جامع التواریخ (تاریخ سلاطین خوارزم): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'تاریخ نگاری' به 'تاریخ‌نگاری')
    جز (جایگزینی متن - 'دوره ای ' به 'دوره‌ای ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    در مقدمه، به بیان ویژگی‌های نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه نه - شانزده</ref>
    در مقدمه، به بیان ویژگی‌های نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه نه - شانزده</ref>


    طبعاً اهمیت «جامع التواریخ» به آن است که بر اساس مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی و نیز نگاهی که رشیدالدین فضل‌الله به جهان و جغرافیای سیاسی آن روزگار داشته، نوشته شده است. مهم‌ترین ویژگی آن «جهانی» بودن آن است و دلیلش هم اینکه در دوره ای نوشته شد که به آرامی نگاه جهانی خود را نشان می‌داد. شاید خواجه نخستین کسی بود که این پیام را در عالم جدید گرفت و در این کتاب عظیم به کار بست<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>
    طبعاً اهمیت «جامع التواریخ» به آن است که بر اساس مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی و نیز نگاهی که رشیدالدین فضل‌الله به جهان و جغرافیای سیاسی آن روزگار داشته، نوشته شده است. مهم‌ترین ویژگی آن «جهانی» بودن آن است و دلیلش هم اینکه در دوره‌ای نوشته شد که به آرامی نگاه جهانی خود را نشان می‌داد. شاید خواجه نخستین کسی بود که این پیام را در عالم جدید گرفت و در این کتاب عظیم به کار بست<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>


    اما در خصوص خوارزمشاهیان وقتی انسان آن را مطالعه می‌کند، بیش از ادوار دیگر متأثر می‌شود. از این که ایران در حال گسسته شدن است. از این که دولت استقراری ندارد؛ از اینکه امنیتی در کار نیست و بدتر از همه از اینکه مغولان می‌آیند و می‌سوزند و می‌کشند و خون ریزی می‌کنند. تاریخ خوارزمشاهیان به ویژه اواخر سلطان محمد و بعد هم جلال‌الدین منکبرنی یا منکبرتی، داستان ایران متلاطم است. نه پایتختی وجود دارد و نه شکست و پیروزی آن معلوم است و عاقبت هم جلال‌الدین که گم می‌شود و برای مدتی به صورت یک اسطوره درمی‌آید و عاقبت هم در عمق تاریخ فرو می‌رود<ref>ر.ک: همان</ref>
    اما در خصوص خوارزمشاهیان وقتی انسان آن را مطالعه می‌کند، بیش از ادوار دیگر متأثر می‌شود. از این که ایران در حال گسسته شدن است. از این که دولت استقراری ندارد؛ از اینکه امنیتی در کار نیست و بدتر از همه از اینکه مغولان می‌آیند و می‌سوزند و می‌کشند و خون ریزی می‌کنند. تاریخ خوارزمشاهیان به ویژه اواخر سلطان محمد و بعد هم جلال‌الدین منکبرنی یا منکبرتی، داستان ایران متلاطم است. نه پایتختی وجود دارد و نه شکست و پیروزی آن معلوم است و عاقبت هم جلال‌الدین که گم می‌شود و برای مدتی به صورت یک اسطوره درمی‌آید و عاقبت هم در عمق تاریخ فرو می‌رود<ref>ر.ک: همان</ref>