الصناعتین؛ الكتابة و الشعر

    از ویکی‌نور
    الصناعتین، الکتابة و الشعر
    الصناعتین؛ الكتابة و الشعر
    پدیدآورانابراهیم، محمد ابوالفضل (نويسنده)

    عسکری، حسن بن عبدالله (نويسنده)

    بجاوی، علی محمد (محقق)
    عنوان‌های دیگرکتاب الصناعتین الکتابه و الشعر
    ناشرالمکتبة العصرية
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1419 ق یا 1998 م
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - فن شعر

    زبان عربی - فن نگارش

    زبان عربی - معانی و بیان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏5‎‏ص‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    كتاب الصناعتين و الكتابة و الشعر، اثر ابوهلال حسن بن عبدالله بن سهل عسكرى، كتابى است در مورد شعر و كتابت كه به زبان عربى و در سال 394ق، نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه‌اى مختصر از محققين، در اشاره به روش تحقيق آن، آغاز شده است.

    اين اثر از ميان علوم بلاغى، تنها بديع را برگزيده و مطالب، در ده باب و هر باب در چندين فصل، ترتيب يافته است.

    نويسنده، انواع بديع را به 35 نوع رسانده؛ يعنى خود 6 نوع به آن افزوده است.

    گزارش محتوا

    باب اول، در مورد موضوع علم بلاغت بوده و نويسنده پس از تبيين معناى بلاغت و فصاحت، به بيان فرق بين فصاحت و بلاغت پرداخته است.

    از جمله مباحث اين باب، عبارت است از: كلام حكما و علما در حدود بلاغت، اختلاف مردم در شعر و فنون آن، مشتركات الفاظ، رأى جعفر بن يحيى در مورد بلاغت و...

    باب دوم، در بيان فرق ميان كلام خوب و بد بوده و از جمله مباحث آن، مى‌توان به موارد زير اشاره كرد: استعمال الفاظ غريب در شعر، خطا بودن معنا، هجاء غير مختار، هجاء جيد و خبيث، شناخت صنعت كلام و ترتيب الفاظ و...

    از جمله مباحثى كه در ابواب ديگر كتاب، به آن‌ها پرداخته شده است، عبارتند از: معرفت صنعت كلام و ترتيب الفاظ، كيفيت نظم كلام، الفاظ رباعى و خماسى، ترتيب الفاظ، حسن نظم، ايجاز و اطناب، وجوه حذف، سرقت شعرى و قبح اخذ، فايده تشبيه، تشبيه به غير ادات، تشبيه قبيح، تكافؤ، تجانس، مقابله، تقسيم، اشاره، مماثله، مبالغه، كنايه، تذييل، ترصيع، ايغال، استشهاد و احتجاج، تلطف و...

    ابوهلال بيش از هر چيز به كتاب «الصناعتين» شهرت يافته است؛ زيرا اين اثر را شايد بتوان در نقطه اوج منحنى تحولى نهاد كه براى تاريخ نقد ادبى ترسيم كرده‌اند. نقد كه در سده‌هاى 1 و 2ق با احكامى چون «هو أشعر العرب» آغاز شد، در كتاب‌هاى طبقات ابن سلام و ابن قتيبه و نحوه گزينش و طبقه‌بندى ايشان، شكلى تازه يافت. جاحظ نيز به برخى از اصول علمى آن اشاره كرد، ابن تعز در كتاب «بديع» قالب‌هاى نسبتا روشن‌تر و گسترده‌تر نقد و صنايع لفظى را عرضه كرد. ابن طباطبا در جستجوى معيارهاى شعر برآمد تا سرانجام قدامة بن جعفر تحت تأثير خطابه ارسطو و ديگر موازين منطقى و فلسفى يونانى كه در آن روزگار به عربى ترجمه مى‌شد، كوشيد معيارهاى عاطفى و ذوقى نقد را كنار نهد و موازين خشك منطقى را جاى‌گزين آن‌ها كند، اما آمدى در «الموازنة» و جرجانى در «الوساطة» باز احساس اصيل لغوى و عاطفه هنرى و همچنين مقايسه ميان داده‌هاى ادبى را به اصول منطقى قدامه ترجيح دادند. ابوهلال كه در پايان اين زنجيره قرار داشت، همه آن آثار را نيك فراگرفته بود و بخش اعظم كتاب او نقل آراء و عقايد گذشتگان است.

    از كتاب «الصناعتين»، چنين استنباط مى‌شود كه مؤلف اندك‌اندك از نقد عاطفى و هنرى دورى گزيده و قالب‌هاى فنى صنعت را بر آن‌ها ترجيح داده است؛ ازاين‌رو، سيماى ابن معتز و حتى قدامه در كتاب او از همه آشكارتر است و نيز پرارج‌ترين اشخاص در كتاب او، صنعت‌پردازانى چون صاحب و ابوتمام هستند.

    هدف صنايع لفظى از آغاز، بيان جوانب فنى و هنرى قرآن كريم و سرانجام، اثبات اعجاز آن است. ابوهلال نيز بر آن بوده است كه نخست محسنات بديعى را در آيات الهى باز نمايد.

    از نظر برخى، كتاب «الصناعتين»، كتابى ادبى است؛ زيرا مجموعه عظيمى از زيباترين آثار نظم و نثر عرب را در بر دارد.از ديدگاه برخى ديگر، كتابى است خشك و تباه‌كننده ذوق و در چشم ديگر افراد، كتابى است كه براى صنعت‌آموزان، مفيد و آسان است.

    ابوهلال چند بار نام «صنعة الكلام» را در كتاب‌هاى خويش ذكر كرده و بروكلمان نيز آن را كتابى مستقل پنداشته است، اما قنازع باور ندارد كه اين كتاب چيزى غير از «الصناعتين» باشد و حتى مى‌پندارد كه نام اصلى كتاب «الصناعتين»، همانا «صنعة الكلام» بوده است. از سوى ديگر، مى‌دانيم كه «الصناعتين» را به چندين نام ديگر نيز خوانده‌اند.

    قنازع در اثبات نظريه خود بيشتر به اين امر استدلال مى‌كند كه: هرگاه ابوهلال به موضوعى در «صنعة الكلام» ارجاع داده، آن موضوع عينا در «الصناعتين» يافت مى‌شود و همچنين وى در مقدمه «الصناعتين» تصريح مى‌كند كه در اين كتاب، خواسته است هرچه را در باب «صنعة الكلام» مورد نياز است، گرد آورد. از سوى ديگر وى هيچ‌گاه لفظ «صناعتين» را در آثار خويش به كار نبرده است و اساسا او به دو صنعت متفاوت قائل نبوده، بلكه شعر و نثر و گفتار را رشته‌هاى سه‌گانه صنعت يگانه‌اى مى‌پنداشته است؛ بنابراين، نبايد پنداشت كه «صنعة الكلام»، كتابى مستقل است.

    وضعيت كتاب

    تحقيق كتاب، توسط على‌محمد بجاوى و محمد ابوالفضل ابراهيم صورت گرفته است.

    فهرست مطالب، اعلام، شعر و شعراء، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها، بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته، در مواردى نيز، توضيحاتى پيرامون برخى لغات، در آن‌ها داده شده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 6، مدخل: ابوهلال.
    3. دانشنامه قرآن كريم، ج 2، بهاءالدين خرمشاهى، ص1383.