الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[شیرازی، سید رضی|آیت‌الله سید رضی شیرازی]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[وقعة الجمل]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR06753.jpg|بندانگشتی|شیرازی، سید رضی|175px]]  
    [[پرونده:NUR02445J1.jpg|بندانگشتی|وقعة الجمل|175px]]  


    '''سید رضی شیرازی''' (۱۳۰۷ - ۱۴۰۰ق)، فقیه، مجتهد، فیلسوف، از نوادگان [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|میرزای شیرازی]]، استاد برجسته فلسفه و از علمای اندیشمند مشهور تهران
    '''وقعة الجمل'''، نوشته [[سید ضامن بن شدقم|السيد سید ضامن بن شدقم المدنى]]، دربردارنده گزارش‌هاى جنگ جمل است كه در منطقه بصره اتفاق افتاد. اين كتاب، در عين اختصار، حاوى مستندات مهم تاريخى در اين رابطه است كه آن را جزو منابع اوليه تحقيق و پژوهش در سيره حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] قرار داده است.


    وی به سال ۱۳۰۷ در در محله «العماره» نجف اشرف دیده به جهان گشود. او تا سی سالگی در همان مکان به تحصیل مراحل علمی، اعم از مقدمات، سطح و خارج فقه و اصول پرداخت. برجسته‌ترین استادان ایشان در نجف بزرگانی همچون والدشان سید محمدحسین شیرازی، جد مادری ایشان [[شیرازی، محمدکاظم|محمدکاظم شیرازی]] و [[حلی، حسین|حسین حلی]] بوده‌اند. ایشان نخستین اجازه اجتهاد را در سالهای جوانی از [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|محمدحسین کاشف‌الغطاء]] دریافت کرد.
    نویسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مى‌پردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت [[امام على(ع)]]، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهم‌ترين عوامل شعله‌ور نمودن آتش جنگ اشاره مى‌نمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مى‌باشد:
    #مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت المال؛
    #برترى ندادن مهاجرين و انصار بر ساير مردمى كه در دوران‌هاى بعد به دين مبين اسلام مشرف گرديدند، در حقوق اجتماعى؛
    #بغض و كينه امويان نسبت به ايشان؛
    #عدم مشورت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) با طلحه و زبير در رتق و فتق امور؛ و...


    پس از این دوره در تهران رحل اقامت افکند. خارج فقه را به مدت ۷ سال از محمد تقی آملی درک فیض نمود. کتب فلسفه و عرفان از قبیل شرح منظومه، اشارات، اسفار و شرح فصوص را نزد فلاسفه و فقهای مشهوری چون آقا [[الهی قمشه‌ای، مهدی|میرزا مهدی الهی قمشه‌ای]]، [[شعرانی، ابوالحسن|آقا میرزا ابوالحسن شعرانی]]، [[رفیعی قزوینی، سید ابوالحسن|سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]]، [[آشتیانی، احمد|آقا میرزا احمد آشتیانی]]، [[فاضل تونی، محمدحسین|فاضل تونی]]، [[میرزا محمدعلی حکیم شیرازی]] و [[حائری سمنانی]] فرا گرفت.
    [[سید ضامن بن شدقم|ابن شدقم،]] در فصل ديگر كتاب، به ملحق شدن جبهه نفاق(بيعت‌شكنان)، به معاويه و نامه‌نگارى‌هاى صورت گرفته بين آنان و پسر ابوسفيان اشاره مى‌نمايد؛ به عنوان مثال، وقتى كه [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، بعد از بيعت مردم مدينه، به معاويه نامه‌اى نوشتند و در آن، ماجراى بيعت مردم مدينه و مهاجر و انصار را با خويش خاطرنشان كردند و خواستار بيعت وى و اهل شام شدند، معاويه بدون اينكه پاسخ نامه امام(ع) را بدهد، نامه‌اى را به زبير بن العوام نوشت و در آن ادعا كرد كه از اهل شام براى حكومت او(زبير) بيعت گرفته است، پس از وى خواست كه به سمت كوفه و بصره حركت نموده و مردم را به خون‌خواهى عثمان تحريك نمايد و در پايان اين نامه نيز يادآور شد كه بعد از او، طلحه، امير خواهد و بيعت براى او را نيز از اهل شام گرفته است....<div class="mw-ui-button">[[وقعة الجمل|'''ادامه''']]</div>
     
    آیت‌الله سید رضی شیرازی سرانجام در روز چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ش برابر با 25 ربیع‌الثانی 1443ق در سن ۹۳ سالگی درگذشت.<div class="mw-ui-button">[[شیرازی، سید رضی|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۵

    وقعة الجمل

    وقعة الجمل، نوشته السيد سید ضامن بن شدقم المدنى، دربردارنده گزارش‌هاى جنگ جمل است كه در منطقه بصره اتفاق افتاد. اين كتاب، در عين اختصار، حاوى مستندات مهم تاريخى در اين رابطه است كه آن را جزو منابع اوليه تحقيق و پژوهش در سيره حضرت اميرالمؤمنين(ع) قرار داده است.

    نویسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مى‌پردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت امام على(ع)، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهم‌ترين عوامل شعله‌ور نمودن آتش جنگ اشاره مى‌نمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مى‌باشد:

    1. مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت المال؛
    2. برترى ندادن مهاجرين و انصار بر ساير مردمى كه در دوران‌هاى بعد به دين مبين اسلام مشرف گرديدند، در حقوق اجتماعى؛
    3. بغض و كينه امويان نسبت به ايشان؛
    4. عدم مشورت حضرت امير(ع) با طلحه و زبير در رتق و فتق امور؛ و...

    ابن شدقم، در فصل ديگر كتاب، به ملحق شدن جبهه نفاق(بيعت‌شكنان)، به معاويه و نامه‌نگارى‌هاى صورت گرفته بين آنان و پسر ابوسفيان اشاره مى‌نمايد؛ به عنوان مثال، وقتى كه حضرت امير(ع)، بعد از بيعت مردم مدينه، به معاويه نامه‌اى نوشتند و در آن، ماجراى بيعت مردم مدينه و مهاجر و انصار را با خويش خاطرنشان كردند و خواستار بيعت وى و اهل شام شدند، معاويه بدون اينكه پاسخ نامه امام(ع) را بدهد، نامه‌اى را به زبير بن العوام نوشت و در آن ادعا كرد كه از اهل شام براى حكومت او(زبير) بيعت گرفته است، پس از وى خواست كه به سمت كوفه و بصره حركت نموده و مردم را به خون‌خواهى عثمان تحريك نمايد و در پايان اين نامه نيز يادآور شد كه بعد از او، طلحه، امير خواهد و بيعت براى او را نيز از اهل شام گرفته است....