قاشی، حیدر بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE3844AUTHORCODE
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE03844AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۳۶: خط ۳۶:
==کسب علم و دانش==
==کسب علم و دانش==


وى پس از تحصيل دانش‌هاى متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل ديوانى پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازى بن زيار از ملوك رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گرديد و سرانجام به وزارت رسيد. در 30 سالگى تحولى در وجودش پديد آمد و بر آن شد كه از مناصب دنيوى كناره گيرد و به تزكيه نفس پردازد. وى به قصد زيارت كعبه، مال و جاه و رياست و خويشان و ياران را رها ساخت و خرقه‌اى كهنه پوشيد و از آمل بيرون آمد و به اصفهان رفت و مدتى در آنجا به تصفيه باطن پرداخت. از ميان مشايخ آن شهر به نورالدين طهرانى (طهران: روستایى نزدیک دروازه اصفهان از سوى دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهره‌مند گرديد. سپس آهنگ بغداد كرد تا پس از زيارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امكانات سفر و ابتلا به بيمارى سخت، اين مسافرت به تأخير افتاد، ولى در اراده‌اش خللى راه نيافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زيارت خانه خدا نايل شد. پس به شوق ديدار تربت پاك پيامبر(ص) به مدينه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر كرد، اما به علت بيمارى ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به رياضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدين محمد، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و مولى نصيرالدين كاشانى و ديگر فقيهان و عالمان امامى معاشر گرديد و از شيخ فخرالدين و حسن بن حمزه‌هاشمى اجازه روايت گرفت و به اشاره فخرالدين، رساله «رافعة الخلاف في وجه سكوت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] عن الاختلاف» را نوشت.
وى پس از تحصيل دانش‌هاى متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل ديوانى پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازى بن زيار از ملوك رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گرديد و سرانجام به وزارت رسيد. در 30 سالگى تحولى در وجودش پديد آمد و بر آن شد كه از مناصب دنيوى كناره گيرد و به تزكيه نفس پردازد. وى به قصد زيارت كعبه، مال و جاه و رياست و خويشان و ياران را رها ساخت و خرقه‌اى كهنه پوشيد و از آمل بيرون آمد و به اصفهان رفت و مدتى در آنجا به تصفيه باطن پرداخت. از ميان مشايخ آن شهر به نورالدين طهرانى (طهران: روستایى نزدیک دروازه اصفهان از سوى دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهره‌مند گرديد. سپس آهنگ بغداد كرد تا پس از زيارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امكانات سفر و ابتلا به بيمارى سخت، اين مسافرت به تأخير افتاد، ولى در اراده‌اش خللى راه نيافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زيارت خانه خدا نايل شد. پس به شوق ديدار تربت پاک پيامبر(ص) به مدينه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر كرد، اما به علت بيمارى ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به رياضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدين محمد، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و مولى نصيرالدين كاشانى و ديگر فقيهان و عالمان امامى معاشر گرديد و از شيخ فخرالدين و حسن بن حمزه‌هاشمى اجازه روايت گرفت و به اشاره فخرالدين، رساله «رافعة الخلاف في وجه سكوت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] عن الاختلاف» را نوشت.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش