اندیشه‌ی ابن خلدون؛ عصبیت و دولت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' می دهد' به ' می‌دهد')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' می د' به ' می‌د')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    کتاب پیش رو از آثار اولیه و عمده‌ی مولف است. او در این اثر، این فرضیه‌ی عام را مطرح می‌کند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلامی از مجرای نظرات [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب این تاریخ بهتر صورت می‌گیرد. او بعدها این فرضیه را می‌پرورد بتواند برخی عوامل موثر را معرفی کند. همان عواملی که پیش تر در این کتاب برجسته شده بود. تأثیر پذیری جابری از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در جای جای آثار او نمایان است. این تأثیرپذیری حتی در به کارگیری مفاهیم و الفاظ نیز قابل ردگیری است. فارغ از منظر بالا، این کتاب عمق، کلیت و نوآوری اندیشه‌های [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را به صورت درخوری نشان می‌دهد. همچنین به روشنی این ادعای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را می‌نمایاند که علم عمران یک علم کاملا نوبنیاد بود که از دانش‌های پیشین تمدن عربی - در شاخه‌های مختلفش - متفاوت، و بدیع است. هم به این دلیل و دلایل دیگری که خواهیم دید این اثر از بهترین آثار نوشته شده در باب اندیشه‌های [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] است.
    کتاب پیش رو از آثار اولیه و عمده‌ی مولف است. او در این اثر، این فرضیه‌ی عام را مطرح می‌کند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلامی از مجرای نظرات [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب این تاریخ بهتر صورت می‌گیرد. او بعدها این فرضیه را می‌پرورد بتواند برخی عوامل موثر را معرفی کند. همان عواملی که پیش تر در این کتاب برجسته شده بود. تأثیر پذیری جابری از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در جای جای آثار او نمایان است. این تأثیرپذیری حتی در به کارگیری مفاهیم و الفاظ نیز قابل ردگیری است. فارغ از منظر بالا، این کتاب عمق، کلیت و نوآوری اندیشه‌های [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را به صورت درخوری نشان می‌دهد. همچنین به روشنی این ادعای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را می‌نمایاند که علم عمران یک علم کاملا نوبنیاد بود که از دانش‌های پیشین تمدن عربی - در شاخه‌های مختلفش - متفاوت، و بدیع است. هم به این دلیل و دلایل دیگری که خواهیم دید این اثر از بهترین آثار نوشته شده در باب اندیشه‌های [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] است.


