افلاکی، احمد بن اخی ناطور: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '</div> «' به '</div> «')
    جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
     
    (۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR05159.jpg|بندانگشتی|افلاکی، احمد بن اخی ناطور]]
    [[پرونده:NUR05159.jpg|بندانگشتی|افلاکی، احمد بن اخی ناطور]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|افلاکی، احمد بن اخی ناطور
    ! نام!! data-type="authorName" |افلاکی، احمد بن اخی ناطور
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| افلاکی، شمس‌الدین بن احمد
    | data-type="authorOtherNames" | افلاکی، شمس‌الدین بن احمد
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |در حدود 690ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |قونیه
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|745 ‌‎ق
    | data-type="authorDeathDate" |761 ‌‎ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |شيخ جلال‌الدين عارف
     
    بدرالدين تبريزى
     
    حمدالدين جندى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |مناقب العارفين
    |-class='articleCode'
     
    [[زندگی‌نامه مولانا جلال‌الدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلال‌الدین مولوی]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE5159AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE05159AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    «شمس‌الدين احمد افلاكى عارفى»، از شاگردان و مريدان شيخ جلال‌الدين عارف، نواده جلال‌الدين محمد مولوى و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مى‌باشد.
    {{کاربردهای دیگر|شمس‌الدین (ابهام زدایی)}}
     
    '''شمس‌الدين احمد افلاكى عارفى''' (ح690-761ق)، از شاگردان و مريدان شيخ جلال‌الدين عارف، نواده [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين محمد مولوى]] و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مى‌باشد.


    اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولویه و خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين مولوى]] داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمى‌دهد.
    اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولویه و خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين مولوى]] داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمى‌دهد.
    خط ۴۰: خط ۴۸:
    به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشته‌اند، مى‌توان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است.
    به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشته‌اند، مى‌توان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است.


    وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مى‌گويد كه نزد سراج‌الدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظام‌الدين ارزنجانى نيز به فراگيرى علوم پرداخته است.
    وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مى‌گويد كه نزد سراج‌الدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظام‌الدين ارزنجانى نيز به فراگیرى علوم پرداخته است.


    ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.
    ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.


    ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگيزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيش‌بينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو اين بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه اين روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمى‌نمايد، ليكن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مى‌كند.
    ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگیزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيش‌بينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمى‌نمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مى‌كند.


    افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مى‌كرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت.
    افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مى‌كرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت.


    وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن اين مقام، گوشه‌نشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد.
    وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن این مقام، گوشه‌نشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد.


    افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و يكى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزديك تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزديكى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مى‌شود.
    افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مى‌شود.


    افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى اين اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پايان رساند.
    افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى این اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند.


    يكى از مآخذ عمده اين کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزديك به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونه‌اى كه در اين كار در نظر داشته، تذكره الاولياء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. اين کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همه‌جا به چشم مى‌خورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بوده‌اند، استناد جسته است.
    یکى از مآخذ عمده این کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونه‌اى كه در این كار در نظر داشته، تذكره الاولیاء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همه‌جا به چشم مى‌خورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً ً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بوده‌اند، استناد جسته است.


    از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسى موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است.
    از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است.


    == منبع مقاله==
    ==منابع مقاله==




    خط ۶۴: خط ۷۲:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[مناقب العارفین]]


    [[زندگینامه مولانا جلال الدین مولوی، رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلال الدین مولوی]]  
    [[مناقب العارفين]]
     
    [[زندگی‌نامه مولانا جلال‌الدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلال‌الدین مولوی]]  


    [[مناقب العارفین]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۶

    افلاکی، احمد بن اخی ناطور
    نام افلاکی، احمد بن اخی ناطور
    نام‌های دیگر افلاکی، شمس‌الدین بن احمد
    نام پدر
    متولد در حدود 690ق
    محل تولد قونیه
    رحلت 761 ‌‎ق
    اساتید شيخ جلال‌الدين عارف

    بدرالدين تبريزى

    حمدالدين جندى

    برخی آثار مناقب العارفين

    زندگی‌نامه مولانا جلال‌الدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلال‌الدین مولوی

    کد مؤلف AUTHORCODE05159AUTHORCODE

    شمس‌الدين احمد افلاكى عارفى (ح690-761ق)، از شاگردان و مريدان شيخ جلال‌الدين عارف، نواده جلال‌الدين محمد مولوى و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مى‌باشد.

    اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولویه و خاندان جلال‌الدين مولوى داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمى‌دهد.

    اينكه ثاقب دده، نام پدر او را اخى ناطور نوشته است، درست نمى‌نمايد، زيرا اخى ناطورى كه افلاكى در مناقب العارفين از او ياد كرده و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمى‌تواند پدر او باشد، زيرا كه وى در زمان حيات جلال‌الدين مولوى، بيش از 100 سال داشته است.

    افلاكى به سبب دلبستگى بسيار به شيخ خود، عارف چلبى، به عارفى معروف شد. پدر او به دربار ازبك‌خان، فرمانرواى آلتين اردو وابسته بود و در شهر «سراى» درگذشت.

    به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشته‌اند، مى‌توان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است.

    وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مى‌گويد كه نزد سراج‌الدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظام‌الدين ارزنجانى نيز به فراگیرى علوم پرداخته است.

    ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.

    ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگیزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيش‌بينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمى‌نمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مى‌كند.

    افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مى‌كرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت.

    وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن این مقام، گوشه‌نشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد.

    افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مى‌شود.

    افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى این اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند.

    یکى از مآخذ عمده این کتاب، رساله فريدون بن احمد سپهسالار بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونه‌اى كه در این كار در نظر داشته، تذكره الاولیاء عطار بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همه‌جا به چشم مى‌خورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً ً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بوده‌اند، استناد جسته است.

    از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است.

    منابع مقاله

    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، تهران، 1379، ج9، ص589، نوشته: پروانه محمدى.


    وابسته‌ها