تجريد أسانيد الكافي و تنقيحها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR36777J1.jpg | عنوان =تجريد أسانيد الكافي و تنقيحها | عن...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''تجريد أسانید الکافی و تنقیحها'''، اثر آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی، کتابی است در مرتب‌سازی اسانید کتاب «الكافي» کلینی.
'''تجريد أسانید الکافی و تنقیحها'''، اثر [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی]]، کتابی است در مرتب‌سازی اسانید کتاب «[[الكافي (ط. الاسلاميه)|الكافي]]» [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]].


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
خط ۴۶: خط ۴۶:
در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص1- 60</ref>.
در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص1- 60</ref>.


کتب‌ رجالی‌، عموما‌ بر‌ معلوماتی که در‌ کتب‌ متقدمین ارائه شده تکیه دارند و تنها به تحقیق در آنها می‌پردازند؛ یا ترتیب جدیدی به آنها‌ می‌دهند‌، یا‌ به‌تناسب ذوق‌ها و توانایی‌های علمی، آنها را‌ کم‌ یا‌ زیاد‌ می‌کنند‌. اما‌ آیت‌الله بروجردی، نظر خویش را به اسانیدی که در کتب محوری شیعه - کتب اربعه - وارد شده، معطوف کرده است. او سندهای آنها را یکایک مورد بررسی‌ قرار داده و در هنگام نیاز به کتب‌ رجالی، آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزایای این سندها و مشکلات پیچیده آنها آگاهی پیدا کند و با دقت خاص خویش‌ به‌ حل آنها بپردازد‌<ref>ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص15- 16</ref>.
کتب‌ رجالی‌، عموما‌ بر‌ معلوماتی که در‌ کتب‌ متقدمین ارائه شده تکیه دارند و تنها به تحقیق در آنها می‌پردازند؛ یا ترتیب جدیدی به آنها‌ می‌دهند‌، یا‌ به‌تناسب ذوق‌ها و توانایی‌های علمی، آنها را‌ کم‌ یا‌ زیاد‌ می‌کنند‌. اما‌ [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، نظر خویش را به اسانیدی که در کتب محوری شیعه - کتب اربعه - وارد شده، معطوف کرده است. او سندهای آنها را یکایک مورد بررسی‌ قرار داده و در هنگام نیاز به کتب‌ رجالی، آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزایای این سندها و مشکلات پیچیده آنها آگاهی پیدا کند و با دقت خاص خویش‌ به‌ حل آنها بپردازد‌<ref>ر.ک: حسینی جلالی، سید محمدرضا، ص15- 16</ref>.


===ویژگی‌های کتاب===
===ویژگی‌های کتاب===
آیت‌الله بروجردی از جمله افرادی است که مکتب فقهی خاصی در میان فقهای بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش، مکتب فقهی استواری‌ را‌ پایه‌گذاری‌ کرده است که همواره در‌ حوزه‌ قم پابرجاست و در دست توانای شاگردان ایشان مستمر و مثمر است. همچنین وی در علم رجال دارای مکتبی خاص با اصول و قواعد‌ و مبانی‌ ویژه‌ بود که از سرچشمه مصادر رجالی به دست‌ آورده‌ بود و آنها را با شیوه علمی متقن از تلاش‌های علمی قبل از خود فراگرفته بود<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
[[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] از جمله افرادی است که مکتب فقهی خاصی در میان فقهای بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش، مکتب فقهی استواری‌ را‌ پایه‌گذاری‌ کرده است که همواره در‌ حوزه‌ قم پابرجاست و در دست توانای شاگردان ایشان مستمر و مثمر است. همچنین وی در علم رجال دارای مکتبی خاص با اصول و قواعد‌ و مبانی‌ ویژه‌ بود که از سرچشمه مصادر رجالی به دست‌ آورده‌ بود و آنها را با شیوه علمی متقن از تلاش‌های علمی قبل از خود فراگرفته بود<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.


برخی از ویژگی‌های سبک ایشان را می‌توان در امور زیر خلاصه نمود:
برخی از ویژگی‌های سبک ایشان را می‌توان در امور زیر خلاصه نمود:
# مقدمات: مؤلف پیشگفتارهای مفیدی در بخش‌های مختلف آورده است. وی در این مقدمات از مؤلفین کتب اربعه، تعداد مشایخ هریک به‌طور‌ کامل، بیان شاگردان هریک که کتاب را روایت کرده‌اند، به شکل گسترده‌ای بحث کرده و مشکلات زیادی را حل کرده و مسائل مختلفی را که نیاز به بحث بیشتری بوده‌، تحلیل‌ کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18- 19</ref>.
