوحدی می‎نویسد: «از سخنان اوحدی پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانش‎های رایج روزگار خویش بشمار می‎رفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنوی‎های نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتاب‎های قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد[۱]‏.

    در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت می‎نویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»[۲]‏.

    در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزل‎سرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزل‎سرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کرده‎اند. اوحدی را نیز غزلیاتی مرغوب است که می‎توان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازه‎ای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل:

    منم غریب دیار و تویی غریب‎نوازدمی به حال غریب دیار خود پرداز

    که با این بیت ختم می‎شود:

    حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز استکه اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز[۳]

    در اوایل دیوان، قصیده‎ای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است:

    این آسمان صدق و در او اختر صفاست؟یا روضه مقدس فرزند مصطفاست؟
    این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟[۴]

    ترکیبات نیز با ذکر شعری از اوحدی در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسول‎الله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است:

    هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مراآرزوی حرم مکه و بطحاست مرا[۵]

    از هفت منظومه‎‎ای که هم‎اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست اسـت، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شـش منظومه متعلق به قـرن‎ هـشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‎ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‎های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‎آید، در متن آن غالباً پنج ‎نامه از سـوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‎های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‎شود. هریک از نامه‎ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شـده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‎شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خـود را‎ بـه‎ معشوق شرح می‎دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‎گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‎آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‎شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمـودن‎ عـاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‎در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‎ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العـشاق» اوحـدی مـراغه‎ای است. از سخن خود اوحـدی‎ بـرمی‎آید کـه ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‎های سابق طرز و روش او را نداشته است:

    دل از‎ ده‎نامه‎های کهنه سیر استبگو ده‎نامه‎ای شیرین که دیر است
    حدیثی تـازه کـن از سـینه نو‎سماطی‎ در کش از لوزینه نو[۶]

    در ده‎نامه اوحدی، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‎ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‎سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‎رسد و او از وصل عاشق سر باز می‎زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‎دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‎دهد و اوحدی ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‎ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‎ای در اشاره به نام‎گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‎برد[۷]‏.

    از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‎های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظـاهری دیـن، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز اوحدی سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‎اند. در این منظومه‎های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‎طور مـستقیم و غـیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‎اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‎بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‎خوارگی و کـشیدن بـنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حـديقة الحـقيقة سـنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعـایت‎ سـبک شـعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کـمال و پخـتگی، بـه خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‎اللّه به سـال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر بـا تـوانمندی‎ تـمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده اسـت‎ که‎:

    نامه‎ اولیاست این نامه‎مبر این را به شهر هنگامه
    اندرین نامه بدیع‎سـرشت‎‎ره دوزخ پدیـد و راه بـهشت
    سخن مبدأ و معاش و معادانـدرین چند بیت کردم یاد[۸]

    منظومه جام جـم بـا کوشش‎های مستمر اوحدی در چارچوب اندیشه‎ای‎ نظام‎دار ‎(ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دل‎انگیز‎ پایـان‎ پیـدا کرده‎ است[۹]‏.

    وضعیت کتاب

    کتاب، فاقد فهرست مطالب است. فهرست نام‎های خاص و غلط‎نامه در آخر کتاب آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاه‎وهشت و پنجاه‎ونه
    2. ر.ک: همان، صفحه هجده
    3. ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج و سی‎وشش
    4. ر.ک: متن کتاب، ص4
    5. ر.ک: همان، ص47
    6. ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ متن کتاب، ص456
    7. ر.ک: متن، کتاب، ص479-478
    8. ر.ک: متن کتاب، ص508
    9. ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص‎113

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. عیوضی، رشید، «ده‎نامه‎گویی در ادب پارسی و ده‎نامه حریری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، زمستان 1354، شماره 116، صفحه 525 تا 560.
    3. تکمیل همایون، ناصر، «اندیشه‎های اوحدی مراغه‎ای در منزلت دانش و چگونگی آموزش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگ، پاییز 1374، شماره 19، صفحه 112 تا 123.

    وابسته‌ها