تهذیب البلاغة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینه‌ها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را می‌رساند، ویژگی و پیرایه‌ای را نیز رعایت کند.  
    بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینه‌ها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را می‌رساند، ویژگی و پیرایه‌ای را نیز رعایت کند.  


    نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبک‌ها و شیوه‌های ادبی<ref>ر.ک: متن، ص11</ref>، شرایط و بایسته‌های بلاغت را بیان نموده<ref>ر.ک: همان</ref> و اقسام سبک‌ها و شیوه‌های ادبی را ذکر نموده است.<ref> ر.ک: همان، ص12</ref>  
    نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبک‌ها و شیوه‌های ادبی <ref> ر.ک: متن، ص11</ref>، شرایط و بایسته‌های بلاغت را بیان نموده <ref> ر.ک: همان </ref> و اقسام سبک‌ها و شیوه‌های ادبی را ذکر نموده است. <ref> ر.ک: همان، ص12</ref>  


    ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است.<ref> ر.ک: همان، ص17</ref>، ایشان علم معانی را علمی می‌داند که در آن از سبکها و شیوه‌های هماهنگی الفاظ درخور مقام و مناسب حال، بحث و گفتگو می‌شود.<ref> ر.ک: همان</ref> کلام و تقسیمات مرکب<ref> ر.ک: همان، ص20</ref>،احکام مسندالیه<ref> ر.ک: همان، ص24</ref>، احکام مسند<ref> ر.ک: همان، ص46</ref>، احکام قیدها یا وابسته‌های فعل<ref> ر.ک: همان، ص52</ref>، تقسیم اسناد<ref> ر.ک: همان، ص57</ref> از دیگر قسمتهای این بخش است.
    ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است. <ref> ر.ک: همان، ص17</ref>، ایشان علم معانی را علمی می‌داند که در آن از سبک‌ها و شیوه‌های هماهنگی الفاظ درخور مقام و مناسب حال، بحث و گفتگو می‌شود. <ref> ر.ک: همان </ref> کلام و تقسیمات مرکب <ref> ر.ک: همان، ص20</ref>،احکام مسندٌالیه <ref> ر.ک: همان، ص24</ref>، احکام مسند <ref> ر.ک: همان، ص46</ref>، احکام قیدها یا وابسته‌های فعل <ref> ر.ک: همان، ص52</ref>، تقسیم اسناد <ref> ر.ک: همان، ص57</ref> از دیگر قسمت‌های این بخش است.


    بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است<ref> ر.ک: همان، ص65</ref> و در آن از خبر<ref> ر.ک: همان، ص65</ref>، اقسام خبر<ref> ر.ک: همان، ص69</ref>، انشاءو اقسام آن<ref> ر.ک: همان، ص73-74</ref> و شیوه‌های بکارگیری جمله‌های انشائیه<ref> ر.ک: همان، ص74</ref> و.....سخن گفته است.
    بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است <ref> ر.ک: همان، ص65</ref> و در آن از خبر <ref> ر.ک: همان، ص65</ref>، اقسام خبر <ref> ر.ک: همان، ص69</ref>، انشا و اقسام آن <ref> ر.ک: همان، ص73-74</ref> و شیوه‌های به‌کارگیری جمله‌های انشائیه <ref> ر.ک: همان، ص74</ref> و.....سخن گفته است.


    بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی می‌داند که در آن از شیوه‌های معنوی کلام بحث و گفتگو میشود و با بکارگیری آن شیوه‌ها، کلام هماهنگ و مناسب مقام می‌گردد.<ref> ر.ک: همان، ص99</ref>  
    بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی می‌داند که در آن از شیوه‌های معنوی کلام بحث و گفتگو می‌شود و با به‌کارگیری آن شیوه‌ها، کلام هماهنگ و مناسب مقام می‌گردد. <ref> ر.ک: همان، ص99</ref>  


