۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE11324AUTOMATIONCODE | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE11324AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>'''اخلاق الوزيرين- الصاحب بن عباد و ابن العميد''' کتابى از [[ابوحيان على بن محمد بن عباس توحيدى بغدادى]] متوفاى بين 440 و 441 ه.ق است. مؤلف در علوم بسيارى دست داشته و با زبانى فصيح و در عين حال مصنوع به بيان مطالب متنوع مىپرداخته است. آدام متز، مستشرق سويسى، او را بزرگترين نثر نويس عربى على الاطلاق دانسته است. او از بخت مساعدى برخوردار نبود و سراسر عمر را به فقر و نيازمندى گذراند. | ||
'''اخلاق الوزيرين- الصاحب بن عباد و ابن العميد''' کتابى از [[ابوحيان على بن محمد بن عباس توحيدى بغدادى]] متوفاى بين 440 و 441 ه.ق است. مؤلف در علوم بسيارى دست داشته و با زبانى فصيح و در عين حال مصنوع به بيان مطالب متنوع مىپرداخته است. آدام متز، مستشرق سويسى، او را بزرگترين نثر نويس عربى على الاطلاق دانسته است. او از بخت مساعدى برخوردار نبود و سراسر عمر را به فقر و نيازمندى گذراند. | |||
معاش او از راه نگارش کتابهايى براى وزراء و امرايى چون ابن عميد و صاحب بن عباد تامين مىشد و عجب آن است كه مشمول لطف و انعام هيچ يك از اين بزرگان قرار نگرفت. | معاش او از راه نگارش کتابهايى براى وزراء و امرايى چون ابن عميد و صاحب بن عباد تامين مىشد و عجب آن است كه مشمول لطف و انعام هيچ يك از اين بزرگان قرار نگرفت. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۵: | ||
مؤلف در اين کتاب، ضمن امثال و حكايات و لطايف، به زبان طنز از معايب و زشتيهاى دو وزير آل بويه، اسماعيل بن عباد طالقانى 385 ه.ق مصاحب و وزير مويدالدوله ديلمى و وزير برادرش فخرالدوله، و ابوالفضل محمد بن حسين عميد بن محمد معروف به ابن العميد 360 ه.ق، وزير با تدبير ركنالدوله ديلمى و معلم عضدالدوله ديلمى، ياد كرده است. از اين رو كسانى اين اثر او را مثالب الوزيرين و ذم الوزيرين خواندهاند. | مؤلف در اين کتاب، ضمن امثال و حكايات و لطايف، به زبان طنز از معايب و زشتيهاى دو وزير آل بويه، اسماعيل بن عباد طالقانى 385 ه.ق مصاحب و وزير مويدالدوله ديلمى و وزير برادرش فخرالدوله، و ابوالفضل محمد بن حسين عميد بن محمد معروف به ابن العميد 360 ه.ق، وزير با تدبير ركنالدوله ديلمى و معلم عضدالدوله ديلمى، ياد كرده است. از اين رو كسانى اين اثر او را مثالب الوزيرين و ذم الوزيرين خواندهاند. | ||
== ساختار == | == ساختار ==اخلاف الوزيرين بهصورت نامهاى است مفصل خطاب به يكى از دوستان يا بزرگان بدون هيچ فصل بندى يا اختيار عناوين. | ||
اخلاف الوزيرين بهصورت نامهاى است مفصل خطاب به يكى از دوستان يا بزرگان بدون هيچ فصل بندى يا اختيار عناوين. | |||
نويسنده در مقدمه مشروح کتاب، سبب تألیف آن را شرح مىدهد و تاريخچه اى از كارهاى مشابه نقل مىكند و خود را در بيان مثالب و معايب اين دو وزير محق مىشمارد. سپس به شرح مفصل خصوصيات زندگى صاحب بن عباد مىپردازد، و آنگاه به سراغ ابوالفضل بن عميد مىرود و بيشتر از خست و لئامت او سخن مىگويد. در خلال بحث از ابن العميد، كرارا به بيان مطالب صاحب گريز مىزند، و از علاقه او به شنيدن تملق و از خودبزرگ بينى او ياد مىكند كه خويش را در علم بيان از قس بن ساعده و در نحو از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و در كلام از نظام و در فقه از ابوحنيفه و در عروض ازخليل بن احمد بالاتر مىشمرد و به ولع او به سجع سازى اشاره، و سجعهاى غريبى از او نقل مىكند و فخرفروشى او را در احاطه بر لغت عرب و آشنايى با نوادر و غرائب الفاظ مىنكوهد. استادى ابوحيان در هجو، آن هم در لباس و ظاهر جد، به دل مىنشيند و بر عقل و احساس اثر مىكند. او براى هر مطلب شاهدى مىآورد. مع الوصف [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] داشتن اين کتاب را شوم مىداند. | == گزارش محتوا ==نويسنده در مقدمه مشروح کتاب، سبب تألیف آن را شرح مىدهد و تاريخچه اى از كارهاى مشابه نقل مىكند و خود را در بيان مثالب و معايب اين دو وزير محق مىشمارد. سپس به شرح مفصل خصوصيات زندگى صاحب بن عباد مىپردازد، و آنگاه به سراغ ابوالفضل بن عميد مىرود و بيشتر از خست و لئامت او سخن مىگويد. در خلال بحث از ابن العميد، كرارا به بيان مطالب صاحب گريز مىزند، و از علاقه او به شنيدن تملق و از خودبزرگ بينى او ياد مىكند كه خويش را در علم بيان از قس بن ساعده و در نحو از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و در كلام از نظام و در فقه از ابوحنيفه و در عروض ازخليل بن احمد بالاتر مىشمرد و به ولع او به سجع سازى اشاره، و سجعهاى غريبى از او نقل مىكند و فخرفروشى او را در احاطه بر لغت عرب و آشنايى با نوادر و غرائب الفاظ مىنكوهد. استادى ابوحيان در هجو، آن هم در لباس و ظاهر جد، به دل مىنشيند و بر عقل و احساس اثر مىكند. او براى هر مطلب شاهدى مىآورد. مع الوصف [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] داشتن اين کتاب را شوم مىداند. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == |
ویرایش