ترجمه نهج‌البلاغه (کاسب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Mhosseini@noornet.net صفحهٔ ترجمه نهج‌البلاغه (کاسب) را به ترجمه نهج‌البلاغة (کاسب) منتقل کرد: جایگزینی متن - 'ترجمه نهج‌البلاغه (کاسب)' به 'ترجمه...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR03534J1.jpg
| تصویر =NUR03534J1.jpg
| عنوان =نهج‌البلاغة (ترجمه عزیز الله کاسب)
| عنوان =ترجمه نهج‌البلاغة (کاسب)
| عنوان‌های دیگر =نهج‌البلاغة. فارسی - عربی
| عنوان‌های دیگر =نهج‌البلاغة. فارسی - عربی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول]] (نویسنده)
[[شریف الرضی، محمد بن حسین]] (گردآورنده)
[[محمودزاده، محسن]] (مصحح)
[[محمودزاده، محسن]] (مصحح)


[[عالمگیر تهرانی، محمد]] (به کوشش)
[[عالمگیر تهرانی، محمد]] (به کوشش)
[[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول]] (نویسنده)
[[شریف الرضی، محمد بن حسین]] (گردآورنده)


[[کاسب، عزیزالله]] (مترجم)
[[کاسب، عزیزالله]] (مترجم)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏041‎‏ ‎‏1379‎‏و
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏041‎‏ ‎‏1379‎‏و
| موضوع =
| موضوع =
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبه‌ها
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبه‌ها - نامه‌ها- کلمات قصار
 
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامه‌ها
 
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار
| ناشر =  
| ناشر =  
نشر محمد
نشر محمد
خط ۴۲: خط ۳۸:




مترجم، كتاب شريف نهج‌البلاغة را «بانگ بيدارى» مى‌داند كه در گوشى هوش آدمى مى‌نشيند، و تازيانه تنبيه على‌ست، كه بر تن لخت انديشه‌ها فرود مى‌آيد و خنده تلخى‌ست كه بر كامرانى‌هاى ناروا و ناپايدادر كه چون ابرى گذرا بر گوشه‌اى از هستى انسان مى‌بارند و مى‌روند.
مترجم، كتاب شريف نهج‌البلاغة را «بانگ بيدارى» مى‌داند كه در گوش هوش آدمى مى‌نشيند، و تازيانه تنبيه على‌ست، كه بر تن لخت انديشه‌ها فرود مى‌آيد و خنده تلخى‌ست كه بر كامرانى‌هاى ناروا و ناپايدادر كه چون ابرى گذرا بر گوشه‌اى از هستى انسان مى‌بارند و مى‌روند.


وى گام نهادن در وادى دشوار ترجمه نهج‌البلاغة را ناشى از عشق و ارادتى مى‌داند كه ريشه در روزگار نوجوانيش دارد. او خود در توصيف اين عاشقى چنين مى‌نويسند: «عشق و ارادت من، بدين كتاب شريف، به روزهاى مدرسه باز مى‌گردد، كه پدرم- خدايش بيامرزاد!- نسخه‌اى از ترجمه مرحوم جواد فاضل، پيش رويم نهاده بود و شب‌ها كه از دغدغه كسب و كار روزانه مى‌آسود، ورقى چند، بر وى مى‌خواندم و او روح عيّاروار خويش را از اين چشمه معرفت، سيراب مى‌كرد. و از همان روزها، بخشى‌هایى از آن نثر پرطراوت را در صف صبحگاه مدرسه، بر بچه‌ها مى‌خوانم.... در آن روزها، ترجمه‌هایى از كتاب، در دست بود، و بعدها، ترجمه‌هاى ديگرى نيز پديد آمد. و هر يك تازگى خاصى خود را دارند. امّا هميشه جاى يك بررسى تاريخى و اجتماعى را در آغاز كتاب، خالى ديده‌ام. موضوعى كه بيشتر مطالب كتاب، بر آن دور مى‌زند و خواننده، پيش از ورود به آن، به دانستنش نياز دارد».
وى گام نهادن در وادى دشوار ترجمه نهج‌البلاغة را ناشى از عشق و ارادتى مى‌داند كه ريشه در روزگار نوجوانيش دارد. او خود در توصيف اين عاشقى چنين مى‌نويسند: «عشق و ارادت من، بدين كتاب شريف، به روزهاى مدرسه باز مى‌گردد، كه پدرم- خدايش بيامرزاد!- نسخه‌اى از ترجمه مرحوم جواد فاضل، پيش رويم نهاده بود و شب‌ها كه از دغدغه كسب و كار روزانه مى‌آسود، ورقى چند، بر وى مى‌خواندم و او روح عيّاروار خويش را از اين چشمه معرفت، سيراب مى‌كرد. و از همان روزها، بخشى‌هایى از آن نثر پرطراوت را در صف صبحگاه مدرسه، بر بچه‌ها مى‌خوانم.... در آن روزها، ترجمه‌هایى از كتاب، در دست بود، و بعدها، ترجمه‌هاى ديگرى نيز پديد آمد. و هر يك تازگى خاصى خود را دارند. امّا هميشه جاى يك بررسى تاريخى و اجتماعى را در آغاز كتاب، خالى ديده‌ام. موضوعى كه بيشتر مطالب كتاب، بر آن دور مى‌زند و خواننده، پيش از ورود به آن، به دانستنش نياز دارد».
۶٬۵۹۱

ویرایش