۱۴٬۲۶۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1360 ش | | سال نشر = 1360 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19946AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19946AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =19946 | ||
| کتابخوان همراه نور =19946 | | کتابخوان همراه نور =19946 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|اخلاق اسلامی (ابهام زدایی)}} | |||
'''اخلاق اسلامى'''، سلسله درسهاى اخلاقى [[حائری شیرازی، محمدصادق|محىالدين حائرى شيرازى]] به زبان فارسی است. با توجه به محتویات کتاب و سبک آن به نظر مىرسد كه کتاب جمعآورى سه سخنرانى از مؤلف باشد كه مكتوب شده است. | '''اخلاق اسلامى'''، سلسله درسهاى اخلاقى [[حائری شیرازی، محمدصادق|محىالدين حائرى شيرازى]] به زبان فارسی است. با توجه به محتویات کتاب و سبک آن به نظر مىرسد كه کتاب جمعآورى سه سخنرانى از مؤلف باشد كه مكتوب شده است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ايشان در ادامه مىگوید كه سرنوشت هر شخصى را خودش تعيين مىكند (داشتن اختيار). گاهى اشخاصى مرتبط با انسهگانهاى بزرگى بودند ولى نتوانستند سرنوشت شوم خود را تغيير دهند و در این امر به زن نوح و لوط مثال زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/15 همان، ص15]</ref> | ايشان در ادامه مىگوید كه سرنوشت هر شخصى را خودش تعيين مىكند (داشتن اختيار). گاهى اشخاصى مرتبط با انسهگانهاى بزرگى بودند ولى نتوانستند سرنوشت شوم خود را تغيير دهند و در این امر به زن نوح و لوط مثال زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/15 همان، ص15]</ref> | ||
وى در قسمتى از این گفتار متذكر مىشود كه آنهایى كه به پيامبران سنگ مىزدند اول «نبى» درونى خودشان كه همان عقل است را سنگسار كردهاند، سپس «نبى» بيرونى را سنگسار كرده و كشتهاند: ''' «قالو انا تطيرنا بكم لئن لم تنتهوا لنرجمنكم و لمیسنكم منا عذاب اليم» ''' سوره يس، آيه 18.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/18 همان، ص18]</ref> | وى در قسمتى از این گفتار متذكر مىشود كه آنهایى كه به پيامبران سنگ مىزدند اول «نبى» درونى خودشان كه همان عقل است را سنگسار كردهاند، سپس «نبى» بيرونى را سنگسار كرده و كشتهاند:''' «قالو انا تطيرنا بكم لئن لم تنتهوا لنرجمنكم و لمیسنكم منا عذاب اليم»''' سوره يس، آيه 18.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/18 همان، ص18]</ref> | ||
در پایان این گفتار به قول | در پایان این گفتار به قول ابن عربى درباره حضرت ابراهیم و ذبح كردن پسرش اسماعيل اشاره دارد و مىگوید كه ابراهیم وقتى كه كارد را بر گلوى اسماعيل مىكشد، در حقيقت كارد بر تمام روابط خود با اسماعيل مىكشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/22 همان، ص22]</ref> | ||
در گفتار دوم، مؤلف به این مطلب اشاره كرده كه قلب انسان دو حالت دارد: حالت «اقبال» و حالت «ادبار». و این دو حالت امرى فطريست كه خداوند در نهاد انسان قرار داده است.<ref>همان، ص28</ref>به عبارت خيلى صريح خداوند مىگوید: «من عقل را چنان ساختهام كه آنچه را من مىپسندم و تصديق مىكنم بپسندد و تصديق كند و آنچه را من نمىپسندم و رد مىكنم او هم نپسندد و رد كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/29 همان، ص29]</ref> | در گفتار دوم، مؤلف به این مطلب اشاره كرده كه قلب انسان دو حالت دارد: حالت «اقبال» و حالت «ادبار». و این دو حالت امرى فطريست كه خداوند در نهاد انسان قرار داده است.<ref>همان، ص28</ref>به عبارت خيلى صريح خداوند مىگوید: «من عقل را چنان ساختهام كه آنچه را من مىپسندم و تصديق مىكنم بپسندد و تصديق كند و آنچه را من نمىپسندم و رد مىكنم او هم نپسندد و رد كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/29 همان، ص29]</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
ايشان در بخش پایانى کتاب يعنى گفتار سوم هشت سؤال كه موضوع آن اخلاق فردى و اجتماعى است را جواب مىدهد. | ايشان در بخش پایانى کتاب يعنى گفتار سوم هشت سؤال كه موضوع آن اخلاق فردى و اجتماعى است را جواب مىدهد. | ||
سؤال هشم از این گفتار درباره راههاى عملى برای كسب تقوى و تهذيب است. ايشان تنها راه برای كسب تقوى و تهذيب را عاقبتانديشى مىداند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/63 همان، ص63]</ref>و به آيه ''' «العاقبة للمتقين» ''' استناد مىكند كه كار متقين عاقبت دارد و فقط متقى كارش نتيجه دارد و كارش زاينده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/67 همان، ص67]</ref> | سؤال هشم از این گفتار درباره راههاى عملى برای كسب تقوى و تهذيب است. ايشان تنها راه برای كسب تقوى و تهذيب را عاقبتانديشى مىداند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/63 همان، ص63]</ref>و به آيه''' «العاقبة للمتقين»''' استناد مىكند كه كار متقين عاقبت دارد و فقط متقى كارش نتيجه دارد و كارش زاينده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/67 همان، ص67]</ref> | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
[[اخلاق اسلامی (دیلمی و آذربایجانی)]] | [[اخلاق اسلامی (دیلمی و آذربایجانی)]] | ||
[[اخلاق | [[اخلاق اسلامی]] | ||
[[دروس اخلاق اسلامی]] | [[دروس اخلاق اسلامی]] |