اصم، ابوبکر عبدالرحمان بن کیسان بن جریر اموی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۸: خط ۳۸:


== افکار کلامی اصم ==
== افکار کلامی اصم ==
اصم‎ به‎ سبب‎ آراء خاصى‎ که‎ در باب‎ امامت‎ و اعراض‎ داشت‎، معتزله‎ او را یک معتزلى‎ تمام‎ عیار نمى‎دانستند و به‎ او به‎ چشم‎ بیگانه‎ نظر مى‎کردند<ref>ر.ک: جاویدپور، فریبا، ج9، ص265</ref>. ابوالهذیل بارها با او به‎ مناظره‎ پرداخت‎. او همچنین‎ با هشام‎ بن ‎حکم‎ مناظره‎هایى‎ داشت.  
اصم‎ به‎ سبب‎ آراء خاصى‎ که‎ در باب‎ امامت‎ و اعراض‎ داشت‎، معتزله‎ او را یک معتزلى‎ تمام‎ عیار نمى‎دانستند و به‎ او به‎ چشم‎ بیگانه‎ نظر مى‎کردند<ref>ر.ک: جاویدپور، فریبا، ج9، ص265</ref>.  


ایشان، برخلاف جمهور مسلمانان، منکر وجود اعراض بود. از نظر او، تمام عالم از جوهر تشکیل شده است و گرمی و سردی و رنگ و نور نیز عرض نیستند. او درباره قدرت با نظام معتزلی هم‎عقیده بود و می‎پنداشت خداوند فردی را همراه با قدرت و حیات آفریده و آن فرد حی و قادر است و نمی‎توان گفت خداوند قدرت و حیات را در شخص خلق می‎کند. درباره عجز نیز می‎گفت: عجز همان عاجز است و چیزی از خارج بر عاجز وارد نمی‎شود که عجز را در او ایجاد کند، بلکه عجز به‎نوعی همان عاجز است و استطاعت جز نفس مستطیع نیست. بعید نیست این دیدگاه هم ناشی از انکار اعراض باشد. برخی معتزلیان روغن را در زیتون و آتش را در چوب، کامن (موجود) می‎دانستند و از آن به «کمون» تعبیر می‎کردند، اما اصم می‎گفت: هیچ شیئی در دنیا در شیئی دیگر کامن نیست. از دیدگاه اصم، انسان همان چیزی است که به چشم دیده می‎شود، انسان شیئی واحد و جوهری واحد است<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>.
ایشان، برخلاف جمهور مسلمانان، منکر وجود اعراض بود. از نظر او، تمام عالم از جوهر تشکیل شده است و گرمی و سردی و رنگ و نور نیز عرض نیستند. او درباره قدرت با نظام معتزلی هم‎عقیده بود و می‎پنداشت خداوند فردی را همراه با قدرت و حیات آفریده و آن فرد حی و قادر است و نمی‎توان گفت خداوند قدرت و حیات را در شخص خلق می‎کند. درباره عجز نیز می‎گفت: عجز همان عاجز است و چیزی از خارج بر عاجز وارد نمی‎شود که عجز را در او ایجاد کند، بلکه عجز به‎نوعی همان عاجز است و استطاعت جز نفس مستطیع نیست. بعید نیست این دیدگاه هم ناشی از انکار اعراض باشد. برخی معتزلیان روغن را در زیتون و آتش را در چوب، کامن (موجود) می‎دانستند و از آن به «کمون» تعبیر می‎کردند، اما اصم می‎گفت: هیچ شیئی در دنیا در شیئی دیگر کامن نیست. از دیدگاه اصم، انسان همان چیزی است که به چشم دیده می‎شود، انسان شیئی واحد و جوهری واحد است<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:


== مناظره با اهل علم ==
== مناظره با اهل علم ==
اصم‎ را پرهیزگارترین‎ مرد زمان‎ خود خوانده‎اند. به‎ گفته قاضى‎ عبدالجبار اصم‎ در بصره‎ مسجدی‎ داشت‎ و در آنجا 80 شیخ‎ با او نماز مى‎گزاردند. از شاگردان‎ او ابن‎ علیه‎ (متوفی 193ق‎) را مى‎توان‎ نام‎ برد.
ابوالهذیل بارها با او به‎ مناظره‎ پرداخت‎. او همچنین‎ با هشام‎ بن ‎حکم‎ مناظره‎هایى‎ داشت.


==ارتباط ایشان با حکومت عباسیان==
==ارتباط ایشان با حکومت عباسیان==
ا‎م‎ در روزگار خود چهره‎ای‎ شناخته‎شده‎ بود و مأمون‎ با وی‎ مکاتبه‎ مى‎کرد، بااین‎همه‎، روزگار را به‎سختى‎ مى‎گذرانید و از تقرب‎ به‎ دربار خلیفه‎ ابا مى‎کرد و صبر در فقر را پیشه خود ساخته‎ بود. ابوالهذیل‎ علاف‎ هم‎ باآنکه‎ به‎ وی‎ تمایلى‎ نداشت‎ و به‎ او لقب‎ «خَربان‎» (مُکاری‎) داده‎ بود.
ا‎م‎ در روزگار خود چهره‎ای‎ شناخته‎شده‎ بود و مأمون‎ با وی‎ مکاتبه‎ مى‎کرد، بااین‎همه‎، روزگار را به‎سختى‎ مى‎گذرانید و از تقرب‎ به‎ دربار خلیفه‎ ابا مى‎کرد و صبر در فقر را پیشه خود ساخته‎ بود. ابوالهذیل‎ علاف‎ هم‎ باآنکه‎ به‎ وی‎ تمایلى‎ نداشت‎ و به‎ او لقب‎ «خَربان‎» (مُکاری‎) داده‎ بود.
 
به‎ گفته قاضى‎ عبدالجبار اصم‎ در بصره‎ مسجدی‎ داشت‎ و در آنجا 80 شیخ‎ با او نماز مى‎گزاردند. از شاگردان‎ او ابن‎ علیه‎ (متوفی 193ق‎) را مى‎توان‎ نام‎ برد.


==آثار==
==آثار==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش