الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    (۱۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    [[پرونده:NUR36941J1.jpg|بی‌قاب|چپ|أبوطالب عليه‌السلام ثالث من أسلم|175px]]
    [[پرونده:NUR00989.jpg|بی‌قاب|چپ|مطهری، مرتضی|175px]]


    '''أبوطالب عليه‌السلام ثالث من أسلم'''، نوشته سید [[حسنی، نبیل|نبیل حسنی]]، کتابی است کلامی، که درصدد بیان رتبه اسلام ابوطالب(ع) است. نویسنده در این کتاب ثابت می‌کند ابوطالب(ع) پس از حضرت خدیجه و علی(ع)، سومین شخصی است که اسلام آورده است.
    '''مرتضى مطهرى''' (1298-1358ش)، فقیه، فیلسوف، کلامی، نویسنده، متفکر، استاد، نظریه پرداز، مفسر قرآن، از شاگردان [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردى]]، [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] و [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه سید محمدحسین طباطبایی]]


    نویسنده در فصل اول، گریزی به حدیث ضحضاح (حدیثی مجعول است که پیامبر(ص) فرمودند ابوطالب در آتش است) زده است و می‌گوید: برخى از اهل غرض و عناد با توجه به یک روایت ضعیف و مجعول؛ معروف به حدیث‏ «ضحضاح‏» گفته‏‌اند که: ابوطالب(ع) پدر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] و عموى بزرگوار پیامبر اکرم(ص) ایمان نیاورده و بدون ایمان از دنیا رفته است. اگر این افراد اهل غرض و عناد نبودند، به‌طورقطع از میان آن‌همه روایات به یک روایت جعلى استناد نمی‌‏کردند و شیخ بزرگ قریش که حامى پیامبر اکرم(ص) بود را به بی‌ایمانى متهم نمى‏ساختند.
    از سال 1341 که نهضت [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینى(ره)]] آغاز گردید، استاد مطهرى به‌طور فعال در کنار امام بود.  
    ایشان می‌گوید: ابوطالب کسی بود که در زمان حیاتش، پیامبر را، همچون صدفی که در دل خویش درّی نهفته دارد، نگه داشته بود و بعد از وفاتش، چون سبب وجود فرزندی بنام علی(ع) بود بر معاندین سخت و سنگین می‌نمود. لذا جهت تخریب او و فرزندش کمر همت را بسته و حدیث ضحضاح را در کفر او جعل نمودند.
     
    محققان علم حدیث، راویان این حدیث را مورد بررسى و تحقیق قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که راویان حدیث مزبور مورد اعتماد نیستند، برخى از این روات ازنظر علماى اهل سنت، کذّاب و بعضى دیگر مجهول و بعضى از آن‌ها با على(ع) و اولاد او خصومت داشتند. ضمن اینکه جاعل و ناقل حدیث هم یک نفر فاسق و فاجر و دشمن سرسخت اهل‌بیت(ع) به‌نام «مغیرة بن شعبه» است.
    پس از تبعید [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینى]] به خارج از کشور، در 13 آبان 1343 مسئولیت استاد مطهرى و یارانش سنگین‌تر شد. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاه‌ها و مساجد مختلف ادامه داد.
    در اثبات ایمان ابوطالب و خدمات ایشان همین بس که بیش از سی‌وهشت کتاب دراین‌باره تألیف شده است ازجمله: أبوطالب(ع) مؤمن قريش، تألیف عبد‌الله خنیزى؛ أسنى‌المطالب في نجاة أبي‌طالب(ع)، نوشته احمد زينى دحلان؛ شيخ الأبطح أبوطالب(ع)، اثر سید محمدعلی آل شرف‌الدین؛ الشهاب الثاقب لرجم مكفر أبي‌طالب، شیخ نجم‌الدین جعفر طهرانی؛ ايمان أبي‌طالب(ع)، نوشته ابوعلى کوفى؛ ایمان أبي‌طالب(ع)، تألیف [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]؛ ایمان أبي‌طالب(ع)، اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]]؛ و... همچنین بسیاری از علما در خلال کتب خویش بخشی را به بحث ایمان ابوطالب(ع) اختصاص داده‌اند.<span id="mp-more"> [[أبوطالب عليه‌السلام ثالث من أسلم|'''ادامه ...''']]
     
    </span>
    در دوران اقامت [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] در پاریس، سفرى به آنجا نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو کرد و در همین سفر، [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینى]] ایشان را مسئول تشکیل شوراى انقلاب اسلامی‌نمود. هنگام بازگشت [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینى]] به ایران مسئولیت کمیته استقبال از امام را شخصا به عهده گرفت و تا پیروزى انقلاب اسلامى همواره در کنار رهبر انقلاب و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود.
     
    استاد مطهرى تنها هشتاد روز پس از انقلاب اسلامى در قید حیات بود، تااینکه در سه‌شنبه یازدهم اردیبهشت‌ماه سال 1358 درحالى‌که از یکى از جلسات فکرى - سیاسى بیرون مى‌آمد، با گلوله گروه نادان و جنایت‌کار فرقان که به مغزش اصابت نمود، در تاریکى شب به شهادت رسید و امام و امت اسلام درحالى‌که امیدها به آن بزرگ‌مرد بسته بودند، در ماتمى عظیم فرورفتند.<span id="mp-more">[[مطهری، مرتضی|'''ادامه ...''']]</span>

    نسخهٔ ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۲

    مطهری، مرتضی

    مرتضى مطهرى (1298-1358ش)، فقیه، فیلسوف، کلامی، نویسنده، متفکر، استاد، نظریه پرداز، مفسر قرآن، از شاگردان آیت‌الله بروجردى، امام خمینی و علامه سید محمدحسین طباطبایی

    از سال 1341 که نهضت امام خمینى(ره) آغاز گردید، استاد مطهرى به‌طور فعال در کنار امام بود.

    پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور، در 13 آبان 1343 مسئولیت استاد مطهرى و یارانش سنگین‌تر شد. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاه‌ها و مساجد مختلف ادامه داد.

    در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفرى به آنجا نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو کرد و در همین سفر، امام خمینى ایشان را مسئول تشکیل شوراى انقلاب اسلامی‌نمود. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران مسئولیت کمیته استقبال از امام را شخصا به عهده گرفت و تا پیروزى انقلاب اسلامى همواره در کنار رهبر انقلاب و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود.

    استاد مطهرى تنها هشتاد روز پس از انقلاب اسلامى در قید حیات بود، تااینکه در سه‌شنبه یازدهم اردیبهشت‌ماه سال 1358 درحالى‌که از یکى از جلسات فکرى - سیاسى بیرون مى‌آمد، با گلوله گروه نادان و جنایت‌کار فرقان که به مغزش اصابت نمود، در تاریکى شب به شهادت رسید و امام و امت اسلام درحالى‌که امیدها به آن بزرگ‌مرد بسته بودند، در ماتمى عظیم فرورفتند.ادامه ...