الفوائد الحائرية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات کتاب' به '{{جعبه اطلاعات کتاب')
    جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
     
    (۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]] (نويسنده)
    [[وحید بهبهانی، محمدباقر]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ف‎‏9
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ف‎‏9
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    بهبهانی، محمدباقربن محمد اکمل، 1118 - 1205ق. - نقد و تفسیر
    بهبهانی، محمدباقربن محمد اکمل، 1118 - 1205ق. - نقد و تفسیر
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    مجمع الفکر الإسلامي
    [[مجمع الفكر الإسلامي]]
    | مکان نشر =قم - ایران
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1415 ق  
    | سال نشر = 1415 ق  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2742AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02742AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | شابک =964-5662-55-9
    | شابک =964-5662-55-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =3848
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =02742
    | کتابخوان همراه نور =02742
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}'''الفوائد الحائرية'''، تألیف [[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|محمدباقربن محمد اكمل بهبهانى]]، مشهور به [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفاى 1206 قمرى) است.
    }}
    '''الفوائد الحائرية'''، تألیف [[وحید بهبهانی، محمدباقر|محمدباقر بن محمد اكمل بهبهانى]]، مشهور به [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفاى 1206 قمرى) است.


    در هر دوره از مراحل رشد علم اصول، بزرگانى از علما تحولى عظيم در آن ايجاد كرده‌اند. يكى از اين ستاره‌هاى درخشان [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره مى‌باشد. اگر چه او چكيدۀ افكارش را در ساير تعليقه‌ها و شروحى كه بر كتاب‌هاى اصولى زده است؛ مثل شرح معالم، حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارك و نظاير آن به رشتۀ تحرير در آورده است؛ اما كتاب فوائد الحائريه مجموعه‌اى از ابتكارات و خلاقيت‌هاى او در ساير كتاب‌هاى اصوليش مى‌باشد كه به بعضى از آنها؛ مثل حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارك و ذخيره، اثبات اجماع و رسالۀ استصحاب در كتاب اشاره شده است..<ref>صفحات 239، 401، 402 و 484 كتاب</ref>
    در هر دوره از مراحل رشد علم اصول، بزرگانى از علما تحولى عظيم در آن ايجاد كرده‌اند. يكى از اين ستاره‌هاى درخشان [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره مى‌باشد. اگر چه او چكيدۀ افكارش را در ساير تعليقه‌ها و شروحى كه بر كتاب‌هاى اصولى زده است؛ مثل شرح معالم، حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارک و نظاير آن به رشتۀ تحرير در آورده است؛ اما كتاب فوائد الحائريه مجموعه‌اى از ابتكارات و خلاقيت‌هاى او در ساير كتاب‌هاى اصولیش مى‌باشد كه به بعضى از آنها؛ مثل حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارک و ذخيره، اثبات اجماع و رسالۀ استصحاب در كتاب اشاره شده است.<ref>صفحات 239، 401، 402 و 484 كتاب</ref>
     
    ==وضعیت کتاب==
     
     
    مؤلف الذريعة، تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ قديمى را روز دوم ربيع الثانى سال 1180 دانسته است.<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 16 صفحۀ 330</ref>؛ ولى در رابطه با تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ جديد مطلبى را بيان نكرده است.
     
    نكتۀ قابل توجه اين كه در ترجمۀ كتاب «مجموعة أصوليّة و فقهيّة» [[آقا بزرگ تهرانى]] در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] اين طور آورده است كه كتاب فوائد الحائريه با 9 كتاب ديگر در اين مجموعه در سال 1178 به وسيلۀ سيد عبداللّه بن محمدتقى موسوى لاريجانى تدوين شده است و در آخر آن اين طور نوشته شده است:
     
    «من تأليقات قطب المجتهدين في أصول الفقه مولانا و أستاذنا وحيد عصره الآقا محمدباقردام ظله العالي» كه نشان از تأليف اين كتاب در زمان [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره دارد..<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 20 صفحۀ 72</ref>بنابراين معلوم نيست كه كتاب در سال 1178 به پايان رسيده است يا 1180. كتاب «مجموعة أصوليّة و فقهيّة» در اختيار سيد محمدعلى روضاتى بوده و قسمت اجازات كتاب «مجموعة أصوليّة و فقهيّة» در كتاب «رياض الأبرار» آورده شده است..<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 20 صفحۀ 72</ref>
     
    كتاب فوائد الحائرية العتيقة در ابتدا از كتاب فوائد الحائرية الجديدة كه به آن ملحقات نيز گفته مى‌شده، جدا بوده است و بعدها در كنار هم قرار داده شده‌اند. البته بعضى از مباحث فوائد حائريۀ جديد به فوائد حائريۀ قديمى ارجاع داده شده است؛ مثل فائدۀ 23 (قد ذكرنا في الفوائد) يا در صفحۀ 44 فايدۀ 25 همين طور در صفحۀ 46 فائدۀ 27 (التي أشرنا إليها في الفوائد الحائرية) كه مؤلف نام قسمت اول كتاب را بدون ذكر «قديمى» يا «جديد» نگاشته است.
     
    نسخه‌اى كه كتاب موجود از روى آن چاپ شده است، مشخص نيست؛ اما اين نسخه بايد قبل از سال 1270 كه اين دو كتاب در آخر الفصول چاپ شده است، نگاشته شده باشد..<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 16 صفحۀ 330 و 331</ref>
     
    در آخر فوائد الحائريۀ قديمى اين طور نوشته شده كه در 22 ربيع الأول 1242 قمرى نگارش آن پايان يافته است و در آخر فوائد الحائريۀ جديد نوشته شده، در 21 ربيع الثانى سال 1242 قمرى به پايان رسيده است.
     
    ناشر كتاب موجود مجمع الفكر الإسلامي است و در انتشارات باقرى در قم، در سال 1415 قمرى به چاپ رسيده است.
     
    == ساختار و گزارش محتوا ==


    == ساختار ==


    همان طور كه گفته شد، كتاب شامل دو قسمت است. قسمت اول الفوائد الحائرية العتيقة؛ شامل 36 فائده و خاتمه است و قسمت دوم، كتاب الفوائد الحائرية الجديدة؛ شامل 35 فائده مى‌باشد.
    همان طور كه گفته شد، كتاب شامل دو قسمت است. قسمت اول الفوائد الحائرية العتيقة؛ شامل 36 فائده و خاتمه است و قسمت دوم، كتاب الفوائد الحائرية الجديدة؛ شامل 35 فائده مى‌باشد.


    == گزارش محتوا ==
    در اين كتاب، تقسيم بندى خاصى به صورت كتب اصولى متداول وجود ندارد و مباحث الفاظ و مباحث عقلى از هم جدا نشده‌اند. در فوائد الحائريۀ قديمى مباحث حجيت خبر واحد، جواز تقليد، عمل به ظن، تعارض اخبار، اصل برائت، استصحاب، اقسام اجماع، علامت‌هاى حقيقت و مجاز، مشتق و قسمتى از مبحث اجتهاد مطرح شده و در فوائد الحائريۀ جديد مباحث تقيه، حسن و قبح عقلى، حمل مطلق بر مقيد، بحث قياس، اصل احتياط و مباحث تكميلى اجتهاد و تقليد و ساير مباحث مطرح شده است.
    در اين كتاب، تقسيم بندى خاصى به صورت كتب اصولى متداول وجود ندارد و مباحث الفاظ و مباحث عقلى از هم جدا نشده‌اند. در فوائد الحائريۀ قديمى مباحث حجيت خبر واحد، جواز تقليد، عمل به ظن، تعارض اخبار، اصل برائت، استصحاب، اقسام اجماع، علامت‌هاى حقيقت و مجاز، مشتق و قسمتى از مبحث اجتهاد مطرح شده و در فوائد الحائريۀ جديد مباحث تقيه، حسن و قبح عقلى، حمل مطلق بر مقيد، بحث قياس، اصل احتياط و مباحث تكميلى اجتهاد و تقليد و ساير مباحث مطرح شده است.


    خط ۵۷: خط ۴۲:




    مهم‌ترين ويژگى كتاب رد مستدل و برهانى نظريات اخبارى‌ها است و با توجه به مطرح بودن نظريات ملا امين‌الدين استرآبادى (متوفاى 1033 قمرى) و صاحب حدائق در آن زمان، اين خصوصيت كتاب اهميت زيادى دارد.
    مهم‌ترين ويژگى كتاب رد مستدل و برهانى نظريات اخبارى‌ها است و با توجه به مطرح بودن نظريات [[استرآبادی، محمدامین|ملا امين‌الدين استرآبادى]] (متوفاى 1033 قمرى) و صاحب حدائق در آن زمان، اين خصوصيت كتاب اهميت زيادى دارد.


    خصوصيت ديگر اين كه، مؤلف پس از تدوين مباحث كتاب به تصحيح و تكميل آن پرداخته است؛ مثلا در فايدۀ دهم (حجيت خبر واحد) به فائدۀ بيست و دوم ارجاع مى‌دهد. و سنشير إليها مجملا في الفائدة الثانية و العشرين و من أراد التفصيل فليرجع إليها..<ref>صفحۀ 143 كتاب</ref>
    خصوصيت ديگر اين كه، مؤلف پس از تدوين مباحث كتاب به تصحيح و تكميل آن پرداخته است؛ مثلاًدر فايدۀ دهم (حجيت خبر واحد) به فائدۀ بيست و دوم ارجاع مى‌دهد. و سنشير إليها مجملا في الفائدة الثانية و العشرين و من أراد التفصيل فليرجع إليها.<ref>صفحۀ 143 كتاب</ref>


