بهاءالدوله، بهاءالدین بن میرقوام‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک')
    جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۴: خط ۴۴:




    '''بهاء الدوله رازى'''، پزشک و عارف ايرانى در قرن نهم و دهم هجرى است. وى نواده سيد محمد نوربخش (795ق - 869ق) بنيان‌گذار طريقه نوربخشيه بود.<ref>تاريخ دامپزشکى و پزشکى ايران، ج 2، ص 492؛ طرائق الحقائق، ج 3، ص 319</ref>برخى منابع، نام او را محمدحسين نوربخشى، فرزند قوام‌الدين، نوشته‌اند.<ref>طب در دوره صفويه، ص 398</ref>
    '''بهاء الدوله رازى'''، پزشک و عارف ايرانى در قرن نهم و دهم هجرى است. وى نواده سيد محمد نوربخش (795ق - 869ق) بنيان‌گذار طريقه نوربخشيه بود.<ref>تاريخ دامپزشکى و پزشکى ايران، ج 2، ص492؛ طرائق الحقائق، ج 3، ص319</ref>برخى منابع، نام او را محمدحسين نوربخشى، فرزند قوام‌الدين، نوشته‌اند.<ref>طب در دوره صفويه، ص398</ref>


    لقب او را نيز بهاء‌الدين.<ref>تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص 274؛ تاريخ حبيب السير، ج 4، ص 612</ref>و بهاء الدوله.<ref>تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص 400</ref>ثبت كرده‌اند و عنوان كامل او در پايان نسخه خطى «خلاصة التجارب» بهاء الدوله پسر شاه قاسم پسر شمس‌الدين محمد نوربخشى آمده است.
    لقب او را نيز بهاء‌الدين.<ref>تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص274؛ تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612</ref>و بهاء الدوله.<ref>تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص400</ref>ثبت كرده‌اند و عنوان كامل او در پايان نسخه خطى «خلاصة التجارب» بهاء الدوله پسر شاه قاسم پسر شمس‌الدين محمد نوربخشى آمده است.


    شاه قاسم پدر بهاء الدوله علاوه بر مرشدى طريقت خويش، در پزشکى نيز تسلط داشت؛ چنان‌كه بهاء الدوله در «خلاصة التجارب» از وى با عنوان حضرت ياد كرده و درمان‌هايش را متذكر شده است. وى در 927ق، درگذشت.<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص 612</ref>شمس‌الدين، برادر بهاء الدوله، نيز گاهى به پزشکى مى‌پرداخت.<ref>طب در دوره صفويه، ص 398</ref>
    شاه قاسم پدر بهاء الدوله علاوه بر مرشدى طريقت خويش، در پزشکى نيز تسلط داشت؛ چنان‌كه بهاء الدوله در «خلاصة التجارب» از وى با عنوان حضرت ياد كرده و درمان‌هايش را متذكر شده است. وى در 927ق، درگذشت.<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612</ref>شمس‌الدين، برادر بهاء الدوله، نيز گاهى به پزشکى مى‌پرداخت.<ref>طب در دوره صفويه، ص398</ref>


    از تاريخ تولد بهاء الدوله اطلاع دقيقى در دست نيست؛ اگرچه با استناد به سال تأليف مهم‌ترين اثر او، «خلاصة التجارب» مى‌توان او را متولد حوالى 860ق دانست، و همان گونه كه از نسبت او پيداست موطنش رى بوده و پدرش نيز در همان جا به دنيا آمده است.<ref>طب در دوره صفويه، ص 398</ref>
    از تاريخ تولد بهاء الدوله اطلاع دقيقى در دست نيست؛ اگرچه با استناد به سال تأليف مهم‌ترين اثر او، «خلاصة التجارب» مى‌توان او را متولد حوالى 860ق دانست، و همان گونه كه از نسبت او پيداست موطنش رى بوده و پدرش نيز در همان جا به دنيا آمده است.<ref>طب در دوره صفويه، ص398</ref>


    از مطالب [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]].<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص 612</ref>سفرهايى را كه بهاء الدوله در طول زندگى‌اش انجام داده مى‌توان مشخص كرد. خود او نيز در جاهاى مختلف «خلاصة التجارب» از كاشان، نطنز، اصفهان، هرات و استرآباد ياد مى‌كند. از معلمان و استادان بهاء الدوله اطلاعى نداريم، جز اينكه او به بعضى كارهاى درمانى پدرش (رجوع كنيد به «خلاصة التجارب»، باب دوم) اشاره مى‌كند.
    از مطالب [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]].<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612</ref>سفرهايى را كه بهاء الدوله در طول زندگى‌اش انجام داده مى‌توان مشخص كرد. خود او نيز در جاهاى مختلف «خلاصة التجارب» از كاشان، نطنز، اصفهان، هرات و استرآباد ياد مى‌كند. از معلمان و استادان بهاء الدوله اطلاعى نداريم، جز اينكه او به بعضى كارهاى درمانى پدرش (رجوع كنيد به «خلاصة التجارب»، باب دوم) اشاره مى‌كند.


    بهاء الدوله رازى، روش نيا و پدر خويش را در تصوف دنبال كرد و از مشايخ طريقه نوربخشيه بود. به نوشته [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]].<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص 612</ref>، وى در اواخر زندگى سلطان حسين بايقرا (842ق - 911ق) به هرات رفت و در خانقاه خواجه افضل‌الدين کرمانى اقامت گزيد و مورد توجه بايقرا بود. پس از مرگ بايقرا، بهاء الدوله به رى بازگشت و سپس به آذربايجان رفت و به شاه اسماعيل صفوى پيوست و پس از دو سه سال اقامت در آنجا، به گفته رازى حَسب اقتضاء قضا مؤاخذه شده، درگذشت.<ref>هفت اقليم، ج 3، ص 43</ref>؛ اين تعبير، ممكن است اشاره به كشته شدن او باشد.
    بهاء الدوله رازى، روش نيا و پدر خويش را در تصوف دنبال كرد و از مشايخ طريقه نوربخشيه بود. به نوشته [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]].<ref>تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612</ref>، وى در اواخر زندگى سلطان حسين بايقرا (842ق - 911ق) به هرات رفت و در خانقاه خواجه افضل‌الدين کرمانى اقامت گزيد و مورد توجه بايقرا بود. پس از مرگ بايقرا، بهاء الدوله به رى بازگشت و سپس به آذربايجان رفت و به شاه اسماعيل صفوى پيوست و پس از دو سه سال اقامت در آنجا، به گفته رازى حَسب اقتضاء قضا مؤاخذه شده، درگذشت.<ref>هفت اقليم، ج 3، ص43</ref>؛ اين تعبير، ممكن است اشاره به كشته شدن او باشد.


    درگذشت بهاء الدوله، با توجه به سال فوت سلطان حسين بايقرا، در حدود سال 915ق اتفاق افتاده است و نوشته الگود.<ref>طب در دوره صفويه، ص 398</ref>و نصر.<ref>علم و تمدن در اسلام، ص 205</ref>كه سال 913ق را زمان مرگ او مى‌دانند، صحيح به نظر نمى‌رسد. سال 926ق.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 1، ص 527</ref>نيز درست نيست.
    درگذشت بهاء الدوله، با توجه به سال فوت سلطان حسين بايقرا، در حدود سال 915ق اتفاق افتاده است و نوشته الگود.<ref>طب در دوره صفويه، ص398</ref>و نصر.<ref>علم و تمدن در اسلام، ص205</ref>كه سال 913ق را زمان مرگ او مى‌دانند، صحيح به نظر نمى‌رسد. سال 926ق.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 1، ص527</ref>نيز درست نيست.


    == تأليفات ==
    == تأليفات ==
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    مهم‌ترين كتاب بهاء الدوله رازى، «خلاصة التجارب» به فارسى و در پزشکى است كه وى آن را در 907ق در قريه طرشت رى (از محلات كنونى تهران) نوشت.
    مهم‌ترين كتاب بهاء الدوله رازى، «خلاصة التجارب» به فارسى و در پزشکى است كه وى آن را در 907ق در قريه طرشت رى (از محلات كنونى تهران) نوشت.


    كتاب ديگر بهاء الدوله رازى، «هدية الخير» نام دارد كه در باب دوم «خلاصة التجارب» از آن ياد كرده است. اين كتاب، روايت و شرح چهل حديث در عرفان و به زبان فارسى است كه آن را به‌صورت هدايت (هداية) الخير.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص 1487؛ الذريعة الى تصانيف الشيعة، ج 25، ص 175</ref>نيز معرفى كرده‌اند. از اين كتاب نيز نسخه‌هايى در ايران.<ref>فهرست الفبائى كتب خطى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى، ص 610</ref>و خارج از ايران.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص 1487</ref>وجود دارد.
    كتاب ديگر بهاء الدوله رازى، «هدية الخير» نام دارد كه در باب دوم «خلاصة التجارب» از آن ياد كرده است. اين كتاب، روايت و شرح چهل حديث در عرفان و به زبان فارسى است كه آن را به‌صورت هدايت (هداية) الخير.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص1487؛ الذريعة الى تصانيف الشيعة، ج 25، ص175</ref>نيز معرفى كرده‌اند. از اين كتاب نيز نسخه‌هايى در ايران.<ref>فهرست الفبائى كتب خطى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى، ص610</ref>و خارج از ايران.<ref>فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص1487</ref>وجود دارد.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۷

    بهاء الدوله، بهاء الدین بن میر قوام الدین
    نام بهاء الدوله، بهاء الدین بن میر قوام الدین
    نام های دیگر ش‍اه‌ ب‍ه‍اء ال‍دی‍ن‌

    رازی‌، ب‍ه‍اء ال‍دول‍ه‌

    ب‍ه‍اء ال‍دول‍ه‌، ح‍س‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ی‍ر ق‍وام ال‍دی‍ن‌

    ب‍ه‍اء ال‍دول‍ه‌، م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ی‍ر ق‍وام‌ ال‍دی‍ن‌

    ب‍ه‍اء ال‍دول‍ه‌ ح‍ک‍ی‍م‌ م‍ح‍م‍د ع‍ل‍وی‍خ‍ان‌

    ن‍ور ب‍خ‍ش‌، ب‍ه‍اء ال‍دول‍ه‌ ب‍ه‍اء ال‍دی‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ی‍ر ق‍وام‌ ال‍دی‍ن‌

    نوربخش، حسن بن قاسم

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 914 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار خلاصة التجارب
    کد مؤلف AUTHORCODE12201AUTHORCODE


    بهاء الدوله رازى، پزشک و عارف ايرانى در قرن نهم و دهم هجرى است. وى نواده سيد محمد نوربخش (795ق - 869ق) بنيان‌گذار طريقه نوربخشيه بود.[۱]برخى منابع، نام او را محمدحسين نوربخشى، فرزند قوام‌الدين، نوشته‌اند.[۲]

    لقب او را نيز بهاء‌الدين.[۳]و بهاء الدوله.[۴]ثبت كرده‌اند و عنوان كامل او در پايان نسخه خطى «خلاصة التجارب» بهاء الدوله پسر شاه قاسم پسر شمس‌الدين محمد نوربخشى آمده است.

