الأشباه و النظائر في القرآن الكريم (کلمات مشترک و هم معنا در قرآن کریم): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ')
     
    (۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    [[روحانی، محمد]] (مترجم)
    [[روحانی، محمد]] (مترجم)


    [[مقاتل بن سلیمان]] (نويسنده)
    [[مقاتل بن سلیمان]] (نویسنده)


    [[علوی مقدم، محمد]] (مترجم)
    [[علوی مقدم، سید محمد]] (مترجم)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏82‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏الف‎‏5
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏82‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏الف‎‏5
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    قرآن - مسایل لغوی
    قرآن - مسایل لغوی


    قرآن - واژه‌نامه‎ها
    قرآن - واژه‌نامه‌ها


    قرآن - کشف الآیات
    قرآن - کشف الآیات
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | سال نشر = 1381 ش  
    | سال نشر = 1381 ش  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10662AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10662AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | شابک =964-445-291-7
    | شابک =964-445-291-7
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10662
    | کتابخوان همراه نور =10662
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''الأشباه و النظائر في القرآن الكريم'''، از آثار سودمند يكى از مفسران شيعى مشهور قرن دوم هجرى، به نام [[مقاتل بن سلیمان|مقاتل بن سليمان بلخى]] (متوفاى 150ق، در بصره) است كه در آن، معانى متعدد واژه‌هاى گوناگون قرآن كريم را بدون رعايت ترتيب موضوعى يا الفبايى شرح داده است.
    {{کاربردهای دیگر|الأشباه و النظائر (ابهام زدایی)}}
     
    اين اثر، به زبان عربى نوشته شده و آن را دكتر عبدالله شحّاته، تصحيح و آقايان [[روحانی، محمد|سيد محمد روحانى]] و [[علوی مقدم، محمد|دكتر محمد علوى مقدم]] به زبان فارسى ترجمه كرده‌اند. كتاب حاضر، نام دومى دارد كه در ادامه عنوان اصلى و براى توضيح آن آمده است: «كلمات مشترك و هم‌معنا در قرآن كريم».
     
    دكتر شحّاته در مورد منزلت علمى و اهميت كتاب حاضر بر آن است كه كتاب «الأشباه»، ميراث اصيلى از اندوخته‌هاى فرهنگى ما و اصلى از اصول علوم قرآنى است. نويسنده آن از نخستين كسانى است كه در تفسير و علوم قرآنى كتابى جامع نگاشته است و كلماتى از قرآن آورده و صورت‌هاى گوناگون آن كلمه را كه معناهاى متفاوت يافته درج كرده است.<ref>مقدمه مصحح، ص76</ref>
     
    == ساختار ==


    '''الأشباه و النظائر في القرآن الكريم'''، از آثار سودمند یکى از مفسران شيعى مشهور قرن دوم هجرى، به نام [[مقاتل بن سلیمان|مقاتل بن سليمان بلخى]] (متوفاى 150ق، در بصره) است كه در آن، معانى متعدد واژه‌هاى گوناگون قرآن كريم را بدون رعايت ترتيب موضوعى يا الفبايى شرح داده است.


    اثر حاضر از مقدمه مترجم و مقدمه مفصل مصحح (شامل چهارباب: 1. زندگى مقاتل؛ 2. مقاتل و علم حديث؛ 3. مقاتل و علم كلام؛ 4. مقاتل و علم تفسير و علوم قرآنى) و متن اصلى كتاب (شامل توضيح معانى واژگان قرآنى بدون مراعات ترتيب موضوعى يا الفبايى و...) تشكيل شده است. زبان و ادبيات متن اصلى، زبان عربى قديمى است، ولى ترجمه حاضر، فارسى روان و متناسب با نسل معاصر است.
    اين اثر، به زبان عربى نوشته شده و آن را دكتر عبدالله شحّاته، تصحيح و آقايان [[روحانی، محمد|سيد‌ ‎محمد روحانى]] و [[علوی مقدم، سید محمد|دكتر محمد علوى مقدم]] به زبان فارسی ترجمه كرده‌اند. كتاب حاضر، نام دومى دارد كه در ادامه عنوان اصلى و برای توضيح آن آمده است: «كلمات مشترك و هم‌معنا در قرآن كريم».


    در اين اثر در مجموع، 185 واژه توضيح داده شده است.
    دكتر شحّاته در مورد منزلت علمى و اهميت كتاب حاضر بر آن است كه كتاب «الأشباه»، ميراث اصيلى از اندوخته‌هاى فرهنگى ما و اصلى از اصول علوم قرآنى است. نویسنده آن از نخستين كسانى است كه در تفسير و علوم قرآنى كتابى جامع نگاشته است و كلماتى از قرآن آورده و صورت‌هاى گوناگون آن كلمه را كه معناهاى متفاوت يافته درج كرده است.<ref>مقدمه مصحح، ص76</ref>


    == گزارش محتوا ==
    ==ساختار==
    اثر حاضر از مقدمه مترجم و مقدمه مفصل مصحح (شامل چهارباب: 1. زندگى مقاتل؛ 2. مقاتل و علم حديث؛ 3. مقاتل و علم كلام؛ 4. مقاتل و علم تفسير و علوم قرآنى) و متن اصلى كتاب (شامل توضيح معانى واژگان قرآنى بدون مراعات ترتيب موضوعى يا الفبايى و...) تشكيل شده است. زبان و ادبيات متن اصلى، زبان عربى قديمى است، ولى ترجمه حاضر، فارسی روان و متناسب با نسل معاصر است.


    در این اثر در مجموع، 185 واژه توضيح داده شده است.


    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    ==گزارش محتوا==
    درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:


    #نويسنده، مطالب كتابش را با توضيح معانى كلمه «هدى».<ref>متن كتاب، ص78 - 83</ref>آغاز كرده و با بيان معانى واژه‌هايى چون كفر.<ref>همان، ص84</ref>، شرك.<ref>همان، ص86</ref>، سواء.<ref>همان، ص88</ref>و... ادامه داده و با شرح معناهاى «فسق».<ref>همان، ص399 - 401</ref>به پايان برده است.
    #نویسنده، مطالب كتابش را با توضيح معانى كلمه «هدى».<ref>متن كتاب، ص78 - 83</ref>آغاز كرده و با بيان معانى واژه‌هایى چون كفر.<ref>همان، ص84</ref>، شرك.<ref>همان، ص86</ref>، سواء.<ref>همان، ص88</ref>و... ادامه داده و با شرح معناهاى «فسق».<ref>همان، ص399 - 401</ref>به پایان برده است.
    #نويسنده در مورد علم چنين نوشته است: علم به سه صورت تفسير شده است: اول، «يعلم» به معناى مى‌بيند. اين مفهوم در سوره محمد كه درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد، آمده است: (شما را مى‌آزماييم تا مجاهدانتان را بدانيم)؛ يعنى خداوند مجاهدان را ببيند. خداوند فعل مجاهد را پيش از آنكه مجاهده كند مى‌داند... دوم، «يعلم» به معناى مى‌داند... سوم، «علم» به معناى رخصت.<ref>همان، ص264 - 265</ref>
    #نویسنده در مورد علم چنين نوشته است: علم به سه صورت تفسير شده است: اول، «يعلم» به معناى مى‌بيند. این مفهوم در سوره محمد كه درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد، آمده است: (شما را مى‌آزماييم تا مجاهدانتان را بدانيم)؛ يعنى خداوند مجاهدان را ببيند. خداوند فعل مجاهد را پيش از آنكه مجاهده كند مى‌داند... دوم، «يعلم» به معناى مى‌داند... سوم، «علم» به معناى رخصت.<ref>همان، ص264 - 265</ref>
    #گاه نويسنده لغزيده و گرفتار اشتباه شده است و به‌طور مثال در مورد واژه «يد» چنين نوشته شده است: كلمه «يد» به سه صورت تفسير شده است: اول، يد به معناى دست. در سوره «ص» خطاب به شيطان آمده است: {{متن قرآن|ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَي...|سوره=ص|آیه=۷۵}}(چه تو را مانع شد كه سجده كنى آن را كه به دست خود آفريدم؟)
    #گاه نویسنده لغزيده و گرفتار اشتباه شده است و به‌طور مثال در مورد واژه «يد» چنين نوشته شده است: كلمه «يد» به سه صورت تفسير شده است: اول، يد به معناى دست. در سوره «ص» خطاب به شيطان آمده است: {{متن قرآن|ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَي...|سوره=ص|آیه=۷۵}}(چه تو را مانع شد كه سجده كنى آن را كه به دست خود آفريدم؟)
    كه منظور دست خداوند تبارك و تعالى است كه آدم را به آن آفريد... دوم، يد كنايه از باز بودن دست در خرج. در سوره «بنى اسرائيل» خطاب به پيامبر(ص) آمده است: {{متن قرآن|وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَة إِلى عُنُقِكَ و...|سوره=اسراء|آیه=29}}(و دست خويش را بر گردن خود مبند)... سوم، «يد» به معناى كار و فعل. در سوره «يس» آمده است: {{متن قرآن|أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً...|سوره=يس |آیه=۷۱}}(آيا نديده‌اند كه از آنچه كرده‌ايم آن است كه برايشان چهارپايان را آفريديم) و.<ref>ر. ك.: همان، ص387 - 388</ref>
    كه منظور دست خداوند تبارك و تعالى است كه آدم را به آن آفريد... دوم، يد كنايه از باز بودن دست در خرج. در سوره «بنى اسرائيل» خطاب به پيامبر(ص) آمده است: {{متن قرآن|وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَة إِلى عُنُقِكَ و...|سوره=اسراء|آیه=29}}(و دست خويش را بر گردن خود مبند)... سوم، «يد» به معناى كار و فعل. در سوره «يس» آمده است: {{متن قرآن|أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً...|سوره=يس |آیه=۷۱}}(آيا نديده‌اند كه از آنچه كرده‌ايم آن است كه برایشان چهارپایان را آفريديم) و.<ref>ر. ك.: همان، ص387 - 388</ref>


    روشن است كه در صورت اول (يد به معنى دست ظاهرى)، مثال مذكور مناسب نيست و منظور از خلقت با دست، عبارت از آفرينش با قدرت و علم و احاطه است و همچنين اين تعبير (بيدي: با دو دست خودم)، اضافه تشريفى است و ارزش و شرافت مخلوق را مى‌رساند كه خداى تعالى خودش با دستان خودش آن را آفريده است.
    روشن است كه در صورت اول (يد به معنى دست ظاهرى)، مثال مذكور مناسب نيست و منظور از خلقت با دست، عبارت از آفرينش با قدرت و علم و احاطه است و همچنين این تعبير (بيدي: با دو دست خودم)، اضافه تشريفى است و ارزش و شرافت مخلوق را مى‌رساند كه خداى تعالى خودش با دستان خودش آن را آفريده است.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    برای كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب مقدمه.<ref>مقدمه كتاب، صپنج - شش</ref>و فهرست تفصيلى مطالب تحت عنوان «فهرست الفبايى عنوان‌ها».<ref>متن كتاب، ص403 - 413</ref>فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى (شامل آيات، احاديث، كتب، اشعار و...) و حتى فهرست منابع، خبرى نيست.


    كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى برای مقدمه و متن كتاب، در پایان هر صفحه آورده است. این پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نویسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص7، پاورقى 1 و 2 و...</ref>و گاه معانى لغات را شرح داده است.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: متن كتاب، ص118، پاورقى 3 و...</ref>و گاه متن آيه يا ترجمه فارسی آن را آورده است.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص78، پاورقى 1 و...</ref>و گاه پاورقى توضيحى آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص9، پاورقى 2 و 4 و...</ref>


    براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب مقدمه.<ref>مقدمه كتاب، صپنج - شش</ref>و فهرست تفصيلى مطالب تحت عنوان «فهرست الفبايى عنوان‌ها».<ref>متن كتاب، ص403 - 413</ref>فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى (شامل آيات، احاديث، كتب، اشعار و...) و حتى فهرست منابع، خبرى نيست.
    مترجم در پاورقى‌هایش كه با حرف اختصارى «م» مشخص شده است، گاه پاورقى توضيحى آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص10، پاورقى 1</ref>و گاهى به نقد و بررسى مطالب مصحح پرداخته است؛ از جمله در جايى كه مصحح نوشته است: «عقايد شيعه زيديه بيشتر از ديگر فرق شيعه به عقايد عامه مسلمانان نزدیک است؛ زيرا در عقايد خود غلو نكرده و امامان خود را به مرتبه خدايى و پيامبرى نرسانده‌اند».<ref>مقدمه كتاب، ص46</ref>، مترجم منتقدانه افزوده است: «اين عقايد صرفاً برداشت دكتر شحّاته از مذهب تشيع است».<ref>همان، ص46، پاورقى 2</ref>
     
    كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص7، پاورقى 1 و 2 و...</ref>و گاه معانى لغات را شرح داده است.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: متن كتاب، ص118، پاورقى 3 و...</ref>و گاه متن آيه يا ترجمه فارسى آن را آورده است.<ref>به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص78، پاورقى 1 و...</ref>و گاه پاورقى توضيحى آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص9، پاورقى 2 و 4 و...</ref>
     
    مترجم در پاورقى‌هايش كه با حرف اختصارى «م» مشخص شده است، گاه پاورقى توضيحى آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص10، پاورقى 1</ref>و گاهى به نقد و بررسى مطالب مصحح پرداخته است؛ از جمله در جايى كه مصحح نوشته است: «عقايد شيعه زيديه بيشتر از ديگر فرق شيعه به عقايد عامه مسلمانان نزديك است؛ زيرا در عقايد خود غلو نكرده و امامان خود را به مرتبه خدايى و پيامبرى نرسانده‌اند».<ref>مقدمه كتاب، ص46</ref>، مترجم منتقدانه افزوده است: «اين عقايد صرفاً برداشت دكتر شحّاته از مذهب تشيع است».<ref>همان، ص46، پاورقى 2</ref>


    مصحح، مشهورترين رجال معتزلى مذهب مكتب بصره را با استفاده از نمودار ذكر كرده است.<ref>مقدمه كتاب، ص20</ref>
    مصحح، مشهورترين رجال معتزلى مذهب مكتب بصره را با استفاده از نمودار ذكر كرده است.<ref>مقدمه كتاب، ص20</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == منابع مقاله ==
    ==منابع مقاله==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}





    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹

    الأشباه و النظائر في القرآن الکریم (کلمات مشترک و هم معنا در قرآن کریم)
    الأشباه و النظائر في القرآن الكريم (کلمات مشترک و هم معنا در قرآن کریم)
    پدیدآورانروحانی، محمد (مترجم)

    مقاتل بن سلیمان (نویسنده)

    علوی مقدم، سید محمد (مترجم)
    عنوان‌های دیگرالاشباه و النظائر فی القرآن الکریم. فارسی
    ناشرشرکت انتشارات علمی و فرهنگی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1381 ش
    چاپ2
    شابک964-445-291-7
    موضوعقرآن - مترادفها و متضادها

    قرآن - مسایل لغوی

    قرآن - واژه‌نامه‌ها

    قرآن - کشف الآیات
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏82‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏الف‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الأشباه و النظائر في القرآن الكريم، از آثار سودمند یکى از مفسران شيعى مشهور قرن دوم هجرى، به نام مقاتل بن سليمان بلخى (متوفاى 150ق، در بصره) است كه در آن، معانى متعدد واژه‌هاى گوناگون قرآن كريم را بدون رعايت ترتيب موضوعى يا الفبايى شرح داده است.

    اين اثر، به زبان عربى نوشته شده و آن را دكتر عبدالله شحّاته، تصحيح و آقايان سيد‌ ‎محمد روحانى و دكتر محمد علوى مقدم به زبان فارسی ترجمه كرده‌اند. كتاب حاضر، نام دومى دارد كه در ادامه عنوان اصلى و برای توضيح آن آمده است: «كلمات مشترك و هم‌معنا در قرآن كريم».

    دكتر شحّاته در مورد منزلت علمى و اهميت كتاب حاضر بر آن است كه كتاب «الأشباه»، ميراث اصيلى از اندوخته‌هاى فرهنگى ما و اصلى از اصول علوم قرآنى است. نویسنده آن از نخستين كسانى است كه در تفسير و علوم قرآنى كتابى جامع نگاشته است و كلماتى از قرآن آورده و صورت‌هاى گوناگون آن كلمه را كه معناهاى متفاوت يافته درج كرده است.[۱]

    ساختار

    اثر حاضر از مقدمه مترجم و مقدمه مفصل مصحح (شامل چهارباب: 1. زندگى مقاتل؛ 2. مقاتل و علم حديث؛ 3. مقاتل و علم كلام؛ 4. مقاتل و علم تفسير و علوم قرآنى) و متن اصلى كتاب (شامل توضيح معانى واژگان قرآنى بدون مراعات ترتيب موضوعى يا الفبايى و...) تشكيل شده است. زبان و ادبيات متن اصلى، زبان عربى قديمى است، ولى ترجمه حاضر، فارسی روان و متناسب با نسل معاصر است.

    در این اثر در مجموع، 185 واژه توضيح داده شده است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:

    1. نویسنده، مطالب كتابش را با توضيح معانى كلمه «هدى».[۲]آغاز كرده و با بيان معانى واژه‌هایى چون كفر.[۳]، شرك.[۴]، سواء.[۵]و... ادامه داده و با شرح معناهاى «فسق».[۶]به پایان برده است.
    2. نویسنده در مورد علم چنين نوشته است: علم به سه صورت تفسير شده است: اول، «يعلم» به معناى مى‌بيند. این مفهوم در سوره محمد كه درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد، آمده است: (شما را مى‌آزماييم تا مجاهدانتان را بدانيم)؛ يعنى خداوند مجاهدان را ببيند. خداوند فعل مجاهد را پيش از آنكه مجاهده كند مى‌داند... دوم، «يعلم» به معناى مى‌داند... سوم، «علم» به معناى رخصت.[۷]
    3. گاه نویسنده لغزيده و گرفتار اشتباه شده است و به‌طور مثال در مورد واژه «يد» چنين نوشته شده است: كلمه «يد» به سه صورت تفسير شده است: اول، يد به معناى دست. در سوره «ص» خطاب به شيطان آمده است: Ra bracket.png ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَي... [ص–۷۵] La bracket.png

    (چه تو را مانع شد كه سجده كنى آن را كه به دست خود آفريدم؟) كه منظور دست خداوند تبارك و تعالى است كه آدم را به آن آفريد... دوم، يد كنايه از باز بودن دست در خرج. در سوره «بنى اسرائيل» خطاب به پيامبر(ص) آمده است: Ra bracket.png وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَة إِلى عُنُقِكَ و... [اسراء–29] La bracket.png (و دست خويش را بر گردن خود مبند)... سوم، «يد» به معناى كار و فعل. در سوره «يس» آمده است: Ra bracket.png أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً... [يس–۷۱] La bracket.png (آيا نديده‌اند كه از آنچه كرده‌ايم آن است كه برایشان چهارپایان را آفريديم) و.[۸]

    روشن است كه در صورت اول (يد به معنى دست ظاهرى)، مثال مذكور مناسب نيست و منظور از خلقت با دست، عبارت از آفرينش با قدرت و علم و احاطه است و همچنين این تعبير (بيدي: با دو دست خودم)، اضافه تشريفى است و ارزش و شرافت مخلوق را مى‌رساند كه خداى تعالى خودش با دستان خودش آن را آفريده است.

    وضعيت كتاب

    برای كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب مقدمه.[۹]و فهرست تفصيلى مطالب تحت عنوان «فهرست الفبايى عنوان‌ها».[۱۰]فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى (شامل آيات، احاديث، كتب، اشعار و...) و حتى فهرست منابع، خبرى نيست.

    كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى برای مقدمه و متن كتاب، در پایان هر صفحه آورده است. این پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نویسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.[۱۱]و گاه معانى لغات را شرح داده است.[۱۲]و گاه متن آيه يا ترجمه فارسی آن را آورده است.[۱۳]و گاه پاورقى توضيحى آورده است.[۱۴]

    مترجم در پاورقى‌هایش كه با حرف اختصارى «م» مشخص شده است، گاه پاورقى توضيحى آورده است.[۱۵]و گاهى به نقد و بررسى مطالب مصحح پرداخته است؛ از جمله در جايى كه مصحح نوشته است: «عقايد شيعه زيديه بيشتر از ديگر فرق شيعه به عقايد عامه مسلمانان نزدیک است؛ زيرا در عقايد خود غلو نكرده و امامان خود را به مرتبه خدايى و پيامبرى نرسانده‌اند».[۱۶]، مترجم منتقدانه افزوده است: «اين عقايد صرفاً برداشت دكتر شحّاته از مذهب تشيع است».[۱۷]

    مصحح، مشهورترين رجال معتزلى مذهب مكتب بصره را با استفاده از نمودار ذكر كرده است.[۱۸]

    پانويس

    1. مقدمه مصحح، ص76
    2. متن كتاب، ص78 - 83
    3. همان، ص84
    4. همان، ص86
    5. همان، ص88
    6. همان، ص399 - 401
    7. همان، ص264 - 265
    8. ر. ك.: همان، ص387 - 388
    9. مقدمه كتاب، صپنج - شش
    10. متن كتاب، ص403 - 413
    11. به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص7، پاورقى 1 و 2 و...
    12. به‌طور مثال، ر. ك.: متن كتاب، ص118، پاورقى 3 و...
    13. به‌طور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص78، پاورقى 1 و...
    14. مثلاً ر. ك.: همان، ص9، پاورقى 2 و 4 و...
    15. مثلاً ر. ك.: همان، ص10، پاورقى 1
    16. مقدمه كتاب، ص46
    17. همان، ص46، پاورقى 2
    18. مقدمه كتاب، ص20

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها