اندیشه‌های فلسفی امام خمینی(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش'
جز (جایگزینی متن - ' می ف' به ' می‌ف')
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش')
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۰: خط ۴۰:


مشاء: هدف فلسفه را «علم» به موجودات حقیقی و ترتیب نظام هستی  میداند.
مشاء: هدف فلسفه را «علم» به موجودات حقیقی و ترتیب نظام هستی  میداند.
سهروردی: کسی را حکیم می شمارد که جدا ساختن نفس از بدن او کاری عادی باشد.
سهروردی: کسی را حکیم می‌شمارد که جدا ساختن نفس از بدن او کاری عادی باشد.


با توجه به آثار و شیوه تدریس فلسفی امام آشکارا برمی آید که عرفان نظری و رهیافتهای آن، در نظر ایشان از جایگاهی والاتر برخوردار بوده و همواره فلسفه را به عنوان ابزار و راهی برای رسیدن به عرفان  میدیده‌اند.  
با توجه به آثار و شیوه تدریس فلسفی امام آشکارا برمی‌آید که عرفان نظری و رهیافتهای آن، در نظر ایشان از جایگاهی والاتر برخوردار بوده و همواره فلسفه را به عنوان ابزار و راهی برای رسیدن به عرفان  میدیده‌اند.  


حضرت امام در موارد گوناگونی از فلسفه دفاع نمودند، مانند پیامی که به عنوان منشور روحانیت نام گرفت یا در نامه‌ای که به گورباچف می نویسند و همچنین در مصاحبه با حسین هیکل از تأثیر فلسفه بر خودشان سخن گفته‌اند.
حضرت امام در موارد گوناگونی از فلسفه دفاع نمودند، مانند پیامی که به عنوان منشور روحانیت نام گرفت یا در نامه‌ای که به گورباچف می‌نویسند و همچنین در مصاحبه با حسین هیکل از تأثیر فلسفه بر خودشان سخن گفته‌اند.


'''بخش دوم: امام و مکتب ‌های معروف'''
'''بخش دوم: امام و مکتب ‌های معروف'''
خط ۵۰: خط ۵۰:
'''فصل یکم: مکتب مشاء'''
'''فصل یکم: مکتب مشاء'''


نخستین مکتب فلسفی که در میان حکیمان مسلمان بوجود آمد و مربوط به سده‌های سوم تا پنجم بوده و برجسته‌ترین فیلسوف این گرایش ابن سینا است. شاید بتوان گفت که با اهمیت‌ترین و برجسته‌ترین ویژگی این مکتب تکیه انحصاری به استدلال و قیاس عقلی است. از دیگر  ویژگی‌های این مکتب گرایش به مادّه و صورت و نگاه خاص آنان به نظام هستی و دسته بندی موجودات است. مشاء به «کثرت» موجودات اعتقاد دارد نه وحدت. بر این عقیده هستند که عقل اول، نخستین چیزی است که از واجب تعالی صادر شده است و عقل دوم صادر از عقل اول است.
نخستین مکتب فلسفی که در میان حکیمان مسلمان بوجود آمد و مربوط به سده‌های سوم تا پنجم بوده و برجسته‌ترین فیلسوف این گرایش ابن سینا است. شاید بتوان گفت که با اهمیت‌ترین و برجسته‌ترین ویژگی این مکتب تکیه انحصاری به استدلال و قیاس عقلی است. از دیگر  ویژگی‌های این مکتب گرایش به مادّه و صورت و نگاه خاص آنان به نظام هستی و دسته‌بندی موجودات است. مشاء به «کثرت» موجودات اعتقاد دارد نه وحدت. بر این عقیده هستند که عقل اول، نخستین چیزی است که از واجب تعالی صادر شده است و عقل دوم صادر از عقل اول است.
در مکتب مشاء نهُ عقل اول، نهُ نفس و جسم فلکی را پدید  آوردهاند که اینان خود دسته‌ای دیگر از موجودات با ویژگیهای خودشان هستند.
در مکتب مشاء نهُ عقل اول، نهُ نفس و جسم فلکی را پدید  آوردهاند که اینان خود دسته‌ای دیگر از موجودات با ویژگیهای خودشان هستند.


خط ۶۳: خط ۶۳:
در  هستیشناسی مکتب اشراق، نور الانوار، که همان علت نخستین یا واجب الوجود در اصطلاح حکمت مشاء است، سرچشمه پیدایش انوار قاهره  میباشد.
در  هستیشناسی مکتب اشراق، نور الانوار، که همان علت نخستین یا واجب الوجود در اصطلاح حکمت مشاء است، سرچشمه پیدایش انوار قاهره  میباشد.


یکی دیگر از نقطه‌های مهم در نگاه شیخ اشراق به دسته بندی موجودات،اعتقاد او به عالم مثالی منفصل است. یکی دیگر از موارد ویژه نگاه مرحوم سهروردی این است که عنصر آتش را  نمیپذیرد و  میگوید آتش همان عنصر هوا  میباشد.
یکی دیگر از نقطه‌های مهم در نگاه شیخ اشراق به دسته‌بندی موجودات،اعتقاد او به عالم مثالی منفصل است. یکی دیگر از موارد ویژه نگاه مرحوم سهروردی این است که عنصر آتش را  نمیپذیرد و  میگوید آتش همان عنصر هوا  میباشد.


'''فصل سوم: مکتب حکمت متعالیه'''  
'''فصل سوم: مکتب حکمت متعالیه'''