    شاه قاسم پدر بهاء الدوله علاوه بر مرشدى طريقت خويش، در پزشکى نيز تسلط داشت؛ چنان‌كه بهاء الدوله در «خلاصة التجارب» از وى با عنوان حضرت ياد كرده و درمان‌هايش را متذكر شده است. وى در 927ق، درگذشت.[۵]شمس‌الدين، برادر بهاء الدوله، نيز گاهى به پزشکى مى‌پرداخت.[۶]

    از تاريخ تولد بهاء الدوله اطلاع دقيقى در دست نيست؛ اگرچه با استناد به سال تأليف مهم‌ترين اثر او، «خلاصة التجارب» مى‌توان او را متولد حوالى 860ق دانست، و همان گونه كه از نسبت او پيداست موطنش رى بوده و پدرش نيز در همان جا به دنيا آمده است.[۷]

    از مطالب خواندمير.[۸]سفرهايى را كه بهاء الدوله در طول زندگى‌اش انجام داده مى‌توان مشخص كرد. خود او نيز در جاهاى مختلف «خلاصة التجارب» از كاشان، نطنز، اصفهان، هرات و استرآباد ياد مى‌كند. از معلمان و استادان بهاء الدوله اطلاعى نداريم، جز اينكه او به بعضى كارهاى درمانى پدرش (رجوع كنيد به «خلاصة التجارب»، باب دوم) اشاره مى‌كند.

    بهاء الدوله رازى، روش نيا و پدر خويش را در تصوف دنبال كرد و از مشايخ طريقه نوربخشيه بود. به نوشته خواندمير.[۹]، وى در اواخر زندگى سلطان حسين بايقرا (842ق - 911ق) به هرات رفت و در خانقاه خواجه افضل‌الدين کرمانى اقامت گزيد و مورد توجه بايقرا بود. پس از مرگ بايقرا، بهاء الدوله به رى بازگشت و سپس به آذربايجان رفت و به شاه اسماعيل صفوى پيوست و پس از دو سه سال اقامت در آنجا، به گفته رازى حَسب اقتضاء قضا مؤاخذه شده، درگذشت.[۱۰]؛ اين تعبير، ممكن است اشاره به كشته شدن او باشد.

    درگذشت بهاء الدوله، با توجه به سال فوت سلطان حسين بايقرا، در حدود سال 915ق اتفاق افتاده است و نوشته الگود.[۱۱]و نصر.[۱۲]كه سال 913ق را زمان مرگ او مى‌دانند، صحيح به نظر نمى‌رسد. سال 926ق.[۱۳]نيز درست نيست.

    تأليفات

    مهم‌ترين كتاب بهاء الدوله رازى، «خلاصة التجارب» به فارسى و در پزشکى است كه وى آن را در 907ق در قريه طرشت رى (از محلات كنونى تهران) نوشت.

    كتاب ديگر بهاء الدوله رازى، «هدية الخير» نام دارد كه در باب دوم «خلاصة التجارب» از آن ياد كرده است. اين كتاب، روايت و شرح چهل حديث در عرفان و به زبان فارسى است كه آن را به‌صورت هدايت (هداية) الخير.[۱۴]نيز معرفى كرده‌اند. از اين كتاب نيز نسخه‌هايى در ايران.[۱۵]و خارج از ايران.[۱۶]وجود دارد.

    پانويس

    1. تاريخ دامپزشکى و پزشکى ايران، ج 2، ص492؛ طرائق الحقائق، ج 3، ص319
    2. طب در دوره صفويه، ص398
    3. تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص274؛ تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612
    4. تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، ج 1، ص400
    5. تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612
    6. طب در دوره صفويه، ص398
    7. طب در دوره صفويه، ص398
    8. تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612
    9. تاريخ حبيب السير، ج 4، ص612
    10. هفت اقليم، ج 3، ص43
    11. طب در دوره صفويه، ص398
    12. علم و تمدن در اسلام، ص205
    13. فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 1، ص527
    14. فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص1487؛ الذريعة الى تصانيف الشيعة، ج 25، ص175
    15. فهرست الفبائى كتب خطى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى، ص610
    16. فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى، ج 2، بخش 1، ص1487

    وابسته‌ها