أصول الفقه (اراکی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    }}
    }}


     
    '''اصول الفقه'''، به زبان عربى، اثر [[اراکی، محمدعلی|آیت‌الله اراكى]]، در علم اصول فقه است.
    '''اصول الفقه'''، به زبان عربى، اثر [[اراکی، محمدعلی|آیت‌الله اراكى]] است.


    کتاب، از دقت و استوارى فراوانى بهره‌مند است. مؤلف، در تمام کتاب كوشيده تا از بحث‌هایى كه صرفاً قيل و قال بوده و هيچ نتيجه عملى بر آنها مترتب نيست، پرهيز نمايد. تمام سه جلد این کتاب در زمان حيات مرحوم حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] نوشته شده است و اكثر مطالبى كه از استاد خود نقل مى‌كند از مجلس درس استاد است و لذا گاهى به تفاوت مجلس درس استاد با نوشته‌هاى وى اشاره مى‌كند و گاهى مى‌فرمايد: قبلاً نظر مبارک در مسئله چنين بوده و اكنون تغيير عقيده داده است و از این جهت کتاب ارزش فراوانى يافته است.
    کتاب، از دقت و استوارى فراوانى بهره‌مند است. مؤلف، در تمام کتاب كوشيده تا از بحث‌هایى كه صرفاً قيل و قال بوده و هيچ نتيجه عملى بر آنها مترتب نيست، پرهيز نمايد. تمام سه جلد این کتاب در زمان حيات مرحوم حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] نوشته شده است و اكثر مطالبى كه از استاد خود نقل مى‌كند از مجلس درس استاد است و لذا گاهى به تفاوت مجلس درس استاد با نوشته‌هاى وى اشاره مى‌كند و گاهى مى‌فرمايد: قبلاً نظر مبارک در مسئله چنين بوده و اكنون تغيير عقيده داده است و از این جهت کتاب ارزش فراوانى يافته است.
    خط ۳۳: خط ۳۲:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    جلد اول کتاب، شامل یک مقدمه و شش مقصد مى‌باشد. مقدمه کتاب از بحث وضع شروع شده و با بحث مشتق پایان مى‌يابد. به نظر مؤلف، مفهوم مشتق مفهوم واحدِ بسيطى است و دليل آن تبادر قطعى است، چون وقتى به خود مراجعه مى‌كنيم بالوجدان درمى‌يابيم مفهومى را كه مثلاً از لفظ ضارب و قائم انتزاع مى‌كنيم، مفهوم واحدى است كه در آن مفهوم، ذات، وصف و اتصاف مندمج است، نه اينكه سه مفهوم جداگانه به نحو تفصيل باشد، همان‌طورى كه مفهوم انسان، مفهوم واحدى است كه در آن، مفاهيم حيوان و ناطق اندراج دارند. مؤلف بعد از دفع وهم درباره مشتق، شروع به مقاصد کتاب مى‌كند كه به آنها اشاره مى‌شود:
    جلد اول کتاب، شامل یک مقدمه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص5]</ref> و شش مقصد مى‌باشد. مقدمه کتاب از بحث وضع شروع شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref> و با بحث مشتق پایان مى‌يابد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref>. به نظر مؤلف، مفهوم مشتق مفهوم واحدِ بسيطى است و دليل آن تبادر قطعى است، چون وقتى به خود مراجعه مى‌كنيم بالوجدان درمى‌يابيم مفهومى را كه مثلاً از لفظ ضارب و قائم انتزاع مى‌كنيم، مفهوم واحدى است كه در آن مفهوم، ذات، وصف و اتصاف مندمج است، نه اينكه سه مفهوم جداگانه به نحو تفصيل باشد، همان‌طورى كه مفهوم انسان، مفهوم واحدى است كه در آن، مفاهيم حيوان و ناطق اندراج دارند. مؤلف بعد از دفع وهم درباره مشتق، شروع به مقاصد کتاب مى‌كند كه به آنها اشاره مى‌شود:
     
    مقصد اول، در اوامر است: مختار مؤلف آن است كه مفاد صيغه امر به انصراف اطلاقى، همان اراده مطلقه است كه مسمى به وجوب است.
     
    مقصد دوم، در نواهى است: در این فصل، ماده نهى و صيغه آن، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء و اقتضاى فساد و تنبيهات آن مورد بحث واقع مى‌شود.


    مقصد سوم، درباره مفاهيم است: این مقصد، شامل مفهوم شرط، وصف، غايت و استثناء مى‌باشد.
    مقصد اول، در اوامر است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=80&viewType=html ر.ک: همان، ص80]</ref>: مختار مؤلف آن است كه مفاد صيغه امر به انصراف اطلاقى، همان اراده مطلقه است كه مسمى به وجوب است.


    مقصد چهارم، در عام و خاص است: ابتدا مفهوم عام تعريف مى‌شود، سپس نكره واقعه در سياق نفى يا نهى بررسى مى‌شود، آن‌گاه عام و خاص متعاقبين و متقارنين مورد بحث قرار مى‌گيرد.
    مقصد دوم، در نواهى است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=174&viewType=html ر.ک: همان، ص174]</ref>: در این فصل، ماده نهى و صيغه آن، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء و اقتضاى فساد و تنبيهات آن مورد بحث واقع مى‌شود.


    مقصد پنجم، در مطلق و مقيد و مجمل و مبين است: بر اساس قول مشهور، حمل مطلق بر اطلاق متوقف بر احراز مقدمات حكمت است، ولى بر اساس مختار مؤلف متوقف بر احراز اراده اصلیه مى‌باشد.
    مقصد سوم، درباره مفاهيم است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=251&viewType=html ر.ک: همان، ص251]</ref>: این مقصد، شامل مفهوم شرط، وصف، غايت و استثناء مى‌باشد.


    مقصد ششم، در امارات معتبره است: این مقصد از احكام قطع شروع شده و تا پایان بحث دليل انسداد، جلد اول کتاب، پایان يافته است. شايان توجه اينكه چون مؤلف در جلد اول صفحه 552 فرموده است كه ما قبلاً موضوع علم اصول را بيان كرديم معلوم مى‌شود كه این بحث مهم کتاب را ناشر حذف كرده و يا در جاى خود نياورده است.
    مقصد چهارم، در عام و خاص است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=275&viewType=html ر.ک: همان، ص275]</ref>: ابتدا مفهوم عام تعريف مى‌شود، سپس نكره واقعه در سياق نفى يا نهى بررسى مى‌شود، آن‌گاه عام و خاص متعاقبين و متقارنين مورد بحث قرار مى‌گيرد.


    مؤلف، در این کتاب سه جلدى، دو دوره اصول فقه را نوشته‌اند. جلد دوم کتاب، ادامه همان بحث دوره اول است كه از بحث برائت شروع شده و تا پایان بحث تعادل و تراجيح را دارد و سپس در ادامه همان جلد دوم، به مبحث استصحاب برگشته و برخى از عبارت‌هاى آن نيز تكرارى است و جلد سوم کتاب كه از ابتداى علم اصول كه همان بحث از تعريف و موضوع است شروع و سپس بحث وضع در جلد اول و سوم تكرار شده و در صفحه 396 جلد سوم فرموده: این قسمت، در روز دوشنبه 27 شوال سال 1344ق، نوشته شده و از صفحه 397 دوباره به بحث از امارات پرداخته است.
    مقصد پنجم، در مطلق و مقيد و مجمل و مبين است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=313&viewType=html ر.ک: همان، ص313]</ref>: بر اساس قول مشهور، حمل مطلق بر اطلاق متوقف بر احراز مقدمات حكمت است، ولى بر اساس مختار مؤلف متوقف بر احراز اراده اصلیه مى‌باشد.


    مقصد ششم، در امارات معتبره است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=355&viewType=html ر.ک: همان، ص355]</ref>: این مقصد از احكام قطع شروع شده و تا پایان بحث دليل انسداد، جلد اول کتاب، پایان يافته است. شايان توجه اينكه چون مؤلف در جلد اول فرموده است كه ما قبلاً موضوع علم اصول را بيان كرديم <ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=552&viewType=html ر.ک: همان، ص552]</ref>معلوم مى‌شود كه این بحث مهم کتاب را ناشر حذف كرده و يا در جاى خود نياورده است.


    مؤلف، در این کتاب سه جلدى، دو دوره اصول فقه را نوشته‌اند. جلد دوم کتاب، ادامه همان بحث دوره اول است كه از بحث برائت شروع شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص5]</ref> و تا پایان بحث تعادل و تراجيح را دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=423&viewType=html ر.ک: همان، ص423]</ref> و سپس در ادامه همان جلد دوم، به مبحث استصحاب برگشته<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=480&viewType=html ر.ک: همان، ص480]</ref> و برخى از عبارت‌هاى آن نيز تكرارى است و جلد سوم کتاب كه از ابتداى علم اصول كه همان بحث از تعريف و موضوع است شروع و سپس بحث وضع در جلد اول و سوم تكرار شده و در صفحه 396 جلد سوم فرموده: این قسمت، در روز دوشنبه 27 شوال سال 1344ق، نوشته شده و از صفحه 397 دوباره به بحث از امارات پرداخته است.


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۳۰

    أصول الفقه (اراکی، محمدعلی)
    أصول الفقه (اراکی)
    پدیدآوراناراکی، محمد علی (نویسنده)
    ناشرمؤسسه در راه حق
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1375 ش
    چاپ1
    موضوعاصول فقه شیعه - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏4‎‏الف‎‏6‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اصول الفقه، به زبان عربى، اثر آیت‌الله اراكى، در علم اصول فقه است.

    کتاب، از دقت و استوارى فراوانى بهره‌مند است. مؤلف، در تمام کتاب كوشيده تا از بحث‌هایى كه صرفاً قيل و قال بوده و هيچ نتيجه عملى بر آنها مترتب نيست، پرهيز نمايد. تمام سه جلد این کتاب در زمان حيات مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى نوشته شده است و اكثر مطالبى كه از استاد خود نقل مى‌كند از مجلس درس استاد است و لذا گاهى به تفاوت مجلس درس استاد با نوشته‌هاى وى اشاره مى‌كند و گاهى مى‌فرمايد: قبلاً نظر مبارک در مسئله چنين بوده و اكنون تغيير عقيده داده است و از این جهت کتاب ارزش فراوانى يافته است.

    ساختار

    کتاب، در سه جلد تنظيم شده است. مؤلف، بسيار كم به نقل اقوال پرداخته و از این جهت، كاملاً تحت تأثير مرحوم حاج شيخ عبدالكريم بوده است.

    گزارش محتوا

    جلد اول کتاب، شامل یک مقدمه[۱] و شش مقصد مى‌باشد. مقدمه کتاب از بحث وضع شروع شده[۲] و با بحث مشتق پایان مى‌يابد[۳]. به نظر مؤلف، مفهوم مشتق مفهوم واحدِ بسيطى است و دليل آن تبادر قطعى است، چون وقتى به خود مراجعه مى‌كنيم بالوجدان درمى‌يابيم مفهومى را كه مثلاً از لفظ ضارب و قائم انتزاع مى‌كنيم، مفهوم واحدى است كه در آن مفهوم، ذات، وصف و اتصاف مندمج است، نه اينكه سه مفهوم جداگانه به نحو تفصيل باشد، همان‌طورى كه مفهوم انسان، مفهوم واحدى است كه در آن، مفاهيم حيوان و ناطق اندراج دارند. مؤلف بعد از دفع وهم درباره مشتق، شروع به مقاصد کتاب مى‌كند كه به آنها اشاره مى‌شود:

    مقصد اول، در اوامر است[۴]: مختار مؤلف آن است كه مفاد صيغه امر به انصراف اطلاقى، همان اراده مطلقه است كه مسمى به وجوب است.

    مقصد دوم، در نواهى است[۵]: در این فصل، ماده نهى و صيغه آن، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء و اقتضاى فساد و تنبيهات آن مورد بحث واقع مى‌شود.

    مقصد سوم، درباره مفاهيم است[۶]: این مقصد، شامل مفهوم شرط، وصف، غايت و استثناء مى‌باشد.

    مقصد چهارم، در عام و خاص است[۷]: ابتدا مفهوم عام تعريف مى‌شود، سپس نكره واقعه در سياق نفى يا نهى بررسى مى‌شود، آن‌گاه عام و خاص متعاقبين و متقارنين مورد بحث قرار مى‌گيرد.

    مقصد پنجم، در مطلق و مقيد و مجمل و مبين است[۸]: بر اساس قول مشهور، حمل مطلق بر اطلاق متوقف بر احراز مقدمات حكمت است، ولى بر اساس مختار مؤلف متوقف بر احراز اراده اصلیه مى‌باشد.

    مقصد ششم، در امارات معتبره است[۹]: این مقصد از احكام قطع شروع شده و تا پایان بحث دليل انسداد، جلد اول کتاب، پایان يافته است. شايان توجه اينكه چون مؤلف در جلد اول فرموده است كه ما قبلاً موضوع علم اصول را بيان كرديم [۱۰]معلوم مى‌شود كه این بحث مهم کتاب را ناشر حذف كرده و يا در جاى خود نياورده است.

    مؤلف، در این کتاب سه جلدى، دو دوره اصول فقه را نوشته‌اند. جلد دوم کتاب، ادامه همان بحث دوره اول است كه از بحث برائت شروع شده[۱۱] و تا پایان بحث تعادل و تراجيح را دارد[۱۲] و سپس در ادامه همان جلد دوم، به مبحث استصحاب برگشته[۱۳] و برخى از عبارت‌هاى آن نيز تكرارى است و جلد سوم کتاب كه از ابتداى علم اصول كه همان بحث از تعريف و موضوع است شروع و سپس بحث وضع در جلد اول و سوم تكرار شده و در صفحه 396 جلد سوم فرموده: این قسمت، در روز دوشنبه 27 شوال سال 1344ق، نوشته شده و از صفحه 397 دوباره به بحث از امارات پرداخته است.