    نویسنده در تفاوت علم بیان و معانی می‌نویسد: دانش بیان به‌طور کامل از صورتهای ذهنی متفاوت برای تحقق‌یافتن یک معنی بحث و گفتگو می‌کند، در حالی که دانش معانی در پیرامون اشکال گوناگون برای دستیابی به یک معنا بحث می‌کند و به تعبیر دیگر عنصر اصلی و رکن اساسی بیان، خیال است، اما هسته مرکزی معانی، شکل‌گیری‌های مختلف به منظور دستیابی به معنایی روشن و خاص است.<ref> ر.ک: همان، ص101</ref>، سپس به بیان هر یک از اسلوبها و دستمایه‌های بنیادی علم بیان یعنی تشبیه<ref> ر.ک: همان، ص102</ref> ، حقیقت و مجاز<ref> ر.ک: همان، ص112</ref> ، استعاره<ref> ر.ک: همان، ص118</ref>  و کنایه<ref> ر.ک: همان، ص124</ref>  پرداخته و پس از تعریف هر کدام، تقسیمات آنها را بیان کرده است.
    نویسنده در تفاوت علم بیان و معانی می‌نویسد: دانش بیان به طور کامل از صورت‌های ذهنی متفاوت برای تحقق‌یافتن یک معنی بحث و گفتگو می‌کند، درحالی‌که دانش معانی در پیرامون اشکال گوناگون برای دستیابی به یک معنا بحث می‌کند و به تعبیر دیگر عنصر اصلی و رکن اساسی بیان، خیال است، اما هسته مرکزی معانی، شکل‌گیری‌های مختلف به‌منظور دستیابی به معنایی روشن و خاص است. <ref> ر.ک: همان، ص101</ref>، سپس به بیان هر یک از اسلوب‌ها و دست‌مایه‌های بنیادی علم بیان یعنی تشبیه <ref> ر.ک: همان، ص102</ref> ، حقیقت و مجاز <ref> ر.ک: همان، ص112</ref> ، استعاره <ref> ر.ک: همان، ص118</ref>  و کنایه <ref> ر.ک: همان، ص124</ref>  پرداخته و پس از تعریف هرکدام، تقسیمات آنها را بیان کرده است.


    چهارمین بخش کتاب درباره علم بدیع است.<ref> ر.ک: همان، ص129</ref> علم بدیع دانشی است که در آن از شکلهای معنوی و لفظی که موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر آن در شنونده و خواننده است، بحث و گفتگو می‌کند.<ref> ر.ک: همان</ref>. نویسنده هر یک از شیوه‌ها و گونه‌های بدیع را به صورتهای معنوی و لفظی تقسیم می‌کند.
    چهارمین بخش کتاب درباره علم بدیع است. <ref> ر.ک: همان، ص129</ref> علم بدیع دانشی است که در آن از شکل‌های معنوی و لفظی که موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر آن در شنونده و خواننده است، بحث و گفتگو می‌کند. <ref> ر.ک: همان </ref>. نویسنده هر یک از شیوه‌ها و گونه‌های بدیع را به صورت‌های معنوی و لفظی تقسیم می‌کند.
     
    مهم‌ترین صور بدیعی عبارت‌اند از:
    #شکل‌های معنوی که عبارت‌اند از: طباق، توریه، استخدام، لف‌ونشر، مبالغه، حسن تعلیل.
    #شکل‌های لفظی که عبارت‌اند از: جناس، سجع، حسن ابتدا و انتها، 
    نویسنده در این بخش هرکدام از این اشکال و صورت‌های بدیع را شرح داده است.


    مهمترین صور بدیعیه عبارتند از:
    #شکلهای معنوی که عبارتند از :طباق، توریه، استخدام، لف و نشر، مبالغه، حسن تعلیل.
    #شکلهای لفظی که عبارتند از :جناس، سجع، حسن ابتدا و انتها، 
    نویسنده در این بخش هر کدام از این اشکال و صورتهای بدیع را شرح داده است.





    نسخهٔ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۲

    تهذیب البلاغة
    تهذیب البلاغة
    پدیدآورانفضلی، عبدالهادی (نويسنده) حسینی، علی (محشی)
    ناشردار العلم
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1387ش
    چاپ2
    شابک978-964-9972-01-5
    موضوعزبان عربی - بدیع - زبان عربی - معانی و بیان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏ف‎‏6‎‏ت‎‏9‎‏ 2038 ‏PJ‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تهذیب البلاغة تألیف عبدالهادی فضلی (۱۳۱۴ - ۱۳۹۲ش)، عالم شیعی، اهل بصره، در موضوع علم بلاغت

    بلاغت در لغت، وصول و رسیدن به چیزی را گویند و در اصطلاح بلاغت را گاهی وصف کلام آورده و می‌گویند کلام بلیغ و زمانی وصف متکلم قرار داده و می‌گویند متکلم بلیغ.

    بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینه‌ها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را می‌رساند، ویژگی و پیرایه‌ای را نیز رعایت کند.

    نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبک‌ها و شیوه‌های ادبی [۱]، شرایط و بایسته‌های بلاغت را بیان نموده [۲] و اقسام سبک‌ها و شیوه‌های ادبی را ذکر نموده است. [۳]

    ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است. [۴]، ایشان علم معانی را علمی می‌داند که در آن از سبک‌ها و شیوه‌های هماهنگی الفاظ درخور مقام و مناسب حال، بحث و گفتگو می‌شود. [۵] کلام و تقسیمات مرکب [۶]،احکام مسندٌالیه [۷]، احکام مسند [۸]، احکام قیدها یا وابسته‌های فعل [۹]، تقسیم اسناد [۱۰] از دیگر قسمت‌های این بخش است.

    بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است [۱۱] و در آن از خبر [۱۲]، اقسام خبر [۱۳]، انشا و اقسام آن [۱۴] و شیوه‌های به‌کارگیری جمله‌های انشائیه [۱۵] و.....سخن گفته است.

    بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی می‌داند که در آن از شیوه‌های معنوی کلام بحث و گفتگو می‌شود و با به‌کارگیری آن شیوه‌ها، کلام هماهنگ و مناسب مقام می‌گردد. [۱۶]

    نویسنده در تفاوت علم بیان و معانی می‌نویسد: دانش بیان به طور کامل از صورت‌های ذهنی متفاوت برای تحقق‌یافتن یک معنی بحث و گفتگو می‌کند، درحالی‌که دانش معانی در پیرامون اشکال گوناگون برای دستیابی به یک معنا بحث می‌کند و به تعبیر دیگر عنصر اصلی و رکن اساسی بیان، خیال است، اما هسته مرکزی معانی، شکل‌گیری‌های مختلف به‌منظور دستیابی به معنایی روشن و خاص است. [۱۷]، سپس به بیان هر یک از اسلوب‌ها و دست‌مایه‌های بنیادی علم بیان یعنی تشبیه [۱۸] ، حقیقت و مجاز [۱۹] ، استعاره [۲۰] و کنایه [۲۱] پرداخته و پس از تعریف هرکدام، تقسیمات آنها را بیان کرده است.

    چهارمین بخش کتاب درباره علم بدیع است. [۲۲] علم بدیع دانشی است که در آن از شکل‌های معنوی و لفظی که موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر آن در شنونده و خواننده است، بحث و گفتگو می‌کند. [۲۳]. نویسنده هر یک از شیوه‌ها و گونه‌های بدیع را به صورت‌های معنوی و لفظی تقسیم می‌کند.

    مهم‌ترین صور بدیعی عبارت‌اند از:

    1. شکل‌های معنوی که عبارت‌اند از: طباق، توریه، استخدام، لف‌ونشر، مبالغه، حسن تعلیل.
    2. شکل‌های لفظی که عبارت‌اند از: جناس، سجع، حسن ابتدا و انتها،

    نویسنده در این بخش هرکدام از این اشکال و صورت‌های بدیع را شرح داده است.



    پانویس

    1. ر.ک: متن، ص11
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان، ص17
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص20
    7. ر.ک: همان، ص24
    8. ر.ک: همان، ص46
    9. ر.ک: همان، ص52
    10. ر.ک: همان، ص57
    11. ر.ک: همان، ص65
    12. ر.ک: همان، ص65
    13. ر.ک: همان، ص69
    14. ر.ک: همان، ص73-74
    15. ر.ک: همان، ص74
    16. ر.ک: همان، ص99
    17. ر.ک: همان، ص101
    18. ر.ک: همان، ص102
    19. ر.ک: همان، ص112
    20. ر.ک: همان، ص118
    21. ر.ک: همان، ص124
    22. ر.ک: همان، ص129
    23. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    وابسته‌ها