    مؤلف گاهى به تاريخچۀ مباحث اصولى مى‌پردازد و مثلا در رابطه با جملۀ «إنّ الجمع مهما أمكن أولى من الطرح» در بحث تعارض اخبار مى‌گويد كه دليلى بر اين قاعده وجود ندارد و از زمان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مرسوم شده است و چون در آن زمان عده‌اى از شيعيان به دليل تناقض در كلمات معصومين عليهم‌السلام مرتد مى‌شدند، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] براى رفع اين محذور اين نظريه را مطرح كرده‌اند..<ref>صفحۀ 233 فايدۀ 23</ref>
    مؤلف گاهى به تاريخچۀ مباحث اصولى مى‌پردازد و مثلاًدر رابطه با جملۀ «إنّ الجمع مهما أمكن أولى من الطرح» در بحث تعارض اخبار مى‌گويد كه دليلى بر اين قاعده وجود ندارد و از زمان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مرسوم شده است و چون در آن زمان عده‌اى از شیعیان به دليل تناقض در كلمات معصومين عليهم‌السلام مرتد مى‌شدند، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] براى رفع اين محذور اين نظريه را مطرح كرده‌اند.<ref>صفحۀ 233 فايدۀ 23</ref>


    در بعضى از قسمت‌هاى كتاب در ابتدا چنين به نظر مى‌رسد كه مؤلف با آشنايى مجتهدين با علم كلام مخالف است؛ مثل اين جمله كه در شرط هفتم از شرايط اجتهاد در تنبيه 36 آورده‌اند: السابع أن لا يكون مدة عمره متوغلا في الكلام أو الرياضي أو النحو... ولى با توجه به تأليفات ايشان در مباحث كلامى نظير اثبات حسن و قبح عقلى، رساله در جبر و اختيار و حل شبهۀ اشاعره معلوم مى‌شود كه ايشان مخالف با اشتغال وسيع به علم كلام مى‌باشد.
    در بعضى از قسمت‌هاى كتاب در ابتدا چنين به نظر مى‌رسد كه مؤلف با آشنايى مجتهدين با علم كلام مخالف است؛ مثل اين جمله كه در شرط هفتم از شرايط اجتهاد در تنبيه 36 آورده‌اند: السابع أن لا يكون مدة عمره متوغلا في الكلام أو الرياضي أو النحو... ولى با توجه به تأليفات ايشان در مباحث كلامى نظير اثبات حسن و قبح عقلى، رساله در جبر و اختيار و حل شبهۀ اشاعره معلوم مى‌شود كه ايشان مخالف با اشتغال وسيع به علم كلام مى‌باشد.
    خط ۶۷: خط ۵۲:
    در مجموع با همۀ نكات مثبت كتاب، ناهماهنگى‌ها و نقايصى نيز در كتاب ديده مى‌شود كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود.
    در مجموع با همۀ نكات مثبت كتاب، ناهماهنگى‌ها و نقايصى نيز در كتاب ديده مى‌شود كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود.


    يكى از اين نمونه‌ها فائدۀ 14 است كه اگر چه عنوان بحث اين است كه نهى از شىء آيا اقتضاى فساد دارد؛ امّا بعد وارد بحث اجتماع امر و نهى مى‌شود و در انتها نتيجه‌گيرى مى‌كند: «و حيث عرفت أن الأمر و النهي لا يجتمعان فالنهي عن العبادة يقتضي الفساد.»
    يكى از اين نمونه‌ها فائدۀ 14 است كه اگر چه عنوان بحث اين است كه نهى از شىء آيا اقتضاى فساد دارد؛ امّا بعد وارد بحث اجتماع امر و نهى مى‌شود و در انتها نتيجه‌گیرى مى‌كند: «و حيث عرفت أن الأمر و النهي لا يجتمعان فالنهي عن العبادة يقتضي الفساد.»


    نمونه ديگر اين كه در عنوان فائدۀ 25، تمسك مجتهد به اصل برائت ذكر شده است؛ اما به جز چند سطر در ابتدا، ساير مباحث ربطى به اصل برائت ندارد.
    نمونه ديگر اين كه در عنوان فائدۀ 25، تمسك مجتهد به اصل برائت ذكر شده است؛ اما به جز چند سطر در ابتدا، ساير مباحث ربطى به اصل برائت ندارد.


    از ديگر نقايص اين كه گاهى در فوائد الحائريۀ جديد فايده‌هايى را ذكر مى‌كند؛ مثل فايدۀ يك و سه و چهار و پنج و سيزده كه بسيار مختصر و در نصف صفحه يا يك صفحه مى‌باشد.
    از ديگر نقايص اين كه گاهى در فوائد الحائريۀ جديد فايده‌هایى را ذكر مى‌كند؛ مثل فايدۀ يك و سه و چهار و پنج و سيزده كه بسيار مختصر و در نصف صفحه يا يك صفحه مى‌باشد.


    از ديگر نقايص كتاب اين كه گاهى بعضى از مباحث اخلاقى را، مثلا در فايدۀ اوّل و مباحث فقهى را در فايدۀ 16 به عنوان مباحث اصولى مطرح كرده است.
    از ديگر نقايص كتاب اين كه گاهى بعضى از مباحث اخلاقى را، مثلاًدر فايدۀ اوّل و مباحث فقهى را در فايدۀ 16 به عنوان مباحث اصولى مطرح كرده است.


    == نوآورى‌ها و ابتكارات ==
    == نوآورى‌ها و ابتكارات ==


    چنانكه در ابتداى مقصد سوم از فرائد الأصول [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] قدس‌سره آمده است، جدا كردن امارات و اصول و نامگذارى امارات به ادلۀ اجتهادى و اصول عمليّه به ادلۀ فقاهتى از ابتكارات [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] رحمه‌الله مى‌باشد.
    چنانكه در ابتداى مقصد سوم از فرائد الأصول [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] قدس‌سره آمده است، جدا كردن امارات و اصول و نامگذارى امارات به ادلۀ اجتهادى و اصول عمليّه به ادلۀ فقاهتى از ابتكارات [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] رحمه‌الله مى‌باشد.
    خط ۸۲: خط ۶۶:
    از نظريات جديد ديگرى كه قبل از [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نشده است، تقسيم شك به شك در تكليف و شك در مكلف به و ايجاد عنوان و مبحث مستقلى در اين مورد مى‌باشد. ايشان حكم شك در تكليف را به دليل قاعدۀ قبح عقاب بلا بيان، برائت عقلى، و حكم شك در مكلف به را به دليل قاعدۀ اشتغال، احتياط و اشتغال مى‌داند. البته بعدها شيخ اعظم اين دو قاعده را بر اساس قوانين محكم و متقن در علم اصول پى‌ريزى كرده‌اند.
    از نظريات جديد ديگرى كه قبل از [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نشده است، تقسيم شك به شك در تكليف و شك در مكلف به و ايجاد عنوان و مبحث مستقلى در اين مورد مى‌باشد. ايشان حكم شك در تكليف را به دليل قاعدۀ قبح عقاب بلا بيان، برائت عقلى، و حكم شك در مكلف به را به دليل قاعدۀ اشتغال، احتياط و اشتغال مى‌داند. البته بعدها شيخ اعظم اين دو قاعده را بر اساس قوانين محكم و متقن در علم اصول پى‌ريزى كرده‌اند.


    در اين مورد در فوائد الحائريۀ قديمى مؤلف اين طور مى‌نويسد: فرق بين مقام ثبوت التكليف و مقام الخروج عن عهدة التكليف الثابت إذ بمجرد الاحتمال لا يثبت التكليف على المجتهد و المقلد له، مما عرفت من أن الأصل براءة الذمة. و چند سطر بعد اين گونه مى‌نويسد؛ أمّا مقام الخروج عن عهدة التكليف فقد عرفت أيضا أن الذمة إذا صارت مشغولة فلا بد من اليقين في تحصيل براءتها..<ref>الفوائد القديمة صفحۀ 246 تا 250 و 319 تا 322</ref>
    در اين مورد در فوائد الحائريۀ قديمى مؤلف اين طور مى‌نويسد: فرق بين مقام ثبوت التكليف و مقام الخروج عن عهدة التكليف الثابت إذ بمجرد الاحتمال لا يثبت التكليف على المجتهد و المقلد له، مما عرفت من أن الأصل براءة الذمة. و چند سطر بعد اين گونه مى‌نويسد؛ أمّا مقام الخروج عن عهدة التكليف فقد عرفت أيضا أن الذمة إذا صارت مشغولة فلا بد من اليقين في تحصيل براءتها.<ref>الفوائد القديمة صفحۀ 246 تا 250 و 319 تا 322</ref>


    از ديگر ابتكارات مؤلف بيان فرق بين مواردى است كه اطراف علم اجمالى محصور يا غير محصور باشد. در مواردى كه اطراف علم اجمالى در يك دايرۀ كوچكى محصور باشد، قائل به تنجيز علم اجمالى هستند و در مواردى كه اطراف علم اجمالى غير محصور و دائرۀ وسيعى باشد علم اجمالى را منجز نمى‌دانند..<ref>صفحۀ 136 الفوائد القديمة صفحۀ 245 و 246</ref>
    از ديگر ابتكارات مؤلف بيان فرق بين مواردى است كه اطراف علم اجمالى محصور يا غير محصور باشد. در مواردى كه اطراف علم اجمالى در يك دايرۀ كوچكى محصور باشد، قائل به تنجيز علم اجمالى هستند و در مواردى كه اطراف علم اجمالى غير محصور و دائرۀ وسيعى باشد علم اجمالى را منجز نمى‌دانند.<ref>صفحۀ 136 الفوائد القديمة صفحۀ 245 و 246</ref>


    از ديگر نوآورى‌هاى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بحث دوران امر بين اطراف علم اجمالى است كه متباين باشند يا اقل و اكثر استقلالى و يا اقل و اكثر ارتباطى. در تباين قائل به تنجز علم اجمالى در اكثر هستند و در اقل و اكثر استقلالى قائل به انحلال علم اجمالى هستند و در طرف اقل قائل به تنجز و در اين صورت زائد بر آن جاى برائت است.
    از ديگر نوآورى‌هاى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بحث دوران امر بين اطراف علم اجمالى است كه متباين باشند يا اقل و اكثر استقلالى و يا اقل و اكثر ارتباطى. در تباين قائل به تنجز علم اجمالى در اكثر هستند و در اقل و اكثر استقلالى قائل به انحلال علم اجمالى هستند و در طرف اقل قائل به تنجز و در اين صورت زائد بر آن جاى برائت است.


    در فائدۀ 33 در بحث وظايف محوله به مجتهد يكى از اساسى‌ترين نظريات را در بحث ولايت فقيه و حكومت بيان مى‌كنند. مؤلف پس از اين كه مجتهد، فقيه، مفتى، قاضى و حاكم شرع منصوب را عبارت از يك فرد مى‌دانند، اين طور مى‌گويند: و ظاهر اين است كه حكم فقيه مثل حكم قاضى نافذ است، چه آن افراد مجتهد باشند يا مقلد، مقلد او باشند يا مقلد كس ديگرى، لاشتراك العلة و هي كونه منصوبا من المعصوم‌ عليه‌السلام و لأن حصول النظام لا يكون إلاّ بذلك و لأنّه نائب المعصوم‌ عليه‌السلام..<ref>صفحات 499 و 501 كتاب</ref>
    در فائدۀ 33 در بحث وظايف محوله به مجتهد يكى از اساسى‌ترين نظريات را در بحث ولايت فقيه و حكومت بيان مى‌كنند. مؤلف پس از اين كه مجتهد، فقيه، مفتى، قاضى و حاكم شرع منصوب را عبارت از يك فرد مى‌دانند، اين طور مى‌گويند: و ظاهر اين است كه حكم فقيه مثل حكم قاضى نافذ است، چه آن افراد مجتهد باشند يا مقلد، مقلد او باشند يا مقلد كس ديگرى، لاشتراك العلة و هي كونه منصوبا من المعصوم عليه‌السلام و لأن حصول النظام لا يكون إلاّ بذلك و لأنّه نائب المعصوم عليه‌السلام.<ref>صفحات 499 و 501 كتاب</ref>


    در بحث خبرى كه ظن و گمان ايجاد مى‌كند، خبر ضعيفى را كه به وسيلۀ شهرت تأييد مى‌شود بر روايات صحيحى كه با شهرت تأييد نمى‌شود، مقدم دانسته و اين روش را طريق قدما و اكثر متأخرين مى‌داند..<ref>صفحۀ 491 كتاب</ref>
    در بحث خبرى كه ظن و گمان ايجاد مى‌كند، خبر ضعيفى را كه به وسيلۀ شهرت تأييد مى‌شود بر روايات صحيحى كه با شهرت تأييد نمى‌شود، مقدم دانسته و اين روش را طريق قدما و اكثر متأخرين مى‌داند.<ref>صفحۀ 491 كتاب</ref>


    نسخۀ موجود در برنامه
    ==وضعیت کتاب==
    مؤلف الذريعة، تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ قديمى را روز دوم ربيع الثانى سال 1180 دانسته است.<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 16 صفحۀ 330</ref>؛ ولى در رابطه با تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ جديد مطلبى را بيان نكرده است.


    ناشر: مجمع الفكر الإسلامي
    نكتۀ قابل توجه اين كه در ترجمۀ كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» [[آقا بزرگ تهرانى]] در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] اين طور آورده است كه كتاب فوائد الحائريه با 9 كتاب ديگر در اين مجموعه در سال 1178 به وسيلۀ سيد‌ ‎عبداللّه بن محمدتقى موسوى لاريجانى تدوين شده است و در آخر آن اين طور نوشته شده است:


    نوبت چاپ: اول
    «من تأليقات قطب المجتهدين في أصول الفقه مولانا و أستاذنا وحيد عصره الآقا محمدباقردام ظله العالي» كه نشان از تأليف اين كتاب در زمان [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] قدس‌سره دارد.<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 20 صفحۀ 72</ref>بنابراین معلوم نيست كه كتاب در سال 1178 به پایان رسيده است يا 1180. كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» در اختيار سيد‌ ‎محمدعلى روضاتى بوده و قسمت اجازات كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» در كتاب «رياض الأبرار» آورده شده است.<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 20 صفحۀ 72</ref>


    سال انتشار: 1415 هجرى قمرى
    كتاب فوائد الحائرية العتيقة در ابتدا از كتاب فوائد الحائرية الجديدة كه به آن ملحقات نيز گفته مى‌شده، جدا بوده است و بعدها در كنار هم قرار داده شده‌اند. البته بعضى از مباحث فوائد حائريۀ جديد به فوائد حائريۀ قديمى ارجاع داده شده است؛ مثل فائدۀ 23 (قد ذكرنا في الفوائد) يا در صفحۀ 44 فايدۀ 25 همين طور در صفحۀ 46 فائدۀ 27 (التي أشرنا إليها في الفوائد الحائرية) كه مؤلف نام قسمت اول كتاب را بدون ذكر «قديمى» يا «جديد» نگاشته است.


    قطع: وزيرى
    نسخه‌اى كه كتاب موجود از روى آن چاپ شده است، مشخص نيست؛ اما اين نسخه بايد قبل از سال 1270 كه اين دو كتاب در آخر الفصول چاپ شده است، نگاشته شده باشد.<ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] جلد 16 صفحۀ 330 و 331</ref>


    تعداد جلد: يك جلد
    در آخر فوائد الحائريۀ قديمى اين طور نوشته شده كه در 22 ربيع الأول 1242 قمرى نگارش آن پایان يافته است و در آخر فوائد الحائريۀ جديد نوشته شده، در 21 ربيع الثانى سال 1242 قمرى به پایان رسيده است.


    تعداد صفحات مقدمه: 82 صفحه
    ناشر كتاب موجود [[مجمع الفكر الإسلامي]] است و در انتشارات باقرى در قم، در سال 1415 قمرى به چاپ رسيده است.
    ==پانويس ==
    <references/>


    تعداد صفحات متن: 438 صفحه
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    تعداد صفحات فهرست: 48 صفحه
     
    ==پانويس ==
    <references />


    [[ملاحظات الفريد علي فوائد الوحيد و رسالة في الخمس]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۱۰

    الفوائد الحائریة
    الفوائد الحائرية
    پدیدآورانوحید بهبهانی، محمدباقر (نویسنده)
    ناشرمجمع الفكر الإسلامي
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1415 ق
    چاپ1
    شابک964-5662-55-9
    موضوعاصول فقه شیعه - تاریخ

    اصول فقه شیعه - قرن 13ق.

    بهبهانی، محمدباقربن محمد اکمل، 1118 - 1205ق. - نقد و تفسیر
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ف‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الفوائد الحائرية، تألیف محمدباقر بن محمد اكمل بهبهانى، مشهور به وحيد بهبهانى (متوفاى 1206 قمرى) است.

    در هر دوره از مراحل رشد علم اصول، بزرگانى از علما تحولى عظيم در آن ايجاد كرده‌اند. يكى از اين ستاره‌هاى درخشان وحيد بهبهانى قدس‌سره مى‌باشد. اگر چه او چكيدۀ افكارش را در ساير تعليقه‌ها و شروحى كه بر كتاب‌هاى اصولى زده است؛ مثل شرح معالم، حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارک و نظاير آن به رشتۀ تحرير در آورده است؛ اما كتاب فوائد الحائريه مجموعه‌اى از ابتكارات و خلاقيت‌هاى او در ساير كتاب‌هاى اصولیش مى‌باشد كه به بعضى از آنها؛ مثل حاشيه بر مفاتيح، حاشيه بر مدارک و ذخيره، اثبات اجماع و رسالۀ استصحاب در كتاب اشاره شده است.[۱]

    ساختار

    همان طور كه گفته شد، كتاب شامل دو قسمت است. قسمت اول الفوائد الحائرية العتيقة؛ شامل 36 فائده و خاتمه است و قسمت دوم، كتاب الفوائد الحائرية الجديدة؛ شامل 35 فائده مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    در اين كتاب، تقسيم بندى خاصى به صورت كتب اصولى متداول وجود ندارد و مباحث الفاظ و مباحث عقلى از هم جدا نشده‌اند. در فوائد الحائريۀ قديمى مباحث حجيت خبر واحد، جواز تقليد، عمل به ظن، تعارض اخبار، اصل برائت، استصحاب، اقسام اجماع، علامت‌هاى حقيقت و مجاز، مشتق و قسمتى از مبحث اجتهاد مطرح شده و در فوائد الحائريۀ جديد مباحث تقيه، حسن و قبح عقلى، حمل مطلق بر مقيد، بحث قياس، اصل احتياط و مباحث تكميلى اجتهاد و تقليد و ساير مباحث مطرح شده است.

    ویژگی‌ها

    مهم‌ترين ويژگى كتاب رد مستدل و برهانى نظريات اخبارى‌ها است و با توجه به مطرح بودن نظريات ملا امين‌الدين استرآبادى (متوفاى 1033 قمرى) و صاحب حدائق در آن زمان، اين خصوصيت كتاب اهميت زيادى دارد.

    خصوصيت ديگر اين كه، مؤلف پس از تدوين مباحث كتاب به تصحيح و تكميل آن پرداخته است؛ مثلاًدر فايدۀ دهم (حجيت خبر واحد) به فائدۀ بيست و دوم ارجاع مى‌دهد. و سنشير إليها مجملا في الفائدة الثانية و العشرين و من أراد التفصيل فليرجع إليها.[۲]

    مؤلف گاهى به تاريخچۀ مباحث اصولى مى‌پردازد و مثلاًدر رابطه با جملۀ «إنّ الجمع مهما أمكن أولى من الطرح» در بحث تعارض اخبار مى‌گويد كه دليلى بر اين قاعده وجود ندارد و از زمان شيخ طوسى مرسوم شده است و چون در آن زمان عده‌اى از شیعیان به دليل تناقض در كلمات معصومين عليهم‌السلام مرتد مى‌شدند، شيخ طوسى براى رفع اين محذور اين نظريه را مطرح كرده‌اند.[۳]

    در بعضى از قسمت‌هاى كتاب در ابتدا چنين به نظر مى‌رسد كه مؤلف با آشنايى مجتهدين با علم كلام مخالف است؛ مثل اين جمله كه در شرط هفتم از شرايط اجتهاد در تنبيه 36 آورده‌اند: السابع أن لا يكون مدة عمره متوغلا في الكلام أو الرياضي أو النحو... ولى با توجه به تأليفات ايشان در مباحث كلامى نظير اثبات حسن و قبح عقلى، رساله در جبر و اختيار و حل شبهۀ اشاعره معلوم مى‌شود كه ايشان مخالف با اشتغال وسيع به علم كلام مى‌باشد.

    در مجموع با همۀ نكات مثبت كتاب، ناهماهنگى‌ها و نقايصى نيز در كتاب ديده مى‌شود كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود.

    يكى از اين نمونه‌ها فائدۀ 14 است كه اگر چه عنوان بحث اين است كه نهى از شىء آيا اقتضاى فساد دارد؛ امّا بعد وارد بحث اجتماع امر و نهى مى‌شود و در انتها نتيجه‌گیرى مى‌كند: «و حيث عرفت أن الأمر و النهي لا يجتمعان فالنهي عن العبادة يقتضي الفساد.»

    نمونه ديگر اين كه در عنوان فائدۀ 25، تمسك مجتهد به اصل برائت ذكر شده است؛ اما به جز چند سطر در ابتدا، ساير مباحث ربطى به اصل برائت ندارد.

    از ديگر نقايص اين كه گاهى در فوائد الحائريۀ جديد فايده‌هایى را ذكر مى‌كند؛ مثل فايدۀ يك و سه و چهار و پنج و سيزده كه بسيار مختصر و در نصف صفحه يا يك صفحه مى‌باشد.

    از ديگر نقايص كتاب اين كه گاهى بعضى از مباحث اخلاقى را، مثلاًدر فايدۀ اوّل و مباحث فقهى را در فايدۀ 16 به عنوان مباحث اصولى مطرح كرده است.

    نوآورى‌ها و ابتكارات

    چنانكه در ابتداى مقصد سوم از فرائد الأصول شيخ اعظم انصارى قدس‌سره آمده است، جدا كردن امارات و اصول و نامگذارى امارات به ادلۀ اجتهادى و اصول عمليّه به ادلۀ فقاهتى از ابتكارات وحيد بهبهانى رحمه‌الله مى‌باشد.

    از نظريات جديد ديگرى كه قبل از وحيد بهبهانى قدس‌سره در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نشده است، تقسيم شك به شك در تكليف و شك در مكلف به و ايجاد عنوان و مبحث مستقلى در اين مورد مى‌باشد. ايشان حكم شك در تكليف را به دليل قاعدۀ قبح عقاب بلا بيان، برائت عقلى، و حكم شك در مكلف به را به دليل قاعدۀ اشتغال، احتياط و اشتغال مى‌داند. البته بعدها شيخ اعظم اين دو قاعده را بر اساس قوانين محكم و متقن در علم اصول پى‌ريزى كرده‌اند.

    در اين مورد در فوائد الحائريۀ قديمى مؤلف اين طور مى‌نويسد: فرق بين مقام ثبوت التكليف و مقام الخروج عن عهدة التكليف الثابت إذ بمجرد الاحتمال لا يثبت التكليف على المجتهد و المقلد له، مما عرفت من أن الأصل براءة الذمة. و چند سطر بعد اين گونه مى‌نويسد؛ أمّا مقام الخروج عن عهدة التكليف فقد عرفت أيضا أن الذمة إذا صارت مشغولة فلا بد من اليقين في تحصيل براءتها.[۴]

    از ديگر ابتكارات مؤلف بيان فرق بين مواردى است كه اطراف علم اجمالى محصور يا غير محصور باشد. در مواردى كه اطراف علم اجمالى در يك دايرۀ كوچكى محصور باشد، قائل به تنجيز علم اجمالى هستند و در مواردى كه اطراف علم اجمالى غير محصور و دائرۀ وسيعى باشد علم اجمالى را منجز نمى‌دانند.[۵]

    از ديگر نوآورى‌هاى وحيد بهبهانى بحث دوران امر بين اطراف علم اجمالى است كه متباين باشند يا اقل و اكثر استقلالى و يا اقل و اكثر ارتباطى. در تباين قائل به تنجز علم اجمالى در اكثر هستند و در اقل و اكثر استقلالى قائل به انحلال علم اجمالى هستند و در طرف اقل قائل به تنجز و در اين صورت زائد بر آن جاى برائت است.

    در فائدۀ 33 در بحث وظايف محوله به مجتهد يكى از اساسى‌ترين نظريات را در بحث ولايت فقيه و حكومت بيان مى‌كنند. مؤلف پس از اين كه مجتهد، فقيه، مفتى، قاضى و حاكم شرع منصوب را عبارت از يك فرد مى‌دانند، اين طور مى‌گويند: و ظاهر اين است كه حكم فقيه مثل حكم قاضى نافذ است، چه آن افراد مجتهد باشند يا مقلد، مقلد او باشند يا مقلد كس ديگرى، لاشتراك العلة و هي كونه منصوبا من المعصوم عليه‌السلام و لأن حصول النظام لا يكون إلاّ بذلك و لأنّه نائب المعصوم عليه‌السلام.[۶]

    در بحث خبرى كه ظن و گمان ايجاد مى‌كند، خبر ضعيفى را كه به وسيلۀ شهرت تأييد مى‌شود بر روايات صحيحى كه با شهرت تأييد نمى‌شود، مقدم دانسته و اين روش را طريق قدما و اكثر متأخرين مى‌داند.[۷]

    وضعیت کتاب

    مؤلف الذريعة، تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ قديمى را روز دوم ربيع الثانى سال 1180 دانسته است.[۸]؛ ولى در رابطه با تاريخ تأليف فوائد الحائريۀ جديد مطلبى را بيان نكرده است.

    نكتۀ قابل توجه اين كه در ترجمۀ كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» آقا بزرگ تهرانى در الذريعة اين طور آورده است كه كتاب فوائد الحائريه با 9 كتاب ديگر در اين مجموعه در سال 1178 به وسيلۀ سيد‌ ‎عبداللّه بن محمدتقى موسوى لاريجانى تدوين شده است و در آخر آن اين طور نوشته شده است:

    «من تأليقات قطب المجتهدين في أصول الفقه مولانا و أستاذنا وحيد عصره الآقا محمدباقردام ظله العالي» كه نشان از تأليف اين كتاب در زمان وحيد بهبهانى قدس‌سره دارد.[۹]بنابراین معلوم نيست كه كتاب در سال 1178 به پایان رسيده است يا 1180. كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» در اختيار سيد‌ ‎محمدعلى روضاتى بوده و قسمت اجازات كتاب «مجموعة أصولیّة و فقهيّة» در كتاب «رياض الأبرار» آورده شده است.[۱۰]

    كتاب فوائد الحائرية العتيقة در ابتدا از كتاب فوائد الحائرية الجديدة كه به آن ملحقات نيز گفته مى‌شده، جدا بوده است و بعدها در كنار هم قرار داده شده‌اند. البته بعضى از مباحث فوائد حائريۀ جديد به فوائد حائريۀ قديمى ارجاع داده شده است؛ مثل فائدۀ 23 (قد ذكرنا في الفوائد) يا در صفحۀ 44 فايدۀ 25 همين طور در صفحۀ 46 فائدۀ 27 (التي أشرنا إليها في الفوائد الحائرية) كه مؤلف نام قسمت اول كتاب را بدون ذكر «قديمى» يا «جديد» نگاشته است.

    نسخه‌اى كه كتاب موجود از روى آن چاپ شده است، مشخص نيست؛ اما اين نسخه بايد قبل از سال 1270 كه اين دو كتاب در آخر الفصول چاپ شده است، نگاشته شده باشد.[۱۱]

    در آخر فوائد الحائريۀ قديمى اين طور نوشته شده كه در 22 ربيع الأول 1242 قمرى نگارش آن پایان يافته است و در آخر فوائد الحائريۀ جديد نوشته شده، در 21 ربيع الثانى سال 1242 قمرى به پایان رسيده است.

    ناشر كتاب موجود مجمع الفكر الإسلامي است و در انتشارات باقرى در قم، در سال 1415 قمرى به چاپ رسيده است.

    پانويس

    1. صفحات 239، 401، 402 و 484 كتاب
    2. صفحۀ 143 كتاب
    3. صفحۀ 233 فايدۀ 23
    4. الفوائد القديمة صفحۀ 246 تا 250 و 319 تا 322
    5. صفحۀ 136 الفوائد القديمة صفحۀ 245 و 246
    6. صفحات 499 و 501 كتاب
    7. صفحۀ 491 كتاب
    8. الذريعة جلد 16 صفحۀ 330
    9. الذريعة جلد 20 صفحۀ 72
    10. الذريعة جلد 20 صفحۀ 72
    11. الذريعة جلد 16 صفحۀ 330 و 331

    وابسته‌ها