الآلوسي و التشيع: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'اسد الله' به 'اسدالله')
    جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    در پاسخ به اين کتاب- كه به زبان فارسی نوشته شده بود- انديشمندان فراوانى به دفاع از عقايد حقه اماميه برخاستند و کتاب‌هاى زيادى به تأليف درآمد كه شاخص‌ترين و ممتازترين آنها، کتاب «عبقات الأنوار»، نوشته سيد‌‎[[کنتوری، میرحامدحسین|مير حامد حسين هندى]] است كه در جواب باب هفتم تحفه- كه در باب امامت نگاشته شده است- مى‌باشد.
    در پاسخ به اين کتاب- كه به زبان فارسی نوشته شده بود- انديشمندان فراوانى به دفاع از عقايد حقه اماميه برخاستند و کتاب‌هاى زيادى به تأليف درآمد كه شاخص‌ترين و ممتازترين آنها، کتاب «عبقات الأنوار»، نوشته سيد‌‎[[کنتوری، میرحامدحسین|مير حامد حسين هندى]] است كه در جواب باب هفتم تحفه- كه در باب امامت نگاشته شده است- مى‌باشد.


    البته از آن‌جا كه اين کتاب، نيز به زبان فارسی نوشته شده بود، نمى‌توانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عرب‌زبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن «تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيى‌الدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط «[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد‌‎محمود شكرى آلوسى]]»، در کتابى به نام «المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مى‌داند، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهل‌بيت(ع) نمى‌باشد. او، برای اثبات اين نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مى‌كند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه اين مسير و چنين روش بحثى، مناسب يك عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمى‌باشد.
    البته از آن‌جا كه اين کتاب، نيز به زبان فارسی نوشته شده بود، نمى‌توانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عرب‌زبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن «تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيى‌الدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط «[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد‌‎محمود شكرى آلوسى]]»، در کتابى به نام «المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مى‌داند، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهل‌بيت(ع) نمى‌باشد. او، برای اثبات اين نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مى‌كند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه اين مسير و چنين روش بحثى، مناسب یک عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمى‌باشد.


    در جواب اين کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مى‌توان به «بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و هم‌چنين «نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و «ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسدالله تسترى اشاره كرد.
    در جواب اين کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مى‌توان به «بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و هم‌چنين «نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و «ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسدالله تسترى اشاره كرد.

    نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۱

    الآلوسي و التشیع
    الآلوسي و التشيع
    پدیدآوراندهلوی، عبدالعزیز بن احمد (نويسنده)

    آلوسی، محمود شکری (نويسنده)

    موسوی کاظمی قزوینی، محمد (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرالتحفه الاثنی عشریه المنحه الالهیه، تلخیص ترجمه التحفه الاثنی عشریه
    ناشرمرکز الغدير للدراسات الإسلامية
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1420 ‌‎ق یا 2000 م
    چاپ1
    موضوعآلوسی، محمود شکری، 1857 - 1924م. المنحه الالهیه، تلخیص ترجمه التحفه الاثنی عشریه - نقد و تفسیر

    امامت - احادیث

    دهلوی، عبدالعزیز بن احمد، 1159 - 1239ق. التحفه الاثنی عشریه - نقد و تفسیر

    شیعه - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها

    محدثان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏212‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏ ‎‏ت‎‏308‎‏28‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الآلوسى و التشيع، به زبان عربى، تأليف سيد‌‎امير محمد قزوينى، فرزند علامه سيد‌‎محمد مهدى كاظمى قزوينى، در ردّ و پاسخ به کتاب «المنحة الآلهية»، تأليف سيد‌‎محمود شكرى آلوسى است. آلوسى، در اين کتاب، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از معارف اهل‌بيت(ع) نمى‌باشد.

    ساختار

    نويسنده، در مقدمه، شيعه را معرفى و مصداق صحيح آن را، شيعه اماميه اثنا عشريه، معرفى مى‌نمايد و اعتقادات شيعه را در اصول و فروع دين، بيان مى‌كند، سپس عبارات آلوسى را در ضمن 14 فصل مطرح كرده و با تعابيرى مانند: «اما قوله»، «فيقال فيه»، سخنى از وى را نقل و به نقد و ردّ آن مى‌پردازد.

    گزارش محتوا

    در قرن دوازدهم هجرى قمرى، در تداوم جريان يورش‌هاى هدف‌مند دشمنان اسلام كه با انگيزه تخريب چهره تشيع صورت مى‌گرفت، کتابى به نام «الصواعق الموبقة»، به زبان عربى و به قلم نويسنده‌اى موسوم به «نصرالله كابلى» نگاشته شد؛ گر چه اين نوشتار، خود، جايگاهى ماندگار در عرصه چالش‌هاى فرهنگى - مذهبى به دست نياورد، ولى با پيدايش«مولوى عبدالعزيز دهلوى فاروقى»، متوفاى 1239ق و تأليف کتاب «تحفه اثنی‌عشر يه»، شبهات و مغالطات کتاب صواعق، در كالبدى جديد نمايان گرديد.

    اختلافات شيعه و سنى كه تا آن زمان به امورى، همچون امامت و جانشينى پيامبر(ص) محدود بود، به شكافى عميق در همه زمينه‌هاى دينى، از مباحث نظرى الهيات گرفته تا دستورات عملى ابواب فقهى بدل گشت.

    «تحفه اثنا عشريه» كه درون‌مايه خود را وام‌دار «الصواعق الموبقة» بود و در حقيقت تقريرى نو و ترجمه‌اى به زبان فارسی از کتاب مزبور به شمار مى‌رفت، در دوازده باب، عقايد و معارف شيعى را در زمينه‌هاى مختلف مورد نقد غير علمى قرار داد و باعث جريحه‌دار شدن احساسات شیعیان گشت.

    در پاسخ به اين کتاب- كه به زبان فارسی نوشته شده بود- انديشمندان فراوانى به دفاع از عقايد حقه اماميه برخاستند و کتاب‌هاى زيادى به تأليف درآمد كه شاخص‌ترين و ممتازترين آنها، کتاب «عبقات الأنوار»، نوشته سيد‌‎مير حامد حسين هندى است كه در جواب باب هفتم تحفه- كه در باب امامت نگاشته شده است- مى‌باشد.

    البته از آن‌جا كه اين کتاب، نيز به زبان فارسی نوشته شده بود، نمى‌توانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عرب‌زبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن «تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيى‌الدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط «سيد‌‎محمود شكرى آلوسى»، در کتابى به نام «المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مى‌داند، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهل‌بيت(ع) نمى‌باشد. او، برای اثبات اين نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مى‌كند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه اين مسير و چنين روش بحثى، مناسب یک عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمى‌باشد.

    در جواب اين کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مى‌توان به «بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و هم‌چنين «نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و «ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسدالله تسترى اشاره كرد.

    در تداوم اين حركت، عالم بزرگوار، سيد‌‎امير محمد، فرزند سيد‌‎محمد مهدى كاظمى قزوينى با اطلاع از انتشار اين کتاب در قاهره و پس از مطالعه آن، تصميم به نوشتن کتابى در جواب آن مى‌گيرد و با تأسى از روش علماى شيعه، افترائات و تهمت‌هاى وى را با منطق محكم و دلايل قوى پاسخ مى‌گويد. تأليف اين کتاب، در سال 1385ق، به پایان رسيده است.

    تمهيد کتاب، در ضمن چند مبحث مطرح شده است:

    1. معنى شيعه اثنی‌عشر يه؛

    2. اعتقاد شيعه در اصول؛

    3. اعتقاد شيعه در فروع.

    هدف نويسنده از نگارش اين تمهيد، آن بوده است كه خواننده بى‌خبر يا كم‌اطلاع را به‌اجمال با مذهب اهل‌بيت(ع) آشنا كند و توجه دهد كه شخصى چون آلوسى كه حكم به كفر و بغى شيعه مى‌كند، در حقيقت پيروان مذهب اهل‌بيت(ع) را كه خداوند حكم به پاكى و طهارت آنها كرده، مورد اتهام قرار داده است.

    مهم‌ترين مباحثى كه در ضمن کتاب، مورد بررسى قرار گرفته، عبارت است از: على(ع) و خلافت، آيه وضو، ادله احكام شرعى، تحريف قرآن، دفاع از سنت و رسول(ص)، روايت نزد شيعه، امامت، حليت متعه، اجماع، حديث عترت، فضايل على(ع) و وجوب امامتش.

    از جمله شبهاتى كه نويسنده، در فصل پنجم کتاب، مطرح كرده و به ردّ آن پرداخته اين است كه: «ولى، به مرتبه نبى نمى‌رسد.»

    نويسنده، در پاسخ به اين شبهه، ابتدا، به اين نكته اشاره مى‌كند كه در کتاب خدا و سنت، روايتى كه مستند اين عبارت باشد موجود نيست، پس از آن، به صورى كه برای اين عبارت قابل فرض است، پرداخته و مى‌نويسد: اگر مراد آن باشد كه ولى، به مرتبه نبى اكرم(ص) نمى‌رسد، مطلب، متين است و بحثى در آن نيست، اما اگر منظور آن باشد كه ولى، به مرتبه انبياى پيش از نبى اكرم(ص) نمى‌رسد، كلام ناصوابى است؛ چرا كه هارون(ع) جانشين موسى(ع) بود و اگر پس از او باقى بود، نبى مى‌شد و اگر مقصود آن باشد كه ولى، در فضيلت، به مرتبه نبى نمى‌رسد، اين نيز فاسد است، زيرا مى‌دانيم كه خداوند و رسولش(ص)، على(ع) را بر جميع انبياء(ع) برترى داده‌اند.

    و...

    وضعيت کتاب

    در انتهاى اثر، مهم‌ترين مصادر کتاب و فهرست مطالب آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.