تجريد أسانيد الكافي و تنقيحها: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۵: خط ۳۵:


    ==اهمیت کتاب==
    ==اهمیت کتاب==
    اثر حاضر، جهشی در علوم اسانید حدیث در دوران معاصر شمرده می‌شود. در این کتاب، مؤلف‌ در‌ عین اینکه از آثار گذشته‌ به‌ بهترین شکل استفاده کرده، مشکلات باقی‌مانده مربوط به اسانید را حل کرده است. وی برای طلاب استفاده از این کتاب را به بهترین وجه‌ آسان‌ کرده است. این خدمت‌ بس‌ بزرگ، در تاریخ معاصر نظیر ندارد<ref>ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص17</ref>.
    اثر حاضر، جهشی در علوم اسانید حدیث در دوران معاصر شمرده می‌شود. در این کتاب، مؤلف‌ در‌ عین اینکه از آثار گذشته‌ به‌ بهترین شکل استفاده کرده، مشکلات باقی‌مانده مربوط به اسانید را حل کرده است. وی برای طلاب استفاده از این کتاب را به بهترین وجه‌ آسان‌ کرده است. این خدمت‌ بس‌ بزرگ، در تاریخ معاصر نظیر ندارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/17 ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص17]</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    ===سبک مؤلف===
    ===سبک مؤلف===
    مؤلف روش‌ جدیدی را در تألیف کتاب خویش در پیش گرفته است و آن را به‌‌صورتی‌ مرتب کرده‌ که‌ تاکنون‌ سابقه نداشته است. این‌ ترتیب مطابق با شیوه علمی ایشان است. چنین ترتیبی‌ استفاده‌ از کتاب ایشان را آسان گردانیده‌ و استدلال‌ بر‌ نتایج‌ برگرفته‌ شده را روشن‌ می‌سازد. در توضیح این روش، ایشان می‌گوید: «به نظرم رسید که اگر اسانید را از متون جدا کنم و آنها را به‌ صورتی‌ جمع‌آوری‌ کنم که اسناد هرکدام از شیوخ‌ رجال‌ در‌ یک‌ جا‌ و یا‌ در‌ بخش‌های مشخصی ثبت شده باشد، محققین به‌آسانی می‌توانند به اسانید هر حدیث دست یابند»<ref>ر.ک: همان</ref>. همچنین می‌گوید: «آن را مطابق با شیوخی که در اول اسانید‌ ذکر شده‌اند، به‌ترتیب حروف اسامی یا کنیه‌های آنها، مرتب کردم، سپس شیوخ شیوخ و همین‌طور تا سند به معصومین(ع) برسد<ref>ر.ک: همان، ص17- 18</ref>. کتب چهارگانه حدیث که برای استنباط احکام‌ به‌ آنها رجوع می‌شود، دارای حدود 40195 حدیث و آگاهی بر اسانید متشابه آنها بسیار مشکل است. اما با این ترتیب که مؤلف در کتابش انجام داده، به بهترین وجه‌ ممکن‌ به این امور توان دست یافت. سبک کتاب در ترتیب، بسیار خوب و پسندیده است؛ زیرا او اسامی شیوخ را به‌ترتیب حروف الفبایی‌ منظم‌ کرده است. سپس تحت عنوان‌ هر‌ شیخ، اسانیدی را که روایت کرده است، مانند ترتیب فوق برحسب اسامی مشایخ او و همچنین در مشایخ بر اساس حروف الفبا در اسامی‌ شیوخ‌ آنها، مرتب کرده است‌. این‌ ترتیب تا رسیدن به سلسله معصومین(ع) ادامه دارد. بدین ترتیب اگر دو حدیث در دو باب مختلف باشد، ولی سند از اول تا آخر واحد باشد، در این کتاب‌ در یک جا قرار داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
    مؤلف روش‌ جدیدی را در تألیف کتاب خویش در پیش گرفته است و آن را به‌‌صورتی‌ مرتب کرده‌ که‌ تاکنون‌ سابقه نداشته است. این‌ ترتیب مطابق با شیوه علمی ایشان است. چنین ترتیبی‌ استفاده‌ از کتاب ایشان را آسان گردانیده‌ و استدلال‌ بر‌ نتایج‌ برگرفته‌ شده را روشن‌ می‌سازد. در توضیح این روش، ایشان می‌گوید: «به نظرم رسید که اگر اسانید را از متون جدا کنم و آنها را به‌ صورتی‌ جمع‌آوری‌ کنم که اسناد هرکدام از شیوخ‌ رجال‌ در‌ یک‌ جا‌ و یا‌ در‌ بخش‌های مشخصی ثبت شده باشد، محققین به‌آسانی می‌توانند به اسانید هر حدیث دست یابند»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/17 ر.ک: همان]</ref>. همچنین می‌گوید: «آن را مطابق با شیوخی که در اول اسانید‌ ذکر شده‌اند، به‌ترتیب حروف اسامی یا کنیه‌های آنها، مرتب کردم، سپس شیوخ شیوخ و همین‌طور تا سند به معصومین(ع) برسد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/17 ر.ک: همان، ص17- 18]</ref>. کتب چهارگانه حدیث که برای استنباط احکام‌ به‌ آنها رجوع می‌شود، دارای حدود 40195 حدیث و آگاهی بر اسانید متشابه آنها بسیار مشکل است. اما با این ترتیب که مؤلف در کتابش انجام داده، به بهترین وجه‌ ممکن‌ به این امور توان دست یافت. سبک کتاب در ترتیب، بسیار خوب و پسندیده است؛ زیرا او اسامی شیوخ را به‌ترتیب حروف الفبایی‌ منظم‌ کرده است. سپس تحت عنوان‌ هر‌ شیخ، اسانیدی را که روایت کرده است، مانند ترتیب فوق برحسب اسامی مشایخ او و همچنین در مشایخ بر اساس حروف الفبا در اسامی‌ شیوخ‌ آنها، مرتب کرده است‌. این‌ ترتیب تا رسیدن به سلسله معصومین(ع) ادامه دارد. بدین ترتیب اگر دو حدیث در دو باب مختلف باشد، ولی سند از اول تا آخر واحد باشد، در این کتاب‌ در یک جا قرار داده شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص1- 60</ref>.
    در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص1- 60</ref>.


    کتب‌ رجالی‌، عموما‌ بر‌ معلوماتی که در‌ کتب‌ متقدمین ارائه شده تکیه دارند و تنها به تحقیق در آنها می‌پردازند؛ یا ترتیب جدیدی به آنها‌ می‌دهند‌، یا‌ به‌تناسب ذوق‌ها و توانایی‌های علمی، آنها را‌ کم‌ یا‌ زیاد‌ می‌کنند‌. اما‌ [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، نظر خویش را به اسانیدی که در کتب محوری شیعه - کتب اربعه - وارد شده، معطوف کرده است. او سندهای آنها را یکایک مورد بررسی‌ قرار داده و در هنگام نیاز به کتب‌ رجالی، آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزایای این سندها و مشکلات پیچیده آنها آگاهی پیدا کند و با دقت خاص خویش‌ به‌ حل آنها بپردازد‌<ref>ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص15- 16</ref>.
    کتب‌ رجالی‌، عموما‌ بر‌ معلوماتی که در‌ کتب‌ متقدمین ارائه شده تکیه دارند و تنها به تحقیق در آنها می‌پردازند؛ یا ترتیب جدیدی به آنها‌ می‌دهند‌، یا‌ به‌تناسب ذوق‌ها و توانایی‌های علمی، آنها را‌ کم‌ یا‌ زیاد‌ می‌کنند‌. اما‌ [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، نظر خویش را به اسانیدی که در کتب محوری شیعه - کتب اربعه - وارد شده، معطوف کرده است. او سندهای آنها را یکایک مورد بررسی‌ قرار داده و در هنگام نیاز به کتب‌ رجالی، آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزایای این سندها و مشکلات پیچیده آنها آگاهی پیدا کند و با دقت خاص خویش‌ به‌ حل آنها بپردازد‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/15 ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص15- 16]</ref>.


    ===ویژگی‌های کتاب===
    ===ویژگی‌های کتاب===
    [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] از جمله افرادی است که مکتب فقهی خاصی در میان فقهای بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش، مکتب فقهی استواری‌ را‌ پایه‌گذاری‌ کرده است که همواره در‌ حوزه‌ قم پابرجاست و در دست توانای شاگردان ایشان مستمر و مثمر است. همچنین وی در علم رجال دارای مکتبی خاص با اصول و قواعد‌ و مبانی‌ ویژه‌ بود که از سرچشمه مصادر رجالی به دست‌ آورده‌ بود و آنها را با شیوه علمی متقن از تلاش‌های علمی قبل از خود فراگرفته بود<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
    [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] از جمله افرادی است که مکتب فقهی خاصی در میان فقهای بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش، مکتب فقهی استواری‌ را‌ پایه‌گذاری‌ کرده است که همواره در‌ حوزه‌ قم پابرجاست و در دست توانای شاگردان ایشان مستمر و مثمر است. همچنین وی در علم رجال دارای مکتبی خاص با اصول و قواعد‌ و مبانی‌ ویژه‌ بود که از سرچشمه مصادر رجالی به دست‌ آورده‌ بود و آنها را با شیوه علمی متقن از تلاش‌های علمی قبل از خود فراگرفته بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>.


    برخی از ویژگی‌های سبک ایشان را می‌توان در امور زیر خلاصه نمود:
    برخی از ویژگی‌های سبک ایشان را می‌توان در امور زیر خلاصه نمود:
    # مقدمات: مؤلف پیشگفتارهای مفیدی در بخش‌های مختلف آورده است. وی در این مقدمات از مؤلفین کتب اربعه، تعداد مشایخ هریک به‌طور‌ کامل، بیان شاگردان هریک که کتاب را روایت کرده‌اند، به شکل گسترده‌ای بحث کرده و مشکلات زیادی را حل کرده و مسائل مختلفی را که نیاز به بحث بیشتری بوده‌، تحلیل‌ کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18- 19</ref>.
    # مقدمات: مؤلف پیشگفتارهای مفیدی در بخش‌های مختلف آورده است. وی در این مقدمات از مؤلفین کتب اربعه، تعداد مشایخ هریک به‌طور‌ کامل، بیان شاگردان هریک که کتاب را روایت کرده‌اند، به شکل گسترده‌ای بحث کرده و مشکلات زیادی را حل کرده و مسائل مختلفی را که نیاز به بحث بیشتری بوده‌، تحلیل‌ کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/18 ر.ک: همان، ص18- 19]</ref>.
    # تکمیل‌ نقایص‌ منابع رجالی: ایشان در این‌باره می‌گوید: «من علمای رجال را دیدم که بسیاری از‌ راویان‌ موجود‌ در اسناد را ذکر نکرده‌اند. همچنین گاه از میان کسانی که ‌نامشان‌ ذکر‌ شده‌ است، طبقه آنها و طبقه شیوخی را که احادیث را از ایشان گرفته‌اند و شاگردانشان را که احادیث‌ را‌ از‌ آنها فراگرفته‌اند، یاد نکرده‌اند؛ درحالی‌که این موارد تأثیر زیادی در شناخت‌ رجال‌ دارد. آنان به مشخص کردن مشترکات نپرداخته‌اند و به‌جای پرداختن به جزئیات اسامی‌ مشترک‌ که‌ در احادیث وارد شده است و بررسی محل‌هایی که در آنها احتمال وجود قرائن مشخص‌‌کننده‌ می‌رود - کاری که از آنان انتظار می‌رفت - به کلیاتی که از استقرائات ناقص‌ خویش‌، هریک طبق تتبع‌هایی انفرادی یا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قلیل که نه مفید علم‌ و نه‌ ظن است و به‌هیچ‌وجه انسان را به هدف نزدیک نمی‌کند، اکتفا‌ کرده‌اند»<ref>ر.ک: همان</ref>. هدف اصلی علم رجال، شناخت احوال راویان اسانید و دیگر مسائل‌ اسناد‌ است و عادت بر این است که برای تحصیل این غرض و تطبیق نتایج بر‌ اسانید،‌ به کتب رجالی رجوع شود. اما تلاش [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] بر اساس رجوع به اسانید و نیز بهره‌گیری‌ از‌ علم رجال است. بر اساس روش ایشان، تبادل بین کتب رجالی و اسانید‌ آغاز‌ شد و این از مهم‌ترین امتیازات شیوه ایشان‌ است‌ که‌ گسترده‌ترین تأثیر را در این علم داشته‌ است‌<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # تکمیل‌ نقایص‌ منابع رجالی: ایشان در این‌باره می‌گوید: «من علمای رجال را دیدم که بسیاری از‌ راویان‌ موجود‌ در اسناد را ذکر نکرده‌اند. همچنین گاه از میان کسانی که ‌نامشان‌ ذکر‌ شده‌ است، طبقه آنها و طبقه شیوخی را که احادیث را از ایشان گرفته‌اند و شاگردانشان را که احادیث‌ را‌ از‌ آنها فراگرفته‌اند، یاد نکرده‌اند؛ درحالی‌که این موارد تأثیر زیادی در شناخت‌ رجال‌ دارد. آنان به مشخص کردن مشترکات نپرداخته‌اند و به‌جای پرداختن به جزئیات اسامی‌ مشترک‌ که‌ در احادیث وارد شده است و بررسی محل‌هایی که در آنها احتمال وجود قرائن مشخص‌‌کننده‌ می‌رود - کاری که از آنان انتظار می‌رفت - به کلیاتی که از استقرائات ناقص‌ خویش‌، هریک طبق تتبع‌هایی انفرادی یا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قلیل که نه مفید علم‌ و نه‌ ظن است و به‌هیچ‌وجه انسان را به هدف نزدیک نمی‌کند، اکتفا‌ کرده‌اند»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/18 ر.ک: همان]</ref>. هدف اصلی علم رجال، شناخت احوال راویان اسانید و دیگر مسائل‌ اسناد‌ است و عادت بر این است که برای تحصیل این غرض و تطبیق نتایج بر‌ اسانید،‌ به کتب رجالی رجوع شود. اما تلاش [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] بر اساس رجوع به اسانید و نیز بهره‌گیری‌ از‌ علم رجال است. بر اساس روش ایشان، تبادل بین کتب رجالی و اسانید‌ آغاز‌ شد و این از مهم‌ترین امتیازات شیوه ایشان‌ است‌ که‌ گسترده‌ترین تأثیر را در این علم داشته‌ است‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/18 ر.ک: همان]</ref>.
    # بیان علل حدیث‌ و رفع‌ آنها: مؤلف می‌گوید‌: «من‌ در اسانید به‌جز اشتراکات، «علل» زیادی را یافتم که عبارتند از: تصحیف، قلب، افزون‌ و نقصان‌ سندها. اینها یا بر اثر سهو‌ و اشتباه‌ ناسخین و مؤلفین‌ و یا‌ اکتفای‌ مؤلفین به اخذ به‌ طریق «مناوله» یا همراه با «اجازه» و «وجاده» پیش آمده است. از طرفی عدم وضوح کلمات‌ در‌ اصول کتاب‌ها به‌خاطر بدی خط‌ و عدم‌ نقطه‌گذاری‌ و اعراب‌گذاری‌ حروف‌ در خطوط قدیمی‌ یا‌ به خیال کامل بودن سندهای «معلق» در اصل کتب حدیث یا به خیال عکس آن، یعنی‌ ناقص‌ بودن‌ سندی کامل و غیر از آن نیز هستند‌. به‌ عقیده‌ من ‌- غالبا‌ اگر‌ نه همیشه - در دیگر اسانیدی که «اشتراک» یا «اعتلال» در سندش وجود دارد، قرینه‌ای که این «اشتراک» را متمایز سازد و بر اساس آن، «اعتلال‌ها» و آنچه را صحیح‌ است نشان دهد، وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص19- 20</ref>.
    # بیان علل حدیث‌ و رفع‌ آنها: مؤلف می‌گوید‌: «من‌ در اسانید به‌جز اشتراکات، «علل» زیادی را یافتم که عبارتند از: تصحیف، قلب، افزون‌ و نقصان‌ سندها. اینها یا بر اثر سهو‌ و اشتباه‌ ناسخین و مؤلفین‌ و یا‌ اکتفای‌ مؤلفین به اخذ به‌ طریق «مناوله» یا همراه با «اجازه» و «وجاده» پیش آمده است. از طرفی عدم وضوح کلمات‌ در‌ اصول کتاب‌ها به‌خاطر بدی خط‌ و عدم‌ نقطه‌گذاری‌ و اعراب‌گذاری‌ حروف‌ در خطوط قدیمی‌ یا‌ به خیال کامل بودن سندهای «معلق» در اصل کتب حدیث یا به خیال عکس آن، یعنی‌ ناقص‌ بودن‌ سندی کامل و غیر از آن نیز هستند‌. به‌ عقیده‌ من ‌- غالبا‌ اگر‌ نه همیشه - در دیگر اسانیدی که «اشتراک» یا «اعتلال» در سندش وجود دارد، قرینه‌ای که این «اشتراک» را متمایز سازد و بر اساس آن، «اعتلال‌ها» و آنچه را صحیح‌ است نشان دهد، وجود دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/19 ر.ک: همان، ص19- 20]</ref>.
    # آسان کردن منبع در جهت مقصود: ایشان به این ویژگی کتابش‌ اشاره‌ نموده، می‌نویسد: «این کتاب سندهای هر شیخ را در یک محل یا محل‌های‌ محدود‌ و مشخصی‌ گردآوری می‌کند تا مستدل بتواند به آنها اشاره کند و محصل و پژوهشگر نیز به‌آسانی‌ به‌ آنها دست یابد»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. فهرست کردن موضوعات علمی، یکی از راه‌های هموار برای‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی است که به‌خاطر آنها کتب تألیف می‌شوند. درباره علم رجال، این فهرست مبتنی‌ بر‌ عناوین اشخاص چون اسامی، القاب و کنیه‌هاست که قابلیت اینها برای مرتب شدن‌ به‌‌ترتیب‌ الفبایی مسئله بسیار روشنی است. وی در کتاب خود از طرح فهرست کردن بر‌ ‌طبق‌ حروف‌ الفبا استفاده کرده است. این کار هم حجم کتاب را تا حد‌ ممکن‌ کم می‌کند و هم استفاده از آن را گسترش می‌دهد؛ زیرا اسامی شیوخ و همین‌طور شیوخ شیوخ تا‌ معصوم(ع) بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابراین کسی که می‌خواهد به‌ کتاب‌ مراجعه کند، چیزی بیش از دانستن نام‌ اولین‌ شیخ‌ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانید‌ او‌ را بیابد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # آسان کردن منبع در جهت مقصود: ایشان به این ویژگی کتابش‌ اشاره‌ نموده، می‌نویسد: «این کتاب سندهای هر شیخ را در یک محل یا محل‌های‌ محدود‌ و مشخصی‌ گردآوری می‌کند تا مستدل بتواند به آنها اشاره کند و محصل و پژوهشگر نیز به‌آسانی‌ به‌ آنها دست یابد»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. فهرست کردن موضوعات علمی، یکی از راه‌های هموار برای‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی است که به‌خاطر آنها کتب تألیف می‌شوند. درباره علم رجال، این فهرست مبتنی‌ بر‌ عناوین اشخاص چون اسامی، القاب و کنیه‌هاست که قابلیت اینها برای مرتب شدن‌ به‌‌ترتیب‌ الفبایی مسئله بسیار روشنی است. وی در کتاب خود از طرح فهرست کردن بر‌ ‌طبق‌ حروف‌ الفبا استفاده کرده است. این کار هم حجم کتاب را تا حد‌ ممکن‌ کم می‌کند و هم استفاده از آن را گسترش می‌دهد؛ زیرا اسامی شیوخ و همین‌طور شیوخ شیوخ تا‌ معصوم(ع) بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابراین کسی که می‌خواهد به‌ کتاب‌ مراجعه کند، چیزی بیش از دانستن نام‌ اولین‌ شیخ‌ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانید‌ او‌ را بیابد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/19 ر.ک: همان]</ref>.
    # احیای علوم حدیث: نویسنده در توضیح فواید کتاب خویش چنین‌ می‌گوید‌: «این کتاب خدمتی به علوم‌ حدیث‌ و علومی‌ که متفرع بر‌ آن‌ است، می‌باشد؛ چون با‌ این‌ کتاب همه آنچه که نقشی در شناخت اسانید روایات - که مقصود اصلی است - دارند،‌ دانسته‌ می‌شود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # احیای علوم حدیث: نویسنده در توضیح فواید کتاب خویش چنین‌ می‌گوید‌: «این کتاب خدمتی به علوم‌ حدیث‌ و علومی‌ که متفرع بر‌ آن‌ است، می‌باشد؛ چون با‌ این‌ کتاب همه آنچه که نقشی در شناخت اسانید روایات - که مقصود اصلی است - دارند،‌ دانسته‌ می‌شود»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/19 ر.ک: همان]</ref>.
    # جداسازی اسانید: جدا کردن اسانید کتب حدیث و قرار دادن آنها در‌ کتابی‌ جداگانه، امر مهمی است که از جهتی‌ کتاب‌ را‌ در ردیف کتب رجالی قرار می‌دهد و آن‌ را‌ از شمار جوامع روایی خارج می‌کند. فایده دیگر آن، این است که محققین‌ را‌ از حمل کتاب‌های مفصل حدیث‌، که‌ هم اسانید‌ و هم‌ متون‌ را در بر دارد، بی‌نیاز می‌کند. کتاب‌ کافی‌ دارای 8 جلد و شامل حدود 4000 صفحه است و در آن حدود 16121 حدیث‌ وجود‌ دارد که [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، جمیع‌ اسانید آن را در‌ یک‌ کتاب 714 صفحه‌ای آورده است‌ که‌ اهمیت این جداسازی روشن می‌باشد.
    # جداسازی اسانید: جدا کردن اسانید کتب حدیث و قرار دادن آنها در‌ کتابی‌ جداگانه، امر مهمی است که از جهتی‌ کتاب‌ را‌ در ردیف کتب رجالی قرار می‌دهد و آن‌ را‌ از شمار جوامع روایی خارج می‌کند. فایده دیگر آن، این است که محققین‌ را‌ از حمل کتاب‌های مفصل حدیث‌، که‌ هم اسانید‌ و هم‌ متون‌ را در بر دارد، بی‌نیاز می‌کند. کتاب‌ کافی‌ دارای 8 جلد و شامل حدود 4000 صفحه است و در آن حدود 16121 حدیث‌ وجود‌ دارد که [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، جمیع‌ اسانید آن را در‌ یک‌ کتاب 714 صفحه‌ای آورده است‌ که‌ اهمیت این جداسازی روشن می‌باشد.
    # تعلیقات: مؤلف بر محل‌هایی‌ که‌ نیاز‌ به توضیح داشته است و آنچه از مطالب، مجمل یا ناقص است، تعلیقاتی آورده است. این تعلیقات ناشی از ‌‌فکر‌ عمیق او و خبرویت گسترده‌اش در این علم می‌باشد و در این کارها با تکیه‌ بر‌ کتب‌ رجالی اصلی و استشهاد به قرائنی که گاهی از میان اسانید دیگر و گاهی از میان کتب‌ خاص دیگر به دست آورده، به رفع اجمال یا رفع نقص‌هایی که در‌ اسانید واقع شده، پرداخته‌ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # تعلیقات: مؤلف بر محل‌هایی‌ که‌ نیاز‌ به توضیح داشته است و آنچه از مطالب، مجمل یا ناقص است، تعلیقاتی آورده است. این تعلیقات ناشی از ‌‌فکر‌ عمیق او و خبرویت گسترده‌اش در این علم می‌باشد و در این کارها با تکیه‌ بر‌ کتب‌ رجالی اصلی و استشهاد به قرائنی که گاهی از میان اسانید دیگر و گاهی از میان کتب‌ خاص دیگر به دست آورده، به رفع اجمال یا رفع نقص‌هایی که در‌ اسانید واقع شده، پرداخته‌ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2020/19 ر.ک: همان]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==

    نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۲۲

    تجريد أسانيد الكافي و تنقيحها
    تجريد أسانيد الكافي و تنقيحها
    پدیدآورانبروجردی، سید حسین (نویسنده) صادقی، مهدی (گردآورنده)
    ناشر[بي نا]
    مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
    سال نشر1409ق.
    چاپچاپ يکم
    موضوعکليني، محمد بن يعقوب، - 329ق. الکافي - ماخذ

    حاديث شيعه - قرن 4 ق - ماخذ

    محدثان شيعه
    زبانعربي
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏ب4ت3 / 115 BP

    تجريد أسانید الکافی و تنقیحها، اثر آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی، کتابی است در مرتب‌سازی اسانید کتاب «الكافي» کلینی.

    اهمیت کتاب

    اثر حاضر، جهشی در علوم اسانید حدیث در دوران معاصر شمرده می‌شود. در این کتاب، مؤلف‌ در‌ عین اینکه از آثار گذشته‌ به‌ بهترین شکل استفاده کرده، مشکلات باقی‌مانده مربوط به اسانید را حل کرده است. وی برای طلاب استفاده از این کتاب را به بهترین وجه‌ آسان‌ کرده است. این خدمت‌ بس‌ بزرگ، در تاریخ معاصر نظیر ندارد[۱].

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در دو مقصد، در دو جلد، ارائه شده است.

    سبک مؤلف

    مؤلف روش‌ جدیدی را در تألیف کتاب خویش در پیش گرفته است و آن را به‌‌صورتی‌ مرتب کرده‌ که‌ تاکنون‌ سابقه نداشته است. این‌ ترتیب مطابق با شیوه علمی ایشان است. چنین ترتیبی‌ استفاده‌ از کتاب ایشان را آسان گردانیده‌ و استدلال‌ بر‌ نتایج‌ برگرفته‌ شده را روشن‌ می‌سازد. در توضیح این روش، ایشان می‌گوید: «به نظرم رسید که اگر اسانید را از متون جدا کنم و آنها را به‌ صورتی‌ جمع‌آوری‌ کنم که اسناد هرکدام از شیوخ‌ رجال‌ در‌ یک‌ جا‌ و یا‌ در‌ بخش‌های مشخصی ثبت شده باشد، محققین به‌آسانی می‌توانند به اسانید هر حدیث دست یابند»[۲]. همچنین می‌گوید: «آن را مطابق با شیوخی که در اول اسانید‌ ذکر شده‌اند، به‌ترتیب حروف اسامی یا کنیه‌های آنها، مرتب کردم، سپس شیوخ شیوخ و همین‌طور تا سند به معصومین(ع) برسد[۳]. کتب چهارگانه حدیث که برای استنباط احکام‌ به‌ آنها رجوع می‌شود، دارای حدود 40195 حدیث و آگاهی بر اسانید متشابه آنها بسیار مشکل است. اما با این ترتیب که مؤلف در کتابش انجام داده، به بهترین وجه‌ ممکن‌ به این امور توان دست یافت. سبک کتاب در ترتیب، بسیار خوب و پسندیده است؛ زیرا او اسامی شیوخ را به‌ترتیب حروف الفبایی‌ منظم‌ کرده است. سپس تحت عنوان‌ هر‌ شیخ، اسانیدی را که روایت کرده است، مانند ترتیب فوق برحسب اسامی مشایخ او و همچنین در مشایخ بر اساس حروف الفبا در اسامی‌ شیوخ‌ آنها، مرتب کرده است‌. این‌ ترتیب تا رسیدن به سلسله معصومین(ع) ادامه دارد. بدین ترتیب اگر دو حدیث در دو باب مختلف باشد، ولی سند از اول تا آخر واحد باشد، در این کتاب‌ در یک جا قرار داده شده است[۴].

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است[۵].

    کتب‌ رجالی‌، عموما‌ بر‌ معلوماتی که در‌ کتب‌ متقدمین ارائه شده تکیه دارند و تنها به تحقیق در آنها می‌پردازند؛ یا ترتیب جدیدی به آنها‌ می‌دهند‌، یا‌ به‌تناسب ذوق‌ها و توانایی‌های علمی، آنها را‌ کم‌ یا‌ زیاد‌ می‌کنند‌. اما‌ آیت‌الله بروجردی، نظر خویش را به اسانیدی که در کتب محوری شیعه - کتب اربعه - وارد شده، معطوف کرده است. او سندهای آنها را یکایک مورد بررسی‌ قرار داده و در هنگام نیاز به کتب‌ رجالی، آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزایای این سندها و مشکلات پیچیده آنها آگاهی پیدا کند و با دقت خاص خویش‌ به‌ حل آنها بپردازد‌[۶].

    ویژگی‌های کتاب

    آیت‌الله بروجردی از جمله افرادی است که مکتب فقهی خاصی در میان فقهای بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش، مکتب فقهی استواری‌ را‌ پایه‌گذاری‌ کرده است که همواره در‌ حوزه‌ قم پابرجاست و در دست توانای شاگردان ایشان مستمر و مثمر است. همچنین وی در علم رجال دارای مکتبی خاص با اصول و قواعد‌ و مبانی‌ ویژه‌ بود که از سرچشمه مصادر رجالی به دست‌ آورده‌ بود و آنها را با شیوه علمی متقن از تلاش‌های علمی قبل از خود فراگرفته بود[۷].

    برخی از ویژگی‌های سبک ایشان را می‌توان در امور زیر خلاصه نمود:

    1. مقدمات: مؤلف پیشگفتارهای مفیدی در بخش‌های مختلف آورده است. وی در این مقدمات از مؤلفین کتب اربعه، تعداد مشایخ هریک به‌طور‌ کامل، بیان شاگردان هریک که کتاب را روایت کرده‌اند، به شکل گسترده‌ای بحث کرده و مشکلات زیادی را حل کرده و مسائل مختلفی را که نیاز به بحث بیشتری بوده‌، تحلیل‌ کرده است[۸].
    2. تکمیل‌ نقایص‌ منابع رجالی: ایشان در این‌باره می‌گوید: «من علمای رجال را دیدم که بسیاری از‌ راویان‌ موجود‌ در اسناد را ذکر نکرده‌اند. همچنین گاه از میان کسانی که ‌نامشان‌ ذکر‌ شده‌ است، طبقه آنها و طبقه شیوخی را که احادیث را از ایشان گرفته‌اند و شاگردانشان را که احادیث‌ را‌ از‌ آنها فراگرفته‌اند، یاد نکرده‌اند؛ درحالی‌که این موارد تأثیر زیادی در شناخت‌ رجال‌ دارد. آنان به مشخص کردن مشترکات نپرداخته‌اند و به‌جای پرداختن به جزئیات اسامی‌ مشترک‌ که‌ در احادیث وارد شده است و بررسی محل‌هایی که در آنها احتمال وجود قرائن مشخص‌‌کننده‌ می‌رود - کاری که از آنان انتظار می‌رفت - به کلیاتی که از استقرائات ناقص‌ خویش‌، هریک طبق تتبع‌هایی انفرادی یا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قلیل که نه مفید علم‌ و نه‌ ظن است و به‌هیچ‌وجه انسان را به هدف نزدیک نمی‌کند، اکتفا‌ کرده‌اند»[۹]. هدف اصلی علم رجال، شناخت احوال راویان اسانید و دیگر مسائل‌ اسناد‌ است و عادت بر این است که برای تحصیل این غرض و تطبیق نتایج بر‌ اسانید،‌ به کتب رجالی رجوع شود. اما تلاش آیت‌الله بروجردی بر اساس رجوع به اسانید و نیز بهره‌گیری‌ از‌ علم رجال است. بر اساس روش ایشان، تبادل بین کتب رجالی و اسانید‌ آغاز‌ شد و این از مهم‌ترین امتیازات شیوه ایشان‌ است‌ که‌ گسترده‌ترین تأثیر را در این علم داشته‌ است‌[۱۰].
    3. بیان علل حدیث‌ و رفع‌ آنها: مؤلف می‌گوید‌: «من‌ در اسانید به‌جز اشتراکات، «علل» زیادی را یافتم که عبارتند از: تصحیف، قلب، افزون‌ و نقصان‌ سندها. اینها یا بر اثر سهو‌ و اشتباه‌ ناسخین و مؤلفین‌ و یا‌ اکتفای‌ مؤلفین به اخذ به‌ طریق «مناوله» یا همراه با «اجازه» و «وجاده» پیش آمده است. از طرفی عدم وضوح کلمات‌ در‌ اصول کتاب‌ها به‌خاطر بدی خط‌ و عدم‌ نقطه‌گذاری‌ و اعراب‌گذاری‌ حروف‌ در خطوط قدیمی‌ یا‌ به خیال کامل بودن سندهای «معلق» در اصل کتب حدیث یا به خیال عکس آن، یعنی‌ ناقص‌ بودن‌ سندی کامل و غیر از آن نیز هستند‌. به‌ عقیده‌ من ‌- غالبا‌ اگر‌ نه همیشه - در دیگر اسانیدی که «اشتراک» یا «اعتلال» در سندش وجود دارد، قرینه‌ای که این «اشتراک» را متمایز سازد و بر اساس آن، «اعتلال‌ها» و آنچه را صحیح‌ است نشان دهد، وجود دارد[۱۱].
    4. آسان کردن منبع در جهت مقصود: ایشان به این ویژگی کتابش‌ اشاره‌ نموده، می‌نویسد: «این کتاب سندهای هر شیخ را در یک محل یا محل‌های‌ محدود‌ و مشخصی‌ گردآوری می‌کند تا مستدل بتواند به آنها اشاره کند و محصل و پژوهشگر نیز به‌آسانی‌ به‌ آنها دست یابد»[۱۲]. فهرست کردن موضوعات علمی، یکی از راه‌های هموار برای‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی است که به‌خاطر آنها کتب تألیف می‌شوند. درباره علم رجال، این فهرست مبتنی‌ بر‌ عناوین اشخاص چون اسامی، القاب و کنیه‌هاست که قابلیت اینها برای مرتب شدن‌ به‌‌ترتیب‌ الفبایی مسئله بسیار روشنی است. وی در کتاب خود از طرح فهرست کردن بر‌ ‌طبق‌ حروف‌ الفبا استفاده کرده است. این کار هم حجم کتاب را تا حد‌ ممکن‌ کم می‌کند و هم استفاده از آن را گسترش می‌دهد؛ زیرا اسامی شیوخ و همین‌طور شیوخ شیوخ تا‌ معصوم(ع) بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابراین کسی که می‌خواهد به‌ کتاب‌ مراجعه کند، چیزی بیش از دانستن نام‌ اولین‌ شیخ‌ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانید‌ او‌ را بیابد[۱۳].
    5. احیای علوم حدیث: نویسنده در توضیح فواید کتاب خویش چنین‌ می‌گوید‌: «این کتاب خدمتی به علوم‌ حدیث‌ و علومی‌ که متفرع بر‌ آن‌ است، می‌باشد؛ چون با‌ این‌ کتاب همه آنچه که نقشی در شناخت اسانید روایات - که مقصود اصلی است - دارند،‌ دانسته‌ می‌شود»[۱۴].
    6. جداسازی اسانید: جدا کردن اسانید کتب حدیث و قرار دادن آنها در‌ کتابی‌ جداگانه، امر مهمی است که از جهتی‌ کتاب‌ را‌ در ردیف کتب رجالی قرار می‌دهد و آن‌ را‌ از شمار جوامع روایی خارج می‌کند. فایده دیگر آن، این است که محققین‌ را‌ از حمل کتاب‌های مفصل حدیث‌، که‌ هم اسانید‌ و هم‌ متون‌ را در بر دارد، بی‌نیاز می‌کند. کتاب‌ کافی‌ دارای 8 جلد و شامل حدود 4000 صفحه است و در آن حدود 16121 حدیث‌ وجود‌ دارد که آیت‌الله بروجردی، جمیع‌ اسانید آن را در‌ یک‌ کتاب 714 صفحه‌ای آورده است‌ که‌ اهمیت این جداسازی روشن می‌باشد.
    7. تعلیقات: مؤلف بر محل‌هایی‌ که‌ نیاز‌ به توضیح داشته است و آنچه از مطالب، مجمل یا ناقص است، تعلیقاتی آورده است. این تعلیقات ناشی از ‌‌فکر‌ عمیق او و خبرویت گسترده‌اش در این علم می‌باشد و در این کارها با تکیه‌ بر‌ کتب‌ رجالی اصلی و استشهاد به قرائنی که گاهی از میان اسانید دیگر و گاهی از میان کتب‌ خاص دیگر به دست آورده، به رفع اجمال یا رفع نقص‌هایی که در‌ اسانید واقع شده، پرداخته‌ است[۱۵].

    وضعیت کتاب

    کتاب، فاقد پاورقی و فهرست می‌باشد.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. حسینی جلالی، سید محمدرضا، «کتابی تازه در «رجال» با سبکی جدید»، پایگاه مجلات تخصیی نور، آینه پژوهش، فروردين و ارديبهشت 1370، شماره 6.


    وابسته‌ها