بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'به گونه ای' به 'به گونهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'انتها نامه' به 'انتهانامه') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نویسنده در همان مقدّمه از خوانشهای خود در خصوص بهاء ولد که به طور پراکند و با اشکالات زیاد وجود داشته یاد میکند و نشان میدهد که برای نوشتن کتابِ خود از هر چیزی که تا قبل از او وجود داشته چشم نپوشیده و همه را با دقّت بررسی نموده است و درست و خطای آن را هم در کار گسترده و عمیق خود لحاظ کرده است. این شیوهی پژوهش که در تمام کارهای این نویسنده دیده میشود امری است نیک و پسندیده که به پژوهش معنا و مفهوم میبخشد و این در حالی است که اغلب نویسندگان در این دوره و شاید در اغلب ادوار عموماً کار چسب و قیچی را با نویسندگی و یا تألیف و تحقیق خلط کرده و عمداً بیراهه رفته اند. در همین مقدّمه اشاراتی با زمان نزدیک به بهاء ولد را که نویسندگانی نزدیک از او گفته و نوشته اند را مرور کرده است. گذشته از آثار مولانا مرید بهاء ولد و احیاناً مولانا به نام فریدون سپهسالار، و یا نوهی بهاء ولد و فرزند ارشد مولانا به لقب سلطان ولد و همنام با پدربزرگ، و آثار فراوان دیگری که از روی نوشتههای مولانا، سپهسالار، سلطان ولد و یا افلاکی کپی کرده و در مواردی نادانسته اغلاط آنان را به زمان نیز تسرّی داده اند. | نویسنده در همان مقدّمه از خوانشهای خود در خصوص بهاء ولد که به طور پراکند و با اشکالات زیاد وجود داشته یاد میکند و نشان میدهد که برای نوشتن کتابِ خود از هر چیزی که تا قبل از او وجود داشته چشم نپوشیده و همه را با دقّت بررسی نموده است و درست و خطای آن را هم در کار گسترده و عمیق خود لحاظ کرده است. این شیوهی پژوهش که در تمام کارهای این نویسنده دیده میشود امری است نیک و پسندیده که به پژوهش معنا و مفهوم میبخشد و این در حالی است که اغلب نویسندگان در این دوره و شاید در اغلب ادوار عموماً کار چسب و قیچی را با نویسندگی و یا تألیف و تحقیق خلط کرده و عمداً بیراهه رفته اند. در همین مقدّمه اشاراتی با زمان نزدیک به بهاء ولد را که نویسندگانی نزدیک از او گفته و نوشته اند را مرور کرده است. گذشته از آثار مولانا مرید بهاء ولد و احیاناً مولانا به نام فریدون سپهسالار، و یا نوهی بهاء ولد و فرزند ارشد مولانا به لقب سلطان ولد و همنام با پدربزرگ، و آثار فراوان دیگری که از روی نوشتههای مولانا، سپهسالار، سلطان ولد و یا افلاکی کپی کرده و در مواردی نادانسته اغلاط آنان را به زمان نیز تسرّی داده اند. | ||
[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از همین مقدّمه میگوید: پیش از معارف بهاء ولد در برخی تذکرهها اندک احوالی از وی را نوشته بودند که خواندم ولی بیشتر توصیف و مدیحههای مرسوم بود و کمتر دقّت و بررسی در آنها وجود داشت. خاصّه در دو اثر مهمّ ولی ناقص و نا مطمئن به مانند: [[زندگی مولانا]] که توسّط [[فریدون سپهسالار]] که به قولی از مریدان وی بوده نوشته شده و همینطور در کتاب [[مناقب العارفين|مناقب العارفین]] که مبسوط ولی نادقیق و خام در بارهی این مرد بزرگ مطالبی را بیان داشته بود، هر دو را به دقّت خواندم ولی خاطرم از بابت شناخت وی چندان آسوده نگشت و در کنار این آثار، اشعار و نوشتههای نوهی او، یعنی [[سلطان ولد]] فرزند ارشد [[مولانا]] را هم به مانند: [[ابتدا نامه]]، [[ | [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از همین مقدّمه میگوید: پیش از معارف بهاء ولد در برخی تذکرهها اندک احوالی از وی را نوشته بودند که خواندم ولی بیشتر توصیف و مدیحههای مرسوم بود و کمتر دقّت و بررسی در آنها وجود داشت. خاصّه در دو اثر مهمّ ولی ناقص و نا مطمئن به مانند: [[زندگی مولانا]] که توسّط [[فریدون سپهسالار]] که به قولی از مریدان وی بوده نوشته شده و همینطور در کتاب [[مناقب العارفين|مناقب العارفین]] که مبسوط ولی نادقیق و خام در بارهی این مرد بزرگ مطالبی را بیان داشته بود، هر دو را به دقّت خواندم ولی خاطرم از بابت شناخت وی چندان آسوده نگشت و در کنار این آثار، اشعار و نوشتههای نوهی او، یعنی [[سلطان ولد]] فرزند ارشد [[مولانا]] را هم به مانند: [[ابتدا نامه]]، [[انتهانامه]] و [[رباب نامه]] و حتّی [[معارف]] را به خوبی خواندم، و همانطور که حدس میزدم کاملاً شاعرانه بود و نا دقیق، و توصیفات و تعاریفی مریدانه و با مدایح و غلوّ بسیار و با خطاهای فاحشِ بسیار. در نوشتههای مولانا نیز اعم از نثر و نظم مطلب قابل توجّهی برای شناخت این عارف و صوفیِ خوش ضمیر نیافتم الاّ همان که اشارت دادم، یعنی خودِ مولانا نشانی تام از پدر بود. [[سیّد برهان]] نیز در معارف خود مریدانه و با غلوّ تمام از شیخش یاد میکند که البتّه طبیعی و منطقی است ولی پاسخگوی غیر مرید نیست<ref>مقدّمه، صص 11-10</ref>. | ||
نویسنده غیر از منابع پراکندهی قدیم به پژوهشهای متفرّق جدید که در ذیل نام مولانا جمع شده بود نیز بی تفاوت نگذشته است، غیر از فریتس مایر که کاری ارزنده و مستقل انجام داده که مورد توجّه و نقد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بوده از کسانی دیگری هم یاد کرده و به آثارشان هم به به تأیید و چه به نقد و اصلاح اشاره کرده است و در این راستا کسانی چون: استاد [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیع الزّمان فروزانفر]]، استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّین کوب]]، استاد [[شیمل، آنه ماری|آنه ماری شیمل]] و استاد [[عبدالباقی گولپینارلی]] واقع شده اند <ref>متن، ص 11</ref>. | نویسنده غیر از منابع پراکندهی قدیم به پژوهشهای متفرّق جدید که در ذیل نام مولانا جمع شده بود نیز بی تفاوت نگذشته است، غیر از فریتس مایر که کاری ارزنده و مستقل انجام داده که مورد توجّه و نقد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بوده از کسانی دیگری هم یاد کرده و به آثارشان هم به به تأیید و چه به نقد و اصلاح اشاره کرده است و در این راستا کسانی چون: استاد [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیع الزّمان فروزانفر]]، استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّین کوب]]، استاد [[شیمل، آنه ماری|آنه ماری شیمل]] و استاد [[عبدالباقی گولپینارلی]] واقع شده اند <ref>متن، ص 11</ref>. |