الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول

    از ویکی‌نور
    < الگو:صفحهٔ اصلی
    مرقد مطهر علی بن موسی ‎(ع)، امام هشتم

    ابوالحسن على بن موسى عليهما‌السلام ملقب به امام رضا(۱۴۸–۲۰۳ق)، امام هشتم از ائمۀ اثنی‌عشر عليهم‌السلام و دهمين معصوم از چهارده معصوم عليهم‌السلام است که به مدت 20 سال عهده‌دار امامت بود.

    سال تولد آن حضرت را 148 و 153ق و ماه تولد ايشان را ذوالحجة و ذوالقعدة و ربيع‌الاول گفته‌اند و مشهور آن است كه روز تولد آن حضرت «يازدهم ذوالقعدة» بوده است.

    مادر آن حضرت ام ولد بود. (كنيزى بود كه از مولاى خود فرزند آورده بود.) دربارۀ نام و زادگاه مادر آن حضرت اختلاف است و به اغلب احتمالات، از مردم شمال آفريقا يا مغرب مراكش بوده است.

    مشهور است كه به هنگام ورود حضرت رضا عليه‌السلام به نيشابور طالبان علم و محدثان دور محفۀ آن حضرت كه بر استرى نهاده شده بود جمع شدند و از ايشان خواستند كه حديثى بر آنها املا فرمايد.

    حضرت حديثى بطور مسلسل از آباء طاهرين خود از رسول اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم و جبرئيل از قول خداوند روايت كرد كه «كلمة لا إله إلا اللّه حصني و من دخل حصني أمن من عذابي» يعنى كلمۀ توحيد يا لا إله إلا اللّه حصار و باروى مستحكم من است و هر كه به درون حصار من رفت از عذاب من در امان ماند. اين حديث به جهت مسلسل بودن آن از ائمۀ اطهار عليهم‌السلام تا حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم به حديث «سلسلة الذهب» معروف شده است.

    دربارۀ اين كه چرا آن حضرت اين حديث را املا فرمود بايد گفت كه اين نوعى دعوت به وحدت كلمه و اتفاق بوده است زيرا اساس اسلام و مدخل آن اين كلمه است كه معتقدان به خود را از هر گونه تشويش و عذابى در امان مى‌دارد و مسلمانان بايد با توجه به آن در درون حصار و باروى اسلام از اختلاف كلمه بپرهيزند و مدافع آن حصن در برابر مهاجم خارجى باشند و از دشمنى و مخالفت بر سر مسائل فرعى دورى گزينند.

    حضرت در نيشابور در محله‌اى به نام بلاشاباد نزول فرمود و از آنجا به توس و از توس به سرخس و از سرخس به مرو كه اقامتگاه مأمون بود رفت.

    به روايت عيون اخبار الرضا (149/2) مأمون نخست به آن حضرت پيشنهاد كرد كه خود خلافت را قبول كند و چون آن حضرت امتناع فرمودند و در اين باب مخاطبات زياد ميان ايشان رد و بدل گرديد سرانجام پس از دو ماه اصرار و امتناع ناچار ولايت‌عهدى را پذيرفت به اين شرط كه از امر و نهى و حكم و قضا دور باشد و چيزى را تغيير ندهد.