ثقفی تهرانی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    خط ۶۳: خط ۶۳:


    {{شعر}}{{ب|''اگر تراست بسر شور عشق حىّ قدير''|2=''بنوش جام مى معرفت ز خم غدير''}}{{ب|''ز غير دوست نگردد دل تو پاک مگر''|2=''به آب مهر ولىّ خدا شود تطهير''}}{{ب|''على عالى اعلى كه نام او مشتق''|2=''زنام حق شد و بر ساق عرش شد تحرير''}}{{ب|''على است مظهر اسما حق به عين ظهور''|2=''على است مخزن اسرار حق به سر ستير''}}{{ب|''على است اسعد و اتقى ز هر سعيد و تقى''|2=''على است اعلم و اشجع ز هر عليم و دلير''}}{{ب|''ز زهد او نتوان دم زدن كه دنيا را''|2=''طلاق داد و برون كرد ياد آن ز ضمير''}}{{ب|''على ولى و على والى و على مولى''|2=''على است ساقى كوثر قسيم خلد و سعير''}}{{ب|''على وصى رسول و على است زوج بتول''|2=''ابوالائمه و بر مؤمنان يگانه امير''}}{{ب|''به وقت مهر على مهربان و حاتم بخش''|2=''به گاه قهر على قهرمان و افسر گير''}}{{ب|''فزود رونق اسلام چون گرفت علم''|2=''ز دود كفر ز گيتى كشيد چون شمشير''}}{{ب|''گشود باب معارف چو رفت بر منبر''|2=''ببست راه مظالم نشست چون بر سرير''}}{{ب|''نكرده احصا فضلش مگر خدا در ذكر''|2=''از آن شده است امام مبين بدو تفسير''}}{{ب|''ز حق كسى ننموده است چون على تقديس''|2=''چو حق كسى ننموده است از على تقدير''}}{{ب|''على ز بعد نبى اشرف است از همه خلق''|2=''اطاعتش شده مفروض بر صغير و كبير''}}{{ب|''به نص«انفسنا» شد ز انبيا افضل''|2=''ز عيب و نقص مبرّى به آيه تطهير''}}{{پایان شعر}}
    {{شعر}}{{ب|''اگر تراست بسر شور عشق حىّ قدير''|2=''بنوش جام مى معرفت ز خم غدير''}}{{ب|''ز غير دوست نگردد دل تو پاک مگر''|2=''به آب مهر ولىّ خدا شود تطهير''}}{{ب|''على عالى اعلى كه نام او مشتق''|2=''زنام حق شد و بر ساق عرش شد تحرير''}}{{ب|''على است مظهر اسما حق به عين ظهور''|2=''على است مخزن اسرار حق به سر ستير''}}{{ب|''على است اسعد و اتقى ز هر سعيد و تقى''|2=''على است اعلم و اشجع ز هر عليم و دلير''}}{{ب|''ز زهد او نتوان دم زدن كه دنيا را''|2=''طلاق داد و برون كرد ياد آن ز ضمير''}}{{ب|''على ولى و على والى و على مولى''|2=''على است ساقى كوثر قسيم خلد و سعير''}}{{ب|''على وصى رسول و على است زوج بتول''|2=''ابوالائمه و بر مؤمنان يگانه امير''}}{{ب|''به وقت مهر على مهربان و حاتم بخش''|2=''به گاه قهر على قهرمان و افسر گير''}}{{ب|''فزود رونق اسلام چون گرفت علم''|2=''ز دود كفر ز گيتى كشيد چون شمشير''}}{{ب|''گشود باب معارف چو رفت بر منبر''|2=''ببست راه مظالم نشست چون بر سرير''}}{{ب|''نكرده احصا فضلش مگر خدا در ذكر''|2=''از آن شده است امام مبين بدو تفسير''}}{{ب|''ز حق كسى ننموده است چون على تقديس''|2=''چو حق كسى ننموده است از على تقدير''}}{{ب|''على ز بعد نبى اشرف است از همه خلق''|2=''اطاعتش شده مفروض بر صغير و كبير''}}{{ب|''به نص«انفسنا» شد ز انبيا افضل''|2=''ز عيب و نقص مبرّى به آيه تطهير''}}{{پایان شعر}}
    غزلى عارفانه كه وى در سنين جوانى سروده‌است:
    {{شعر}}{{ب|''تا به رخ آن زلف مشكين را پريشان مى‌كنى''|2=''روز و شب را بر من غمديده يكسان مى‌كنى''}}{{ب|''ليك چون با شانه آن را مى‌نمايى آشنا''|2=''غصۀ دل مى‌گشايى مشكل آسان مى‌كنى''}}{{ب|''زلف در دست صبا بگذار و چشم من به راه''|2=''اشكباران مى‌كنم تا مشك افشان مى‌كنى''}}{{ب|''دل زمن در انتظار مقدمت خون شد ولى''|2=''از اميد وصل خود لب را تو خندان مى‌كنى''}}{{ب|''دوش در بزم حريفان جلوه كردى بى حجاب''|2=''چون به ما نوبت رسد پيدا و پنهان مى‌كنى''}}{{ب|''جان فداى لعل خندانت كه چون آرى برون''|2=''عقد مرواريد از آن، دل را تو غلتان مى‌كنى''}}{{ب|''روز با ما محرم و شب با رقيبان گرم راز''|2=''تا بكى با دوستان جانا تو دستان مى‌كنى''}}{{ب|''گر شبى با ما بروز آرى و روزى را شب كنى''|2=''روز را نوروز و شب را روز رخشان مى‌كنى''}}{{ب|''طرفه جادويى است چشمت كز نگاهى دلفريب''|2=''عالم نحرير را مرغ غزل خوان مى‌كنى''}}{{ب|''گر «محمّد»جان دهد در راه عشقت زنده است''|2=''چون كه با او يك نفس سر در گريبان مى‌كنى''}}{{پایان شعر}}


    ==وفات==
    ==وفات==

    نسخهٔ ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۹

    ثقفی تهرانی، محمد
    نام ثقفی تهرانی، محمد
    نام‎های دیگر ثقفی، محمد

    میرزا محمد ثقفی

    نام پدر حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى
    متولد 1274 ش
    محل تولد تهران
    رحلت 1364 ش یا 1406 ق
    اساتید سید ابوالحسن رفیعی قزوینی

    شيخ محمّد رضا نجفى مسجد شاهى

    برخی آثار روان جاوید در تفسیر قرآن مجید

    غرر العوائد من درر الفوائد

    کد مؤلف AUTHORCODE02794AUTHORCODE

    محمد ثقفی تهرانی (1274-1364ش)، فقیه، مفسر، پدر زن امام خمینی(ره)، نویسنده تفسیر روان جاوید

    ولادت

    میرزا محمد ثقفی فرزند حاج میرزا ابوالفضل کلانتر نوری تهرانی‌ صاحب کتاب مستطاب شفاء الصدور فی شرح زیارت‌ العاشور است و در جمادى الثانى سال(1313ق) ۱۲۷۳ش در تهران متولد گردید.

    تحصیلات

    ثقفی تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز کرد. مقدمات، ادبیات و فقه و اصول را نزد آقا ميرزا كوچك، آقا شيخ بزرگ؛ میرزا کوچک ساوجی و آقا بزرگ ساوجی فراگرفت در سال ۱۳۴۱ق به قم مهاجرت کرد.

    ثقفی در قم نزد سید ابوالحسن رفیعی قزوینى (1359- 1310ق) و شیخ عبدالکریم حائری شاگردی کرد. او مدتی در درس محمدرضا اصفهانی مسجدشاهی (1287 - 1362 ق) نیز حاضر شد. از شیخ عبدالکریم و شیخ محمدرضا اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد. وی از مسجدشاهی اجازه روایت نیز داشت. تاریخ این اجازه سوم شعبان ۱۳۴۵ق است.

    تلاش‌هاى علمى

    آیت‌الله حاج ميرزا محمّد ثقفى پس از هفت سال اقامت در شهر مقدس قم، در سال 1348 ه‍.ق.به تهران بازگشت و با كوله بارى از اندوخته‌هاى علمى و معنوى به فعالیت‌های علمى، فرهنگى و تبليغى پرداخت و صيانت از ارزش‌هاى دينى را به طور جدّى مورد توجه قرار داد و در اين راه زحمت‌هاى وافرى را پذيرا گرديد.

    ايشان در مدرسۀ سپهسالار (شهيد مطهرى كنونى) در رشتۀ فقه، اصول و معارف عقلى، تدريس و اقامه جماعت داشت.كتابخانۀ مفصّلى در خانه تدارک ديده بود كه در آن، نسخه‌هاى نفيسى از آثار علماى گذشته و نيز نوشته‌هاى ارزشمند جدّ فاضلش آیت‌الله حاج ميرزا ابوالقاسم كلانتر و پدر دانشمندش آیت‌الله حاج ميرزا ابوالفضل كلانتر تهرانى و برخى از تأليفات استادان علماى معاصر را نگهدارى مى‌نمود.

    نامبرده اين كتابخانۀ مفصل را به مدرسۀ سپهسالار اهدا نمود؛ تا در آن جا به عنوان مجموعه‌اى گرانبها و ميراثى ارزشمند حفظ شود و نيز مشتاقان دانش از منابع آن استفاده كنند.

    در عرصۀ شعر و شاعرى

    آیت‌الله ثقفى در شعر عربى و فارسى يد طولايى داشت و در انواع شعر اعم از قصيده، غزل، رباعى، دو بيتى و...آثارى بس دلنشين و پر جاذبه و ارزنده دارد.

    بخشى از قصيدۀ او در فضايل و مناقب حضرت‌على عليه‌السّلام چنين است:

    اگر تراست بسر شور عشق حىّ قديربنوش جام مى معرفت ز خم غدير
    ز غير دوست نگردد دل تو پاک مگربه آب مهر ولىّ خدا شود تطهير
    على عالى اعلى كه نام او مشتقزنام حق شد و بر ساق عرش شد تحرير
    على است مظهر اسما حق به عين ظهورعلى است مخزن اسرار حق به سر ستير
    على است اسعد و اتقى ز هر سعيد و تقىعلى است اعلم و اشجع ز هر عليم و دلير
    ز زهد او نتوان دم زدن كه دنيا راطلاق داد و برون كرد ياد آن ز ضمير
    على ولى و على والى و على مولىعلى است ساقى كوثر قسيم خلد و سعير
    على وصى رسول و على است زوج بتولابوالائمه و بر مؤمنان يگانه امير
    به وقت مهر على مهربان و حاتم بخشبه گاه قهر على قهرمان و افسر گير
    فزود رونق اسلام چون گرفت علمز دود كفر ز گيتى كشيد چون شمشير
    گشود باب معارف چو رفت بر منبرببست راه مظالم نشست چون بر سرير
    نكرده احصا فضلش مگر خدا در ذكراز آن شده است امام مبين بدو تفسير
    ز حق كسى ننموده است چون على تقديسچو حق كسى ننموده است از على تقدير
    على ز بعد نبى اشرف است از همه خلقاطاعتش شده مفروض بر صغير و كبير
    به نص«انفسنا» شد ز انبيا افضلز عيب و نقص مبرّى به آيه تطهير

    وفات

    سرانجام آیت‌الله ثقفى پس از عمرى مجاهدت و كوشش‌هاى فرهنگى با بر جاى نهادن آثار علمى نفيس و نيز تربيت طلاّبى فاضل و پرورش فرزندانى پر مايه، در 18 مرداد 1364؛ مطابق (1406 ه‍.ق.) دار فانى را وداع گفت و به سراى جاويد شتافت.

    پيكر پاکش بر حسب وصيّت، بعد از تشييع جنازه‌اى با شكوه در تهران، به مشهد مقدس انتقال داده شد و در جوار بارگاه حضرت على بن موسى الرضا عليه‌السّلام دفن گرديد.

    آثار

    آیت‌الله ثقفى به تأليف و تحقيق نيز مبادرت نمود و آثارى چند در مباحث حكمت، فقه، اصول و تفسير بر جاى نهاد كه عبارتند از:

    1. غرر العوائد؛ در حواشى بر كتاب «درر الفوائد»آیت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى؛كه در تهران به طبع رسيده است.
    2. حاشيه بر مكاسب شيخ مرتضى انصارى؛
    3. حاشيه بر كفاية الاصول آخوند خراسانى؛
    4. كتاب نكاح؛ حاوى تقرير مباحث آیت‌الله حائرى.
    5. حاشيه بر سيوطى؛(يك دوره كامل).
    6. حاشيه‌اى جامع بر منظومۀ حاج ملا هادى سبزوارى؛كه تقريرات درس استادش آیت‌الله سيّد ابوالحسن رفيعى قزوينى است.
    7. رساله‌اى در جواز رجوع به حكّام جور در مواقع ضرورت؛
    8. حاشيه بر ترجمه و شرح كشف المراد، خواجه نصير طوسى؛ تأليف علاّمه شعرانى.
    9. حاشيه بر كتاب راه سعادت؛(در اثبات نبوّت خاتم الانبيا و حقانيت دين مبين اسلام)، تأليف مرحوم آیت‌الله شعرانى.
    10. تفسير روان جاويد؛ در پنج مجلّد.
    11. ديوان اشعار؛ شامل قصايد، غزليات، مدايح و مراثى اهل‌بيت عليهم‌السّلام.

    وابسته‌ها