سنت عزاداری و منقبت‌خوانی در تاریخ شیعه امامیه

    از ویکی‌نور
    سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه
    نام کتاب سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان موسسه شیعه شناسی (نويسنده)

    تقی‌زاده داوری، محمود (مقدمهنويس)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏260‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏7‎‏س‎‏9
    موضوع ایران - تاریخ

    حسین بن علی (ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - سوگواری‏ها

    سوگواریها - آداب و رسوم

    واقعه کربلا، 61ق.

    ناشر شيعه شناسی
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1386 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE12314AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    سنت عزادارى و منقبت‌خوانى در تاريخ شيعه اماميه، كتابى است مشتمل بر دو مقاله فارسى كه توسط مؤسسه شيعه‌شناسى با مقدمه محمود تقى‌زاده داورى منتشر شده است: مقاله اول كه توسط دكتر صادق آئينه‌وند براى مؤسسه شيعه‌شناسى ارسال شده، در واقع جزوه تحقيقى دوره دكترى دكتر حسين پوراحمدى مى‌باشد كه براى استاد ارجمندشان تهيه شده است. مقاله دوم نيز بخشى از كتاب «پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران»، نوشته دكتر على‌اكبر ولايتى است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و دو مقاله است كه مطالب مقالات به‌صورت سلسله‌وار بدون تبويب و فصل‌بندى خاصى ارائه شده است. مقالات به شيوه علمى نگارش شده و به منابع مختلف شيعه و سنى استناد شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه اثر ابتدا به اشتراكات تشيع با ساير مسلمين به لحاظ اعتقادى و مناسك و اعمال پرداخته شده است. سپس بر اين نكته تأكيد شده است كه شيعيان درعين‌حال به‌عنوان يك شاخه مذهبى در درون مذاهب اسلامى از عقايد و اعمال متمايزى نيز برخوردارند. اعتقاد به عدل الهى، خمس، زيارت بقاع شريف ائمه(ع)، برگزارى مجلس جشن در ولادت آنها و سوگوارى در سالگرد شهادت آنها از جمله اين اختصاصات است [۱].

    در بخش ديگرى از مقدمه از پاى‌بندى شديد شيعيان به مراسم سوگوارى امام حسين(ع) ياد شده كه ريشه‌هاى تاريخى كهنى دارد و به زمان حضور امامان شيعه و اهتمام آنها به برگزارى مجالس عزاى امام حسين(ع) بازمى‌گردد. اين سيره سپس تداوم يافته و قرن‌به‌قرن و نسل‌به‌نسل تا به امروز حفظ گرديده است [۲].

    خلاصه‌اى از مطالب مقالات بدين شرح است:

    1. «شيعه اماميه و عزادارى امام حسين(ع) از آغاز تا عصر صفوى»، عنوان مقاله اول كتاب است. نويسنده در ابتداى مقدمه در باره مقاله‌اش چنين مى‌نويسد: «شيعه اماميه از ابتدا داراى مراسم و مواسمى بوده كه سرچشمه آنها به عصر پيامبر(ص) و امام معصوم(ع) برمى‌گردد. آنان پيروان خود را به بزرگداشت اين آيين‌ها و سنت‌ها تشويق و ترغيب مى‌نمودند. اين سنت‌ها تحت تأثير شرايط گوناگون، به‌ويژه حكومت‌ها و آداب و رسوم بومى، در طول تاريخ دچار دگرگونى شده‌اند. اين نوشتار به بررسى مراسم عزادارى و تاريخچه آن نزد مسلمانان مى‌پردازد [۳].

    نويسنده ابتدا به عزادارى در سيره رسول‌الله(ص) و گريه آن حضرت در مرگ فرزندش ابراهيم، گريه بر قبر مادرشان و نيز گريه بر مرگ فاطمه بنت اسد اشاره كرده است. ذكر داستان عزادارى بر حمزه سيدالشهداء و پس از آن عزادارى بر امام حسين(ع) از ديگر مراسمى است كه در منابع آمده است.

    نويسنده در ادامه به نقد گزارش‌هاى طبرى و ابن اثير در نارضايتى يزيد از فاجعه كربلا و شهادت امام حسين(ع) پرداخته و چنين احتمال داده كه چنين رفتارى براى كاهش نفرت مسلمانان از دستگاه حكومتى امويان جعل شده باشند، به‌ويژه آنكه رواياتى نيز نقل شده است كه يزيد سعى در توجيه عمل قتل امام حسين(ع) و يارانش داشته است [۴].

    بررسى شيوه عزادارى ائمه اطهار(ع) و تحولات عزادارى در عهد آل‌بويه آخرين مباحث اين بخش از كتاب را تشكيل مى‌دهد. در زمان آل‌بويه و از دهه‌هاى آغازين قرن چهارم، دگرگونى‌هاى بسيارى در ظاهر و محتواى مراسم و سنت‌هاى شيعى پديد آمد. اين دگرگونى‌ها در عزادارى امام حسين(ع) در روز عاشورا چشمگيرتر بود. در سال 352ق، براى نخستين بار از سوى حكومت، روز عاشورا تعطيل رسمى و عزاى عمومى اعلام شد. از مردم نيز خواسته شد كه با پوشيدن لباس‌هاى سياه، اندوه خود را در عزاى امام حسين(ع) نشان دهند. سنت عزادارى امام حسين(ع) تا اواخر حكومت آل‌بويه ادامه يافت. تا زمان آل‌بويه، معمولاً عزادارى براى امام حسين(ع) به‌صورت مجالس كوچك و مختصر و مخفيانه در خانه‌ها برپا بود، ولى از زمان آل‌بويه، دسته‌جات بزرگ عزادارى به‌صورت آشكار و تظاهرات در كوچه‌ها به راه افتاد [۵].

    2. «سنت عزادارى حسينى و منقبت‌خوانى در ميان مسلمانان»، عنوان بخش دوم كتاب است. نويسنده در مقدمه، به ريشه‌هاى اين سنت از عصر ظهور و زمان نبى مكرم اسلام(ص) اشاره مى‌كند. در ادامه، روايت ام‌سلمه را در پيشگويى پيامبر(ص) در باره امام حسين(ع) و گريه پيامبر براى شهادت آن حضرت كه در منابع مختلف شيعه و سنى نقل شده، مورد استناد قرار مى‌دهد [۶].

    وى سپس به نقد اختصاص عزادارى اهل بيت(ع) به شيعيان پرداخته و چنين مى‌نويسد: «از همان آغاز سنت منقبت‌خوانى و عزادارى اهل بيت(ع)، به‌ويژه سيدالشهداء(ع)، اين موضوع به‌گونه يك شعار مشترك و سنت فراگير ظاهر گرديد و هرگز اختصاص به شيعيان نداشت. چنان‌كه در جاى‌جاى همين نوشتار مطالعه خواهيد نمود، شاعران عاشورايى كه در مورد حادثه كربلا سوگ‌سروده‌اى ارائه داده‌اند به يك فرقه خاص اختصاص ندارند و...» [۷]. مؤلف سپس با ذكر اخبار مختلف از طبرى، ابى‌مخنف و...، به تأييد اين ديدگاه مى‌پردازد [۸].

    شيوه معصومان(ع) در برگزارى عزادارى حسينى از جمله موضوعات مهم كتاب است كه مى‌تواند براى يك عزادار واقعى الگو و رهنما باشد. به گفته نويسنده، اهل بيت پيامبر(ص) و به‌ويژه امامان معصوم(ع) از دو طريق به گراميداشت حادثه عاشورا و نشر پيام آن مى‌پرداختند: نخست آنكه به مناسبت‌هاى مختلف و به شيوه‌هاى متفاوت به تشويق عزادارى و ترويج ذكر مصيبت امام حسين(ع) و يارانش پرداختند، اجر و ثواب عزادارى براى امام حسين(ع) و پاداش گريه و حزن بر آن حضرت و يارانش را مرتب گوشزد مى‌نمودند؛ دوم آنكه آنان خود به عزادارى حسينى اقدام نموده، در عمل اهميت اين موضوع و ارزشمندى آن را به مسلمانان نشان مى‌دادند [۹].

    در ادامه اين مقاله، نويسنده سعى كرده است كه شيوه عزادارى براى سالار شهيدان در اعصار مختلف را از منابع، استخراج و ارائه نمايد. بررسى شيوه عزادارى در اعصار آل‌بويه، غزنويان، تيموريان و قاجاريه مى‌تواند براى خواننده بسيار جذاب باشد [۱۰].

    دكتر ولايتى همچنين در ادامه مقاله، به لحاظ مكانى و در اقليم‌هاى مختلف نيز شيوه‌هاى عزادارى را مورد بررسى قرار داده است. سابقه عزادارى در شبه‌قاره و جنوب شرق آسيا، افغانستان، قلمرو عثمانى و شمال آفريقا از ديگر مباحثى است كه حكايت از آن دارد كه ارادت به اباعبدالله الحسين(ع) به سرزمين خاصى تعلق نداشته و فراتر از مكان و زمان است [۱۱].

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و نمايه‌ها در انتهاى كتاب آمده است. آدرس مطالب، معرفى اعلام و برخى توضيحات مطابق با تفكر شيعى در پاورقى كتاب آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص 9
    2. همان، ص 10 - 11
    3. مقدمه، ص 15
    4. متن كتاب، ص 26
    5. همان، ص 40 - 68
    6. متن كتاب، ص 73
    7. همان، ص 76
    8. همان، ص 76 - 80
    9. همان، ص 82
    10. همان، ص 102 - 155
    11. همان، ص 156 - 188

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها