ابن صیرفی مصری، علی بن منجب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'جلور' به 'جلوه‌گر')
    جز (جایگزینی متن - 'الإشارة إلی من نال الوزارة' به 'الإشارة الی من نال الوزارة')
    خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
    [[نتائج المذاکرة]]  
    [[نتائج المذاکرة]]  


    [[الإشارة إلی من نال الوزارة]]  
    [[الإشارة الی من نال الوزارة]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۸

    ابن صیرفی مصری، علی بن منجب
    نام ابن صیرفی مصری، علی بن منجب
    نام‌های دیگر اب‍ن ال‍ص‍ی‍رف‍ی‌، اب‍و ال‍ق‍اس‍م ت‍اج ال‍رئ‍اس‍ه ع‍ل‍ی ب‍ن م‍ن‍ج‍ب

    اب‍ن ال‍ص‍ی‍رف‍ی‌، ع‍ل‍ی ب‍ن م‍ن‍ج‍ب‌

    اب‍ن م‍ن‍ج‍ب‌، ع‍ل‍ی ب‍ن م‍ن‍ج‍ب‌

    مصری، علی بن منجب بن سلیمان

    نام پدر
    متولد 1071 م
    محل تولد
    رحلت 542 ‌‎ق یا 1147 م
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE00606AUTHORCODE

    ابن صيرفى، ابوالقاسم، على بن مُنْجِب، ملقب به تاج الرياسة، اديب، مورخ، كاتب و دبير ديوان فاطمیان مصر بود.

    تولد

    او در شعبان 463ق / 1071م متولد شد.

    مهارت و فنون او

    پدر وى شغل صرّافى داشت و به همین سبب، به ابن صيرفى معروف گرديد. او از همان آغاز جوانى از پيشه پدر، روى برتافت و به کتابت گراييد و به‌زودى همچون جد خود در آن فن، چيره‌دست شد، سپس چون شهرت يافت، در ديوان لشكر و خراج به خدمت گمارده شد. پس از چندى رموز حرفه دبيرى را از ابوالعلاء، صاعد بن مفرج، رئيس ديوان لشكر فراگرفت تا اينكه احمد بن بدر جمالى، ملقب به ملك افضل، وزير مستعلى، دبيرى ديوان مكاتبات را به او واگذارد و سپس در 495ق، به ديوان انشا منتقلش ساخت.

    او به‌زودى چنان مورد اعتماد قرار گرفت كه حتى وزير خواست ابن ابى اسامه را از رياست ديوان انشا بركنار كرده، او را به جايش بنشاند، اما پس از مشورت با نزدیک انِ خود از این امر چشم پوشيد. ابن صيرفى، پس از مرگ ابن ابى اسامه در 522ق، به خدمت پسر و جانشين او ابوالمكارم درآمد و چون وى نيز درگذشت، خود رياست ديوان انشا را به عهده گرفت و تا پایان عمر، در این سمت باقى ماند.

    از برخى آثار او چنين برمى‌آيد كه زمانى، روابطش با ملك افضل تيره شد و به‌ناچار مدتى از ديوان انشا كناره گرفت، اما عاقبت به يمن بلاغت و ظرافتى كه در چند رساله اعتذاريه به كار بست، دل وزير را به دست آورد و دوباره به منصب سابق خود بازگشت. بركنارى موقت او از ديوان انشا، در واقع بى‌حاصل نبود؛ چه، وى توانست وقت خود را صرف نگارش مجموعه رسائلى كند كه بعدها، «الافضليات» نامیده شد.

    ذوق و استعداد ابن صيرفى، بيشتر در 4 زمینه تجلّى داشته است: مسائل ديوانى؛ تاريخ؛ کتابت و شعر. آثارى كه در این زمینه‌ها از وى برجاى مانده، همه سخت سودمندند. به ادعاى خود وى، «قانون ديوان الرسائل» او نخستين اثر در این باب است و او مى‌گوید كه ديگران درباره شعر و کتابت خراج و سپاه، آثار متعددى تأليف كرده و كار ديوان انشا يا کتابت دستگاه ملوك را فرونهاده‌اند؛ ازاين‌رو، وى به این مهم پرداخته است. نمى‌دانيم این ادعا تا چه حد مقرون به صواب است، زيرا 300 سال پس از وى، مقريزى اشاره مى‌كند كه درباره کتابت خراج و انشا، آثار متعددى نگاشته شده، اما او هيچ کتابى درباره کتابت سپاه نديده است و نيز در فهارس، به انبوهى کتاب برمى‌خوريم كه درباره آيين کتابت تأليف يافته است.

    بنابراین، ادعاى ابن صيرفى تنها از این جهت درست مى‌تواند بود كه بگویيم وى احوال رئيس ديوان انشا و كاتبان زيردست او، علومى كه بايد بدانند، صفاتى را كه بايد داشته باشند و به‌خصوص سازمان ادارى ديوان را به شيوه‌اى شرح كرده كه سابقه نداشته است. در معدود آثارى كه در این باب به دست رسيده، به‌راستى اشاره به این گونه مسائل، اندك است.

    هنر او در تاريخ‌نگارى در «الاشارة» كه تاريخ وزيران فاطمى است، جلوه‌گر است. وى در این کتاب، نام‌ها و القاب و اقدامات وزيران و نيز سال وزارت آنان را به‌دقت بيان كرده و کتاب خویش را یکى از منابع ارزنده تاريخى ساخته است.

    رسائل او گویا متعدد، شايد 4 جلد، بوده است. هم این رسائل و هم کتاب «الافضليات»، نمونه‌هاى بسيار درخشانى از نثر سده‌هاى 5 و 6ق، در تاريخ ادبى مصر به شمار مى‌روند، اما «الافضليات» كه اساساً در باب اعتذار نگاشته شده، بيش از رسائل وى نمودار عواطف و ویژگى‌هاى معنوى اوست.

    ابن صيرفى، شعر نيز مى‌سرود، ولى از اشعار او جز چند قطعه كه در «معجم الادباء» و «الافضليات» آمده، چيزى برجاى نمانده است. در عوض، جُنگى با عنوان «المختار من شعر شعراء الاندلس» تدارکديده كه اينك موجود و از منابع مهم شعر اندلسى است. وى در مقدمه این مجموعه، علت اقبال به شعر اندلسيان را چنين شرح داده كه چون ديده است شعراى معاصر اندلس، اشعارى ساخته‌اند كه ديگر نمى‌توان نیکویى آنها را انكار كرد، بر آن شده كه این مجموعه را فراهم آورد.

    وفات

    وی در صفر 542ق / 1147م، وفات یافت.

    آثار چاپى

    1. «الافضليات» (شامل 7 رساله با عناوین «العفو»، «رد المظالم»، «لُمَح المُلَح»، «منائح القرائح»، «مناجاة شهر رمضان»، «عقائل الفضائل» و «التدلّى على التسلّى»)؛

    2. «الاشارة الى من نال الوزارة» (شامل تاريخ وزيران فاطمى از ابن كِلّس تا مأمون بطائحى)؛

    3. «قانون ديوان الرسائل»؛

    4. «المختار من شعر شعراء الاندلس»؛

    5. «المختار من شعر شعراء صقلية»؛

    6. «رسائل في ملوك مصر» يا «سجلات»؛

    7. نتائج المذاكرة (نوادر الرسائل 15).

    آثار ديگر

    تنها اثر خطى ابن صيرفى کتابى است با عنوان «اختيار الدرة الخطيرة في شعر شعراء الجزيرة مما ليس هو في اختيار ابن الاغلب».

    علاوه بر اين، چند اثر ديگر نيز به او نسبت داده‌اند كه عبارتند از:

    1. «کتاب في السكر»؛

    2. «عمدة المحادثة»؛

    3. «کتاب استنزال الرحمة» (احتمالاً همان «رسالة العفو» است).

    وى، برگزيده‌هایى نيز از ديوان شعرايى چون ابن سراج، ابوالعلاء معرى و مهيار داشته كه اينك همه از دست رفته‌اند[۱].

    پانویس

    1. محقق، سیمین، ج 4، ص126 - 125

    منابع مقاله

    محقق، سیمین، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377


    وابسته‌ها