ابوعروبه، حسین بن محمد

    از ویکی‌نور
    ابوعروبه، حسین بن محمد
    نام ابوعروبه، حسین بن محمد
    نام‌های دیگر جزری، حسین بن محمد

    حرانی، ابی‌عروبه حسین

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 318 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE5096AUTHORCODE


    ابوعَروبه، حسين بن محمد بن ابى‌معشر مودود بن حماد سلمى حرانى، محدث، رجال‌شناس و تاريخ‌نويس سرزمين جزيره، در حدود سال‌هاى 222 تا 318ق/ 837- 930م مى‌زيسته است. نياى او، حماد، برده‌اى آزاد شده (احتمالاً يونانى) از موالى ابن‌سلم نامى بود.

    از زندگى او، جز نام استادان و راويان و چند نكته پراكنده، چيزى دانسته نيست. ذهبى يادآور شده كه وى از 236ق شنيدن حديث را آغاز كرد و علاوه بر فراگيرى از شيوخ ديار خود، در سفرهايى به عراق، شام و حجاز، از محدثان آن سرزمين‌ها نيز حدث شنيد.

    در شمار شيوخ او، مى‌توان ابوكريب محمد بن علاء، سفيان بن وكيع، محمد بن بشار، مسيب بن واضح، محمد بن زنبور مكى، ايوب بن محمد وزّان، عبدالوهاب بن ضحاك، محمد بن مصفى حمصى و ابوحاتم سجستانى را نام برد.

    وى پس از بازگشت به حرّان، به عنوان مفتى آن شهر پذيرفته شد و با اصرارى كه بر نهى از منكر مى‌ورزيد، به عنوان پيشرو فقيهان حران، با ازدواج مسلمانان با زنان حرنانى كه از اهل کتاب شمرده نمى‌شدند، مخالفت مى‌كرد.

    او از نظر مكتب فقهى، در زمره اصحاب حديث به شمار مى‌رفت و آگاهى بر علم حديث را براى فقاهت، شرطى لازم و اساسى مى‌دانست. وى به عنوان محدثى كه خود، شيوخ پرشمارى را درك نموده بود، به بازگفتن شنيده‌هاى خود پرداخت و محدثان بسيارى از نقاط گوناگون به استماع از او روى آوردند كه در ميان آنان، مشاهيرى چون ابوحاتم ابن حبان، ابواحمد بن عدى، سليمان ابن احمد طبرانى، ابوبكر ابن سنى، ابوالشيخ اصفهانى، ابوبكر محمد بن على قفّال و ابوبكر ابن مقرى ديده مى‌شوند.

    ابن عدى و ابواحمد حاكم، از رجال‌شناسان بنام اهل سنت، او را به‌گونه‌اى بليغ مدح كرده‌اند و ابن حبان، احاديث او را در صحيح خود درج كرده است؛ در واقع ابوعروبه، خود اهل جرح و تعديل بود و شاگردانش، ابن عدى و ابن حبان، در آثار رجالى خود، الكامل و المجروحين از او بهره بسيار گرفته‌اند.

    در مورد مذهب اعتقادى او، جمله‌اى از ابن عساكر نقل شده است كه غلوّ او در تشيع و دشمنى وى را با بنى‌اميه مى‌رساند، ولى ذهبى ضمن رد اين گفتار، احتمال داده است كه منشأ اين نسبت، تنها دشمنى وى با مروانيان بوده باشد. اگرچه در آثار رجالى كهن شيعه، تأييدى بر تشيع وى ديده نمى‌شود، ولى نمى‌توان نسبت تشيع به او را به سادگى خطا تلقى كرد، زيرا در كتب حديث اماميه، رواياتى مندرج است كه بر نوعى ارتباط ميان وى و عقيده اماميه دلالت دارد. بارزترين نمونه از اين دست، روايت «نسخه‌اى از موسى بن عيسى بن عبدالرحمن افريقى» توسط اوست كه در آن به تفصيل از حقانيت دوازده امام(ع) با ذكر نام فرد فرد ايشان سخن رفته است. به علاوه در منابع شيعه، احاديث ديگرى نيز به نقل از او در تأييد مواضع اماميه مورد استناد قرار گرفته است، همچون حديث «نقباء اثناعشر»، حديث «حب علىّ حسنة لا تضر معها سيئة» و حديث «من لم يستبشر برؤية على(ع) فعليه لعنة الله».همچنين ابن بابويه در الخصال حديثى از او نقل كرده كه اسنادى شيعى دارد.

    آثار

    1- المنتقى من کتاب الطبقات.

    2- الأمثال السائرة التى رؤيت عن رسول الله(ص) و عن غيره.

    3- حديث الجزريين.

    منابع مقاله

    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، تهران، 1372، ج5، ص734-735، نوشته: احمد پاكتچى.


    وابسته‌ها