بکری، عبدالله بن عبدالعزیز

    از ویکی‌نور
    بکری، عبدالله بن عبدالعزیز
    نام بکری، عبدالله بن عبدالعزیز
    نام‎های دیگر ذو الوزارتین
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 487 ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE1081AUTHORCODE

    ابوعبيد بكرى، عبدالله بن عبدالعزيز بن محمد بن ايوب بن عمرو بكرى، بزرگ‌ترين جغرافى‌نگار عرب اندلس و نيز اديب در سده 5ق، است كه درباره تاريخ تولد او اختلاف نظر بسيار وجود دارد. برخى، او را متولد 401ق، يا 405ق و برخى نيز 432ق، دانسته‌اند.

    از جزئيات زندگى ابوعبيد بكرى، اطلاع كافى در دست نيست. نسبت او را به قبيله بكر بن وائل نوشته‌اند. پدرش، عز‌الدوله، عبدالعزيز بكرى، احتمالاً پس از پدر خود ابومصعب محمد، امير منطقه كوچك «وَلبه» و «شلطيش» در اندلس بود. پس از سقوط خلافت مروانيان قرطبه (403ق)، اميرنشين بكريان در بخش جنوبى شبه جزيره ايبرى؛ يعنى در كرانه اقيانوس اطلس در مغرب لبله تأسيس يافت. در 443ق، عز‌الدوله، بر اثر فشار معتضد بن عباد از عباديان اشبيليه، ناگزير امارت شلطيش و لبله را ترك گفت و به قرطبه رفت و از حمايت ابوالوليد محمد بن جَهوَر از دودمان جهوريان برخوردار شد. ابوعبيد ظاهراً در همان سال، همراه پدر به قرطبه رفته است. بعضى او را در اين سفر، دست‌كم سى ساله دانسته‌اند.

    ابوعبيد در قرطبه كه تا مدتى يكى از مراكز فرهنگى به شمار مى‌رفت، به تكميل معلومات پرداخت و با نام همان شهر شهرت يافت؛ چنان‌كه او را قرطبى نيز ناميده‌اند، ولى بيشتر با عنوان اندلسى مشهور است. وى از شاگردان «ابن حيان، ابوالعباس، احمد بن عمر عذرى»، «ابوبكر مصحفى» و نيز «ابوعمر بن عبدالبر حافظ» بود كه ابوعبيد به دريافت اجازه از او نايل شد.

    ابوعبيد، مدتى با سمت وزير دربار امير المريه، به خدمت پرداخت و نيز چون در بارگاه معتمد بن عباد، امير اشبيليه، سمت مهمى يافته بود، با اديبان معاصر، پيوند نزدیک ى داشت. پس از استيلاى مرابطون بر اندلس، ابوعبيد دوباره به قرطبه رفت و به ادامه فعاليت ادبى پرداخت. در اين زمان، سلطان يوسف بن تاشقين بار ديگر قرطبه را مركز اندلس قرار داده بود. ابوعبيد به هنگام اقامت در همين شهر درگذشت. در اغلب مآخذ، سال درگذشت او را 487ق، نوشته‌اند، اما ضبى كه او را با لقب ذو الوزارتين ناميده، تاريخ مرگش را 496ق، نوشته است.

    چنين به نظر مى‌رسد كه فعاليت‌هاى علمى ابوعبيد، در قرطبه صورت گرفته است. با اينكه بعضى را عقيده بر آن است كه وى هرگز به مشرق و حتى آفريقاى شمالى و يا سرزمين ديگرى سفر نكرده، ولى او مشخصات آفريقاى شمالى را با عنوان «المُغرب في ذكر بلاد افريقية و المغرب» آورده است. از مطالعه اين كتاب مى‌توان به حدود آگاهى‌هاى وسيع وى درباره سرزمين‌هاى مزبور پى برد.

    ابوعبيد، داراى تأليفات متعددى در رشته‌هاى مختلف علوم بوده است. از نوشته‌هاى او در زمينه دين، شعر و ادب، گياه شناسى و جغرافيا مى‌توان دريافت كه دانشمندى جامع الاطراف بوده است. او به‌ويژه در شعر و ادب، به‌عنوان فردى آگاه شناخته شده است؛ چنان‌كه «امالى» ابوعلى اسماعيل بن قاسم قالى، اديب عرب اسپانيا را شرح كرده و درباره آن نظرهايى ابراز داشته است.

    ابن بشكوال، ابوعبيد را اديب و آگاه به معانى اشعار و علم انساب و اخبار ناميده و در زمينه دين كتابى را در باب نشانه‌هاى نبوت پيامبر(ص) به ابوعبيد نسبت داده، ولى نام آن را ننوشته است. ابوعبيد، مردى بود دوستدار كتاب تا آنجا كه روى جلد كتاب‌هاى خود را براى محفوظ ماندن، با روكشى از پارچه مى‌پوشانيد. گفته‌اند كه وى در باده‌گسارى، به افراط مى‌گراييده است.

    آثار

    1. الاحصاء لطبقات الشعرا كه شبيه المؤتلف و المتخلف من اسماء الشعراء آمدى است و تاكنون به دست نيامده است؛
    2. اشتقاق الاسماء؛
    3. كتابى درباره نشانه‌هاى نبوت پيامبر(ص)؛
    4. التدريب و التهذيب في ضروب احوال الحروب؛
    5. التنبيه على اوهام ابى على في اماليه؛
    6. شفاء عليل العربية؛
    7. صلة المفصول في شرح ابيات الغريب المصنف؛
    8. فصل المقال في شرح كتاب الامثال؛
    9. سمط اللآلى؛
    10. المسالك و الممالك؛
    11. معجم ما استعجم؛
    12. كتاب النبات.

    منابع مقاله

    دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص696 - 697، عنآيت‌الله رضا.


    وابسته‌ها

    سمط اللآلي

    المسالک و الممالک (البکري)

    معجم ما استعجم من أسماء البلاد و المواضع

    الأمالي مع كتابی ذيل الأمالي و النوادر

    الانوار فی علم الاسرار و مقامات الابرار