البصائر و الذخائر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''')
     
    (۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    [[قاضی، وداد]] (محقق)
    [[قاضی، وداد]] (محقق)


    [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد]] (نويسنده)
    [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏3866‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏6
    | کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏3866‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏6
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10155AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10155AUTOMATIONCODE
    | چاپ =4
    | چاپ =4
    | تعداد جلد =10
    | تعداد جلد =10
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =19117
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10155
    | کتابخوان همراه نور =10155
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    «البصائر و الذخائر»، اثر ابوحيان توحيدى، از علماى قرن 4 هجرى است كه به زبان عربى، درباره فرهنگ عربى و فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى نوشته شده است.
    '''البصائر و الذخائر'''، اثر [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحيان توحيدى]]، از علماى قرن 4 هجرى است كه به زبان عربى، درباره فرهنگ عربى و فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى نوشته شده است.
     
    == ساختار ==
     


    ==ساختار==
    شيوه كتاب، بر نقل و روايت از پيامبر و اصحاب مى‌باشد. جلد اول تا نهم، محتويات اصلى كتاب را بدون ذكر فصل و باب مشخصى در بر گرفته است و ترتيب خاصى ندارد. جلد دهم، شامل فهارس كتاب مى‌باشد.
    شيوه كتاب، بر نقل و روايت از پيامبر و اصحاب مى‌باشد. جلد اول تا نهم، محتويات اصلى كتاب را بدون ذكر فصل و باب مشخصى در بر گرفته است و ترتيب خاصى ندارد. جلد دهم، شامل فهارس كتاب مى‌باشد.


    == گزارش محتوا ==
    ==گزارش محتوا==
     
     
    محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جمله‌ها مشخص مى‌نمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا «قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا «سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و...
    محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جمله‌ها مشخص مى‌نمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا «قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا «سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و...


    خط ۴۲: خط ۳۹:
    مى‌توان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مى‌گذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و هم‌چنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است.
    مى‌توان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مى‌گذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و هم‌چنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است.


    شمار اندكى از نويسندگان عرب مى‌توانند در شيوه و گيرايى تعبير با او هم‌سنگ آيند. بى‌ترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست.
    شمار اندكى از نويسندگان عرب مى‌توانند در شيوه و گیرايى تعبير با او هم‌سنگ آيند. بى‌ترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست.


    كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيب‌پذيرترين نقاط نابسامانى‌هاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايت‌ها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، في الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را دارد.
    كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيب‌پذيرترين نقاط نابسامانى‌هاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايت‌ها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسی هم راه يافته است، في الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را دارد.


    ابوحيان در «البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مى‌دهد. انتقادش به تندروى‌هاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفى‌نمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مى‌گيرد كه اگر هر چه دارى براى يكى‌شان خرج كنى، مى‌گويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كرده‌اند.
    [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحيان]] در «البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مى‌دهد. انتقادش به تندروى‌هاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفى‌نمايان است، ولى پرمدعایى عوام متصوفه را به مسخره مى‌گیرد كه اگر هر چه دارى برای يكى‌شان خرج كنى، مى‌گويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كرده‌اند.


    در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مى‌گيرد و همچون زيديه قديم براى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.
    در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مى‌گیرد و همچون زيديه قديم برای [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.


    وى، مى‌گويد: [[امام على(ع)]] درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مى‌كنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مى‌دهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مى‌داند و از [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] سخنى نقل مى‌كند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه [[امام على(ع)]] به تنهايى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.
    وى، مى‌گويد: [[امام على(ع)]] درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مى‌كنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مى‌دهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مى‌داند و از [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] سخنى نقل مى‌كند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه [[امام على(ع)]] به تنهایى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.


    ارادت ابوحيان به اولين امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مى‌خواهد قلم‌فرسايى كند، جلوه‌اى از عبارات «نهج‌البلاغة» در كلامش ظاهر مى‌گردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مى‌كند و در داستانى هزل‌آميز، ارادت‌مندان معاويه را به مسخره مى‌گيرد.
    ارادت [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحيان]] به اولین امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مى‌خواهد قلم‌فرسايى كند، جلوه‌اى از عبارات «نهج‌البلاغة» در كلامش ظاهر مى‌گردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مى‌كند و در داستانى هزل‌آميز، ارادت‌مندان معاويه را به مسخره مى‌گیرد.


    مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.
    مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.


    مايه اصلى اين اثر، يادداشت‌هايى است كه ابوحيان هنگام استنساخ براى خود برمى‌داشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمى‌شمارد.
    مايه اصلى اين اثر، يادداشت‌هایى است كه [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحيان]] هنگام استنساخ برای خود برمى‌داشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» [[ابن اعرابی، ابوعبدالله محمد بن زیاد|ابن اعرابى]]، «[[الكامل في اللغة و الأدب|الكامل]]» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «[[عيون الأخبار|عيون الاخبار]]» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمى‌شمارد.


    روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در «البيان» است كه موضوعات مختلف، به‌طور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يك‌ديگر قرار گرفته‌اند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسش‌هاى تفكرانگيز به ميان مى‌آيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مى‌رود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مى‌دارد.
    روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در «[[البيان و التبيين و أهم الرسائل|البيان]]» است كه موضوعات مختلف، به‌طور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يك‌ديگر قرار گرفته‌اند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسش‌هاى تفكرانگیز به ميان مى‌آيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مى‌رود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مى‌دارد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    يك بار توسط [[احمد امين]] و [[احمد صقر]]، در قاهره و مجددا به كوشش [[ابراهیم گیلانى]]، در 4 مجلد در دمشق به چاپ رسيده است.


     
    محقق كتاب، آقاى دكتر [[قاضی، وداد|وداد قاضى]] مى‌باشد.
    يك بار توسط احمد امين و احمد صقر، در قاهره و مجددا به كوشش ابراهيم گيلانى، در 4 مجلد در دمشق به چاپ رسيده است.
     
    محقق كتاب، آقاى دكتر وداد قاضى مى‌باشد.


    كتاب، دربردارنده 14 فهرست به قرار زير است:
    كتاب، دربردارنده 14 فهرست به قرار زير است:


    1. اعلام؛
    {{ستون-شروع|2}}
     
    2. آيات قرآنى؛
     
    3. احاديث قدسى؛
     
    4. احاديث نبوى؛
     
    5. اماكن و وقايع و ايام؛
     
    6. قبايل و امم و طوايف و جماعات و فرق؛
     
    7. لغت؛
     
    8. قافيه‌ها؛
     
    9. كتب ذكر شده در متن؛
     
    10. امثال؛
     
    11. رسائل؛
     
    12. خطب؛
     
    13. توقيعات؛
     
    14. وصايا.
     
    در پايان جلد دهم، مصادر تحقيق و پژوهش ذكرشده است.
     
    == منابع مقاله ==
     
     
    1. متن و مقدمه كتاب؛


    2. دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5.
    #اعلام؛
    #آيات قرآنى؛
    #احاديث قدسى؛
    #احاديث نبوى؛
    #اماكن و وقايع و ايام؛
    #قبايل و امم و طوايف و جماعات و فرق؛
    #لغت؛
    #قافيه‌ها؛
    #كتب ذكر شده در متن؛
    #امثال؛
    #رسائل؛
    #خطب؛
    #توقيعات؛
    #وصايا.
    {{پایان}}


    در پایان جلد دهم، مصادر تحقيق و پژوهش ذكرشده است.


    ==منابع مقاله==
    #متن و مقدمه كتاب؛
    #[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5480 ذکاوتی قراگزلو،علیرضا، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد 5، ص410، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات عربی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۷

    البصائر و الذخائر
    البصائر و الذخائر
    پدیدآورانقاضی، وداد (محقق) ابوحیان توحیدی، علی بن محمد (نویسنده)
    ناشردار صادر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1419 ‌‎ق
    چاپ4
    موضوعادبیات عربی - قرن 4ق. - مجموعه‌‏ها نثر عربی - قرن 4ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد10
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏3866‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    البصائر و الذخائر، اثر ابوحيان توحيدى، از علماى قرن 4 هجرى است كه به زبان عربى، درباره فرهنگ عربى و فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى نوشته شده است.

    ساختار

    شيوه كتاب، بر نقل و روايت از پيامبر و اصحاب مى‌باشد. جلد اول تا نهم، محتويات اصلى كتاب را بدون ذكر فصل و باب مشخصى در بر گرفته است و ترتيب خاصى ندارد. جلد دهم، شامل فهارس كتاب مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جمله‌ها مشخص مى‌نمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا «قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا «سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و...

    البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار جاحظ (كه توحيدى، ارادت بى‌قيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب «النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش جاحظ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد.

    مى‌توان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مى‌گذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و هم‌چنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است.

    شمار اندكى از نويسندگان عرب مى‌توانند در شيوه و گیرايى تعبير با او هم‌سنگ آيند. بى‌ترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست.

    كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيب‌پذيرترين نقاط نابسامانى‌هاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايت‌ها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسی هم راه يافته است، في الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار جاحظ را دارد.

    ابوحيان در «البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مى‌دهد. انتقادش به تندروى‌هاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفى‌نمايان است، ولى پرمدعایى عوام متصوفه را به مسخره مى‌گیرد كه اگر هر چه دارى برای يكى‌شان خرج كنى، مى‌گويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كرده‌اند.

    در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مى‌گیرد و همچون زيديه قديم برای حضرت على(ع) بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.

    وى، مى‌گويد: امام على(ع) درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مى‌كنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مى‌دهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مى‌داند و از خليل بن احمد سخنى نقل مى‌كند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه امام على(ع) به تنهایى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.

    ارادت ابوحيان به اولین امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مى‌خواهد قلم‌فرسايى كند، جلوه‌اى از عبارات «نهج‌البلاغة» در كلامش ظاهر مى‌گردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مى‌كند و در داستانى هزل‌آميز، ارادت‌مندان معاويه را به مسخره مى‌گیرد.

    مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.

    مايه اصلى اين اثر، يادداشت‌هایى است كه ابوحيان هنگام استنساخ برای خود برمى‌داشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمى‌شمارد.

    روش كتاب، همان روش جاحظ در «البيان» است كه موضوعات مختلف، به‌طور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يك‌ديگر قرار گرفته‌اند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسش‌هاى تفكرانگیز به ميان مى‌آيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مى‌رود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مى‌دارد.

    وضعيت كتاب

    يك بار توسط احمد امين و احمد صقر، در قاهره و مجددا به كوشش ابراهیم گیلانى، در 4 مجلد در دمشق به چاپ رسيده است.

    محقق كتاب، آقاى دكتر وداد قاضى مى‌باشد.

    كتاب، دربردارنده 14 فهرست به قرار زير است:

    1. اعلام؛
    2. آيات قرآنى؛
    3. احاديث قدسى؛
    4. احاديث نبوى؛
    5. اماكن و وقايع و ايام؛
    6. قبايل و امم و طوايف و جماعات و فرق؛
    7. لغت؛
    8. قافيه‌ها؛
    9. كتب ذكر شده در متن؛
    10. امثال؛
    11. رسائل؛
    12. خطب؛
    13. توقيعات؛
    14. وصايا.

    در پایان جلد دهم، مصادر تحقيق و پژوهش ذكرشده است.

    منابع مقاله

    1. متن و مقدمه كتاب؛
    2. ذکاوتی قراگزلو،علیرضا، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد 5، ص410، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374