السيرة النبوية بروایة أهل‌البيت علیهم‌السلام

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    السيرة النبوية بروایة أهل‌البيت علیهم‌السلام
    السيرة النبوية بروایة أهل‌البيت علیهم‌السلام
    پدیدآورانکورانی، علی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرالسيرة النبوية برواية أئمة أهل‌البيت(ع)
    ناشردار المرتضي
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2009م , 1430ق
    چاپ1
    موضوعمحمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - احاديث

    محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - سرگذشت‌نامه - احاديث

    محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - غزوات
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏‎‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏س‎‏9 22/9 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    السيرة النبوية بروایة أهل‌البيت علیهم‌السلام، تألیف علی کورانی عاملی، نویسنده لبنانی است. در این اثر سیره نبی اعظم(ص) با استفاده از روایات اهل‌بیت(ع) در سه جلد به زبان عربی تدوین شده است.

    ساختار

    کتاب سیره نبوی در 63 فصل تنظیم شده است که برابر با سن بابرکت پیامبر اعظم(ص) است. در انتهای جلد سوم کتاب، مباحث الحاقی سیره نبوی در 23 شماره ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    سیره نبوی که اهمیت ویژه‌ای نزد مسلمین دارد، ایمان و عمل و فقه رسول و رسالت و معرفی مسلمان از پیامبری است که تبعیت از او می‌کند و با اقتدای به او به خداوند تقرب می‌جوید. مشهورترین کتابی که در سیره پیامبر(ص) به دست ما رسیده است، نوشته محمد بن اسحاق (متوفی 151ق)، معروف به سیره ابن اسحاق و پس از آن مختصرش با تغییراتی به قلم عبدالملک بن هشام (متوفی 218ق)، به نام سیره ابن هشام است[۱]‏.

    مصادر متفقند که اولین کسی که در رابطه با سیره نوشت، عبیدالله بن ابی‌رافع خادم پیامبر(ص) بود. در «الذریعه» چنین آمده: «او اولین کسی است که در مغازی و سیر کتاب نوشت». در «الشيعة و فنون الإسلام» نیز چنین آمده است: «فصل هشتم در تقدم شیعه در علم سیر است؛ اولین کسی که در علم سیر کتاب نوشت، عبیدالله بن ابی‌رافع، آزادشده رسول‌الله(ص) بود که در عهد امیرالمؤمنین(ع) در سیره کتاب نوشت[۲]‏.

    قرآن کریم از مهم‌ترین مصادر سیره است. جبرئیل آیات قرآن کریم را در طول بیست سال نازل کرد و پیامبر(ص) این آیات را بر صحابه ابلاغ نمود، لکن ایشان اسباب نزول آیات و سور و اوقات آن را حفظ نکردند. بلکه می‌بینیم که صحابه با پیامبر(ص) بر صدها جنازه نماز خواندند، بااین‌وجود با هم در اینکه بر جنازه چهار تکبیر گفت یا پنج تکبیر اختلاف کردند. این حالت با عدم ضبط در امت نیاز به وجود امام پس از نبی(ص) که علم کتاب نزد اوست را واجب می‌کند تا با علم و یقین، نه با ظن و احتمال – چنان‌که صحابه انجام می‌دادند - آن را تبیین کند‏؛ لذا پیامبر(ص) به امر خداوند، علی را برای وصایت و خلافت و امامت مهیا کرد و علم کتاب را به او آموخت[۳]‏.

    اگرچه همه فرق اسلامی معتقدند که ائمه اثناعشر از اهل‌بیت(ع)، به سیره جدشان آگاه‌تر و از دیگران صادق‌ترند، اما سیره را از روات حکومت فرا‌می‌گیرند و به‌عمد از اهل‌بیت(ع) روی گردانده و غیر ایشان را در ولایت و دریافت و همه چیز بر ایشان مقدم می‌دارند؛ گویا ترک راویان حکومتی نزد ایشان ترک مذاهب آنهاست[۴]‏.

    کورانی هدف از نگارش این کتاب را این‌گونه تبیین می‌کند: علمای شیعه در گذشته و حال نسبت به سیره نبوی اهتمام داشته‌اند و کتب و فصل‌هایی را در این زمینه تألیف کرده‌اند. در عصر ما عالم محقق راستگو، سید جعفر مرتضی عاملی، موسوعه‌اش با نام «الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ص)»، در قریب به سی جلد نگاشت و در آن به بررسی و نقد مسائل سیره رسمی که حکومت‌ها در میان مسلمانان انتشار داده‌اند، پرداخت. لکن نیاز به سیره‌ای که بر احادیث اهل‌بیت(ع) و کلمات علمای مذهب اهل‌بیت(ع) متمرکز باشد، باقی بود؛ لذا به تدوین حوادث سیره با توجه به ‌ترتیب و تسلسل آنها اقدام کردم؛ ابتدا روایات ائمه اهل‌بیت(ع)، سپس کلام علمای مذهب ایشان یا اخبار غیر اهل‌بیت(ع) که علمای شیعه پذیرفته‌اند را گرد آوردم. البته به‌ناچار گاه به‌تناسب کتاب، روایات مشهور مورد ارزیابی قرار گرفته است تا چهره خالص سیره نبوی(ص) - منزه از اهوای حاکمان و تخلیط روات آنان - ‌تکمیل شود[۵]‏.

    نویسنده، مهم‌ترین تفاوت‌های کتاب با سیره رایج حکومتی را در بیست‌وسه مورد مطرح کرده که از آن جمله است:

    1. معتقدیم که عصمت نبوی پیش و پس از بعثت، عصمتی کامل بوده است. در تبلیغ رسالت و در امور شخصی، به دلیل کلام الله تعالی:و ما ينطق عن الهوی (النجم: 3) و به دلیل کلام علی(ع): «خداوند از همان لحظه‌ای که پیامبر از شیر بریده شد، بزرگ‌ترین فرشته از فرشتگانش را قرین او قرار داد، تا او را به راه‌های مکارم ببرد؛ بنابراین، نبی(ص) از طفولیت، نبی بود اما در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد»[۶]‏.
    2. به ایمان پدران پیامبر(ص) تا اسماعیل و ابراهیم و آدم(ع) معتقدیم و اینکه اجدادش و عمویش ابوطالب بر دین حنیف ابراهیم(ع) بودند و مکلف به یهودیت و مسیحیت نبودند[۷]‏.
    3. این سیره با پررنگ کردن مسئله جانشینی نبی(ص) - که از زمان بعثت آن حضرت که خداوند امر نمود که عشیره اقربینش را دعوت کند و از ایشان وزیری طلب کند که دعوتش را بپذیرد تا او را به‌عنوان برادر و وصی برگزیند - از دیگر سیره‌ها متمایز است[۸]‏.

    فصل اول کتاب، با ذکر نور نبی(ص) به‌عنوان اولین مخلوق الهی آغاز شده است. در ابتدای این فصل می‌خوانیم: وجود فعلی، وجود اول و آخر ما نیست. ادله فراوانی از علم و تجربه و قرآن و سنت بر وجود عوالم قبل از این عالم و بعد از آن دلالت دارد[۹]‏.

    احادیث خلقت نور نبی و آلش پیش از این عالم، در مصادر شیعه، متواتر و در مصادر اهل سنت فراوان است. آیت‌الله میلانی در جلد پنجم از کتاب «نفحات الأزهار»، از این مطلب بحث کرده است که نویسنده به نقل برخی از آنها بسنده نموه است[۱۰]‏. در خصال به نقل از علی(ع) آمده است: «خداوند تبارک و تعالی نور محمد(ص) را پیش از خلقت آسمان‌ها و زمین و عرش و کرسی و لوح و قلم و بهشت و جهنم و پیش از خلقت آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و موسی و عیسی آفرید»[۱۱].

    در فصل پنجم کتاب، اخبار جایگاه آباء نبی(ص) نزد عرب دسته‌بندی شده است[۱۲]‏. یعقوبی چنین نوشته است: قریشیان می‌گفتند: عبدالمطلب، ابراهیم ثانی است»[۱۳].

    در فصل سی‌ودوم، صفات نبی و معجزات ایشان از کلام شریف ائمه اطهار(ع) بیان شده است. پیامبر(ص) در کلام امام علی(ع) این‌گونه معرفی شده است: آن حضرت بر روی زمین غذا می‌خورد، بر روی زمین می‌نشست، به دست خویش پاپوش خود را وصله می‌کرد و...»[۱۴]‏.

    عمده مباحث جلد دوم، غزوات نبی(ص) است. نویسنده تنها به ذکر اخبار غزوات بسنده نکرده است، بلکه اخبار مختلفی را ذکر کرده و گاه دیدگاه خود را نیز آورده است: «می‌گویم: در احادیث اهل‌بیت(ع)، اثری از وقوع زلزله در عهد نبی(ص) نیست». سپس کلام مقریزی در «إمتاع الأسماع» را برای تأیید کلام خود می‌آورد[۱۵]‏.

    کتاب با بیماری پیامبر و شهادت آن حضرت به پایان آمده است. در برخی منابع اهل سنت، از مسوم شدن آن حضرت توسط زن یهودی سخن رفته است[۱۶]‏.

    وضعیت کتاب

    منابع روایات به‌صورت درون‌متنی با ذکر جلد و صفحه پس از هر روایت نوشته شده است. فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: تمهید، ص3
    2. ر.ک: همان، ص5-4
    3. ر.ک: همان، ص9
    4. ر.ک: همان، ص12
    5. ر.ک: همان، ص13
    6. ر.ک: همان، ص14، شماره 1
    7. ر.ک: همان، شماره 2
    8. ر.ک: همان، ص18، شماره 23
    9. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص19
    10. ر.ک: همان، ص20
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص49
    13. ر.ک: همان، ص64
    14. ر.ک: همان، ص535
    15. ر.ک: همان، ج2، ص379
    16. ر.ک: همان، ج3، ص297

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها