طوسی، علی بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎خ' به 'ه‌خ')
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    == تحصیلات ==
    == تحصیلات ==
    «علاءالدین»، پس از تکمیل‎ تحصیلات‎ و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان‎ مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام‎ و احترام‎ فوق‎العاده‎ قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی‎ سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیده‎خاطر گشت‎ و با‎ دلی آزرده، اسلامبول ‎و کشور ترک را به‌قصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی‎ کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860‎ یا‎ 877 ‎ق، در سمرقند و به روایت دیگر در‎ سال‎ 885‎ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علی‌اصغر، ص‎998-997</ref>.  
    «علاءالدین»، پس از تکمیل‎ تحصیلات‎ و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان‎ مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام‎ و احترام‎ فوق‎العاده‎ قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی‎ سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیده‌خاطر گشت‎ و با‎ دلی آزرده، اسلامبول ‎و کشور ترک را به‌قصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی‎ کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860‎ یا‎ 877 ‎ق، در سمرقند و به روایت دیگر در‎ سال‎ 885‎ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علی‌اصغر، ص‎998-997</ref>.  


    به‌طور قطع و یقین مولانا علاءالدین‎ علی‎ طوسی بعد از رنجش خاطر از سلطان‎ عثمانی، از شهر اسلامبول عازم‎ ماوراء‎النهر شده و در شهر سمرقند که در‎ آن‎ زمان‎ پایتخت‎ ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بوده،‎ رحل‎ اقامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک‎ یاران‎ و معتقدان خواجه عبیدللّه احرار‎ که‎ در حوزه ماوراء‎النهر‎ حتی‎ خراسان نفوذ معنوی فوق‎العاده داشته‎ منسلک‎ گشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎999-998</ref>.
    به‌طور قطع و یقین مولانا علاءالدین‎ علی‎ طوسی بعد از رنجش خاطر از سلطان‎ عثمانی، از شهر اسلامبول عازم‎ ماوراء‎النهر شده و در شهر سمرقند که در‎ آن‎ زمان‎ پایتخت‎ ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بوده،‎ رحل‎ اقامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک‎ یاران‎ و معتقدان خواجه عبیدللّه احرار‎ که‎ در حوزه ماوراء‎النهر‎ حتی‎ خراسان نفوذ معنوی فوق‎العاده داشته‎ منسلک‎ گشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎999-998</ref>.