    مقدمه‌ی کتاب [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] از حیث بحث و مطالعه اشباع شده است اگرچه بخش عمده‌ی ابهامی که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان با آن روبه رو هستند از خود مقدمه‌ی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] سرچشمه می‌گیرد. چون جملات سربسته و واژگان بدون شرح و ترکیب‌های پیچیده‌ای که هر پژوهشگری را گیج و منگ می‌کند در آن فراوان است. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان اکثرا برای تأکید بر اصالت اندیشه‌ها و نوآوری نظریه‌های او و برای ستایش از وی به عنوان اندیشمندی مبتکر که هیچ یک از پیشینیان، چه یونانی و چه مسلمان، بر او پیشی نگرفته‌اند به بسیاری از آرای وی روی آورده‌اند که در حوزه‌ی سیاست و اجتماع و اقتصاد گفته است. بسیاری از کسانی که این راه را برگزیده‌اند به یقین معتقدند که اندیشه‌ی بشری تنها زمانی متوجه حقایق اجتماعی و سیاسی کشف شده توسط [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] شد که مقدمه‌ی او پس از پنج سده از زمان مرگش به چاپ رسیده بود. و بدین ترتیب آنان وقتی به یادآوری آرای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] می‌پردازند ذهنشان به سوی سایر اندیشمندان سمت و سو می‌گیرد و به دیگر پیشاهنگان بزرگ مطالعات اجتماعی نوین ورهبران مذاهب اجتماعی و اقتصادی دوران حاضر می گراید. خطای روش شناختی از همین جا آب می خورد، خطایی که بسیاری از دوستداران [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] با اینکه آن را تذکر می دهند در گردابش افتاده‌اند. و منظور از آن خطا نگرشی است که با دیده‌ی اکنون می‌نگرد و از مبدأ اندیشه‌ی معاصر می آغازد تا آرا و نظریه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی وارده در مقدمه را بفهمد. در حالی که اندیشه‌ی اجتماعی هماره به دوره‌ای که در آن جلوه گر شده و به گرفتاری‌های مردمان آن دوره وابسته است؛ از این رو، هویت حقیقی خویش و دلالت صحیح خود را از دست خواهد داد، اگر برای فهم آن در پرتو داده‌های دوره‌ای دیگر بکوشیم که تفاوت گسترده‌ای با آن دوره دارد؛ همچون تفاوت آشکار و ملموسی که میان همه‌ی حوزه‌های دوره‌ی میانه با دوره‌ی معاصر وجود دارد. این درست همان نکته‌ای است که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب آن هشدارمان می‌دهد، آن گاه که با قدرت پای می‌فشارد که «از اغلاط پوشیده‌ی تاریخ، از یاد بردن این اصل است که احوال امت‌ها و نسل‌ها در نتیجه‌ی تبدل و تغییر اعصار و گذشت روزگار تغییر می‌پذیرد».<ref> [https://www.historylib.com/books/2395 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
    مقدمه‌ی کتاب [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] از حیث بحث و مطالعه اشباع شده است اگرچه بخش عمده‌ی ابهامی که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان با آن روبه رو هستند از خود مقدمه‌ی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] سرچشمه می‌گیرد. چون جملات سربسته و واژگان بدون شرح و ترکیب‌های پیچیده‌ای که هر پژوهشگری را گیج و منگ می‌کند در آن فراوان است. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان اکثرا برای تأکید بر اصالت اندیشه‌ها و نوآوری نظریه‌های او و برای ستایش از وی به عنوان اندیشمندی مبتکر که هیچ یک از پیشینیان، چه یونانی و چه مسلمان، بر او پیشی نگرفته‌اند به بسیاری از آرای وی روی آورده‌اند که در حوزه‌ی سیاست و اجتماع و اقتصاد گفته است. بسیاری از کسانی که این راه را برگزیده‌اند به یقین معتقدند که اندیشه‌ی بشری تنها زمانی متوجه حقایق اجتماعی و سیاسی کشف شده توسط [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] شد که مقدمه‌ی او پس از پنج سده از زمان مرگش به چاپ رسیده بود. و بدین ترتیب آنان وقتی به یادآوری آرای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] می‌پردازند ذهنشان به سوی سایر اندیشمندان سمت و سو می‌گیرد و به دیگر پیشاهنگان بزرگ مطالعات اجتماعی نوین ورهبران مذاهب اجتماعی و اقتصادی دوران حاضر می گراید. خطای روش شناختی از همین جا آب می خورد، خطایی که بسیاری از دوستداران [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] با اینکه آن را تذکر می‌دهند در گردابش افتاده‌اند. و منظور از آن خطا نگرشی است که با دیده‌ی اکنون می‌نگرد و از مبدأ اندیشه‌ی معاصر می آغازد تا آرا و نظریه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی وارده در مقدمه را بفهمد. در حالی که اندیشه‌ی اجتماعی هماره به دوره‌ای که در آن جلوه گر شده و به گرفتاری‌های مردمان آن دوره وابسته است؛ از این رو، هویت حقیقی خویش و دلالت صحیح خود را از دست خواهد داد، اگر برای فهم آن در پرتو داده‌های دوره‌ای دیگر بکوشیم که تفاوت گسترده‌ای با آن دوره دارد؛ همچون تفاوت آشکار و ملموسی که میان همه‌ی حوزه‌های دوره‌ی میانه با دوره‌ی معاصر وجود دارد. این درست همان نکته‌ای است که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب آن هشدارمان می‌دهد، آن گاه که با قدرت پای می‌فشارد که «از اغلاط پوشیده‌ی تاریخ، از یاد بردن این اصل است که احوال امت‌ها و نسل‌ها در نتیجه‌ی تبدل و تغییر اعصار و گذشت روزگار تغییر می‌پذیرد».<ref> [https://www.historylib.com/books/2395 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۲

    اندیشه‌ی ابن خلدون؛ عصبیت و دولت
    اندیشه‌ی ابن خلدون؛ عصبیت و دولت
    پدیدآورانجابری، محمد عابد (نویسنده) فرادی اهوازی، احمد (مترجم)
    ناشرنشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۸ش
    شابک2-720-436-600-978
    موضوعابن‌خلدون‌ ، عبدالرحما‌ن‌بن‌ محمد ۷۳۲ - ۸۰۸ق‌. -- نقد و تفسیر,haldunB Ibn -- interpretation and Criticism,جا‌معه‌شنا‌سی‌ اسلامی‌,ociologyB Islamic,تا‌ریخ‌نویسا‌ن‌ مسلما‌ن‌,istoriansB Muslim,فیلسوفا‌ن‌ اسلامی‌,hilosophersB Muslim
    کد کنگره
    ‏D۱۶/۷/ج۲الف۸

    اندیشه‌ی ابن خلدون؛ عصبیت و دولت تألیف محمد عابد جابری، ترجمه احمد فرادی اهوازی؛ کتاب پیش رو از آثار مهم اندیشمند معاصر محمدعابد الجابری است. جابری در این کتاب این فرضیه‌ی عام را مطرح می‌کند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلام از مجرای نظرات ابن خلدون در باب این تاریخ بهتر صورت می‌گیرد. نیز کتاب به روشنی این ادعای ابن خلدون را می‌نمایاند که علم عمران یک علم کاملا نو بنیاد بود که از دانش‌های پیشین تمدن عربی متفاوت، و بدیع است. ابن خلدون با انتقاد از مورخان پیشین و با ارائه‌ی نگرشی جدی نظریه پردازی خویش را شروع می‌کند و با ابداع دانشی جدید به نام «علم عمران»، که نمونه‌ی نگرش انتقادی او از تاریخ است، به مطالعه‌ی تاریخ می‌پردازد.

    ساختار

    مطالب در دو بخش ارائه گردیده است:

    بخش نخستین: ابن خلدون و علم نو بنیاد او

    بخش دوم: عمران بشری و حرکت تاریخ، عصبیت و دولت

    گزارش کتاب

    کتاب پیش رو از آثار اولیه و عمده‌ی مولف است. او در این اثر، این فرضیه‌ی عام را مطرح می‌کند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلامی از مجرای نظرات ابن خلدون در باب این تاریخ بهتر صورت می‌گیرد. او بعدها این فرضیه را می‌پرورد بتواند برخی عوامل موثر را معرفی کند. همان عواملی که پیش تر در این کتاب برجسته شده بود. تأثیر پذیری جابری از ابن خلدون در جای جای آثار او نمایان است. این تأثیرپذیری حتی در به کارگیری مفاهیم و الفاظ نیز قابل ردگیری است. فارغ از منظر بالا، این کتاب عمق، کلیت و نوآوری اندیشه‌های ابن خلدون را به صورت درخوری نشان می‌دهد. همچنین به روشنی این ادعای ابن خلدون را می‌نمایاند که علم عمران یک علم کاملا نوبنیاد بود که از دانش‌های پیشین تمدن عربی - در شاخه‌های مختلفش - متفاوت، و بدیع است. هم به این دلیل و دلایل دیگری که خواهیم دید این اثر از بهترین آثار نوشته شده در باب اندیشه‌های ابن خلدون است.

    مقدمه‌ی کتاب ابن خلدون از حیث بحث و مطالعه اشباع شده است اگرچه بخش عمده‌ی ابهامی که ابن خلدون پژوهان با آن روبه رو هستند از خود مقدمه‌ی ابن خلدون سرچشمه می‌گیرد. چون جملات سربسته و واژگان بدون شرح و ترکیب‌های پیچیده‌ای که هر پژوهشگری را گیج و منگ می‌کند در آن فراوان است. ابن خلدون پژوهان اکثرا برای تأکید بر اصالت اندیشه‌ها و نوآوری نظریه‌های او و برای ستایش از وی به عنوان اندیشمندی مبتکر که هیچ یک از پیشینیان، چه یونانی و چه مسلمان، بر او پیشی نگرفته‌اند به بسیاری از آرای وی روی آورده‌اند که در حوزه‌ی سیاست و اجتماع و اقتصاد گفته است. بسیاری از کسانی که این راه را برگزیده‌اند به یقین معتقدند که اندیشه‌ی بشری تنها زمانی متوجه حقایق اجتماعی و سیاسی کشف شده توسط ابن خلدون شد که مقدمه‌ی او پس از پنج سده از زمان مرگش به چاپ رسیده بود. و بدین ترتیب آنان وقتی به یادآوری آرای ابن خلدون می‌پردازند ذهنشان به سوی سایر اندیشمندان سمت و سو می‌گیرد و به دیگر پیشاهنگان بزرگ مطالعات اجتماعی نوین ورهبران مذاهب اجتماعی و اقتصادی دوران حاضر می گراید. خطای روش شناختی از همین جا آب می خورد، خطایی که بسیاری از دوستداران ابن خلدون با اینکه آن را تذکر می‌دهند در گردابش افتاده‌اند. و منظور از آن خطا نگرشی است که با دیده‌ی اکنون می‌نگرد و از مبدأ اندیشه‌ی معاصر می آغازد تا آرا و نظریه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی وارده در مقدمه را بفهمد. در حالی که اندیشه‌ی اجتماعی هماره به دوره‌ای که در آن جلوه گر شده و به گرفتاری‌های مردمان آن دوره وابسته است؛ از این رو، هویت حقیقی خویش و دلالت صحیح خود را از دست خواهد داد، اگر برای فهم آن در پرتو داده‌های دوره‌ای دیگر بکوشیم که تفاوت گسترده‌ای با آن دوره دارد؛ همچون تفاوت آشکار و ملموسی که میان همه‌ی حوزه‌های دوره‌ی میانه با دوره‌ی معاصر وجود دارد. این درست همان نکته‌ای است که ابن خلدون در باب آن هشدارمان می‌دهد، آن گاه که با قدرت پای می‌فشارد که «از اغلاط پوشیده‌ی تاریخ، از یاد بردن این اصل است که احوال امت‌ها و نسل‌ها در نتیجه‌ی تبدل و تغییر اعصار و گذشت روزگار تغییر می‌پذیرد».[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها