الشيخ الطبرسي إمام المفسرين في القرن السادس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] از همه بزرگ‌تر و پس از آن [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]] متوسط و الكاف الشاف از همه مختصرتر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص8-7]</ref>.
    [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] از همه بزرگ‌تر و پس از آن [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]] متوسط و الكاف الشاف از همه مختصرتر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص8-7]</ref>.


    تعداد زیادی از محققین، مقالات و رسائلی در شرح زندگانی این مفسر بزرگ نوشته‌اند، اما نویسنده در این کتاب به نکاتی اشاره کرده که در بیشتر این مقالات نیامده است.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>؛ به‌عنوان مثال شرح‌حال‌نویسان، تاریخ وفات وی را 548ق، ذکر کرده‌اند، اما غالباً اشاره به ولادت او نکرده‌اند؛ ولی تاریخ ولادتش را می‌توان از آخر جزء اول از کتاب «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» به ‌دست آورد. وی به هنگام تفسیر آیه 182 سوره بقره تاریخ فراغت از تألیف را روز شنبه، سه روز مانده از شعبان سال 530ق، دانسته است؛ از سوی دیگر در مقدمه همان کتاب، فرموده: درحالی‌که سنم ار شصت گذشته بود، این تفسیر را آغاز کردم؛ بنابراین می‌توان حدس زد که سن او حدودا شصت‌ودو سال بوده است (جمله‌ای که وی برای بیان سنش در هنگام شروع به تفسیر، به کار برده، استعمالش به‌گونه‌ای است که می‌توان مطلب مزبور را از آن استنباط کرد)؛ حال اگر جزء اول، یک سال وقت برده باشد، سن وی در هنگام فراغت از آن شصت‌وسه سال بوده؛ پس آن مرحوم در سال 530، شسصت‌وسه ساله داشته و اگر 63 را از 530 کم کنیم، می‌شو 467؛ پس ولادت او در همین سال بوده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/8 ر.ک: متن کتاب، ص8-9]</ref>.
    تعداد زیادی از محققین، مقالات و رسائلی در شرح زندگانی این مفسر بزرگ نوشته‌اند، اما نویسنده در این کتاب به نکاتی اشاره کرده که در بیشتر این مقالات نیامده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>؛ به‌عنوان مثال شرح‌حال‌نویسان، تاریخ وفات وی را 548ق، ذکر کرده‌اند، اما غالباً اشاره به ولادت او نکرده‌اند؛ ولی تاریخ ولادتش را می‌توان از آخر جزء اول از کتاب «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» به ‌دست آورد. وی به هنگام تفسیر آیه 182 سوره بقره تاریخ فراغت از تألیف را روز شنبه، سه روز مانده از شعبان سال 530ق، دانسته است؛ از سوی دیگر در مقدمه همان کتاب، فرموده: درحالی‌که سنم ار شصت گذشته بود، این تفسیر را آغاز کردم؛ بنابراین می‌توان حدس زد که سن او حدودا شصت‌ودو سال بوده است (جمله‌ای که وی برای بیان سنش در هنگام شروع به تفسیر، به کار برده، استعمالش به‌گونه‌ای است که می‌توان مطلب مزبور را از آن استنباط کرد)؛ حال اگر جزء اول، یک سال وقت برده باشد، سن وی در هنگام فراغت از آن شصت‌وسه سال بوده؛ پس آن مرحوم در سال 530، شسصت‌وسه ساله داشته و اگر 63 را از 530 کم کنیم، می‌شو 467؛ پس ولادت او در همین سال بوده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/8 ر.ک: متن کتاب، ص8-9]</ref>.


    [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] کتابی جاودان است. چه‌بسا نویسنده‌ای تلاش بی‌وقفه‌ای را برای تألیف و نشر کتابی به ‌کار برد، اما در گوشه کتابخانه‌ها باقی بماند و اثری از آن جز در معاجم و فهارس کتب دیده نشود؛ ولی چه‌بسا کتابی همه خردها را جذب کرده و اعجاب محققین را برانگیزد و در طول قرن‌ها همواره مورد اعتنا واقع شود؛ مثل: «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرایع]]» [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (602-676ق) در فقه؛ «[[لسان العرب]]» [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور افریقی]] (متوفی 707ق) در لغت و «الفیه» [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک طائی]] (600-672ق) در نحو؛ بر پیشانی این آثار جاودانگی مادامی‌که تمدن و فرهنگ هست نوشته شده است. کتاب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] نیز در شمار این آثار است و به جهت ویژگی‌های خاصش از کتب تفسیری جاودان است؛ به همین جهت می‌بینیم که تألیف آن حدود نه سال طول کشید و لغوی در لغت قرآن، قاری در قرائت، مورخ در قصه‌ها و اسباب نزول، فقیه در تفسیر آیات الاحکام و متکلم در معارف و مباحث کلامی، به آن مراجعه می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>.  
    [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] کتابی جاودان است. چه‌بسا نویسنده‌ای تلاش بی‌وقفه‌ای را برای تألیف و نشر کتابی به ‌کار برد، اما در گوشه کتابخانه‌ها باقی بماند و اثری از آن جز در معاجم و فهارس کتب دیده نشود؛ ولی چه‌بسا کتابی همه خردها را جذب کرده و اعجاب محققین را برانگیزد و در طول قرن‌ها همواره مورد اعتنا واقع شود؛ مثل: «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرایع]]» [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (602-676ق) در فقه؛ «[[لسان العرب]]» [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور افریقی]] (متوفی 707ق) در لغت و «الفیه» [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک طائی]] (600-672ق) در نحو؛ بر پیشانی این آثار جاودانگی مادامی‌که تمدن و فرهنگ هست نوشته شده است. کتاب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] نیز در شمار این آثار است و به جهت ویژگی‌های خاصش از کتب تفسیری جاودان است؛ به همین جهت می‌بینیم که تألیف آن حدود نه سال طول کشید و لغوی در لغت قرآن، قاری در قرائت، مورخ در قصه‌ها و اسباب نزول، فقیه در تفسیر آیات الاحکام و متکلم در معارف و مباحث کلامی، به آن مراجعه می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>.  
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    مطالبی به طبرسی نسبت داده شده که صحت آن اثبات نشده است. مصدر این مطالب را که نویسنده تعبیر به «اوهام» می‌کند، کتاب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] العلمای [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] تبریزی است. [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] در جایی از کتابش می‌گوید: نسخه‌ای از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] را به خط شیخ قطب‌الدین کیدری دیدم که بر پشتش نوشته بود «تأليف الشيخ الإمام الأجل السعيد الشهيد و هو صار شهيدا». نویسنده در این رابطه چنین می‌نویسد: ما کتابی را نیافتیم که پیش از تألیف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] به این مطلب اشاره کرده باشد. [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] حوالی 1034ق و صاحب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] در سال 548 وفات کرده است و بین این‌دو، پنج قرن فاصله است؛ پس اگر طبرسی شهید شده بود آشکار می‌شد و در کتب تراجم ذکر می‌شد. البته [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]] در کتاب «شهداء الفضيلة» [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] را از زمره شهدا آورده و می‌گوید: در روضات و [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] تصریح به شهادتش شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>.  
    مطالبی به طبرسی نسبت داده شده که صحت آن اثبات نشده است. مصدر این مطالب را که نویسنده تعبیر به «اوهام» می‌کند، کتاب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] العلمای [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] تبریزی است. [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] در جایی از کتابش می‌گوید: نسخه‌ای از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] را به خط شیخ قطب‌الدین کیدری دیدم که بر پشتش نوشته بود «تأليف الشيخ الإمام الأجل السعيد الشهيد و هو صار شهيدا». نویسنده در این رابطه چنین می‌نویسد: ما کتابی را نیافتیم که پیش از تألیف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] به این مطلب اشاره کرده باشد. [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|افندی]] حوالی 1034ق و صاحب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] در سال 548 وفات کرده است و بین این‌دو، پنج قرن فاصله است؛ پس اگر طبرسی شهید شده بود آشکار می‌شد و در کتب تراجم ذکر می‌شد. البته [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]] در کتاب «شهداء الفضيلة» [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] را از زمره شهدا آورده و می‌گوید: در روضات و [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] تصریح به شهادتش شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>.  


    آخرین مبحث کتاب ذکر آراء کلامی [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] است. در این بخش به 20 دیدگاه اشاره شده است. در دومین مورد چنین می‌خوانیم: اسلام، عقیده و شریعت است. مطلوب شارع در اولی اعتقاد جازم است؛ چنان‌که مطلوب در دومی عمل به احکام است و از آنجا که اصول دین اساس شریعت است، قرآن کریم دعوت به تحصیل علم کرده و تقلید در اصول دین را نپذیرفته است. به همین دلیل فراوان می‌بینیم که مشرکین را در تقلید از پدرانشان در عبادت بت‌ها نکوهش می‌کند. [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] لزوم تحصیل علم در اصول و معارف را از آیات بسیاری استفاده کرده است و چون نمی‌توانیم به همه آنها اشاره کنیم، به چند مورد اشاره می‌کنیم..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>.  
    آخرین مبحث کتاب ذکر آراء کلامی [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] است. در این بخش به 20 دیدگاه اشاره شده است. در دومین مورد چنین می‌خوانیم: اسلام، عقیده و شریعت است. مطلوب شارع در اولی اعتقاد جازم است؛ چنان‌که مطلوب در دومی عمل به احکام است و از آنجا که اصول دین اساس شریعت است، قرآن کریم دعوت به تحصیل علم کرده و تقلید در اصول دین را نپذیرفته است. به همین دلیل فراوان می‌بینیم که مشرکین را در تقلید از پدرانشان در عبادت بت‌ها نکوهش می‌کند. [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] لزوم تحصیل علم در اصول و معارف را از آیات بسیاری استفاده کرده است و چون نمی‌توانیم به همه آنها اشاره کنیم، به چند مورد اشاره می‌کنیم..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16739/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==

    نسخهٔ ‏۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۲

    الشيخ الطبرسي إمام المفسرين في القرن السادس
    الشيخ الطبرسي إمام المفسرين في القرن السادس
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرحياته و آثاره
    ناشرمؤسسة الإمام الصادق (علیه‎السلام)
    مکان نشرایران - قم
    سال نشرمجلد1: 1382ش , 1424ق ,
    چاپ1
    شابک964-357-074-6
    موضوعطبرسي، فضل بن الحسن، 468؟ - 548ق. - سرگذشت‌نامه مفسران شيعه - قرن 6ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏92‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏س‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الشيخ الطبرسي إمام المفسرين في القرن السادس، تألیف جعفر سبحانی در شرح‌حال، آثار و آراء کلامی شیخ طبرسی است که به زبان عربی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه‌ای کوتاه و عناوین متعددی است که بدون تبویب و فصل‌بندی خاصی، زندگی، آثار و نظریات کلامی شیخ طبرسی را مورد بررسی قرار داده است.

    گزارش محتوا

    کتاب با ذکر تفاسیر سه گانه شیخ طبرسی آغاز شده که عبارتند از:

    1. «مجمع البيان لعلوم القرآن»؛
    2. «الكاف الشاف» که در آن طرائف ادبی و ظرائف بلاغی کتاب کشاف ذکر شده است؛
    3. «جوامع الجامع» که در آن مباحث لطیف و ظرائف دو کتاب مذکور گردآوری شده است.

    مجمع البيان از همه بزرگ‌تر و پس از آن جوامع الجامع متوسط و الكاف الشاف از همه مختصرتر است.[۱].

    تعداد زیادی از محققین، مقالات و رسائلی در شرح زندگانی این مفسر بزرگ نوشته‌اند، اما نویسنده در این کتاب به نکاتی اشاره کرده که در بیشتر این مقالات نیامده است.[۲]؛ به‌عنوان مثال شرح‌حال‌نویسان، تاریخ وفات وی را 548ق، ذکر کرده‌اند، اما غالباً اشاره به ولادت او نکرده‌اند؛ ولی تاریخ ولادتش را می‌توان از آخر جزء اول از کتاب «مجمع البيان» به ‌دست آورد. وی به هنگام تفسیر آیه 182 سوره بقره تاریخ فراغت از تألیف را روز شنبه، سه روز مانده از شعبان سال 530ق، دانسته است؛ از سوی دیگر در مقدمه همان کتاب، فرموده: درحالی‌که سنم ار شصت گذشته بود، این تفسیر را آغاز کردم؛ بنابراین می‌توان حدس زد که سن او حدودا شصت‌ودو سال بوده است (جمله‌ای که وی برای بیان سنش در هنگام شروع به تفسیر، به کار برده، استعمالش به‌گونه‌ای است که می‌توان مطلب مزبور را از آن استنباط کرد)؛ حال اگر جزء اول، یک سال وقت برده باشد، سن وی در هنگام فراغت از آن شصت‌وسه سال بوده؛ پس آن مرحوم در سال 530، شسصت‌وسه ساله داشته و اگر 63 را از 530 کم کنیم، می‌شو 467؛ پس ولادت او در همین سال بوده است.[۳].

    مجمع البيان کتابی جاودان است. چه‌بسا نویسنده‌ای تلاش بی‌وقفه‌ای را برای تألیف و نشر کتابی به ‌کار برد، اما در گوشه کتابخانه‌ها باقی بماند و اثری از آن جز در معاجم و فهارس کتب دیده نشود؛ ولی چه‌بسا کتابی همه خردها را جذب کرده و اعجاب محققین را برانگیزد و در طول قرن‌ها همواره مورد اعتنا واقع شود؛ مثل: «شرایع» محقق حلی (602-676ق) در فقه؛ «لسان العرب» ابن منظور افریقی (متوفی 707ق) در لغت و «الفیه» ابن مالک طائی (600-672ق) در نحو؛ بر پیشانی این آثار جاودانگی مادامی‌که تمدن و فرهنگ هست نوشته شده است. کتاب مجمع البيان نیز در شمار این آثار است و به جهت ویژگی‌های خاصش از کتب تفسیری جاودان است؛ به همین جهت می‌بینیم که تألیف آن حدود نه سال طول کشید و لغوی در لغت قرآن، قاری در قرائت، مورخ در قصه‌ها و اسباب نزول، فقیه در تفسیر آیات الاحکام و متکلم در معارف و مباحث کلامی، به آن مراجعه می‌کند[۴].

    مهم‌‌ترین ویژگی این کتاب، برتری بر دیگر آثار در ترتیب و تنظیم است. در این کتاب، علوم قرآن منظم و پیراسته گرد آمده که پیش و پس از آن سابقه نداشته است. در این اثر اختلاف قرائات در آیات، اعراب آیات، معانی لغات و اسباب نزول هریک در فصلی خاص ذکر شده و بین مباحث خلط نشده است؛ لذا خواننده که به دنبال موضوع خاصی است به سختی نمی‌افتد[۵].

    شیخ طبرسی علاوه بر تفاسیر مذکور آثار علمی ارزشمند دیگری را نیز تألیف کرده که به برخی از آنها اشاره می‌شود. تاج المواليد، غنية العابد، النور المبين، العمدة في أصول‌الدين و كنوز النجاح از آن جمله هستند[۶].

    تفسیر مجمع البيان کتاب جامع علوم قرآنی است؛ چراکه اکثر آراء یا همه را در تفسیر آیات با سینه‌ای فراخ نقل و سپس رأی مختارش را تأیید می‌کند. در این اثر آرای مفسرین گذشته و جدید گردآوری و نقل شده، ولذا محقق را از بسیاری از تفاسیر بی‌نیاز می‌کند. از دیگر مزایای این اثر می‌توان به این موارد اشاره نمود:

    1. در خلال کتاب، مباحث کلامی وجود دارد که نویسنده به‌حسب اقتضای آیات طرح کرده است. اگر محقق کلامی آشنا به شیوه این مباحث، اقدام به جمع و استخراج و تنظیم آن کند، کتاب کلامی شگفت‌آوری در ابواب مختلف استخراج خواهد کرد.
    2. ابوعلی جبائی کتابی به اسم «حجة القرائات» تألیف کرده و شیخ طبرسی از آن کتاب به هنگام بحث از وجوه قرائات نقل کرده و چه‌بسا همه آن کتاب را به‌طور کامل در خلال مباحث مجمع البيان آورده است.
    3. اولین کسی که سیره نبی(ص) را تدوین کرد، عالم شیعی بزرگ محمد بن اسحاق (متوفی 151ق) است. او تفاصیل وقایع اسلامی را از کتب گذشتگان و از خلال روایات و منقولات آنها استخراج کرد که مشهور به سیره ابن اسحاق شد. ابن هشام (متوفی 218ق) هم آن را تلخیص کرد که به سیره نبوی معروف است. سیره ابن اسحاق مفقود شد و با جستجوی فراوانی که محققان برای دستیابی به آن انجام دادند بر نسخه کاملی از آن دست نیافتند. تنها شیخ طبرسی مباحث مربوط به مغازی را در کتابش آورده است.[۷].

    در ادامه مباحث کتاب به اساتید و شاگردان شیخ طبرسی به نقل از أعيان الشيعة اشاره شده است. سپس توصیفات علما درباره این عالم بزرگ ذکر شده است.[۸].

    مطالبی به طبرسی نسبت داده شده که صحت آن اثبات نشده است. مصدر این مطالب را که نویسنده تعبیر به «اوهام» می‌کند، کتاب ریاض العلمای افندی تبریزی است. افندی در جایی از کتابش می‌گوید: نسخه‌ای از مجمع البيان را به خط شیخ قطب‌الدین کیدری دیدم که بر پشتش نوشته بود «تأليف الشيخ الإمام الأجل السعيد الشهيد و هو صار شهيدا». نویسنده در این رابطه چنین می‌نویسد: ما کتابی را نیافتیم که پیش از تألیف ریاض به این مطلب اشاره کرده باشد. افندی حوالی 1034ق و صاحب مجمع البيان در سال 548 وفات کرده است و بین این‌دو، پنج قرن فاصله است؛ پس اگر طبرسی شهید شده بود آشکار می‌شد و در کتب تراجم ذکر می‌شد. البته علامه امینی در کتاب «شهداء الفضيلة» شیخ طبرسی را از زمره شهدا آورده و می‌گوید: در روضات و ریاض تصریح به شهادتش شده است.[۹].

    آخرین مبحث کتاب ذکر آراء کلامی شیخ طبرسی است. در این بخش به 20 دیدگاه اشاره شده است. در دومین مورد چنین می‌خوانیم: اسلام، عقیده و شریعت است. مطلوب شارع در اولی اعتقاد جازم است؛ چنان‌که مطلوب در دومی عمل به احکام است و از آنجا که اصول دین اساس شریعت است، قرآن کریم دعوت به تحصیل علم کرده و تقلید در اصول دین را نپذیرفته است. به همین دلیل فراوان می‌بینیم که مشرکین را در تقلید از پدرانشان در عبادت بت‌ها نکوهش می‌کند. شیخ طبرسی لزوم تحصیل علم در اصول و معارف را از آیات بسیاری استفاده کرده است و چون نمی‌توانیم به همه آنها اشاره کنیم، به چند مورد اشاره می‌کنیم..[۱۰].

    وضعیت کتاب

    در پاورقی‌های کتاب، آدرس آیات و مستند مباحث ذکر شده که غالباً کتاب شریف مجمع البيان است. فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها