إثبات نبوة محمد(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۴۴: خط ۴۴:
در بخشی از این نوع چنین می‎خوانیم: چون رسول‎الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‎الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مى‎شد و پسرانش در پیرامون آن مى‎نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‎نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‎کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‎نشاند و دستى بر پثست او مى‎کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‎برد و خوشحال مى‎شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.
در بخشی از این نوع چنین می‎خوانیم: چون رسول‎الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‎الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مى‎شد و پسرانش در پیرامون آن مى‎نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‎نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‎کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‎نشاند و دستى بر پثست او مى‎کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‎برد و خوشحال مى‎شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.


در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‎کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‎عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‎شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  
در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‌کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‎عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‎شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  


نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح می‎کند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شده‎اند، اما نتوانسته‎اند با آیه‎ای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>‎.  
نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح می‌کند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شده‎اند، اما نتوانسته‎اند با آیه‎ای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>‎.  


در نوع چهاردم در سیزده فصل، تعدادی از خوارق عادات و معجزات پیامبر(ص) مطرح شده است. نویسنده در ابتدای این بخش بر این نکته تأکید می‎کند که حضرت محمد(ص) معجزاتی را آورد که به هیچ‎یک از انبیای پیشین عطا نشده بود؛ لذا این معجزات به‎لحاظ دلالت بر رسالت آن حضرت روشن‎تر هستند. همچنین نویسنده معتقد است که به هیچ پیامبری معجزه‎ای داده نشده، مگر آنکه مانند یا روشن‎تر از آن به پیامبر اسلام(ص) عطا شده است. او سپس ذکر تمامی معجزات را سبب طولانی شدن کتاب دانسته، ولذا تصریح کرده که در این اثر به تعدادی از معجزات صحیح و مشهور اشاره می‎شود. شق القمر (دو نیمه شدن ماه)، رد الشمس (برگرداندن خورشید) و جوشیدن آب از میان انگشتان آن حضرت، از جمله این معجزات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>‎.  
در نوع چهاردم در سیزده فصل، تعدادی از خوارق عادات و معجزات پیامبر(ص) مطرح شده است. نویسنده در ابتدای این بخش بر این نکته تأکید می‌کند که حضرت محمد(ص) معجزاتی را آورد که به هیچ‎یک از انبیای پیشین عطا نشده بود؛ لذا این معجزات به‎لحاظ دلالت بر رسالت آن حضرت روشن‎تر هستند. همچنین نویسنده معتقد است که به هیچ پیامبری معجزه‎ای داده نشده، مگر آنکه مانند یا روشن‎تر از آن به پیامبر اسلام(ص) عطا شده است. او سپس ذکر تمامی معجزات را سبب طولانی شدن کتاب دانسته، ولذا تصریح کرده که در این اثر به تعدادی از معجزات صحیح و مشهور اشاره می‎شود. شق القمر (دو نیمه شدن ماه)، رد الشمس (برگرداندن خورشید) و جوشیدن آب از میان انگشتان آن حضرت، از جمله این معجزات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>‎.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش