العلم بالغيب

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    العلم بالغيب
    العلم بالغيب
    پدیدآورانتبريزيان، علاء (نویسنده) موسوي، جاسم (به کوشش)
    ناشرمشعر
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1393ش , 1435ق
    چاپ1
    موضوعغيب گويي (اسلام) غيب گويي (اسلام) - جنبه‌های قرآنی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏216‎‏/‎‏15‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏2‎‏ع‎‏8*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    العلم بالغيب، نوشته علاء تبریزیان، کتابی است به زبان عربی و با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این کتاب در پی بیان معانی و مراتب علم غیب و اثبات علم غیبی غیر ذاتی (تبعی) برای رسول خدا(ص) و به‌تبع ایشان ائمه(ع) است.

    ساختار

    کتاب، دارای فهرست مطالب، سخن سازمان حج و زیارت، محتوای مطالب و فهرست منابع و مآخذ است. نویسنده در نگارش این اثر از بیست‌ونه منبع از منابع شیعه و سنی بهره برده است که مهم‌ترین آنها عبارتند از: الإصابة في تمييز الصحابة، أوائل المقالات، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار، تفسیرهای الميزان، ابی‌السعود، ابن کثیر، مراغی، قرطبی، روح المعاني، التفسير الكبير یا مفاتيح الغيب فخر رازی، التوحيد (بحوث في مراتبه و معطياته) تقریر دروس سید کمال حیدری، التوحيد صدوق، سنن ترمذی، صحيح مسلم، الكافي، مسند ابی‌داود، المعجم الكبير طبرانی و.[۱]

    نویسنده نتایج بحث کتاب را در آخرین صفحه آن ضمن دو شماره، ذکر کرده است.[۲]

    گزارش محتوا

    علاء تبریزیان مدعی است ازآن‌رو که کتاب مستقلی درباره علم امامان(ع) به غیب، تألیف نشده و درعین‌حال این مسئله از مسائل بااهمیت اعتقادی است که اشتباه در آن باعث اشتباه در بسیاری از امور دیگر می‌شود، این کتاب را نوشته است. او علم به غیب را به دو نوع استقلالی و تبعی تقسیم کرده و علم ائمه به غیب را مانند علم پیامبر اکرم(ص) از نوع علم تبعی و بالغیر می‌داند. وی در هنگام تعریف لغوی غیب، آن را مقابل شهادت و از مفاهیم اضافی می‌داند.[۳]

    از جمله ادله قرآنی انحصار علم غیب ذاتی در خدا، آیات 59 سوره انعام، 20 یونس، 26 جنّ و 65 نمل هستند. نویسنده برای علم بالغیر انبیا به غیب از آیات اجتبا (آل عمران: 179 و الجن: 26 و27) و آیات احاطه (البقرة: 255، آل عمران: 44، الروم: 1-3، الفتح: 27 و آل عمران: 49) و همچنین روایات بهره می‌برد. او در بخش روایات، احادیث ثقه از شیعه و سنی را از مصادر معتبری چون کافی مرحوم کلینی، مسند ابی‌داود طیالسی، مسند احمد بن حنبل و... نقل می‌کند.[۴]

    وی شبهه‌ای مبنی بر تعارض آیات بیان‌کننده اختصاص علم غیب به الله تعالی با آیات بیانگر علم انبیا به غیب و همچنین تعارض آیات بیانگر علم انبیا به غیب با آیاتی که علم به غیب را از انبیا نفی می‌کنند، مطرح می‌کند و این شبهه را به یکی از دو وجه ذیل پاسخ می‌دهد:

    1. آنچه آیات نافی علم به غیب از انبیا و رسولان بیان می‌کنند، علم به غیب استقلالی و بدون تعلیم وحی است، نه علم به غیب تبعی؛
    2. آنچه از رسولان الهی نفی شده، علم غیب مطلق است، نه مطلق علم غیب.[۵]

    نویسنده سپس به بیان علم غیب غیری ائمه به‌واسطه رسول اکرم(ص) می‌پردازد. او به‌تبع از ظاهر کلام شیخ مفید موارد زیر را از اعتقادات جمهور امامیه درباره علم غیب امامان(ع) می‌داند:

    1. ثبوت علم آنان به مواردی از غیب؛
    2. علم به غیب، شرط امامت ائمه نیست، بلکه لطفی است به‌خاطر اطاعت آنان از پروردگارشان؛
    3. دلیل بر علم آنان در برخی موارد به غیب نقلی است، نه عقلی؛
    4. علم آنان به غیب، ذاتی و مستقل نیست، بلکه تبعی است.

    او مطالب این بخش از کتاب را در دو قسمت اثبات علم به غیب امامان بر حسب مبانی اهل سنت و اثبات علم به غیب آنان بر اساس مبانی شیعه مطرح می‌کند و در بخش اثبات علم به غیب بر اساس مبانی اهل سنت موارد زیر را بیان می‌کند:

    1. اطلاع بالغیر ولی تابع رسول‌الله(ص) بر غیب: وی کلامی از آلوسی در تفسیرش را نقل می‌کند مبنی بر اینکه مذهب اکثر اهل سنت، قول به کرامت ولی با اطلاع او از غیب است. او کلماتی از ابن حجر در «فتح الباري» و بیهقی در «الإصابة في تمييز الصحابة» با همین مضامین بیان می‌کند.
    2. خبر دادن رسول خدا(ص) از آنچه تا قیامت به وقوع خواهد پیوست به برخی از اصحابشان: او عباراتی از سنن ترمذی، صحيح مسلم، المعجم الكبير طبرانی، مسند احمد بن حنبل و مجمع الزوائد طبرانی با مضمون آگاه ساختن برخی از اصحاب از وقایع مهم دنیا تا قیامت توسط رسول‌الله را در کتاب نقل می‌کند.
    3. اهل‌بیت(ع)، عِدل و هم‌سنگ قرآن هستند: بنا بر روایات مستفیضه محدثان و حفاظ اهل سنت، اهل‌بیت(ع) عِدل قرآن کریم هستند و با توجه به اینکه قرآن کریم در آیات با عبارات «تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْ‌ءٍ» (النحل: 89)، توصیف شده، پس باید شامل امور غیبی هم باشد. مقتضای این امر وقوف عترت بر مضامین قرآن است.[۶]

    او علم ائمه به غیب بر اساس مبانی شیعه را به دو صورت زیر تقریر می‌کند:

    1. علم اهل‌بیت(ع) به کتاب مبین: با توجه به اینکه کتاب همان مرتبه غیبی و ملکوتی قرآن است و همه امور در آن بیان شده‌اند و به نص قرآن کریم «لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» (الواقعة: 79)، پس مطهرون به مرتبه کتاب مبین که شامل امور غیبی است دسترسی دارند و در جای خودش ثابت شده است که مراد از مطهرون اهل‌بیت(ع) هستند. نویسنده این مطلب را به روایتی از سدیر صیرفی از امام صادق به نقل از کتاب کافی تأیید می‌کند.
    2. امامان اهل‌بیت(ع) وارثان علم رسول‌الله(ص) هستند: پیامبر اکرم(ص) به اتفاق علما واجد کامل‌ترین مراتب علم غیب است و ازآن‌رو که ائمه(ع) وارثان علم ایشان هستند، پس آنان نیز باید واجد بالاترین مراتب علم غیب باشند. نویسنده این مطلب را با روایات متعددی از کتاب کافی، بصائر الدرجات الكبری و بحار الأنوار تأیید می‌کند.[۷]

    مطالب پایانی کتاب درباره علم ائمه(ع) به غیب و اشکال وقوع در هلاک و پاسخ به آن و توضیح این مطلب است که علم به غیب تأثیری در اراده فاعل ندارد.[۸]

    وضعیت کتاب

    پاورقی‌‎های کتاب، غیر از ذکر ارجاعات، حاوی مطلب مهم دیگری نیستند. فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست منابع و مآخذ در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها