الرسائل الفشاركية

    از ویکی‌نور
    الرسائل الفشارکیة
    نام کتاب الرسائل الفشارکیة
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏5‎‏ر‎‏5
    موضوع برایت (اصول فقه)

    فقه جعفری - رساله عملیه

    ناشر جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1413 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE173AUTOMATIONCODE



    معرفى اجمالى

    الرسائل الفشاركية، به زبان عربى، تأليف سيد محمد فشاركى (م 1316ق) است كه از اجلاى شاگردان ميرزاى شيرازى بزرگ بوده و بعد از رحلت ايشان، از سامراء به نجف رفته است(الذريعة، ج 4، ص 378).

    كتاب، مشتمل بر چند رساله در موضوعات مختلف فقهى و اصولى است.

    ساختار

    كتاب، شامل يك مقدمه از مؤسسه نشر اسلامى و شش رساله از مؤلف مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    مقدمه، مشتمل بر زندگى‌نامه كوتاهى از مؤلف، مصادر ترجمه و بيان شيوه عمل محققين در تحقيق اين كتاب است.

    رساله‌هايى كه در اين مجموعه گرد آمده است، بدين شرح مى‌باشد:

    1. رسالة في اصالة البراءة:
      مؤلف، در اين رساله، پس از تبيين حكم واقعى و ظاهرى، به توضيح پيرامون اصل برائت پرداخته است و با استفاده از دلايل عقلى و نقلى، آن را اثبات كرده و بعضى از موارد استفاده آن را در فقه متذكر شده است.
    2. رسالة في تقوى السافل بالعالي:
      در اين رساله، مسئله پاك ماندن قسمت بالايى آبى كه بر روى نجاست مى‌ريزد، بررسى شده است. متن كتاب از ميرزاى شيرازى بزرگ است كه پس از پايان يافتن آن، شرح و نقد سيد محمد فشاركى، بر قسمت‌هايى از آن ذكر شده است.
      اين شرح، به اصطلاح شرح بالقول(قوله...أقول) است كه به سبك فقه استدلالى به بيان و تفسير و نقد بعضى از نظريات ميرزاى بزرگ پرداخته است.
      از آن‌جايى كه در اين رساله، بعد از نام ميرزاى بزرگ، عبارت قدس سره و نظاير آن ديده نمى‌شود، اين كتاب در زمان زندگانى ميرزا؛ يعنى قبل از 1312ق، نوشته شده است.
      نظر ميرزاى بزرگ و سيد محمد فشاركى اين است كه اگر آبى از بالا جريان داشته باشد، قسمت پايين (سافل)، قسمت بالا (عالى) را از نجاست حفظ مى‌كند.
      مرحوم فشاركى در صفحه 215 مى‌نويسد: «لا ريب في أنه إذا كان فوق النجاسة عاليا بالنسبة إلى محل الملاقاة فهو لا يتأثر و أما محل الملاقاة و ما تحته فاعتصامه تابع لكرية المجموع بمقتضى عبارة الشهيد».
      و در صفحه 218 آمده است: «إن مقتضى مفهوم الحديث أن الجريان غير مانع و إن كان عرفا مانعا فكلّ ماء جار علم من الخارج بإجماع و نحوه أن ملاقاة أسفله بالنجاسة لا تقتضى التأثير في الأعلى فهو و إلاّ وجب الحكم بكون الجاري كالساكن. ففي مثل العمود القائم إذا لاقى أسفله النجاسة يحكم بطهارة الأعلى للإجماع و كذلك ما يلحق به و أمّا لجريان في تساوي السطح فلا دليل على الاعتصام به و كونه مانعا».
    3. رسالة في الدماء الثلاثة:
      اين رساله، شرح مبحث حيض و احكام و فروعات آن از كتاب «شرائع الاسلام» محقق حلى (م 676ق) است كه بحث استحاضه و چندين مسئله فقهى ديگر در احكام جمع بين غسل‌هاى واجب، مستحب و غسل جنابت نيز به آن ضميمه شده است.
      سبك نگارش آن، به‌گونه فقه استدلالى است و مؤلف در بررسى دقيق روايات و فقه الحديث آنها نهايت تلاش را نموده و اقوال و نظريات فقها را در كنار مباحث دقيق اصول فقه به‌طور گسترده بيان نموده است؛ به عنوان نمونه در صفحه 232، در چند سطر به بيش از 20 مأخذ و كتاب فقهى اشاره نموده است.
      وى، در اين كتاب، علاوه بر نظريات فقهاى بزرگ، عنايت خاصى به نظريات شيخ اعظم انصارى (م 1281ق) داشته و در موارد زيادى به بررسى و بيان نظريات وى پرداخته است.
      علاوه بر مباحث حديثى و بيان نظريات فقها، مباحث اصولى مهمى، مثل واجب مطلق و مشروط يا معلّق و مقدمه واجب، به‌طور مستقل مطرح گرديده است. مؤلف، در علّت بيان آنها، اين‌گونه مى‌نويسد: «و هذه المسئلة و إن كانت أصوليّة إلاّ أن التعرض لها في هذا المقام مما لا بأس به، لارتباط له بالمقصود».
      لازم به ذكر است كه بر خلاف نام كتاب كه «الدماء الثلاثة»(حيض، استحاضه و نفاس) است، بيشترين مباحث كتاب فقط مربوط به حيض است و در غير آن شرحى بر مباحث«شرائع الاسلام» وجود ندارد و نظريات خود مؤلف، به‌صورت بسيار مختصر در مورد استحاضه و نفاس مطرح شده است.
      با توجه به اينكه مؤلف، پس از نام شيخ اعظم انصارى (م 1281ق)، عبارت «أعلى اللّه مقامه» يا «قدس سره» را ذكر كرده است و با عنايت به اينكه به نظريات استادش ميرزاى بزرگ شيرازى (م1312ق) كه وى از سال 1286ق، در خدمت او بوده است، هيچ‌گونه اشاره‌اى ننموده است، به احتمال زياد، اين كتاب، بين سال‌هاى 1281 تا 1290ق، نوشته شده است.
    4. رسالة في أحكام الخلل في الصلاة:
      در اين رساله، احكام سهو و نسيان در كارهاى نماز و ندانستن نجاست لباس و بدن نمازگزار و زياد نمودن يك ركعت و شك‌هاى صحيح و غير صحيح در تعداد ركعات نماز بيان شده است. سبك نگارش آن فقه استدلالى است و در آن به نظريات فقهاى بزرگ قبل از مؤلف اشاره شده است.
