ترجمه و شرح کشف المراد (شیروانی)

    از ویکی‌نور
    ترجمه و شرح کشف المراد
    ترجمه و شرح کشف المراد (شیروانی)
    پدیدآورانشیروانی، علی (نویسنده)

    حلی، حسن بن یوسف (مترجم)

    نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (محقق)
    عنوان‌های دیگرکشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد. شرح تجريد الکلام في تحرير العقايد الاسلام. شرح
    ناشردار العلم
    مکان نشرايران - قم
    چاپ3
    موضوعحلی، حسن بن یوسف، 648 - 726ق. کشف المراد في تجريد الإعتقاد - نقد و تفسير

    نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، 597 - 672ق. تجريد الکلام في تحرير العقايد الاسلام - نقد و تفسير

    کلام شيعه اماميه - متون قديمی تا قرن 14
    زبانفارسی عربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏210‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏ ‎‏ت‎‏30‎‏4225
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه و شرح کشف المراد، از آثار علی شیروانی (متولد 1343ش، تهران) است که در آن، کتاب «كشف المراد» نوشته علامه حلی (حله 648-‌726ق، نجف) را از زبان عربی به فارسی ترجمه و شرح کرده است. «كشف المراد» نیز، شرحی بر کتاب «تجريد الإعتقاد» نوشته خواجه نصیرالدین طوسی (طوس 579-‌653ش، بغداد) است.

    درباره این ترجمه و شرح دو جلدی، چند نکته گفتنی است:

    1. شارح در مقدمه‌اش – که آن را در تاریخ آذر 1382ش، در حوزه علمیه قم‏ نوشته - ‌یادآور شده است: «... مکتوب حاضر، ترجمه و شرح مباحث کلامى کتاب شریف «كشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد»، مشتمل بر مقصد سوم تا ششم است... در معرّفى اهمیت كشف المراد، به آنچه استاد بزرگوارم علامه حسن‏‌زاده آملى بیان فرموده، بسنده مى‌کنم و تنها یادآور می‌‏شوم که على‏‌رغم اهمیت این کتاب شریف، تاکنون ترجمه‌‏اى از آن به زبان فارسى عرضه نشده است و یا دست‌کم، بنده سراغ ندارم. روش نگارنده در این مکتوب به‌صورت شرح مزجى، شبیه همان شیوه‏‌اى است که در ترجمه و شرح نهایة الحكمة و لمعه دمشقیه به کار بسته‏‌ام؛ یعنى توضیحات مورد نظر و نکات افزودنى داخل علامت [] در میان ترجمه و یا به‌صورت پاورقى آمده است. امیدوارم این نوشته، علاقه‏‌مندان علم کلام را به کار آید»[۱].
      گفتنی است که هرچند شارح محترم در اینجا تصریح کرده که روشش مزجی است، ولی با مراجعه به کتاب حاضر و دقت در چگونگی این شرح، آشکار می‌شود که چنین نیست و متن و شرح به‌خوبی از یکدیگر تفکیک شده و به‌صورت جداگانه قطعه‌ای از متن آمده، بعد همان متن، ترجمه و بعد شرح شده و حتی برای هرکدام عنوان جداگانه (متن و شرح) ذکر شده است و البته روشن است که این‌گونه شرح، مزجی نیست.
    2. همچنین شارح در مقدمه دیگرش – که آن را در حوزه علمیه قم نوشته، ولی تاریخش را معین نکرده - ‌یادآور شده است: «... در این شرح، از متنى که توسط حضرت آیت‌الله جعفر سبحانى تصحیح و ویرایش شده و نیز در پاره‏‌اى از پاورقی‌ها، از تعلیقات سودمند ایشان، بهره گرفته شد»[۲].
    3. شارح تحت عنوان سخنى از علامه حسن‏‌زاده آملى‏، بخشى از کلام ایشان در سرآغاز كشف المراد چاپ مؤسسه نشر اسلامى را ترجمه و ذکر کرده است. در این مطلب بعد از بیان منزلت بلند تجرید و كشف المراد از نظر علمی، از جمله چنین آمده است: «... استاد ما علامه شعرانى - ‌قدس‌سرّه الشريف - ‌به کتاب تجرید و كشف المراد توجهى تامّ داشت و سرانجام بر تجرید به زبان فارسى، شرحى سودمند و پرفایده نگاشت، که چاپ شده و علاقه‏‌مندان از آن بهره می‌برند. سفارش‏هاى مکرّر ایشان در لابه‌لاى سخنان سترگش در حضور پرفیضش، به توجه و عنایت به این کتاب شریف، یعنى کشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد، هرگز از یادم نمی‌رود»[۳].
    4. شارح، مخاطبش را عموم دانشجویان و طلاب علوم اسلامی قرار داده و به همین جهت کوشیده مطالب را به زبان ساده و به‌دور از اصطلاحات پیچیده شرح دهد. او تأکید کرده است که مقصد اول (در باب امور عامه) و مقصد دوم (در باب جواهر و اعراض) از کتاب كشف المراد، امروزه از مدار درس و بحث خارج و متون فلسفى‏‌اى مانند بداية الحكمة، نهایة الحكمة و شرح منظومه جایگزین آن شده است و به همین دلیل نیز از ترجمه و شرح آن دو مقصد، در اثر حاضر صرف نظر کرده است.[۴].
    5. کتاب حاضر، مستند است و مترجم و شارح محترم ارجاعات و استنادات و توضیحاتش را به‌صورت پاورقی آورده است.[۵].
    6. فهرست تفصیلی مطالب این اثر، در پایان هرکدام از جلدهای اول و دوم آمده، ولی متأسفانه فهرست‌های فنی و حتی فهرست منابع تنظیم نشده است.
    7. هرچند شارح محترم، زمان و مکان نگارش مقدمه اثر حاضر را مشخص کرده[۶] و با نظر به آن می‌توان حدس‌هایی درباره چگونگی‌های تألیف این شرح مطرح کرد، ولی ایشان مشخصات نگارش اثر حاضر از جمله تاریخ، مکان و مدت تألیف را به‌صورت دقیق تعیین نکرده و آن را در هاله‌ای از ابهام رها ساخته است.
    8. البته مقابله تفصیلی ترجمه و شرح حاضر با متن اصلی (كشف المراد)، مسئله‌ای تخصصی است و فرصتی فراخ می‌طلبد، ولی برای مقایسه اجمالی شایسته است به این نمونه توجه شود: نویسنده چنین نوشته است: «في إثبات الصانع تعالى و صفاته و آثاره و فيه فصول: الأوّل في وجوده تعالى؛ الموجود إن كان واجبا و إلّا استلزمه؛ لاستحالة الدور و التسلسل. أقول: يريد إثبات واجب‌الوجود تعالى و بيان صفاته و ما يجوز عليه و ما لا يجوز و بيان أفعاله و آثاره و ابتدأ بإثبات وجوده؛ لأنّه الأصل في ذلک كلّه»[۷].
      مترجم چنین برگردان کرده است: «اثبات صانع تعالى، صفات و آثار او. فصل اوّل: اثبات هستى صانع.‏ متن: موجود اگر واجب باشد [مطلوب ما ثابت است‏]، وگرنه [ممکن مى‌‏باشد و موجودى که ممکن است‏] مستلزم واجب خواهد بود [یعنى ممکن بدون واجب نخواهد بود]؛ به‌خاطر محال بودن دور و تسلسل.
      شرح: مؤلف [در اینجا] می‌‏خواهد وجود واجب‌الوجود تعالى را اثبات کرده، صفات او را و این را که چه چیزهایى بر او جایز و چه چیزهایى غیر جایز است و نیز افعال و آثار او را بیان دارد. مؤلف سخن خود را با اثبات وجود واجب آغاز کرد؛ زیرا این بحث پایه مباحث بعدى بشمار مى‏‌رود»[۸]. چنان‌که مشاهده می‌شود، ترجمه مذکور درست و مطابق با متن اصلی و از نظر زبانی شیوا است و اشکال خاصی در آن مشاهده نشد.
    9. هرچند توفیق مقایسه تفصیلی ترجمه و شرح حاضر با متن اصلی حاصل نشد، ولی با نظر به اینکه شارح محترم از استادان باسابقه حوزه علمیه قم است و کتاب‌های کلامی و فلسفی را بارها تدریس کرده است و در توانایی علمی و ادبی او تردیدی نیست و کتاب‌های بداية الحكمة و نهایة الحكمة نوشته علامه طباطبایی را نیز به‌خوبی ترجمه و شرح کرده، می‌توان گفت که کتاب حاضر از نظر مطابقت ترجمه و دقت و صحت مطالب شرح، قابل توجه است و دانشجویان گرامی می‌توانند به آن اعتماد کنند و در پژوهش‌های خودشان از آن بهره گیرند.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص3
    2. ر.ک: مقدمه کتاب، ج2، ص6، پاورقی 1
    3. ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص6
    4. ر.ک: مقدمه کتاب، ج2، ص6، پاورقی 1
    5. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص11، پاورقی 1 و ص15، پاورقی 1 و...
    6. ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص3
    7. ر.ک: الحلي حسن بن يوسف، ص280
    8. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص8

    منابع مقاله

    1. ‌مقدمه و متن کتاب.
    2. الحلي حسن بن يوسف، كشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد، صححه و علق عليه الأستاذ حسن حسن‌زاده الآملي، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي الطبعة الرابعة، 1413ق.‏

    وابسته‌ها