المنخول من تعليقات الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR20394J1.jpg | عنوان =‏المنخول من تعليقات الأصول | عنوا...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'رحمه الله' به 'رحمه‌الله')
     
    (۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[           ]] (نويسنده)
    [[غزالی، محمد بن محمد]] (نويسنده)


    [[             ]] (محقق و معلق)
    [[هیتو، محمد حسن]] (محقق)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏‏BP‎‏ ‎‏155‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏غ‎‏4‎‏م‎‏8‎‏ ‎‏13*
    | موضوع =
    | موضوع =اصول فقه اهل سنت - قرن 5ق.


    | ناشر =  
    | ناشر =دار الفکر


    | مکان نشر =ايران - تهران
    دار الفکر المعاصر
    | سال نشر =  
     
    | مکان نشر =سوريه - دمشق
     
    لبنان - بيروت
    | سال نشر =مجلد1: 1998م , 1419ق ,


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE20394AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE20394AUTOMATIONCODE
    | چاپ =
    | چاپ =
    | شابک =
    | شابک =1-5754-336-4
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =20394
    | کد پدیدآور =
    | کتابخوان همراه نور =20394
    | کد پدیدآور =00736
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}  


    '''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق محمدحسین هیتو به چاپ رسیده است.
    '''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است.


    بروکلمان در صحت انتساب این کتاب به غزالی تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان غزالی است که آن را بر طبق دروس و نظرات غزالی نوشته است؛ درحالی‎که این کتاب، قطعا از آثار غزالی می‎باشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «شفاء الغليل»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد غزالی تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به غزالی منسوب کرده‎اند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداخته‎اند، این کتاب را جزء آثار او، برشمرده‎اند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37</ref>.
    [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالی‌که این کتاب، قطعا از آثار غزالی می‌باشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کرده‌اند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداخته‌اند، این کتاب را جزء آثار او، برشمرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۴: خط ۳۹:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه محقق، ابتدا زندگی‎نامه تقریبا کامل و مفصلی از امام‎الحرمین جوینی<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> و غزالی<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت غزالی در میان عالمان علم اصول فقه<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»<ref>ر.ک: همان</ref> و اثر حاضر<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
    در مقدمه محقق، ابتدا زندگی‌نامه تقریبا کامل و مفصلی از امام‌الحرمین جوینی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref> و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref> ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در میان عالمان علم اصول فقه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان]</ref> و اثر حاضر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/53 ر.ک: همان، ص53]</ref>.


    در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59</ref>، اصول<ref>ر.ک: همان، ص60</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/59 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59]</ref>، اصول<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان، ص60]</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان]</ref>.


    در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-‎90</ref>، به حقایق علوم و مراتب ده‎گانه آن، اشاره شده است<ref>همان، ص92-‎104</ref> و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، 107</ref>.
    در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-‎90</ref>، به حقایق علوم و مراتب دانه آن، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/92 همان، ص92-‎104]</ref> و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/107 ر.ک: همان، 107]</ref>.


    كتاب البيان، معاني الحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرح‎شده در کتاب می‎باشد.
    كتاب البيان، معاني‌الحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در کتاب می‌باشد.


    برخی از ویژگی‎های کتاب را می‎توان در موارد زیر، خلاصه نمود:
    برخی از ویژگی‌های کتاب را می‌توان در موارد زیر، خلاصه نمود:
    # این اثر، از اولین کتاب‎هایی است که غزالی آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا غزالی در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیع‎تر از «المنخول» می‎باشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص40</ref>.
    # این اثر، از اولین کتاب‌هایی است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیع‎تر از «المنخول» می‌باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/40 ر.ک: مقدمه محقق، ص40]</ref>.
    # غزالی این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # ابن سبکی در شرح حال غزالی در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امام‎الحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت می‎باشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمه الله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمام‎الحرمين رحمه الله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.
    # ابن سبکی در شرح حال [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امام‌الحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت می‌باشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمه‌الله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمام‌الحرمين رحمه‌الله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>.
    # غزالی در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امام‎الحرمین بوده و همچنان‎که در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که غزالی، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ به‎عنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره می‎شود:
    # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امام‌الحرمین بوده و همچنان‌که در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ به‌عنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره می‌شود:
    #:امام‎الحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما غزالی، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
    #:امام‌الحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
    #:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پاره‎ای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص42-‎43</ref>.
    #:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پاره‌ای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-‎43]</ref>.
    # غزالی از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ به‎عنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالی‎که در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>.
    # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ به‌عنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالی‌که در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>.
    # غزالی در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>.
    # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>.
    # غزالی در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود می‎باشد؛ درحالی‎که وی در آثار بعدی خود، موضعی میانه‎روتر را انتخاب نموده است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
    # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود می‌باشد؛ درحالی‌که وی در آثار بعدی خود، موضعی میانه‌روتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>.
    # برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز می‎باشد؛ به‎گونه‎ای که برخی از مطالب آن، به‎صورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.
    # برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز می‌باشد؛ به‌گونه‌ای که برخی از مطالب آن، به‌صورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>.
    # امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که غزالی در این کتاب، غالبا اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالی‎که در «المستصفی» غالبا نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاه‎ها، به‎صورت «قيل...» اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>.
    # امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالی‌که در «المستصفی» غالباً نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاه‌ها، به‌صورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    از جمله اقدامات تحقیقی صورت‎گرفته بر روی کتاب، عبارتند از:
    از جمله اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته بر روی کتاب، عبارتند از:
    # ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در پاورقی‎ها.
    # ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در پاورقی‌ها.
    # تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر.
    # تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر.
    # تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است.
    # تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است.
    # توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقی‎ها.
    # توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقی‌ها.
    # ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که غزالی به‎صورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، به‎جز برخی از صحابه که معروف می‎باشند<ref>ر.ک: همان، ص55-‎56</ref>.
    # ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به‌صورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، به‌جز برخی از صحابه که معروف می‌باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/55 ر.ک: همان، ص55-‎56]</ref>.


    فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که به‎ترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب.
    فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که به‌ترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۷۱: خط ۷۶:
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[أصول الفقه المقارن فيما لانصّ فيه]]
     
    [[اصول فقه مقارن]]
     
    [[نفائس الأصول في شرح المحصول]]
     
    [[التمهيد في أصول الفقه]]
     
    [[التبصرة في أصول الفقه]]
     
    [[اصول فقه نوین]]
     
    [[مصادر التشريع عند الإمامية و السنة]]
     
    [[مصادر اجتهاد از منظر فقیهان]]
     
    [[شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول]]
     
    [[الكافية في الجدل]]
     
    [[المحصول في علم أصول الفقه]]
     
    [[علم أصول الفقه]]
     
    [[درآمدی بر علم اصول، رجال و درایه]]
     
    [[المعالم في علم أصول الفقه]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:فقه و اصول]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
     
    [[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]]
    [[المعالم في علم أصول الفقه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸

    ‏المنخول من تعليقات الأصول
    المنخول من تعليقات الأصول
    پدیدآورانغزالی، محمد بن محمد (نويسنده) هیتو، محمد حسن (محقق)
    ناشردار الفکر دار الفکر المعاصر
    مکان نشرسوريه - دمشق لبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1998م , 1419ق ,
    شابک1-5754-336-4
    موضوعاصول فقه اهل سنت - قرن 5ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏155‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏غ‎‏4‎‏م‎‏8‎‏ ‎‏13*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المنخول من تعليقات الأصول، اثر ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق محمدحسین هیتو به چاپ رسیده است.

    بروکلمان در صحت انتساب این کتاب به غزالی تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان غزالی است که آن را بر طبق دروس و نظرات غزالی نوشته است؛ درحالی‌که این کتاب، قطعا از آثار غزالی می‌باشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «شفاء الغليل»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد غزالی تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به غزالی منسوب کرده‌اند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداخته‌اند، این کتاب را جزء آثار او، برشمرده‌اند[۱].

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده و مطالب در ابواب و فصول متعددی، عرضه شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ابتدا زندگی‌نامه تقریبا کامل و مفصلی از امام‌الحرمین جوینی[۲] و غزالی[۳] ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت غزالی در میان عالمان علم اصول فقه[۴]، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»[۵] و اثر حاضر[۶]. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است[۷].

    در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام[۸]، اصول[۹] و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است[۱۰].

    در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه[۱۱]، به حقایق علوم و مراتب دانه آن، اشاره شده است[۱۲] و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است[۱۳].

    كتاب البيان، معاني‌الحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در کتاب می‌باشد.

    برخی از ویژگی‌های کتاب را می‌توان در موارد زیر، خلاصه نمود:

    1. این اثر، از اولین کتاب‌هایی است که غزالی آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا غزالی در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیع‎تر از «المنخول» می‌باشد[۱۴].
    2. غزالی این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است[۱۵].
    3. ابن سبکی در شرح حال غزالی در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امام‌الحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت می‌باشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمه‌الله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمام‌الحرمين رحمه‌الله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد[۱۶].
    4. غزالی در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امام‌الحرمین بوده و همچنان‌که در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که غزالی، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ به‌عنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره می‌شود:
      امام‌الحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما غزالی، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
      در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پاره‌ای موارد، با آن مخالفت کرده است[۱۷].
    5. غزالی از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ به‌عنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالی‌که در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است[۱۸].
    6. غزالی در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است[۱۹].
    7. غزالی در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود می‌باشد؛ درحالی‌که وی در آثار بعدی خود، موضعی میانه‌روتر را انتخاب نموده است[۲۰].
    8. برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز می‌باشد؛ به‌گونه‌ای که برخی از مطالب آن، به‌صورت اشاره و برخی نیز مغلق است[۲۱].
    9. امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که غزالی در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالی‌که در «المستصفی» غالباً نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاه‌ها، به‌صورت «قيل...» اشاره شده است[۲۲].

    وضعیت کتاب

    از جمله اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته بر روی کتاب، عبارتند از:

    1. ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در پاورقی‌ها.
    2. تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر.
    3. تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است.
    4. توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقی‌ها.
    5. ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که غزالی به‌صورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، به‌جز برخی از صحابه که معروف می‌باشند[۲۳].

    فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که به‌ترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها