الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:


    <div class="boxTitle"><big>'''[[مسائل مهمة حول رؤیة الهلال]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[امینی نجفی، عبدالحسین]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR00647J1.jpg|بندانگشتی|مسائل مهمة حول رؤیة الهلال|175px]]
    [[پرونده:NUR00144.jpg|بندانگشتی|امینی نجفی، عبدالحسین|175px]]


    '''مسائل مهمة حول رؤیة الهلال''' تأليف آيت‌اللّه [[مکارم شیرازی، ناصر|ناصر مكارم شيرازى]] و به زبان عربى مى‌باشد كه به بررسى جوانب مختلف و ادله مبحث رؤيت هلال پرداخته است. انگيزه مؤلف كه كتاب را طبق درخواست برخى از طلاّب و فضلاى حوزه به رشته تحرير درآورده‌اند، حل معضل رؤيت هلال ماه شوال مى‌باشد كه موجبات اختلاف‌هاى ناروا را بين امت اسلامى على الخصوص شيعيان فراهم آورده است.
    '''عبدالحسين امینی نجفی'''، فرزند شيخ احمد، فرزند شيخ نجف‌قلى (امين‌الشرع)، فرزند شيخ عبدالله (سرمست)، در سال 1320ق، در تبريز به دنيا آمد.


    مقدمه كتاب در واقع بيان انگيزه تأليف است؛ ايشان ضمن توضيح مشكلاتى كه به واسطه اختلاف نظر در مبحث رؤيت هلال بين افراد جامعه اسلامى و حتى خانواده‌ها به وجود آورده، وحدت را از اصول اساسى دينى ما برشمرده است.
    جد ايشان، شيخ نجف‌قلى، ملقب به «امين‌الشرع»، در سال 1257ق، در روستاى «سردها» از توابع شهرستان «سراب» زاده شد، سپس به تبريز مهاجرت نمود و از علماى بنام آنجا گرديد. وى در سال 1340ق، به رحمت ايزدى پيوست و جنازه‌اش به وادى‌السلام منتقل شد.


    ايشان مى‌فرمايند: چگونه در يك روز جمعى به نماز عيد ايستاده و در قنوتش مى‌خوانند... جعلته للمسلمين عيدا؛ يعنى امروز را تو براى مسلمين عيد مقرر نموده‌اى، در حالى كه معلوم نيست منظور از مسلمين چه كسانى هستند، زيرا عده ديگرى در گوشه‌اى مشغول خواندن دعاى ماه مبارك رمضان هستند.
    پدر ايشان، مرحوم شيخ احمد امينى، در سال 1287ق، به دنيا آمد و در سال 1304ق، تحصيلات حوزوى را نزد علماى بنام تبريز آغاز نمود و عالمى مقبول و مشهور گرديد و امامت جماعت يكى از مساجد آن ديار را عهده‌دار شد. وى در سال 1360ق، براى زيارت، به نجف اشرف مشرف گرديد و مورد استقبال علماى آنجا قرار گرفت. سرانجام در سال 1370ق، در همان خاك پاك، جان به جان‌آفرين تسليم كرد.


    ايشان در مرحله بعدى شوراى استهلال را به عنوان راه‌كارى براى حل معضل رؤيت هلال مورد بررسى قرار داده‌اند كه با جمع شدن عده‌اى از نمايندگان علما مى‌توان به رأى واحدى دست پيدا كرد. با اينكه رؤيت هلال از موضوعات بوده و تشخيص آن به عهده خود مكلّفين است و مراجع و فقهاى عظام وظيفه‌اى در اين زمينه ندارند ولى از آن‌جايى كه مردم به بزرگان خود اعتماد كامل دارند عادتا در چنين مواردى به مراجع خود پناه مى‌برند. براى حل اين اشكال كه ممكن است بيّنه يكى از نمايندگان بر رؤيت هلال دلالت كند و در مقابل عده ديگرى به عدم آن حكم نمايند، مؤلف بحث اكثريت را پيش كشيده، مى‌فرمايند: رأى اكثريت مشكل را حل مى‌كند.
    ایشان، تحصيلات ابتدايى را نزد والد عالمش آغاز نمود، سپس راهى مدرسه طالبيه تبريز شد و نزد اساتيد فن به تحصيل علم پرداخت و دروس سطح را در آنجا فراگرفت، آن‌گاه راهى نجف اشرف شد و در درس خارج علماى نجف حاضر گرديد.


    ابزار رؤيت: بحث بعدى در مورد ابزار رؤيت هلال است؛ يعنى اينكه آيا مى‌توان از تلسكوب و امثال ذلك براى رؤيت هلال كمك گرفت يا نه؟ مؤلف مى‌فرمايد: با اينكه برخى از مراجع به چنين مطلبى فتوا داده‌اند، ما روايات بسيارى در وسائل الشيعه داريم كه تعدادشان به بيش از سى روايت مى‌رسد و همگى دلالت دارند بر اينكه رؤيت فقط با چشم عادّى حجت بوده و چيز ديگر ملاك نمى‌باشد؛ مثل«إذا رأيت الهلال فصم و إذا رأيته فأفطر» يا «صم للرؤية و أفطر للرؤية»، كما اينكه فقها در تمام ابواب فقه اطلاقات را منصرف به افراد متعارفه مى‌دانند نه افراد نادره؛ مانند آنچه در باب وضو در مورد مقدار لازم براى شستن صورت گفته‌اند كه با دست متعارف مراد است يا در مقدار كرّ مقدار سه وجب و نيم طول و عرض و عمق را با دست افراد معمولى حساب كرده‌اند و نمونه‌هاى ديگرى از حد ترخص، زوال عين نجاست و استهلاك نجاست و... پس از اين نمونه‌هاى متعدد به دست مى‌آيد كه در رؤيت هلال نيز مراد، رؤيت با چشم متعارف و عادّى است و اين ممكن نيست كه بگوييم در همه ابواب، اطلاقات به فرد متعارف منصرف مى‌شوند غير از رؤيت كه مراد فرد خاصى مى‌باشد. ايشان اشاره‌اى نيز به ادله قائلين به لزوم رؤيت با تلسكوپ دارند كه گفته‌اند چنين رؤيتى باعث مى‌شود تا مشكلى در شب‌هاى قدر به وجود نيايد و عيد نيز به طور دقيق در زمان واقعى‌اش باشد؛ جواب ايشان اين است كه پس با اين حساب مى‌توان گفت از زمان پيامبر(ص) تا به امروز به دليل نبودن وسايل پيشرفته براى استهلال، مردم هيچ وقت نه شب‌هاى قدر را درك كرده‌اند و نه نماز عيد به موقع خوانده‌اند در حالى كه خود آنها هم سابقا ديده بودند كه چه بسا روز اول ماه رمضان متوجه مى‌شوند كه هلال نشان‌گر روز دوم است يا در روز عيد فطر معلوم مى‌شد امروز، دوم شوال است پس بايد بگوييم همه عبادات و اعمال با مشكل مواجه شده است در حالى كه ملاك در آغاز و انجام ماه مبارك رمضان واقعيّت وجود هلال نبوده بلكه قابل رؤيت بودنش ملاك است.
    او پس از تكميل مبانى، به تبريز بازگشت و ضمن تبليغ و تحقيق، به تأليف كتاب «تفسير فاتحة الكتاب» پرداخت، اما شوق به نجف، مانع بقاى ايشان در تبريز شد؛ سرانجام شهر مقدس نجف اشرف را جهت توطن دائمى انتخاب نمود و در آنجا مشغول خدمت علمى به آستان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] گرديد.


    <div class="mw-ui-button">[[مسائل مهمة حول رؤیة الهلال|'''ادامه''']]</div>
    پس از سال 1364ق، كه مجلدات اوليه كتاب شريف «[[الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» منتشر گرديد، شخصيت [[علامه امينى]] كاملا جهانى شد؛ حتى شيخ دحدوح امام جمعه حلب هم بر اين كتاب تقريظ زد و مستبصر شد و از اطراف و اكناف ايشان را جهت سخنرانى دعوت نمودند.
     
    علامه مجاهد در عصر روز 28 ربيع‌الثانى 1390، برابر با 12 تيرماه 1349 در تهران، به ملاقات معبود خويش شتافت و پس از تشييع باشكوه در تهران، با هواپيما به بغداد برده شد و در شهرهاى مقدس كاظمين و كربلا تشييع گرديد و سرانجام به نجف اشرف منتقل شد و پس از تجديد عهد با مولايش، در مقبره شخصى كنار كتابخانه به خاك سپرده شد.
     
    <div class="mw-ui-button">[[امینی نجفی، عبدالحسین|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۲

    امینی نجفی، عبدالحسین

    عبدالحسين امینی نجفی، فرزند شيخ احمد، فرزند شيخ نجف‌قلى (امين‌الشرع)، فرزند شيخ عبدالله (سرمست)، در سال 1320ق، در تبريز به دنيا آمد.

    جد ايشان، شيخ نجف‌قلى، ملقب به «امين‌الشرع»، در سال 1257ق، در روستاى «سردها» از توابع شهرستان «سراب» زاده شد، سپس به تبريز مهاجرت نمود و از علماى بنام آنجا گرديد. وى در سال 1340ق، به رحمت ايزدى پيوست و جنازه‌اش به وادى‌السلام منتقل شد.

    پدر ايشان، مرحوم شيخ احمد امينى، در سال 1287ق، به دنيا آمد و در سال 1304ق، تحصيلات حوزوى را نزد علماى بنام تبريز آغاز نمود و عالمى مقبول و مشهور گرديد و امامت جماعت يكى از مساجد آن ديار را عهده‌دار شد. وى در سال 1360ق، براى زيارت، به نجف اشرف مشرف گرديد و مورد استقبال علماى آنجا قرار گرفت. سرانجام در سال 1370ق، در همان خاك پاك، جان به جان‌آفرين تسليم كرد.

    ایشان، تحصيلات ابتدايى را نزد والد عالمش آغاز نمود، سپس راهى مدرسه طالبيه تبريز شد و نزد اساتيد فن به تحصيل علم پرداخت و دروس سطح را در آنجا فراگرفت، آن‌گاه راهى نجف اشرف شد و در درس خارج علماى نجف حاضر گرديد.

    او پس از تكميل مبانى، به تبريز بازگشت و ضمن تبليغ و تحقيق، به تأليف كتاب «تفسير فاتحة الكتاب» پرداخت، اما شوق به نجف، مانع بقاى ايشان در تبريز شد؛ سرانجام شهر مقدس نجف اشرف را جهت توطن دائمى انتخاب نمود و در آنجا مشغول خدمت علمى به آستان اميرالمؤمنين(ع) گرديد.

    پس از سال 1364ق، كه مجلدات اوليه كتاب شريف «الغدير» منتشر گرديد، شخصيت علامه امينى كاملا جهانى شد؛ حتى شيخ دحدوح امام جمعه حلب هم بر اين كتاب تقريظ زد و مستبصر شد و از اطراف و اكناف ايشان را جهت سخنرانى دعوت نمودند.

    علامه مجاهد در عصر روز 28 ربيع‌الثانى 1390، برابر با 12 تيرماه 1349 در تهران، به ملاقات معبود خويش شتافت و پس از تشييع باشكوه در تهران، با هواپيما به بغداد برده شد و در شهرهاى مقدس كاظمين و كربلا تشييع گرديد و سرانجام به نجف اشرف منتقل شد و پس از تجديد عهد با مولايش، در مقبره شخصى كنار كتابخانه به خاك سپرده شد.