الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR13690J1.jpg|بندانگشتی|گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور|175px]]
    [[پرونده:NUR00393.jpg|بندانگشتی|عطار، محمد بن ابراهیم|175px]]


    '''گزارش لحظه به لحظه از ميلاد نور''' نوشته، [[مهدی‌پور، علی‌‌اکبر|على‌اكبر مهدى پور]] مى‌باشد.
    '''فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى''' (537-627ق)، يكى از شعرا و عارفان نام‌آور ايران در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم است.  
    نویسنده با بهره‌گيرى از منابع معتبر اسلامى، نخست به ماجراى خواستگارى نرگس خاتون در عالم خواب و اسلام آوردن و پيوستن او به خانواده امام هادى(ع) اشاره كرده و سپس به كيفيت ولادت حضرت پرداخته و از زبان حكيمه خاتون، دختر امام جواد(ع) و خواهر امام هادى(ع)، عمّه [[امام حسن عسکری(ع)]] تولد ايشان و حوادثى را كه در آن هنگام رخ داده، بازگو نموده است.


    نویسنده در قسمت اول با نگرشى ادبى به جريان ولادت امام عصر(عج) به طور مختصر پرداخته است. و تاريخ تولد شگفت انگيزترين انسان را 15 شعبان 255 هجرى ثبت نموده است و لحظاتى بعد غيبت 74 ساله او كه غيبت صغرى ناميده مى‌شود، آغاز مى‌شود و دستى نيرومند در آستين غيبت فرو مى‌رود.
    عطّار قسمتى از عمر خود را به رسم سالكان طريقت، در سفر گذراند و از مكّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در اين سفرها، بسيارى از مشايخ و بزرگان زمان خود را زيارت كرد و در همين سفرها بود كه به خدمت مجدالدين بغدادى رسيد. گفته شده در هنگامى كه شيخ به سنّ پيرى رسيده بود، بهاءالدين محمّد، پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين بلخى]] با پسر خود به عراق سفر مى‌كرد كه در مسير خود به نيشابور رسيد و توانست به زيارت شيخ عطار برود. شيخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدّين]] كه در آن زمان كودكى خردسال بود داد.


    دو قسمت بعدى (پيوند نور گزارش نور) گوشه‌اى از شرح احوال، مقامات و زندگى نرجس خاتون مادر امام زمان(ع) بيان مى‌شود. نگارنده در اين قسمت، تكيه بر روايات دارد و اسناد آن‌ها را مورد بررسى و كنكاش قرار مى‌دهد. ابتدا اسامى و القاب گرامى نرجس خاتون؛ از جمله مليكه، حكيمه، نرجس، سوسن، مريم، ريحانه، خمط، صقيل ذكر مى‌شود و معنا و مفهوم هر كدام و نسبت به بانو مورد بررسى قرار مى‌گيرد. در ادامه شرح زندگى مادر امام زمان(ع) به روايت بشر بن سليمان كه از اصحاب و ارادتمندان امام هادى(ع) و امام عسکرى(ع) به تصوير كشيده مى‌شود.
    عطّار مردى پركار و فعّال بود. چه در آن زمان كه به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پيرى خود كه به گوشه‌گيرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.


    <div class="mw-ui-button">[[گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور|'''ادامه''']]</div>
    آثار شيخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسيم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار او كه شامل غزليات، قصايد و رباعيّات است. مثنويات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصيبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّير، جواهرالذات، حيدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجايب.
     
    از ميان اين مثنوى‌هاى عرفانى، بهترين و شيواترين آن‌ها كه به نام تاج مثنوى‌هاى او به شمار مى‌آيد، منطق الطير است كه موضوع آن، بحث پرندگان از يك پرنده داستانى به نام سيمرغ است كه منظور از پرندگان، سالكان راه حقّ و مراد از سيمرغ، وجودِ حقّ مى‌باشد كه عطّار در اين منظومه، با نيروى تخيّل خود و به كار بردن رمزهاى عرفانى، به زيباترين وجه، سخن مى‌گويد. اين منظومه يكى از شاهكارهاى زبان فارسى است. يكى از معروفترين اثر منثور عطّار، تذكر الاولياست كه در اين كتاب، عطار به معرفى 72 تن از اولياء، مشايخ و عرفاى صوفيه پرداخته است.
     
    <div class="mw-ui-button">[[عطار، محمد بن ابراهیم|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۸

    عطار، محمد بن ابراهیم

    فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى (537-627ق)، يكى از شعرا و عارفان نام‌آور ايران در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم است.

    عطّار قسمتى از عمر خود را به رسم سالكان طريقت، در سفر گذراند و از مكّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در اين سفرها، بسيارى از مشايخ و بزرگان زمان خود را زيارت كرد و در همين سفرها بود كه به خدمت مجدالدين بغدادى رسيد. گفته شده در هنگامى كه شيخ به سنّ پيرى رسيده بود، بهاءالدين محمّد، پدر جلال‌الدين بلخى با پسر خود به عراق سفر مى‌كرد كه در مسير خود به نيشابور رسيد و توانست به زيارت شيخ عطار برود. شيخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به جلال‌الدّين كه در آن زمان كودكى خردسال بود داد.

    عطّار مردى پركار و فعّال بود. چه در آن زمان كه به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پيرى خود كه به گوشه‌گيرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.

    آثار شيخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسيم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار او كه شامل غزليات، قصايد و رباعيّات است. مثنويات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصيبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّير، جواهرالذات، حيدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجايب.

    از ميان اين مثنوى‌هاى عرفانى، بهترين و شيواترين آن‌ها كه به نام تاج مثنوى‌هاى او به شمار مى‌آيد، منطق الطير است كه موضوع آن، بحث پرندگان از يك پرنده داستانى به نام سيمرغ است كه منظور از پرندگان، سالكان راه حقّ و مراد از سيمرغ، وجودِ حقّ مى‌باشد كه عطّار در اين منظومه، با نيروى تخيّل خود و به كار بردن رمزهاى عرفانى، به زيباترين وجه، سخن مى‌گويد. اين منظومه يكى از شاهكارهاى زبان فارسى است. يكى از معروفترين اثر منثور عطّار، تذكر الاولياست كه در اين كتاب، عطار به معرفى 72 تن از اولياء، مشايخ و عرفاى صوفيه پرداخته است.