      در بين اين فقهاء، نظريات صاحب جواهر (م 1266ق) در «نجاة العباد» و «جواهر الكلام» و نظريات شيخ اعظم انصارى (م 1281ق) در كتاب «الصلاة» و نظريات ميرزاى شيرازى بزرگ(م 1312ق) بيش از ديگران مطرح شده است كه موجب گرديده كتاب از جايگاه ويژه‌اى برخوردار شود.
      علاوه بر مباحث احكام خلل در نماز، ناسخ كتاب، بعضى از مباحث متفرقه ديگر از مؤلف را به آن ضميمه كرده است و در مورد علّت آن در صفحه 438 مى‌نويسد:
      هذا آخر ما برز من تحرير سيدنا العلامة آیت‌اللهالسيد محمد الاصفهاني - قدس سره - في بحث الخلل مجتمعا، و وجد بعض أوراق متفرقة بخطه الشريف، غير مبيضة و لا مهذّبة، فاستنسخه أيضا لما فيه من الفائدة الكثيرة للطلاب.
      فقه الحديث و بررسى دقيق متن روايات همراه با بيان گسترده اقوال و نظريات فقها و متن روان و دقت نظر مؤلف، از ديگر خصوصيات اين كتاب ارزش‌مند است.
      با توجه به عبارت «رضوان اللّه عليه»، «رحمه اللّه»، «قدس اللّه نفسه الزكيّة» كه در صفحات 366، 372، 375 و نظاير آن، پس از نام ميرزاى بزرگ(م 1312ق) كه از وى تعبير به سيد مشائخنا شده است و با توجه به سال وفات مؤلف كه 1316ق، است، اين كتاب بين سال‌هاى 1312ق تا 1316ق نوشته شده است.
      از مهم‌ترين ويژگى‌هاى اين رساله، احتياط مؤلف در انتخاب نظريه در مواردى است كه به‌طور مسلّم براى او مطلبى كشف نشده است؛ به‌عنوان نمونه در صفحه 413 در تساوى طرفين شك، در پايان آن مى‌نويسد: «فليتأمّل فيها و المسئلة محتاجة إلى التأمل لعلّ اللّه يوفقنا لتنقيحها بعد حين».
      از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، اشاره به نظريات ميرزاى شيرازى بزرگ و محل و زمان تدريس وى است؛ به‌عنوان نمونه در صفحه 390 آمده است: «هذا خلاصة ما أفاده سيد مشايخنا في مدرسته المباركة، حين تشرفنا بخدمته في داره المباركة المعروفة بسر من رأى، شكر اللّه سعيه».
      و در صفحه 372 و 373 آمده است: «هذه خلاصة ما أفاده سيد مشائخنا - رضوان‌الله‌عليه - في الدرس في النجف الأشرف في مسجد الهندي، شكر اللّه سعيه و أجزل مثوبته».
    5. رسالة في الخيارات:
      اين رساله، دربردارنده مقدمه‌اى در معنى بيع، عقد، لزوم و جواز بيع و قسمتى از بحث خيارات، شامل خيارهاى مجلس، حيوان، شرط و غبن است.
      با توجه به تكرار خطبه‌هايى كه در مقدمه خيارهاى مجلس، شرط، حيوان ذكر شده است، احتمالا مؤلف، قصد تأليف كتاب مستقلى را نداشته است و به همين دليل نيز خيارهاى رؤيت، تأخير و عيب در آن مطرح نشده است.
      اين كتاب، به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و در آن، نظريات بزرگان از فقها، از قبيل شيخ طوسى(م 460ق) و ابن براج (م 481ق) تا سيد على طباطبايى(م 1231ق)، صاحب «رياض المسائل» و شيخ اعظم انصارى (م 1281ق)، مطرح گرديده است.
      تحليل دقيق نظريات فقهاء، فقه الحديث كم‌نظير و...، اين كتاب را در نوع خود كم‌نظير ساخته است. اگر چه در موارد نادرى به نظريات شيخ اعظم انصارى در مبحث خيارات كتاب «المكاسب» وى اشاره شده است، اما مؤلف تحت تأثير عظمت علمى وى واقع نشده است و متن كتاب، دلالت بر استقلال نظر وى در تنظيم و تدوين و ارائه نظريات فقهى دارد.
      از آن‌جايى كه پس از نام شيخ اعظم انصارى (م 1281ق)، در صفحات 502، 504، 515، 518 و غير آن، عبارت «قدس سره» به كار برده شده است و از طرفى در صفحه 546، پس از نام ميرزاى بزرگ شيرازى (م 1312ق) كه مؤلف از سال 1286ق، از محضر وى استفاده نموده است، عبارت «دام عمره و عزّه» به كار برده شده است، اين كتاب در حدود سال‌هاى 1287 تا 1312ق، نوشته شده است.
      از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، اين است كه مؤلف، در بيان احكام الهى بسيار محتاط و دقيق بوده است و در موارد زيادى در نقل احكام الهى احتياط نموده است؛ به‌عنوان نمونه در صفحه 463 مى‌نويسد: «و الإنصاف أن المسئلة من المشكلات، ليس غير التوقف عنها و الاحتياط طريقا للنجاة» و يا در صفحه 469 آمده است: «هذا غاية ما يسع لنا من الكلام في هذه المسئلة و هي كسابقتها في غاية الإشكال و الاحتياط حسن على كل حال».
      از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، عنايت خاص مؤلف به اجماعات و اتفاق فقها است كه معمولا بر طبق آن نظر مى‌دهد، البته در موارد نادرى مثل خيار شرط، در صفحه 489 بر خلاف آنان نظر داده و مى‌نويسد: «أما الإجماعات فهي مع مصير المتأخرين إلى خلافها لا يمكن المصير معها إلى مخالفته القاعدة المتفق عليها، خصوصا مع كون أغلب إجماعات السيد في الغنية و القاضي في الجواهر مأخوذة من إجماعات السيد في الانتصار كما قيل».
    6. رسالة في الإجارة:
      اين نوشته، شرح قسمتى از شرط دوّم و چهارم و نيز تمامى شرط سوّم از شرايط شش‌گانه اجاره مذكور در «شرائع الاسلام» است.
    7. به نظر مى‌رسد كه مؤلف، تمام كتاب اجاره را شرح نموده است، ولى بعدها قسمت‌هايى از آن مفقود شده و باقى‌مانده آن، نسخه‌بردارى شده است.
      سبك نگارش آن، فقه استدلالى است و به اصطلاح، شرح بالقول(قوله...أقول) مى‌باشد.
      استقراء تام كلمات فقها، همراه با فقه الحديث و احترام و تكريم صاحب «شرائع الاسلام»، اين كتاب را از جايگاه والايى برخوردار ساخته است.

    كتاب اجاره در «شرائع الاسلام»، داراى 4 فصل است كه در فصل دوم شرايط شش‌گانه صحت اجاره مطرح شده است. در شرط دوم كه معين بودن اجرت در اشياء مكيل و موزون است، دو فرع مطرح شده است كه پس از پايان فرع دوم، مطلب مستقلى در مورد اينكه اگر عقد در جايى باطل شد، اجرة المثل بايد پرداخت گردد، مطرح شده است و از اين قسمت، مؤلف، شروع به شرح شرائع الاسلام نموده است.

    سپس شرط سوم(منفعت اجاره داده شده، بايد قابليت ملكيت داشته باشد)، به‌طور كامل شرح شده است و پس از آن، چند سطر اوّل شرط چهارم كه معلوم بودن منفعت است بيان شده است.

    با توجه به عبارت صفحه 598 كه در آن، مؤلف، پس از نام ميرزاى بزرگ، عبارت «جعلني اللّه فداه» را ذكر نموده است، اين كتاب در زمان زندگانى ميرزاى بزرگ بين سال‌هاى 1286ق كه آغاز استفاده علمى مؤلف از محضر وى بوده و سال 1312ق كه سال وفات وى است، نوشته شده است.


    پیوندها

    مطالعه کتاب الرسائل الفشارکیة در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور