الفقه علی المذاهب الخمسة: الجعفري - الحنفي - المالكي - الشافعي - الحنبلي: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =‏الجعفري - الحنفي - المالکي - الشافعي - الحنبلي
    | عنوان‌های دیگر =‏الجعفري - الحنفي - المالکي - الشافعي - الحنبلي
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[مغنیه، محمدجواد]] (نويسنده)
    [[مغنیه، محمدجواد]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏169‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ف‎‏7
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏169‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ف‎‏7
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    '''الفقه على المذاهب الخمسة: الجعفري، الحنفي، المالكي، الشافعي، الحنبلي''' اثر شيخ [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]، خلاصه‌اى از نظرات مذاهب پنجگانه در عبادات و احوال شخصى است كه از مصادر و مآخذ عربى، گردآورى شده است.
    '''الفقه على المذاهب الخمسة: الجعفري، الحنفي، المالكي، الشافعي، الحنبلي''' اثر شيخ [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]، خلاصه‌اى از نظرات مذاهب پنجگانه در عبادات و احوال شخصى است كه از مصادر و مآخذ عربى، گردآورى شده است.


    انگيزه نويسنده از نگارش كتاب، مخالفت با اهداف استعمار و دشمنان اسلام است كه به دنبال تفرقه و جدايى مسلمانان هستند تا بدين‌وسيله بر مسلمانان سيطره يابند.<ref>مقدمه نويسنده، ج1، ص8- 9</ref>  
    انگيزه نویسنده از نگارش كتاب، مخالفت با اهداف استعمار و دشمنان اسلام است كه به دنبال تفرقه و جدايى مسلمانان هستند تا بدين‌وسيله بر مسلمانان سيطره يابند.<ref>مقدمه نویسنده، ج1، ص8- 9</ref>  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش عبادات و احوال شخصى تنظيم شده است. بخش عبادات در ضمن شش بحث فقهى و بخش احوال شخصى در ضمن هفت بحث مطرح شده است.
    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش عبادات و احوال شخصى تنظيم شده است. بخش عبادات در ضمن شش بحث فقهى و بخش احوال شخصى در ضمن هفت بحث مطرح شده است.


    نويسنده در نقل آراء شيعه، معيار را «اجماع» و در موارد اختلافى، معيار را «مشهور» قرار داده و در اختلاف رأى مذاهب ديگر، «رأى اسبق» را رجحان داده و به نقل آن پرداخته است.
    نویسنده در نقل آراء شيعه، معيار را «اجماع» و در موارد اختلافى، معيار را «مشهور» قرار داده و در اختلاف رأى مذاهب ديگر، «رأى اسبق» را رجحان داده و به نقل آن پرداخته است.


    در اين كتاب بيشتر به نقل اقوال پرداخته شده تا ذكر ادله و لذا نقادى نسبت به ادله در آن به چشم نمى‌خورد. همچنين به ذكر مآخذ و منابع به‌ندرت اشاره شده است.
    در اين كتاب بيشتر به نقل اقوال پرداخته شده تا ذكر ادله و لذا نقادى نسبت به ادله در آن به چشم نمى‌خورد. همچنين به ذكر مآخذ و منابع به‌ندرت اشاره شده است.
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    در بخش دوم، تحت مباحث زير، به احكام مربوط به احوال شخصى و اختلاف مذاهب در موضوعات ازدواج، طلاق، ظهار و ايلاء، وصايا، مواريث، وقف و حجر پرداخته شده است. برخى از اين موضوعات به اختصار بدين شرح است:
    در بخش دوم، تحت مباحث زير، به احكام مربوط به احوال شخصى و اختلاف مذاهب در موضوعات ازدواج، طلاق، ظهار و ايلاء، وصايا، مواريث، وقف و حجر پرداخته شده است. برخى از اين موضوعات به اختصار بدين شرح است:


    #ازدواج: اينكه عقد به وسيله ايجاب و قبول، محقق مى‌گردد، مورد اتفاق تمامى مذاهب مى‌باشد اما پيرامون چگونگى تحقق ايجاب و قبول، اختلافاتى وجود دارد كه نويسنده در اين مبحث، بدان پرداخته است.<ref>همان، ص291</ref>  
    #ازدواج: اينكه عقد به وسيله ايجاب و قبول، محقق مى‌گردد، مورد اتفاق تمامى مذاهب مى‌باشد اما پيرامون چگونگى تحقق ايجاب و قبول، اختلافاتى وجود دارد كه نویسنده در اين مبحث، بدان پرداخته است.<ref>همان، ص291</ref>  
    #طلاق: نويسنده در اين مبحث ابتدا شرايط طلاق‌دهنده را كه عبارت است از: بلوغ، عقل، اختيار و قصد، مورد بررسى قرار داده است. پس از آن صيغه طلاق، شهادت گرفتن بر طلاق، طلاق بين مرد سنى و زن شيعه و انواع طلاق رجعى، بائن و خلع از ديدگاه مذاهب مختلف اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است.<ref>همان، ص409- 451</ref>  
    #طلاق: نویسنده در اين مبحث ابتدا شرايط طلاق‌دهنده را كه عبارت است از: بلوغ، عقل، اختيار و قصد، مورد بررسى قرار داده است. پس از آن صيغه طلاق، شهادت گرفتن بر طلاق، طلاق بين مرد سنى و زن شيعه و انواع طلاق رجعى، بائن و خلع از ديدگاه مذاهب مختلف اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است.<ref>همان، ص409- 451</ref>  
    #حجر: آخرين مبحث كتاب است. حجر در لغت به معناى منع و در اصطلاح به معناى منع انسان از تصرف در تمامى يا بخشى از اموالش مى‌باشد. جنون، صغر، سفه و افلاس به عنوان چهار مورد از اسباب حجر مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص627-645</ref>  
    #حجر: آخرين مبحث كتاب است. حجر در لغت به معناى منع و در اصطلاح به معناى منع انسان از تصرف در تمامى يا بخشى از اموالش مى‌باشد. جنون، صغر، سفه و افلاس به عنوان چهار مورد از اسباب حجر مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص627-645</ref>