سیره رسولالله(ص) و آرمانهای انبیاء از دیدگاه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می آید' به ' میآید') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
«بسط توحید و ارائه حقایق عالم، هدف بعثت انبیاء الهی است. تمام مقاصد انبیاء برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفه الله». تمام مقدمه این است، اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانهاست، حجاب را ازش بردارند تا انسان به آن برسد، و آن معرفت حق است و هدایت کنند انسانها را به سوی زندگی جاودان و کنترل کردن خصلتهای نامحدود مادی و حیوانی که اصل اساس، معنویات است. هیچ رژیمی مثل حکومت اسلامی نمیتواند انسان را و ملتهای انسانی را آنطور که باید اداره کند و تربیت اسلام است که میتواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت، قانون روحانیت تربیت کند. غیر اسلام و غیر مکتبهای توحیدی اصلاً کاری به ماورای طبیعت ندارند، آنی که علمش به ماورای طبیعت میرسد، آنی است که از راه وحی باشد، آنی است که ادراکش ادراک متصل به وحی باشد و آن انبیاء هستند. | «بسط توحید و ارائه حقایق عالم، هدف بعثت انبیاء الهی است. تمام مقاصد انبیاء برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفه الله». تمام مقدمه این است، اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانهاست، حجاب را ازش بردارند تا انسان به آن برسد، و آن معرفت حق است و هدایت کنند انسانها را به سوی زندگی جاودان و کنترل کردن خصلتهای نامحدود مادی و حیوانی که اصل اساس، معنویات است. هیچ رژیمی مثل حکومت اسلامی نمیتواند انسان را و ملتهای انسانی را آنطور که باید اداره کند و تربیت اسلام است که میتواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت، قانون روحانیت تربیت کند. غیر اسلام و غیر مکتبهای توحیدی اصلاً کاری به ماورای طبیعت ندارند، آنی که علمش به ماورای طبیعت میرسد، آنی است که از راه وحی باشد، آنی است که ادراکش ادراک متصل به وحی باشد و آن انبیاء هستند. | ||
انسان موضوع علم پیامبران است. تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربیت کنند.همه دشمنهای عالم آنقدری که از آنها | انسان موضوع علم پیامبران است. تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربیت کنند.همه دشمنهای عالم آنقدری که از آنها میآید این است که انسان را بکشند، زجرش دهند، اما آنکه بین جنبیک آن (نفس اماره) انسان، آن غیر این است. آن چیزی که در خود شماست، آن نباشد و تغییر نکند،کسی نمیتواند. | ||
مسأله تربیت بالاتر از تعلیم است. در آیه شریفه هم تلاوت آیات قرآن را، یعنی رساندن آن تعلیماتی که در راه تربیت و تعلیم است، بعد از اینکه این را می فرماید، بعد «و یزکیهم» را می فرماید. از این ممکن است استفاده بشود که مسئله تزکیه و مسئله تزکیه نفس اهمیتش بیشتر از مسئله تعلیم کتاب و حکمت است. آنها که گمان میکنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده اندیشند آنها، ساده اندیشی است که انسان گمان کند یک معلمی که انحراف دارد، معلمی که با طرف شرق است یا طرف غرب یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی، آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان مثل آینه صیقلی است». | مسأله تربیت بالاتر از تعلیم است. در آیه شریفه هم تلاوت آیات قرآن را، یعنی رساندن آن تعلیماتی که در راه تربیت و تعلیم است، بعد از اینکه این را می فرماید، بعد «و یزکیهم» را می فرماید. از این ممکن است استفاده بشود که مسئله تزکیه و مسئله تزکیه نفس اهمیتش بیشتر از مسئله تعلیم کتاب و حکمت است. آنها که گمان میکنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده اندیشند آنها، ساده اندیشی است که انسان گمان کند یک معلمی که انحراف دارد، معلمی که با طرف شرق است یا طرف غرب یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی، آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان مثل آینه صیقلی است». |