# مقدمات: مؤلف پیشگفتارهای مفیدی در بخش‌های مختلف آورده است. وی در این مقدمات از مؤلفین کتب اربعه، تعداد مشایخ هریک به‌طور‌ کامل، بیان شاگردان هریک که کتاب را روایت کرده‌اند، به شکل گسترده‌ای بحث کرده و مشکلات زیادی را حل کرده و مسائل مختلفی را که نیاز به بحث بیشتری بوده‌، تحلیل‌ کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18- 19</ref>.
# تکمیل‌ نقایص‌ منابع رجالی: ایشان در این‌باره می‌گوید: «من علمای رجال را دیدم که بسیاری از‌ راویان‌ موجود‌ در اسناد را ذکر نکرده‌اند. همچنین گاه از میان کسانی که ‌نامشان‌ ذکر‌ شده‌ است، طبقه آنها و طبقه شیوخی را که احادیث را از ایشان گرفته‌اند و شاگردانشان را که احادیث‌ را‌ از‌ آنها فراگرفته‌اند، یاد نکرده‌اند؛ درحالی‌که این موارد تأثیر زیادی در شناخت‌ رجال‌ دارد. آنان به مشخص کردن مشترکات نپرداخته‌اند و به‌جای پرداختن به جزئیات اسامی‌ مشترک‌ که‌ در احادیث وارد شده است و بررسی محل‌هایی که در آنها احتمال وجود قرائن مشخص‌‌کننده‌ می‌رود - کاری که از آنان انتظار می‌رفت - به کلیاتی که از استقرائات ناقص‌ خویش‌، هریک طبق تتبع‌هایی انفرادی یا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قلیل که نه مفید علم‌ و نه‌ ظن است و به‌هیچ‌وجه انسان را به هدف نزدیک نمی‌کند، اکتفا‌ کرده‌اند»<ref>ر.ک: همان</ref>. هدف اصلی علم رجال، شناخت احوال راویان اسانید و دیگر مسائل‌ اسناد‌ است و عادت بر این است که برای تحصیل این غرض و تطبیق نتایج بر‌ اسانید،‌ به کتب رجالی رجوع شود. اما تلاش آیت‌الله بروجردی بر اساس رجوع به اسانید و نیز بهره‌گیری‌ از‌ علم رجال است. بر اساس روش ایشان، تبادل بین کتب رجالی و اسانید‌ آغاز‌ شد و این از مهم‌ترین امتیازات شیوه ایشان‌ است‌ که‌ گسترده‌ترین تأثیر را در این علم داشته‌ است‌<ref>ر.ک: همان</ref>.
# تکمیل‌ نقایص‌ منابع رجالی: ایشان در این‌باره می‌گوید: «من علمای رجال را دیدم که بسیاری از‌ راویان‌ موجود‌ در اسناد را ذکر نکرده‌اند. همچنین گاه از میان کسانی که ‌نامشان‌ ذکر‌ شده‌ است، طبقه آنها و طبقه شیوخی را که احادیث را از ایشان گرفته‌اند و شاگردانشان را که احادیث‌ را‌ از‌ آنها فراگرفته‌اند، یاد نکرده‌اند؛ درحالی‌که این موارد تأثیر زیادی در شناخت‌ رجال‌ دارد. آنان به مشخص کردن مشترکات نپرداخته‌اند و به‌جای پرداختن به جزئیات اسامی‌ مشترک‌ که‌ در احادیث وارد شده است و بررسی محل‌هایی که در آنها احتمال وجود قرائن مشخص‌‌کننده‌ می‌رود - کاری که از آنان انتظار می‌رفت - به کلیاتی که از استقرائات ناقص‌ خویش‌، هریک طبق تتبع‌هایی انفرادی یا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قلیل که نه مفید علم‌ و نه‌ ظن است و به‌هیچ‌وجه انسان را به هدف نزدیک نمی‌کند، اکتفا‌ کرده‌اند»<ref>ر.ک: همان</ref>. هدف اصلی علم رجال، شناخت احوال راویان اسانید و دیگر مسائل‌ اسناد‌ است و عادت بر این است که برای تحصیل این غرض و تطبیق نتایج بر‌ اسانید،‌ به کتب رجالی رجوع شود. اما تلاش [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] بر اساس رجوع به اسانید و نیز بهره‌گیری‌ از‌ علم رجال است. بر اساس روش ایشان، تبادل بین کتب رجالی و اسانید‌ آغاز‌ شد و این از مهم‌ترین امتیازات شیوه ایشان‌ است‌ که‌ گسترده‌ترین تأثیر را در این علم داشته‌ است‌<ref>ر.ک: همان</ref>.
# بیان علل حدیث‌ و رفع‌ آنها: مؤلف می‌گوید‌: «من‌ در اسانید به‌جز اشتراکات، «علل» زیادی را یافتم که عبارتند از: تصحیف، قلب، افزون‌ و نقصان‌ سندها. اینها یا بر اثر سهو‌ و اشتباه‌ ناسخین و مؤلفین‌ و یا‌ اکتفای‌ مؤلفین به اخذ به‌ طریق «مناوله» یا همراه با «اجازه» و «وجاده» پیش آمده است. از طرفی عدم وضوح کلمات‌ در‌ اصول کتاب‌ها به‌خاطر بدی خط‌ و عدم‌ نقطه‌گذاری‌ و اعراب‌گذاری‌ حروف‌ در خطوط قدیمی‌ یا‌ به خیال کامل بودن سندهای «معلق» در اصل کتب حدیث یا به خیال عکس آن، یعنی‌ ناقص‌ بودن‌ سندی کامل و غیر از آن نیز هستند‌. به‌ عقیده‌ من ‌- غالبا‌ اگر‌ نه همیشه - در دیگر اسانیدی که «اشتراک» یا «اعتلال» در سندش وجود دارد، قرینه‌ای که این «اشتراک» را متمایز سازد و بر اساس آن، «اعتلال‌ها» و آنچه را صحیح‌ است نشان دهد، وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص19- 20</ref>.
# بیان علل حدیث‌ و رفع‌ آنها: مؤلف می‌گوید‌: «من‌ در اسانید به‌جز اشتراکات، «علل» زیادی را یافتم که عبارتند از: تصحیف، قلب، افزون‌ و نقصان‌ سندها. اینها یا بر اثر سهو‌ و اشتباه‌ ناسخین و مؤلفین‌ و یا‌ اکتفای‌ مؤلفین به اخذ به‌ طریق «مناوله» یا همراه با «اجازه» و «وجاده» پیش آمده است. از طرفی عدم وضوح کلمات‌ در‌ اصول کتاب‌ها به‌خاطر بدی خط‌ و عدم‌ نقطه‌گذاری‌ و اعراب‌گذاری‌ حروف‌ در خطوط قدیمی‌ یا‌ به خیال کامل بودن سندهای «معلق» در اصل کتب حدیث یا به خیال عکس آن، یعنی‌ ناقص‌ بودن‌ سندی کامل و غیر از آن نیز هستند‌. به‌ عقیده‌ من ‌- غالبا‌ اگر‌ نه همیشه - در دیگر اسانیدی که «اشتراک» یا «اعتلال» در سندش وجود دارد، قرینه‌ای که این «اشتراک» را متمایز سازد و بر اساس آن، «اعتلال‌ها» و آنچه را صحیح‌ است نشان دهد، وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص19- 20</ref>.
# آسان کردن منبع در جهت مقصود: ایشان به این ویژگی کتابش‌ اشاره‌ نموده، می‌نویسد: «این کتاب سندهای هر شیخ را در یک محل یا محل‌های‌ محدود‌ و مشخصی‌ گردآوری می‌کند تا مستدل بتواند به آنها اشاره کند و محصل و پژوهشگر نیز به‌آسانی‌ به‌ آنها دست یابد»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. فهرست کردن موضوعات علمی، یکی از راه‌های هموار برای‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی است که به‌خاطر آنها کتب تألیف می‌شوند. درباره علم رجال، این فهرست مبتنی‌ بر‌ عناوین اشخاص چون اسامی، القاب و کنیه‌هاست که قابلیت اینها برای مرتب شدن‌ به‌‌ترتیب‌ الفبایی مسئله بسیار روشنی است. وی در کتاب خود از طرح فهرست کردن بر‌ ‌طبق‌ حروف‌ الفبا استفاده کرده است. این کار هم حجم کتاب را تا حد‌ ممکن‌ کم می‌کند و هم استفاده از آن را گسترش می‌دهد؛ زیرا اسامی شیوخ و همین‌طور شیوخ شیوخ تا‌ معصوم(ع) بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابراین کسی که می‌خواهد به‌ کتاب‌ مراجعه کند، چیزی بیش از دانستن نام‌ اولین‌ شیخ‌ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانید‌ او‌ را بیابد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# آسان کردن منبع در جهت مقصود: ایشان به این ویژگی کتابش‌ اشاره‌ نموده، می‌نویسد: «این کتاب سندهای هر شیخ را در یک محل یا محل‌های‌ محدود‌ و مشخصی‌ گردآوری می‌کند تا مستدل بتواند به آنها اشاره کند و محصل و پژوهشگر نیز به‌آسانی‌ به‌ آنها دست یابد»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. فهرست کردن موضوعات علمی، یکی از راه‌های هموار برای‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی است که به‌خاطر آنها کتب تألیف می‌شوند. درباره علم رجال، این فهرست مبتنی‌ بر‌ عناوین اشخاص چون اسامی، القاب و کنیه‌هاست که قابلیت اینها برای مرتب شدن‌ به‌‌ترتیب‌ الفبایی مسئله بسیار روشنی است. وی در کتاب خود از طرح فهرست کردن بر‌ ‌طبق‌ حروف‌ الفبا استفاده کرده است. این کار هم حجم کتاب را تا حد‌ ممکن‌ کم می‌کند و هم استفاده از آن را گسترش می‌دهد؛ زیرا اسامی شیوخ و همین‌طور شیوخ شیوخ تا‌ معصوم(ع) بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابراین کسی که می‌خواهد به‌ کتاب‌ مراجعه کند، چیزی بیش از دانستن نام‌ اولین‌ شیخ‌ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانید‌ او‌ را بیابد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# احیای علوم حدیث: نویسنده در توضیح فواید کتاب خویش چنین‌ می‌گوید‌: «این کتاب خدمتی به علوم‌ حدیث‌ و علومی‌ که متفرع بر‌ آن‌ است، می‌باشد؛ چون با‌ این‌ کتاب همه آنچه که نقشی در شناخت اسانید روایات - که مقصود اصلی است - دارند،‌ دانسته‌ می‌شود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
# احیای علوم حدیث: نویسنده در توضیح فواید کتاب خویش چنین‌ می‌گوید‌: «این کتاب خدمتی به علوم‌ حدیث‌ و علومی‌ که متفرع بر‌ آن‌ است، می‌باشد؛ چون با‌ این‌ کتاب همه آنچه که نقشی در شناخت اسانید روایات - که مقصود اصلی است - دارند،‌ دانسته‌ می‌شود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
# جداسازی اسانید: جدا کردن اسانید کتب حدیث و قرار دادن آنها در‌ کتابی‌ جداگانه، امر مهمی است که از جهتی‌ کتاب‌ را‌ در ردیف کتب رجالی قرار می‌دهد و آن‌ را‌ از شمار جوامع روایی خارج می‌کند. فایده دیگر آن، این است که محققین‌ را‌ از حمل کتاب‌های مفصل حدیث‌، که‌ هم اسانید‌ و هم‌ متون‌ را در بر دارد، بی‌نیاز می‌کند. کتاب‌ کافی‌ دارای 8 جلد و شامل حدود 4000 صفحه است و در آن حدود 16121 حدیث‌ وجود‌ دارد که آیت‌الله بروجردی، جمیع‌ اسانید آن را در‌ یک‌ کتاب 714 صفحه‌ای آورده است‌ که‌ اهمیت این جداسازی روشن می‌باشد.
# جداسازی اسانید: جدا کردن اسانید کتب حدیث و قرار دادن آنها در‌ کتابی‌ جداگانه، امر مهمی است که از جهتی‌ کتاب‌ را‌ در ردیف کتب رجالی قرار می‌دهد و آن‌ را‌ از شمار جوامع روایی خارج می‌کند. فایده دیگر آن، این است که محققین‌ را‌ از حمل کتاب‌های مفصل حدیث‌، که‌ هم اسانید‌ و هم‌ متون‌ را در بر دارد، بی‌نیاز می‌کند. کتاب‌ کافی‌ دارای 8 جلد و شامل حدود 4000 صفحه است و در آن حدود 16121 حدیث‌ وجود‌ دارد که [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]]، جمیع‌ اسانید آن را در‌ یک‌ کتاب 714 صفحه‌ای آورده است‌ که‌ اهمیت این جداسازی روشن می‌باشد.
# تعلیقات: مؤلف بر محل‌هایی‌ که‌ نیاز‌ به توضیح داشته است و آنچه از مطالب، مجمل یا ناقص است، تعلیقاتی آورده است. این تعلیقات ناشی از ‌‌فکر‌ عمیق او و خبرویت گسترده‌اش در این علم می‌باشد و در این کارها با تکیه‌ بر‌ کتب‌ رجالی اصلی و استشهاد به قرائنی که گاهی از میان اسانید دیگر و گاهی از میان کتب‌ خاص دیگر به دست آورده، به رفع اجمال یا رفع نقص‌هایی که در‌ اسانید واقع شده، پرداخته‌ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# تعلیقات: مؤلف بر محل‌هایی‌ که‌ نیاز‌ به توضیح داشته است و آنچه از مطالب، مجمل یا ناقص است، تعلیقاتی آورده است. این تعلیقات ناشی از ‌‌فکر‌ عمیق او و خبرویت گسترده‌اش در این علم می‌باشد و در این کارها با تکیه‌ بر‌ کتب‌ رجالی اصلی و استشهاد به قرائنی که گاهی از میان اسانید دیگر و گاهی از میان کتب‌ خاص دیگر به دست آورده، به رفع اجمال یا رفع نقص‌هایی که در‌ اسانید واقع شده، پرداخته‌ است<ref>ر.ک: همان</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش