تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تاسیس تا کودتای 1299: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
     
    (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR11854J1.jpg
    | تصویر =NUR11854J1.jpg
    | عنوان =تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تاسیس تا کودتای 1299
    | عنوان =تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تأسيس تا کودتای 1299
    | عنوان‌های دیگر =از تاسیس تا کودتای 1299
    | عنوان‌های دیگر =از تأسيس تا کودتای 1299
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[والی زاده معجزی، حسین]] (محقق)
    [[والی زاده معجزی، حسین]] (محقق)
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    | شابک =964-92185-7-2
    | شابک =964-92185-7-2
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =7808
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11854
    | کتابخوان همراه نور =11854
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تأسیس تا کودتای 1299'''، اثر [[والی‌زاده معجزی، محمدرضا|محمدرضا والیزاده معجزى]]، تحقیقى است درباره تاریخ و تحولات منطقه لرستان در دوران قاجار که درون مایه اصلى آن معرفى و بررسى شخصیت و عملکرد حکمرانان لرستان مى‌باشد.


    '''تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تاسیس تا کودتای 1299'''، اثر [[والی‌زاده معجزی، محمدرضا|محمدرضا واليزاده معجزى]]، تحقيقى است درباره تاريخ و تحولات منطقه لرستان در دوران قاجار كه درون مايه اصلى آن معرفى و بررسى شخصيت و عملكرد حكمرانان لرستان مى‌باشد.
    کتاب به زبان فارسی و در اواخر دوران قاجار نوشته شده است.
     
    كتاب به زبان فارسی و در اواخر دوران قاجار نوشته شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    كتاب با مقدمه ويراستار، حميدرضا دالوند، در بيان روش كار تصحيح، آغاز شده است.
    کتاب با مقدمه ویراستار، [[دالوند، حمیدرضا|حمیدرضا دالوند]]، در بیان روش کار تصحیح، آغاز شده است.


    نوشته‌هاى كتاب، آميزه‌اى از تاريخ شفاهى، اسناد تاريخى و آثار تاريخ‌نگاران رسمى است و نویسنده مى‌كوشد تا به كمك آنها، خطوط برجسته تاريخ لرستان را براى خواننده خويش مشخص سازد.
    نوشته‌هاى کتاب، آمیزه‌اى از تاریخ شفاهى، اسناد تاریخى و آثار تاریخ‌نگاران رسمى است و نویسنده مى‌کوشد تا به کمک آنها، خطوط برجسته تاریخ لرستان را براى خواننده خویش مشخص سازد.


    شخصيت و عملكرد حكمرانان لرستان درون‌مايه اصلى هر بخش بوده و شيوه كار بدين گونه است كه نگارنده هر حكمرانى را از روزگار تولد تا پايان ماموريت و گاه پس از آن (حتى روزگار مرگ) به كمك منابع مختلف معرفى كرده و از اين رهگذر، رويدادهاى لرستان را نيز مطرح ساخته است. از اين‌رو مى‌توان گفت اثر او نوعى سرگذشت‌نويسى يا تاريخى برپايه سرگذشت تاريخ‌سازان است.
    شخصیت و عملکرد حکمرانان لرستان درون‌مایه اصلى هر بخش بوده و شیوه کار بدین گونه است که نگارنده هر حکمرانى را از روزگار تولد تا پایان ماموریت و گاه پس از آن (حتى روزگار مرگ) به کمک منابع مختلف معرفى کرده و از این رهگذر، رویدادهاى لرستان را نیز مطرح ساخته است. از این‌رو مى‌توان گفت اثر او نوعى سرگذشت‌نویسى یا تاریخى برپایه سرگذشت تاریخ‌سازان است.


    اگرچه نویسنده، سازماندهى مشخصى به مطالب نداده؛ اما ويراستار، علاوه بر افزودن شرح و توضيحاتى درباره اشخاص، رويدادها و مكان‌ها، مطالب را با نظم خاص و به ترتيب دوره‌هاى سلطنت پادشاهان قاجار تدوين كرده است، به اين ترتيب، كتاب از پنج بخش لرستان در روزگار محمد شاه، مظفرالدين شاه، ناصرالدين شاه و مشروطيت (محمدعلى شاه و احمد شاه) تشكيل شده است.
    اگرچه نویسنده، سازماندهى مشخصى به مطالب نداده؛ اما ویراستار، علاوه بر افزودن شرح و توضیحاتى درباره اشخاص، رویدادها و مکان‌ها، مطالب را با نظم خاص و به ترتیب دوره‌هاى سلطنت پادشاهان قاجار تدوین کرده است، به این ترتیب، کتاب از پنج بخش لرستان در روزگار محمد شاه، مظفرالدین شاه، ناصرالدین شاه و مشروطیت (محمدعلى شاه و احمد شاه) تشکیل شده است.


    قلم نویسنده، روان، ولى داراى اطناب است، چنانكه گاه يك بند را همچون گفتار، يك نفس در پى هم آورده است. با اين همه، شيرينى و جذابيتى كه در كلام اوست، ريشه در همنشينى با مردم و حضور داشتن در مجالس و محافل مردمى دارد. در نتيجه، در بسيارى از موارد، مرز ميان قصه و تاريخ از ميان رفته و همين امر سبب شده است تا خواننده، به ويژه خواننده مبتدى و عامى، از هر بخشى آغاز كند، نه تنها در فهم مطالب به دشوارى برنخورد كه سخت شيفته آن گردد.
    قلم نویسنده، روان، ولى داراى اطناب است، چنانکه گاه یک بند را همچون گفتار، یک نفس در پى هم آورده است. با این همه، شیرینى و جذابیتى که در کلام اوست، ریشه در همنشینى با مردم و حضور داشتن در مجالس و محافل مردمى دارد. در نتیجه، در بسیارى از موارد، مرز میان قصه و تاریخ از میان رفته و همین امر سبب شده است تا خواننده، به ویژه خواننده مبتدى و عامى، از هر بخشى آغاز کند، نه تنها در فهم مطالب به دشوارى برنخورد که سخت شیفته آن گردد.


    نویسنده براى منابع رسمى اهميت و اعتبار دست اولى قائل شده و بيشتر براى نقد آنها و حتى در پانويس، تاريخ شفاهى را بكار گرفته است.
    نویسنده براى منابع رسمى اهمیت و اعتبار دست اولى قائل شده و بیشتر براى نقد آنها و حتى در پانویس، تاریخ شفاهى را بکار گرفته است.


    روايات شفاهى و نقل گفته‌هاى تاريخ‌سازان يا شاهدان رويدادها از نقطات قوت كتاب است.
    روایات شفاهى و نقل گفته‌هاى تاریخ‌سازان یا شاهدان رویدادها از نقطات قوت کتاب است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در دودمانى پا بر گيتى نهاده كه دست كم دويست سال حضور تأثيرگذار در رويدادهاى لرستان داشته و زير نظر مردانى پرورش يافته است كه خود تاريخ‌ساز بودنده‌اند. آن چه بر او خواندند يا به ميراث گذاشتند، چيزى نبود؛ مگر خاطرات تلخ و شيرين زندگى پرماجراى كوه‌نشينان لر، حماسه مردان بلندآوازه ايل، حضور پرهياهو و گاه نفس‌گير حكمران و...، تلگراف‌ها، نامه‌ها، احكام، فرامين و يا مكاتباتى كه ميان نياكانش با دولت مركزى رد و بدل شده بود. عباراتى چون «به گفته والد» يا «براساس تلگراف يا نامه‌اى كه نگارنده در دست دارد» كه خواننده در لابلاى مطالب به آنها برمى‌خورد، كم نيستند و نشان از تأثير محيط خانواده بر شكوفايى استعداد نویسنده دارد.
    نویسنده در دودمانى پا بر گیتى نهاده که دست کم دویست سال حضور تأثیرگذار در رویدادهاى لرستان داشته و زیر نظر مردانى پرورش یافته است که خود تاریخ‌ساز بودنده‌اند. آن چه بر او خواندند یا به میراث گذاشتند، چیزى نبود؛ مگر خاطرات تلخ و شیرین زندگى پرماجراى کوه‌نشینان لر، حماسه مردان بلندآوازه ایل، حضور پرهیاهو و گاه نفس‌گیر حکمران و...، تلگراف‌ها، نامه‌ها، احکام، فرامین و یا مکاتباتى که میان نیاکانش با دولت مرکزى رد و بدل شده بود. عباراتى چون «به گفته والد» یا «براساس تلگراف یا نامه‌اى که نگارنده در دست دارد» که خواننده در لابلاى مطالب به آنها برمى‌خورد، کم نیستند و نشان از تأثیر محیط خانواده بر شکوفایى استعداد نویسنده دارد.


    وى در پرآشوب‌ترين دوره تاريخ لرستان زاده شده و دگرگونى‌هاى تند و پرشتاب ارزش‌ها و ساختارهاى جامعه را ديده است. تأثير اين تجربه‌ها از سويى و نيز پايگاه اجتماعى و تعلق او به جامعه سامان‌گراى شهرنشين از ديگر سو، در بينش تاريخ‌نگارى وى به روشنى نمود يافته است: «امنيت» يكى از پربسامدترين واژگان اثر اوست كه از تأثير عوامل ياد شده حكايت دارد.
    وى در پرآشوب‌ترین دوره تاریخ لرستان زاده شده و دگرگونى‌هاى تند و پرشتاب ارزش‌ها و ساختارهاى جامعه را دیده است. تأثیر این تجربه‌ها از سویى و نیز پایگاه اجتماعى و تعلق او به جامعه سامان‌گراى شهرنشین از دیگر سو، در بینش تاریخ‌نگارى وى به روشنى نمود یافته است: «امنیت» یکى از پربسامدترین واژگان اثر اوست که از تأثیر عوامل یاد شده حکایت دارد.


    در گفتمان وى، امنيت جوهره ترقى و پيشرفت جامعه لرستان است و تنها به بركت وجود چنين كيميايى است كه لرها مى‌توانند به سرحد تكامل دست پيدا كنند؛ برپادارنده آن هر كس باشد، نيك و ستودنى و بر هم زننده آن هر كه باشد، نكوهيده است.
    در گفتمان وى، امنیت جوهره ترقى و پیشرفت جامعه لرستان است و تنها به برکت وجود چنین کیمیایى است که لرها مى‌توانند به سرحد تکامل دست پیدا کنند؛ برپادارنده آن هر کس باشد، نیک و ستودنى و بر هم زننده آن هر که باشد، نکوهیده است.


    ازاين‌رو در ارزيابى و داورى شخصيت‌هاى اثرش هم، به اين معيار دست يازيده و در داورى نهايى درباره كسانى؛ چون «ظل السلطان»، «عين‌الدوله» و ديگر چهره‌هاى خشن تاريخ لرستان، نوعى تسامح به خرج داده است و برپايه همين نگرش، ضمن ستايش آزادمنشى و ويژگى‌هاى نيك جامعه عشايرى، از سرِ دلسوزى و درد درون، بر ناهنجارى‌هاى آن به تندى تاخته است.
    ازاین‌رو در ارزیابى و داورى شخصیت‌هاى اثرش هم، به این معیار دست یازیده و در داورى نهایى درباره کسانى؛ چون «ظل السلطان»، «عین‌الدوله» و دیگر چهره‌هاى خشن تاریخ لرستان، نوعى تسامح به خرج داده است و برپایه همین نگرش، ضمن ستایش آزادمنشى و ویژگى‌هاى نیک جامعه عشایرى، از سرِ دلسوزى و درد درون، بر ناهنجارى‌هاى آن به تندى تاخته است.


    داورى‌هاى او درباره «بيرانوندها» نمونه كاملى از اين نگرش است و اين در حالى است كه وى و دودمانش نه تنها هيچ اختلاف تاريخى يا رقابت قومى ريشه‌دارى با ايشان ندارند، بلكه پيوندهاى سببى محكمى ميان خانواده وى و سران بيرانوند برقرار است؛ ولى با وجود اين، به همسنگ تعريف و تمجيدهاى بى‌شمارى كه از رشادت‌ها و سلحشورى‌هاى اين ايل كرده است، در برابر پاره‌اى از رفتار آنها نسبت به مردم بروجرد و سيلاخور يا خلع سلاح نيروهاى ژاندارمرى، نه تنها چشم‌پوشى نمى‌كند كه سخت برآشفته مى‌شود.
    داورى‌هاى او درباره «بیرانوندها» نمونه کاملى از این نگرش است و این در حالى است که وى و دودمانش نه تنها هیچ اختلاف تاریخى یا رقابت قومى ریشه‌دارى با ایشان ندارند، بلکه پیوندهاى سببى محکمى میان خانواده وى و سران بیرانوند برقرار است؛ ولى با وجود این، به همسنگ تعریف و تمجیدهاى بى‌شمارى که از رشادت‌ها و سلحشورى‌هاى این ایل کرده است، در برابر پاره‌اى از رفتار آنها نسبت به مردم بروجرد و سیلاخور یا خلع سلاح نیروهاى ژاندارمرى، نه تنها چشم‌پوشى نمى‌کند که سخت برآشفته مى‌شود.


    در تاريخ‌نگارى وى، به مصداق: «عيب مى جمله بگفتى هنرش نيز بگو»، ضمن اشاره به همين مصراع، كوشش شده تا حد ممكن رعايت بى‌طرفى بشود. به عنوان نمونه از داورى‌هاى او درباره «نظرعلى خان امير اشرف»، مى‌توان ياد كرد: وى يكى از قهرمانان اثر اوست كه نویسنده دلبستگى و ارادت خاصى به وى دارد و حضور پر رنگ او در لرستان را به خوبى نمودار ساخته است؛ ولى با اين همه، در پاره‌اى موارد به سبب اشتباهاتش بى‌رحمانه بر او مى‌تازد و اين تنها در چارچوب نقد دلسوزانه و تعالى‌بخش واقع‌گرايانه قابل تحليل است تا غرض‌ورزى‌هاى شخصى.
    در تاریخ‌نگارى وى، به مصداق: «عیب مى جمله بگفتى هنرش نیز بگو»، ضمن اشاره به همین مصراع، کوشش شده تا حد ممکن رعایت بى‌طرفى بشود. به عنوان نمونه از داورى‌هاى او درباره «نظرعلى خان امیر اشرف»، مى‌توان یاد کرد: وى یکى از قهرمانان اثر اوست که نویسنده دلبستگى و ارادت خاصى به وى دارد و حضور پر رنگ او در لرستان را به خوبى نمودار ساخته است؛ ولى با این همه، در پاره‌اى موارد به سبب اشتباهاتش بى‌رحمانه بر او مى‌تازد و این تنها در چارچوب نقد دلسوزانه و تعالى‌بخش واقع‌گرایانه قابل تحلیل است تا غرض‌ورزى‌هاى شخصى.


    به جز همنشينى با پيران پرتجربه، نویسنده همدمى ديگر دارد و آن دوست دير آشناى فرهنگ و تاريخ لرستان؛ يعنى «كتاب» است. او كتاب را دوست دارد و به هر كس كه اهل آن باشد، عشق مى‌ورزد. در جاى جاى اثر خود، با تأكيد به وجود كتاب‌خانه‌هاى بزرگ برخى از رجال، اشاره مى‌كند و از كلامش برمى‌آيد كه اين، بهترين وصفى است كه درباره صاحب سرگذشت مى‌نمايد.
    به جز همنشینى با پیران پرتجربه، نویسنده همدمى دیگر دارد و آن دوست دیر آشناى فرهنگ و تاریخ لرستان؛ یعنى «کتاب» است. او کتاب را دوست دارد و به هر کس که اهل آن باشد، عشق مى‌ورزد. در جاى جاى اثر خود، با تأکید به وجود کتاب‌خانه‌هاى بزرگ برخى از رجال، اشاره مى‌کند و از کلامش برمى‌آید که این، بهترین وصفى است که درباره صاحب سرگذشت مى‌نماید.


    در تجلى بخشى به چنين عشقى است كه شصت و چهار بهار پربار زندگى خويش را صرف فراهم آوردن گنجينه بى‌نظيرى از كتاب در يكى از محروم‌ترين استان‌هاى مى‌نمايد. از اين رو بايد گفت، او كتابنده‌اى است كه گنجى پربها به يادمان برجاى نهاده است.
    در تجلى بخشى به چنین عشقى است که شصت و چهار بهار پربار زندگى خویش را صرف فراهم آوردن گنجینه بى‌نظیرى از کتاب در یکى از محروم‌ترین استان‌هاى مى‌نماید. از این رو باید گفت، او کتابنده‌اى است که گنجى پربها به یادمان برجاى نهاده است.


    نكته‌اى كه در كنار ويژگى‌هاى درخور ستايش كتاب، بايد به آن توجه كرد، «نقد خبر» در تاريخ است. با اينكه نویسنده كوشيده تا سرحد امكان در گردآورى اطلاعات از منابع موثق تلاش كند؛ ولى آنچه ارائه كرده است، هيچ گاه مطلق واقعيت نيست، بلكه گزارشى از تاريخ لرستان به روايت نویسنده، آن هم بر پايه مدارک و منابعى مى‌باشد كه از آفت‌ها، محدوديت‌ها و نارسايى‌هاى معمول به دور نيست و اين مسأله‌اى است كه خود در پاره‌اى موارد با عبارت «و اللّه اعلم» بدان اشاره كرده است.
    نکته‌اى که در کنار ویژگى‌هاى درخور ستایش کتاب، باید به آن توجه کرد، «نقد خبر» در تاریخ است. با اینکه نویسنده کوشیده تا سرحد امکان در گردآورى اطلاعات از منابع موثق تلاش کند؛ ولى آنچه ارائه کرده است، هیچ گاه مطلق واقعیت نیست، بلکه گزارشى از تاریخ لرستان به روایت نویسنده، آن هم بر پایه مدارک و منابعى مى‌باشد که از آفت‌ها، محدودیت‌ها و نارسایى‌هاى معمول به دور نیست و این مسأله‌اى است که خود در پاره‌اى موارد با عبارت «و اللّه اعلم» بدان اشاره کرده است.


    از اين‌رو بايد گفت كه مطالب، اخبارى از رويدادهاى تاريخى لرستان است كه نویسنده به گردآورى آن همت گماشته و گاه از ديدگاه خويش به نقد و تحليل آنها پرداخته است.
    از این‌رو باید گفت که مطالب، اخبارى از رویدادهاى تاریخى لرستان است که نویسنده به گردآورى آن همت گماشته و گاه از دیدگاه خویش به نقد و تحلیل آنها پرداخته است.


    نویسنده از جمله مورخين سنتى و خود آموخته است كه از سر ذوق و نوعى احساس وظيفه يا رسالت تاريخى، دست به قلم برده است. اثر وى، اگر چه از پاره‌اى كاستى‌هاى شكلى و روشى به دور نيست؛ ولى از آن جا كه او بيش از هر چيز، به مضمون اهميت داده است، چندان كاستى قابل انتقادى نبوده و اثر وى، به سبب نقشى كه در گردآورى وقايع دارد، تأثير ژرفى بر نويسندگان بعدى برجاى خواهد گذاشت.
    نویسنده از جمله مورخین سنتى و خود آموخته است که از سر ذوق و نوعى احساس وظیفه یا رسالت تاریخى، دست به قلم برده است. اثر وى، اگر چه از پاره‌اى کاستى‌هاى شکلى و روشى به دور نیست؛ ولى از آن جا که او بیش از هر چیز، به مضمون اهمیت داده است، چندان کاستى قابل انتقادى نبوده و اثر وى، به سبب نقشى که در گردآورى وقایع دارد، تأثیر ژرفى بر نویسندگان بعدى برجاى خواهد گذاشت.


    دربست بودن مطالب و توضيحات فراوان نویسنده كه گاه به حشو و تكرار مى‌انجامد، ويژگى بارز كتاب است كه البته با زمان و مخاطبان صاحب اثر پيوند دارد.
    دربست بودن مطالب و توضیحات فراوان نویسنده که گاه به حشو و تکرار مى‌انجامد، ویژگى بارز کتاب است که البته با زمان و مخاطبان صاحب اثر پیوند دارد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعیت کتاب ==
    فهرست مطالب در ابتدا و نمايه اسامى افراد، مكان‌ها، ايلات و طوايف، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و نمایه اسامى افراد، مکان‌ها، ایلات و طوایف، در انتهاى کتاب آمده است.


    پاورقى‌ها به ذكر تاريخ شفاهى و توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.
    پاورقى‌ها به ذکر تاریخ شفاهى و توضیح برخى کلمات و عبارات متن پرداخته است.


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==


    #مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن کتاب.
    #«فهرست كتاب‌هاى منتشر شده، شهريورماه سال 1380ش»، مجله كتاب ماه تاريخ جغرافيا، مهر 1380ش، شماره 48.
    #«فهرست کتاب‌هاى منتشر شده، شهریورماه سال 1380ش»، مجله کتاب ماه تاریخ جغرافیا، مهر 1380ش، شماره 48.


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[تاریخ لرستان؛ روزگار پهلوی: از کودتای 1299 تا نهضت ملی شدن صنعت نفت]]
    [[تاریخ لرستان؛ روزگار پهلوی: از کودتای 1299 تا نهضت ملی شدن صنعت نفت]]


    خط ۹۶: خط ۹۸:


    [[رده:تاریخ ایران]]
    [[رده:تاریخ ایران]]
    [[رده:25 خرداد الی 24 تیر]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۵۰

    تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تأسيس تا کودتای 1299
    تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تاسیس تا کودتای 1299
    پدیدآورانوالی زاده معجزی، حسین (محقق) والی‌زاده معجزی، محمدرضا (نویسنده)
    عنوان‌های دیگراز تأسيس تا کودتای 1299
    ناشرحروفيه
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1380 ش
    چاپ1
    شابک964-92185-7-2
    موضوعایران - تاریخ - پهلوی، 1304 - 1320

    ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق.

    لرستان - اوضاع اجتماعی - قرن 14

    لرستان - تاریخ - قرن 13ق.

    لرستان - تاریخ - قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏2051‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏48‎‏ ‎‏و‎‏2‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاریخ لرستان؛ روزگار قاجار: از تأسیس تا کودتای 1299، اثر محمدرضا والیزاده معجزى، تحقیقى است درباره تاریخ و تحولات منطقه لرستان در دوران قاجار که درون مایه اصلى آن معرفى و بررسى شخصیت و عملکرد حکمرانان لرستان مى‌باشد.

    کتاب به زبان فارسی و در اواخر دوران قاجار نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه ویراستار، حمیدرضا دالوند، در بیان روش کار تصحیح، آغاز شده است.

    نوشته‌هاى کتاب، آمیزه‌اى از تاریخ شفاهى، اسناد تاریخى و آثار تاریخ‌نگاران رسمى است و نویسنده مى‌کوشد تا به کمک آنها، خطوط برجسته تاریخ لرستان را براى خواننده خویش مشخص سازد.

    شخصیت و عملکرد حکمرانان لرستان درون‌مایه اصلى هر بخش بوده و شیوه کار بدین گونه است که نگارنده هر حکمرانى را از روزگار تولد تا پایان ماموریت و گاه پس از آن (حتى روزگار مرگ) به کمک منابع مختلف معرفى کرده و از این رهگذر، رویدادهاى لرستان را نیز مطرح ساخته است. از این‌رو مى‌توان گفت اثر او نوعى سرگذشت‌نویسى یا تاریخى برپایه سرگذشت تاریخ‌سازان است.

    اگرچه نویسنده، سازماندهى مشخصى به مطالب نداده؛ اما ویراستار، علاوه بر افزودن شرح و توضیحاتى درباره اشخاص، رویدادها و مکان‌ها، مطالب را با نظم خاص و به ترتیب دوره‌هاى سلطنت پادشاهان قاجار تدوین کرده است، به این ترتیب، کتاب از پنج بخش لرستان در روزگار محمد شاه، مظفرالدین شاه، ناصرالدین شاه و مشروطیت (محمدعلى شاه و احمد شاه) تشکیل شده است.

    قلم نویسنده، روان، ولى داراى اطناب است، چنانکه گاه یک بند را همچون گفتار، یک نفس در پى هم آورده است. با این همه، شیرینى و جذابیتى که در کلام اوست، ریشه در همنشینى با مردم و حضور داشتن در مجالس و محافل مردمى دارد. در نتیجه، در بسیارى از موارد، مرز میان قصه و تاریخ از میان رفته و همین امر سبب شده است تا خواننده، به ویژه خواننده مبتدى و عامى، از هر بخشى آغاز کند، نه تنها در فهم مطالب به دشوارى برنخورد که سخت شیفته آن گردد.

    نویسنده براى منابع رسمى اهمیت و اعتبار دست اولى قائل شده و بیشتر براى نقد آنها و حتى در پانویس، تاریخ شفاهى را بکار گرفته است.

    روایات شفاهى و نقل گفته‌هاى تاریخ‌سازان یا شاهدان رویدادها از نقطات قوت کتاب است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در دودمانى پا بر گیتى نهاده که دست کم دویست سال حضور تأثیرگذار در رویدادهاى لرستان داشته و زیر نظر مردانى پرورش یافته است که خود تاریخ‌ساز بودنده‌اند. آن چه بر او خواندند یا به میراث گذاشتند، چیزى نبود؛ مگر خاطرات تلخ و شیرین زندگى پرماجراى کوه‌نشینان لر، حماسه مردان بلندآوازه ایل، حضور پرهیاهو و گاه نفس‌گیر حکمران و...، تلگراف‌ها، نامه‌ها، احکام، فرامین و یا مکاتباتى که میان نیاکانش با دولت مرکزى رد و بدل شده بود. عباراتى چون «به گفته والد» یا «براساس تلگراف یا نامه‌اى که نگارنده در دست دارد» که خواننده در لابلاى مطالب به آنها برمى‌خورد، کم نیستند و نشان از تأثیر محیط خانواده بر شکوفایى استعداد نویسنده دارد.

    وى در پرآشوب‌ترین دوره تاریخ لرستان زاده شده و دگرگونى‌هاى تند و پرشتاب ارزش‌ها و ساختارهاى جامعه را دیده است. تأثیر این تجربه‌ها از سویى و نیز پایگاه اجتماعى و تعلق او به جامعه سامان‌گراى شهرنشین از دیگر سو، در بینش تاریخ‌نگارى وى به روشنى نمود یافته است: «امنیت» یکى از پربسامدترین واژگان اثر اوست که از تأثیر عوامل یاد شده حکایت دارد.

    در گفتمان وى، امنیت جوهره ترقى و پیشرفت جامعه لرستان است و تنها به برکت وجود چنین کیمیایى است که لرها مى‌توانند به سرحد تکامل دست پیدا کنند؛ برپادارنده آن هر کس باشد، نیک و ستودنى و بر هم زننده آن هر که باشد، نکوهیده است.

    ازاین‌رو در ارزیابى و داورى شخصیت‌هاى اثرش هم، به این معیار دست یازیده و در داورى نهایى درباره کسانى؛ چون «ظل السلطان»، «عین‌الدوله» و دیگر چهره‌هاى خشن تاریخ لرستان، نوعى تسامح به خرج داده است و برپایه همین نگرش، ضمن ستایش آزادمنشى و ویژگى‌هاى نیک جامعه عشایرى، از سرِ دلسوزى و درد درون، بر ناهنجارى‌هاى آن به تندى تاخته است.

    داورى‌هاى او درباره «بیرانوندها» نمونه کاملى از این نگرش است و این در حالى است که وى و دودمانش نه تنها هیچ اختلاف تاریخى یا رقابت قومى ریشه‌دارى با ایشان ندارند، بلکه پیوندهاى سببى محکمى میان خانواده وى و سران بیرانوند برقرار است؛ ولى با وجود این، به همسنگ تعریف و تمجیدهاى بى‌شمارى که از رشادت‌ها و سلحشورى‌هاى این ایل کرده است، در برابر پاره‌اى از رفتار آنها نسبت به مردم بروجرد و سیلاخور یا خلع سلاح نیروهاى ژاندارمرى، نه تنها چشم‌پوشى نمى‌کند که سخت برآشفته مى‌شود.

    در تاریخ‌نگارى وى، به مصداق: «عیب مى جمله بگفتى هنرش نیز بگو»، ضمن اشاره به همین مصراع، کوشش شده تا حد ممکن رعایت بى‌طرفى بشود. به عنوان نمونه از داورى‌هاى او درباره «نظرعلى خان امیر اشرف»، مى‌توان یاد کرد: وى یکى از قهرمانان اثر اوست که نویسنده دلبستگى و ارادت خاصى به وى دارد و حضور پر رنگ او در لرستان را به خوبى نمودار ساخته است؛ ولى با این همه، در پاره‌اى موارد به سبب اشتباهاتش بى‌رحمانه بر او مى‌تازد و این تنها در چارچوب نقد دلسوزانه و تعالى‌بخش واقع‌گرایانه قابل تحلیل است تا غرض‌ورزى‌هاى شخصى.

    به جز همنشینى با پیران پرتجربه، نویسنده همدمى دیگر دارد و آن دوست دیر آشناى فرهنگ و تاریخ لرستان؛ یعنى «کتاب» است. او کتاب را دوست دارد و به هر کس که اهل آن باشد، عشق مى‌ورزد. در جاى جاى اثر خود، با تأکید به وجود کتاب‌خانه‌هاى بزرگ برخى از رجال، اشاره مى‌کند و از کلامش برمى‌آید که این، بهترین وصفى است که درباره صاحب سرگذشت مى‌نماید.

    در تجلى بخشى به چنین عشقى است که شصت و چهار بهار پربار زندگى خویش را صرف فراهم آوردن گنجینه بى‌نظیرى از کتاب در یکى از محروم‌ترین استان‌هاى مى‌نماید. از این رو باید گفت، او کتابنده‌اى است که گنجى پربها به یادمان برجاى نهاده است.

    نکته‌اى که در کنار ویژگى‌هاى درخور ستایش کتاب، باید به آن توجه کرد، «نقد خبر» در تاریخ است. با اینکه نویسنده کوشیده تا سرحد امکان در گردآورى اطلاعات از منابع موثق تلاش کند؛ ولى آنچه ارائه کرده است، هیچ گاه مطلق واقعیت نیست، بلکه گزارشى از تاریخ لرستان به روایت نویسنده، آن هم بر پایه مدارک و منابعى مى‌باشد که از آفت‌ها، محدودیت‌ها و نارسایى‌هاى معمول به دور نیست و این مسأله‌اى است که خود در پاره‌اى موارد با عبارت «و اللّه اعلم» بدان اشاره کرده است.

    از این‌رو باید گفت که مطالب، اخبارى از رویدادهاى تاریخى لرستان است که نویسنده به گردآورى آن همت گماشته و گاه از دیدگاه خویش به نقد و تحلیل آنها پرداخته است.

    نویسنده از جمله مورخین سنتى و خود آموخته است که از سر ذوق و نوعى احساس وظیفه یا رسالت تاریخى، دست به قلم برده است. اثر وى، اگر چه از پاره‌اى کاستى‌هاى شکلى و روشى به دور نیست؛ ولى از آن جا که او بیش از هر چیز، به مضمون اهمیت داده است، چندان کاستى قابل انتقادى نبوده و اثر وى، به سبب نقشى که در گردآورى وقایع دارد، تأثیر ژرفى بر نویسندگان بعدى برجاى خواهد گذاشت.

    دربست بودن مطالب و توضیحات فراوان نویسنده که گاه به حشو و تکرار مى‌انجامد، ویژگى بارز کتاب است که البته با زمان و مخاطبان صاحب اثر پیوند دارد.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و نمایه اسامى افراد، مکان‌ها، ایلات و طوایف، در انتهاى کتاب آمده است.

    پاورقى‌ها به ذکر تاریخ شفاهى و توضیح برخى کلمات و عبارات متن پرداخته است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. «فهرست کتاب‌هاى منتشر شده، شهریورماه سال 1380ش»، مجله کتاب ماه تاریخ جغرافیا، مهر 1380ش، شماره 48.

    وابسته‌ها