الجغرافية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
    جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =6796
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =6796
    | کتابخوان همراه نور =10757
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۵۵: خط ۵۶:
    [[زهری، محمد بن ابی‌بکر|زهرى]] بعد از مقدمه‌اى راجع به زمين و وصف كمربند آبى (يعنى اقيانوس‌هاى بزرگ)، قسمت آباد زمين را به عنوان كمربند سبز و درياهاى داخل در خشكى‌ها و اجزاى زمين و قسمت بيابانى آن را، كه بسيار مختصر؛ ولى ارزنده است، معرفى مى‌كند. وى پس از وصف زمين و اجزاى آن به وصف شكار و بعضى از حيوانات درنده؛ مانند زمرّده (ميمون) پرداخته و سپس از شكار رخ ياد مى‌كند و بعد از آن به تعاريف جغرافيايى پرداخته و از قسمت خشك و بيابانى زمين و كوه قمر (كوه كليمانجارو در آفريقاى مركزى) و رودخانه نيل سخن مى‌گويد، كه ولو مختصر است؛ اما اطلاعات ارزنده‌اى از سرزمين مصر و رود نيل و كوه قمر در اختيار خواننده قرار مى‌دهد.
    [[زهری، محمد بن ابی‌بکر|زهرى]] بعد از مقدمه‌اى راجع به زمين و وصف كمربند آبى (يعنى اقيانوس‌هاى بزرگ)، قسمت آباد زمين را به عنوان كمربند سبز و درياهاى داخل در خشكى‌ها و اجزاى زمين و قسمت بيابانى آن را، كه بسيار مختصر؛ ولى ارزنده است، معرفى مى‌كند. وى پس از وصف زمين و اجزاى آن به وصف شكار و بعضى از حيوانات درنده؛ مانند زمرّده (ميمون) پرداخته و سپس از شكار رخ ياد مى‌كند و بعد از آن به تعاريف جغرافيايى پرداخته و از قسمت خشك و بيابانى زمين و كوه قمر (كوه كليمانجارو در آفريقاى مركزى) و رودخانه نيل سخن مى‌گويد، كه ولو مختصر است؛ اما اطلاعات ارزنده‌اى از سرزمين مصر و رود نيل و كوه قمر در اختيار خواننده قرار مى‌دهد.


    احتمالا عجايب و افسانه‌هایى كه زهرى در كتاب خويش نقل مى‌كند، همان‌هایى باشد كه در كتاب عجائب البلدان كلبى و نيز ابن جزّار آمده است.
    احتمالا عجايب و افسه‌گانه‌هایى كه زهرى در كتاب خويش نقل مى‌كند، همان‌هایى باشد كه در كتاب عجائب البلدان كلبى و نيز ابن جزّار آمده است.


    به طور كلى مطالب كتاب؛ شامل دو دسته اطلاعات درباره مشرق جهان اسلام و مغرب جهان اسلام است. اطلاعات او درباره مغرب جهان اسلام به لحاظ نزدیکى اين مناطق به زادگاه و محل زندگى او، دقيق و درست‌تر به نظر مى‌رسد و احتمالا امكان مسافرت‌هایى براى مؤلف به اين مناطق فراهم بوده، چون در اين قسمت از كتاب گاهى مى‌گويد كه اين محل را ديده‌ام و يا از كسى شنيده‌ام. مى‌توان حدس زد كه او مسافرت‌هایى به شهرهاى مغرب و شهرهاى اندلس داشته است. گاهى از آثار و ابنيه‌اى نام مى‌برد كه در دوران روميان ساخته شده و در زمان او جز آثار اندكى از آنها باقى نبوده است و گاهى نيز به آثارى اشاره دارد كه تا زمان وى هنوز پابرجا و قابل استفاده بوده است.
    به طور كلى مطالب كتاب؛ شامل دو دسته اطلاعات درباره مشرق جهان اسلام و مغرب جهان اسلام است. اطلاعات او درباره مغرب جهان اسلام به لحاظ نزدیکى اين مناطق به زادگاه و محل زندگى او، دقيق و درست‌تر به نظر مى‌رسد و احتمالا امكان مسافرت‌هایى براى مؤلف به اين مناطق فراهم بوده، چون در اين قسمت از كتاب گاهى مى‌گويد كه اين محل را ديده‌ام و يا از كسى شنيده‌ام. مى‌توان حدس زد كه او مسافرت‌هایى به شهرهاى مغرب و شهرهاى اندلس داشته است. گاهى از آثار و ابنيه‌اى نام مى‌برد كه در دوران روميان ساخته شده و در زمان او جز آثار اندكى از آنها باقى نبوده است و گاهى نيز به آثارى اشاره دارد كه تا زمان وى هنوز پابرجا و قابل استفاده بوده است.